در ماه پیش رو یعنی ماه می، دارندگان کنسول دستی پلی استیشن ویتا و آنها که عضو شبکه ی PlayStation Plus هستند می توانند چهار بازی این شبکه را به صورت رایگان بر روی کنسول دستی خود دانلود نمایند. این بازی ها شامل عناوینی نظیر Unfinished Swan، Murasaki Baby، Race the Sun و Hokum می شوند که چهار طیف مختلف گیم پلی را شامل شده و در ادامه ی متن توضیحاتی در مورد هر کدام خواهیم داد.
Unfinished Swan
این بازی ابتدا بر روی کنسول PS3 عرضه شد و پس از مدتی به کنسول های PS4 و ویتا نیز راه یافت. سبک بازی را نمی توان در میان سبک های کلاسیک طبقه بندی کرد و باید آن را اثری نوآورانه دانست. ساختار بازی بیشتر بر خصوصیات هنری استوار است و بازیباز باید از طریق پاشیدن رنگ بر بوم سفیدی که محیط بازی را تشکیل می دهد، رفته رفته اجزای صحنه را که بیشتر به شکل نقاشی های سیاه قلم هستند، آشکار ساخته و روایت اثر را پیش ببرد. مسلماً وجود صفحه ی لمسی کنسول دستی سونی و بهره بردن بازی از آن، تجربه ی رنگ آمیزی محیط و تعامل با داستان شاعرانه ی این اثر را بر روی پلتفرم همراه سونی، جذاب تر و ملموس تر از قبل ساخته است.
Murasaki Baby
اگرچه این بازی از سبکی کاملاً متفاوت از عنوان قبل برخوردار است، اما چشمگیرترین جنبه اش باز هم طراحی هنری بازی و شخصیت های عجیب اما جالب آن به شمار می رود. در طول این اثر که به صورت انحصاری برای ویتا عرضه شده، شما کنترل دختربچه ای عجیب اما درعین حال بانمک را در اختیار دارید که تنها با نام “بچه” یا Baby شناخته می شود! شما باید توسط صفحه ی لمسی کنسول، دست این دختربچه را بگیرید و او را در محیط بازی به حرکت درآورید یا به عبارت بهتر همچون یک بزرگ تر وظیفه ی راهنمایی او برای عبور از مراحل بازی را بر عهده بگیرید. در طول مراحل مختلف این اثر، موجودات عجیبی رویارویتان قرار می گیرند که اکثرشان را باید از دختر بچه ای که سرپرستی اش را بر عهده گرفته اید دور نگه دارید. این امر می تواند با ضربه زدن به آنها صورت گیرد یا اینکه می توان آنها را با فرار از سر خود باز کرد. در ضمن بازیباز به کمک تکان دادن کنسول قادر است پس زمینه و محیط بازی را تغییر دهد و از این کار برای حل معماهای بازی نیز بهره ببرد.
منبع الهام طراحی شخصیت های این اثر، کتاب های هنرمند مشهور امریکایی ادوارد گوری است و محیط های سورئال و غریب بازی در کنار موسیقی جذاب آکیرا یامائوکای معروف، معجونی بسیار جذاب را پدید آورده که تجربه اش قطعاً سرگرم کننده خواهد بود. البته کارگردان بازی یعنی ماسیمو گوآرینی پیش از این هم تجربه ی همکاری در پروژه هایی نظیر Shadow of the Damned و No More Heroes را داشته و کسب تجربه اش در کنار کارگردان صاحب سبک دنیای بازی های کامپیوتری یعنی گویچی سودا موجب شده تا او بتوند به خوبی از پس طراحی شخصیت ها و محیط های غریب و کابوس گونه بر بیاید. بنابراین برای تجربه ی سبک هنری خاص بازی هم که شده امتحان کردنش برای دارندگان کنسول ویتا قطعاً توصیه می شود.
Race the Sun
در این بازی شما کنترل یک سفینه ی خورشیدی را بر عهده دارید و لازم است که آن را به شکلی حرفه ای در میان موانع مختلفی که در طول مراحل بازی وجود دارد، هدایت کرده و از برخورد با آنها اجتناب کنید. مراحل بازی به صورت تصادفی و بر اساس الگوریتمی خاص تولید می شوند و خورشید نقش مهمی در ساختار اصلی آنها ایفا میکند. همزمان که شما سفینه تان را به پیش می رانید، خورشید در پس زمینه ی افق در حال غروب است و با پایین رفتن آن و در سایه قرار گرفتان محیط، سوخت سفینه ی فضایی شما هم به پایان خواهد رسید و باید بازی را از ابتدا در مرحله ای دیگر آغاز کنید.
این اثر پایان از پیش تعیین شده ای ندارد و بیشتر مبتنی بر رکوردی است که در هر نوبت از بازی، از خود به جای می گذارید. اگر به شکل مستقیم به موانع پیش رو برخورد کرده یا به مدت طولانی در سایه قرار گیرید، کارتان تمام است اما در صورت برخورد غیر مستقیم با موانع موجود، سرعت سفینه ی شما کاهش خواهد یافت و اگر این روند ادامه یابد پس از چند برخورد پی در پی، سفینه تان بالاخره از حرکت باز خواهد ایستاد و بازهم کارتان تمام است. اما در صورت گریز از موانع پیش رو، به تدریج سرعت سفینه ی شما افزایش می یابد و با تند شدن ریتم موسیقی و تغییر محیطی که در آن مشغول پرواز هستید، روند بازی نیز به تدریج هیجان انگیز و دیوانه وار خواهد شد. این اثر از سبکی مینی مالیستی و بسیار ساده در طراحی هنری خود بهره می برد و این امر، منحصر به فرد شدن گرافیک هنری بازی را رقم زده است. لازم به ذکر است که این بازی سرگرم کننده ابتدا برای سیستم های مک و ویندوز یعنی کامپیوترهای دسکتاپ عرضه شد و پس از مورد توجه قرار گرفتن از سوی بازیبازان و منتقدان به کنسول ویتا نیز راه یافت.
Hokum
اگرچه عده ای از منتقدان بازی “بی معنی” یا Hokum را چرند و بی معنی قلمداد کردند، اما عده ای دیگر هم به آن توجه نشان داده و ایده ی تازه و نوی به کار گرفته شده در آن را ستودند. تمام سبک و سیاق و معنای بازی در نام آن نهفته است. به این معنی که در این اثر نباید به دنبال چیز خاصی باشید. بازی نه داستانی دارد، نه روند گیم پلی مشخصی و نه حتی در طول مراحل هفده گانه ی آن امتیاز یا جایزه ای به شما تعلق خواهد گرفت. بی معنی، اثری است تجربی و به معنای واقعی کلمه “بی معنی”که فقط باید خود را در دنیای منحصر به فرد آن رها کنید و به دنبال هیچ هدف یا نظم و ترتیب خاصی نباشید. شما در طول بازی موجودی رنگارنگ، نازک و دراز هستید؛ چیزی شبیه یه یک روبان یا حتی یک مار قیطانی! حال می توانید در طول مراحل به حرکت در آیید و با آبجکت های محیط تعامل برقرار کنید. مثلاً به چیزهایی که می بینید ضربه بزنید یا آنها را لمس کنید. برخی از این تعاملات بازخوردهایی به همراه دارند و می توان از این منظر به آنها تحت عنوان پازل یا معماهایی ویژه نگاه کرد که به شکل تصادفی می توان آنها را حل نمود. اما حل کردن این معماهای پنهانی (که تنها می توان با آزمون و خطا آنها را یافت) هیچ امتیاز ویژه ای برایتان به همراه نخواهد داشت. شاید رنگ های پراکنده ی موجود در محیط تغییر کنند یا انیمیشن های جدیدی به اجزای آن اضافه شود، اما در کل هیچ پیشرفت معناداری در مراحل بازی حاصل نخواهد شد و همه چیز به همان شکل بی معنی که گاهی رویه ای مطبوع هم به نظر می رسد، باقی خواهد ماند. این بازی قطعاً برای کسانی که به دنبال تجربیات جدید می گردند فرصتی تازه برای تعامل خواهد بود اما برای آنها که زندگی را بیش از حد جدی می گیرند و در پس همه چیز به دنبال معنا و مفهوم خاصی هستند، قطعاً جذابیتی به همراه نخواهد داشت.
همان طور که با هم دیدیم عناوین فوق از هر نظر با یکدیگر متفاوت بودند، اما نقطه ی مشترک تمامی شان ساختار هنری و ذات تجربه گرایشان بود. ذاتی که قطعاً به مذاق برخی بازیبازان خوش خواهد آمد. به هر حال تجربه ی تمام عناوین فوق برای کسانی که در پلی استیشن پلاس عضو هستند در طول ماه می رایگان خواهد بود. پس اگر کنسول دستی سونی را در اختیار دارید این فرصت را از دست ندهید. فرصتی که می توانید توسط آن به تجربه ی عناوینی بپردازید که تا کنون هیچ وقت تجربه نکرده اید.
عزیزم اومدی کنسول بازی رو با گوشی مقایسه میکنی؟:(
هیچوقت یه گوشی رو با کنسول دستی مقایسه نکنید.کنسول فقط برای بازیه.ویتا از 2012 اومده تا دو سه سال دیگه هم رو بورسه.یه گوشی مضخرف چی؟
بعد هم بازی های گوشی مال کژوال هاست.بازی کنسول دستی مال گیمر های واقعی
اره ولی وقتی یه گوشی 2 ملیونی میخری
خرید ps vita خرج اضافه حساب میاد
بنظر من که این کنسول ارزش خرید نداره.مخصوصا الان که بازیای گوشی خیلی خوب و گرافیکی شدن.
سلام.من این کنسولو دارم.بازیهاش شاید مورد پسند همه نباشه اما از بازی های موبایل خیلی بهتره:)
من میخاستم ps vita بخرم ولی وقتی دیدم گرافیکش با موبایل یکی هست بیخیالش شدم
تازه بازی ها شم گرون هست اصلا صرفه اقتصادی نداشت