سال ها پیش روند معرفی یک دستگاه به این صورت بود که کمپانی مورد نظر دستگاهش را در یک نشست خبری به صورت عمومی یا خصوصی معرفی می کرد و پس از تعیین زمانی برای عرضه آن به بازار، کاربران برای خرید آن به فروشگاه ها مراجعه می کردند. اما استیو جابز فقید دوست داشت طرفداران دستگاه هایش هم مانند خود محصولاتش خاص باشند. این گونه بود که ایده فروشگاه های اپل کلید خورد و با بازخوردی مناسبی هم روبرو شد. یکی از سنت های این فروشگاه ها، تشکیل صف های خرید برای رسیدن به دستگاه جدید بود. کم کم خریداران به این نتیجه رسیدند که با خریدن نسخه های اول از یک فروشگاه می توانند آن را به کاربرانی که در کشورهای دیگر حضور دارند و توانایی خرید آیفون از فروشگاه های اپل را ندارند و یا وب سایت های خبری به قیمتی بالاتر بفروشند. البته در کنار این موارد هستند کسانی که فقط به عشق اپل از ساعت ها پیش در جلوی فروشگاه کمپ می زنند تا اولین نفری باشند که چشمشان به جمال محصول جدید روشن می شود و این همان اتفاقی است که در استرالیا افتاده.
همان طور که می دانید استرالیا به دلیل موقعیت جغرافیایی اولین کشوری است که محصولات اپل در آن به فروش می رسند. همین باعث شده اپل دوستان این کشور همیشه در مرکز توجهات باشند؛ به خصوص در زمان معرفی دستگاه های جدید. تا دقایقی دیگر همایش اپل برای معرفی دستگاه های سال 2015 آغاز خواهد شد و به نظر می رسد فروش رسمی این محصولات هم از یک هفته دیگر استارت بخورد، اما این فاصله هفت روزه هم باعث نشده این اپل دوست گرامی از عشقش غافل شود و به همین دلیل جلوی در فروشگاه اپل در استرالیا چادر زده است! ما هم نمی دانیم یک دستگاه جدید واقعا ارزش این همه سختی کشیدن را دارد یا نه ولی ظاهرا برای این عشق اپل استرالیایی، اولین نفر بودن برای خریدن آیفون جدید به همه این درد سر ها می ارزد. نظر شما چیست؟
=))=))=))=))=))
صد در صد ایرانی هست
میخواد بگیره بفرسته خدا تومن بفروشه =))=))=))=))
عقل که نباشد جان در عزاب است.
هر چیزی حدی داره.
چی بگم…
هم اگه صبر کنه راحت تر بدستش میاره. اینجور ارزش نداره…
آلبته مثل سونی افت قیمت نداره که هر روز 10 هزار تمن ارزونتر میشه…
چی بگم…
هم اگه صبر کنه راحت تر بدستش میاره. اینجور ارزش نداره…
آلبته مثل سونی افت قیمت نداره که هر روز 10 هزار تمن ارزونتر میشه…
همچین چادرهایی رو برای گرفتن GTA V و سری cod هم مردم میزدن :-)):-))
یاد زمانی می افتم که برایه نفت و غذا باید تو صف می ایستادیم