یکی از مهمترین قسمت هایی که برای یک نبرد هوایی آینده را رقم می زند،نه فقط مدرنیزه و پیشرفته بودن جنگنده،بلکه سامانه های الکترونیکی،سخت افزاری،کامپیوتری و راداری است.در این مقاله،شما عزیزان با یکی از شگفت انگیر ترین بخش های این داستان،یعنی هدایت کامپیوتری-الکترونیکی موشک ها آشنا خواهید شد.با ما همراه باشید.
سامانه فروسرخ یا گرما یاب
موشک فروسرخ یا گرما یاب یک موشک با هدایت داخلی است. هدایت داخلی یعنی اینکه سیستم هدایت هیچ وابستگی به فرامین هدایت خارجی نداره و کاملا خودمختار است و عملا بعد از شلیک دیگر دستراسی به ان نیز ممکن نیست. موشک فروسرخ یا گرمایاب دارای یک کاونده فروسرخ است که امواج فروسرخ منتشر شده از منبع گرمایی را کسب میکند. در واقع چیزی که باعث رسیدن گرمای خورشید به من و شما می شود امواج فروسرخ است … این موشکها به این گونه عمل میکند که کاربر حالا یک روی زمین باشد ویا یک خلبان سیوج مربوطه را میزند و کاونده منطقه روبروی خود را کاوش میکند و بر روی اولین و قویترین منبع گرمایی قفل میکند. این روش هدایت در موشک های کوتاه برد چه هوا به هوا و چه پدافندی موثر است زیرا برد کاونده گرمایاب چندان بالا نیست. موشک های نسل اول فروسرخ تنها می توانستند در حالی روی هدف قفل کنند که مثلا جنگنده شلیک کننده دقیقا در پشت جنگنده دشمن می بود و خروجی موتور جنگنده دشمن که اصلیترین منبع گرمایی برای قفل موشک بود درست جلوی کاونده قرار داشته باشد . همچنین نسل نخست به دلیل دقت کم حتی ممکن بود روی گرمایی خورشید ویا در مناطق بیابانی روی گرمای زمین قفل کنند. معمولا در این نسل زاویه جستجو زیر ده درجه بود یعنی تنها تا ده درجه جلوی خود را از دو طرف کاوش کند. ولی در نسل های بعدی هم زاویه جستحو افزایش یافت و حتی به ۹۰ درجه امروزه رسیده است بلکه حساسیت کاونده انقدر زیاد است که میتوان موشک را از روبروی جنگنده بر روی گرمای درونی جنگنده قفل کرد.نسل جدید از میانه دهه ۱۹۹۰ توسعه یافت که تنها یک کاونده فروسرخ نبود بلکه یک کاونده تصویر ساز حرارتی بود.
این گونه کاونده ها در واقع یک دوربین هستند که گرمای اجسام را میبیند و به شکل حرارتی اجسام را نشان میدهد. این کار باعث دریافت حتی ضعیفترین امواج می شوند و از طرفی فریب انها بسیار سخت است . موشک های حرارتی را با فلر فریب میدهد. فلر یک نوع منور داغ است که وقتی با تعداد زیاد پرتاب می شود با ارسال امواج فروسرخ مزاحم باعث می شود که کاونده موشک نتواند درست بین امواج فروسرخ منبع اصلی و امواج فروسرخ فلر فرق بگذارد.
موشک رادار نیم فعال
در میانه دهه ۱۹۵۰ با تکمیل رادار های هوابرد بحث جدید با نام موشک های رادار نیم فعال به میان امد. موشک های رادار نیم فعال در واقع پاسخی به نیاز نیروی های هوایی برای کسب و درگیر با هدف از برد بیشتر و از روبرو بود زیرا در ان زمان موشک های فروسرخ برد زیر دو تا سه کیلومتر داشتند و تنها از پشت روی هدف قفل می کردند ولی موشک های رادار نیم فعال را می شد از فاصله بیش از برد چشم از روبرو ویا کنار و یا هر زاویه ای به طرف هدف شلیک کرد و در واقع بهترین گزینه برای شکار بمب افکنها بلند پرواز بودند موشک رادار فعال بدین گونه عمل میکند که ، رادار جنگنده روی هدف قفل می کند و بعد دست به شلیک موشک می زند. امواج رادار جنگنده به طرف هدف رفته ، به ان برخورد کرده و منعکس می شود و موشک با یک کاونده امواج رادار بر روی دماغه امواج بازگشتی از هدف را دریافت کرده و به طرف محل انعکاس امواج که هدف باشد راهنمایی می شود. در واقع موشک رادار نیم فعال به تعبیری موشک اشیانه یاب راداری است یعنی اشیانه و محل انعکاس امواج رادار را تعقیب میکند. این روش مشکلاتی دارد که اولین ان را میتوان اینگونه نام برد که باید تا اخرین لحظه و برخورد موشک به هدف امواج رادار توسط جنگنده به هدف تابانده شود. به هر دلیلی این امواج قطع شود مثلا رادار جنگنده خاموش شوند ویا جنگنده شلیک کنند دور زده و قفل رادار شکسته شود ویا به دلیل شدت جنگ الکترونیک امواج بازگشتی از هدف به دست موشک نرسد موشک در اسمان گم می شود. همچنین این موشک به دلیل اینکه تا اخرین لحظه توسط امواج رادار اصلی هدایت می شود در برابر جنگ الکترونیک حساس است. سامانه جنگ الکترونیک با ایجاد امواج کاذب می تواند مانع دید گیرنده موشک شود و درست امواج بازگشتی از هدف را تعقیب نکند. همچنین قرار داشتن دائم و بلند مدت امواج رادار روی هدف باعث این می شود که هشدار دهنده رادار جنگنده دشمن ، با دریافت مداوم امواج رادار جنگنده قفل کننده ، به صورت مرتب به خلبان در مورد قفل رادار جنگنده هشدار بدهد.
موشک رادار فعال
موشک های رادار فعال در دهه ۱۹۶۰ تکمیل شدند و با عملیاتی شدن موشک فونیکس در سال ۱۹۷۳ دست کم در نقش هوا به هوا نیز وارد میدان شدند. البته دست کم از یک دهه قبل یعنی در دهه ۱۹۶۰ در شوروی و غرب نسخه ضد کشتی ان ساخته شده بود. در موشک های رادار فعال ، رادار جنگنده روی هدف قفل می کرد و بعد کامپیوتر معادله حرکت جنگنده دشمن را حساب می کرد و زمان و مکان تقریبی رسیدن موشک به هدف را به موشک می داد و موشک را شلیک می کرد و در نزدیکی هدف رادار سر موشک روشن میشد و روی هدف قفل میشد (اگه تا اون موقع جنگنده هدف از مسیر موشک دور نمی شد و از ان محدوده خارج نشده بود). در واقع در این روش رادار دماغه موشک خود هم امواج ارسال می کند و هم دریافت میکند(بر خلاف موشک های رادار نیم فعال که فقط دریافت میکند) برد این رادار بسیار کم است معمولا زیر ۲۵ کیلومتر . برای همین اگر موشک در برد ۶۰ کیلومتری شلیک شود تا برد زیر ۲۵ کیلومتر و یا به عبارتی تا بردی که موشک با رادار خود هدف را کسب کند با خلبان خود کار هدایت می شود . این موشک ها شلیک کن و فراموش کن هستند . یعنی بعد از شلیک دیگر هیچ وابستگی به رادار جنگنده ندارد مسیری را خود با خلبان خودکار تا محلی که برای انها مشخص شده پیش می روند و بعد که هدف را با رادار خود کسب کردند با هدف درگیر می شوند. این موشک ها یک امتیاز دارند و ان این است که دیگر جنگنده شلیک کنند نیاز به ماند در منطقه نبرد ندارد. میتواند بعد از شلیک موشک فرار کند ویا دست به قفل و شلیک موشکی به طرف هدف دیگری بزند ونیاز به هدایت موشک نیست. موشک های رادار فعال را نمی توان از برد بسیار زیاد شلیک کرد. در واقع برد واقعی انها کمتر از ۷۰ کیلومتراست ولی چرا؟ در واقع همان طور که گفته شده کامپیوتر معادله حرکت جنگنده دشمن را حساب می کرد و زمان و مکان تقریبی رسیدن موشک به هدف را به موشک میداد و موشک را شلیک می کرد و در نزدیکی هدف رادار سر موشک روشن می شد و روی هدف قفل می شد. از این رو وقتی موشک رادار فعال در حال پرواز به طرف منطقه ای که بر اساس محاسبه رایانه اتش باید هدف در ان محدوده باشد اگر هدف در مسیر و زاویه حرکتی خود یک تغییر بزرگ بدهد عملا از منطقه محاسبه شده برای موشک خارج می شود و به عبارتی اصلا در ان نقطه حاضر نمی شود و موشک هرچه با رادار خود ان منطقه را میگردد هدف را کسب نمی کند.
یک موشک حدود دو دقیقه در را است تا به برد ۷۰ کیلومتری برسد با در نظر گرفت پیشرفت هشدار دهنده های راداری جنگنده دشمن در صورت هشیاری وقت لازم برای تغییر اساس در ارتفاع ویا زاویه پروازی را دارد. برای همین عملا در تاریخ هوانبردی کمتر از انگشت یک دست درگیر در برد بیش از ۷۰ کیلومتر با موشک های رادار فعال انجام شده که احتمالا ان هم بر میگردد به جنگ ایران و عراق انهم بر ضد یک جنگنده نسل دوم و سوم عراقی بودن هیچ هشدار دهنده درست حسابی . ولی امروزه داستان فرق دارد . ارتش امریکا اعلام کرد شانس برخورد امرام در برد بیش از ۵۰ کیلومتر حدود ۴۷ تا ۵۵ % است و عملا با وجود چند پیروزی هوایی توسط ارتش امریکا با امرام هیچ کدام در برد بیش از ۴۰ کیلومتری نبوده . موشک رادار فعال را میتوان به صورت نیم فعال نیز استفاده کرد. یعنی همانند موشک رادار نیم فعال از ان بهره برد. موشک رادار نیم فعال را میتوان در برد بلند با اطمینان بیشتری به کار برد زیرا هدف دائما در دید رادار جنگنده است و هر حرکت ان توسط رادار جنگنده دنبال می شود و موشک هم که به دنبال امواج بازگشتی از هدف برمی گردد. البته برای برد بلند باید رادار انقدر قوی باشد که امواجش قدرت لازم برای رفت برگشت را داشته باشد. برای نمونه موشک ار ۳۳ جنگنده میگ۳۱ دارای برد ۱۲۰ کیلمتر است و انقدر رادار قدرت دارد که حتی در ۱۰۰ کیلومتری نیز امواج را به هدف بتاباند و امواج برگردد .. البته همین که شما باید ایستاده و موشک را هدایت کنید باعث اسیب پذیری است و از طرفی جنگ الکترونیک هم بر ضد این روش موثر است.
موشک رادار فعال را میتوان به شکل غیر فعال هم استفاده کرد یعنی اینکه موشک دست به دنبال کردن امواجی که از طرف جنگنده دشمن ارسال می شود می زند. در این روش مثلا موشک با دریافت امواج رادار جنگنده دشمن ویا امواج سامانه های جنگ الکترونیک به دنبال منبع ارسال امواج می رود.. البته این روش به این شکل نیز به کار می رود که برخی موشکها مانند امرام نسخه سی و دی ویا میتئور ویا ار ۷۷ در صورتی که در اسمان با امواج جنگ الکترونیک شدید روبرو شوند خود می توانند تغییر حالت داده به شکل غیر فعال عمل کنند یکی دیگر روشهای شلیک موشک های رادار فعال روش شلیک بدون قفل است. یعنی موشک را به طرف منطقه روبرو و یا منطقه که جنگنده هی دشمن است ارسال می شود و موشک دست به جستجوی اسمان با رادار خود میزدند و به پیش می رود تا هدف را کسب کند و با ان درگیر شود. در این روش حتما باید اطمینان داشته باشید که پیش روی شما تنها دشمن قرار دارد زیرا موشک روی اولین هدفی که ببینید قفل میکند و با ان درگیر می شود.
با تشکر از جنگاوران آی آر
USA number one