“وارونگی” به کارگردانی و نویسندگی بهنام بهزادی، فیلم خوب و بی ادعایی است. این فیلم در بخش سودای سیمرغ سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشته و همچنین توانسته است که در بخش “نوعی نگاه” دوره شصت و نهم فستیوال کن ۲۰۱۶ نیز پذیرفته شود. وارونگی فیلمی منتظر اکران است، که طبق اخبار این فیلم پس از چندین نمایش جهانی همین روزهای آتی در گروه سینماهای آزاد ایران و به صورت محدود اکران خواهد شد. از بازیگران این فیلم میتوان به سحر دولتشاهی، علی مصفا، ستاره پسیانی، رویا جاویدنیان وعلیرضا آقاخانی اشاره کرد. سحر دولتشاهی بازی قابل قبولی را از خود به نمایش میگذارد و علی مصفا که در فیلم های اخیرش او را به عنوان مردی آرام و منزوی و عاشق مسلک میشناختیم در این فیلم نقش متفاوت تری را بازی میکند.
خلاصه داستان فیلم اینگونه نوشته شده است: سهیل(علیرضا آقاخانی) پس از چندین سال، نشانی نیلوفر(سحر دولتشاهی) را پیدا کرده و به سراغش آمده است. رابطه ی آنها که در گذشته ناکام مانده، حالا درآستانه شکل گیری دوباره است. فیلم چشم اندازهایی از شهری که دود و مه سراسر آن را پوشانده نشان میدهد، کلانشهر تهران. شهری از بالا به ظاهر ساکن و آرام اما دل این شهر پر از التهاب و استرس است. دقیقا مانند فیلم بهزادی که در دل داستانی آرام و روان، التهاب و استرسی وجود دارد که مخاطب را به خود جذب میکند و اجازه نمیدهد که او چشم از پرده سینما بردارد. نام فیلم از پدیده وارونگی هوا یا همان وارونگی گرمایی که در شهر های بزرگ موجب آلودگی هوا میشود گرفته شده است، و به گونه ای میتوان گفت فیلم نشان میدهد که چگونه آلودگی هوای تهران میتواند روی افرادی که در این شهر زندگی میکنند تاثیر گذار باشد و زندگی آنها را یه یکباره دچار وارونگی کند.
نیلوفر دختر زیبایی است که هنوز ازدواج نکرده و به سختی برای خودش کسب و کاری راه انداخته وآن را توسعه داده است. داستان از آنجایی شروع میشود که مردی به نام سهیل که قبلا انگار نقشی در زندگی نیلوفر داشته سر و کله اش پیدا میشود و در پی رابطه جدیدی با نیلوفر است،در موازات این اتفاق،مادر نیلوفر که دچار بیماری ریوی است بدون توجه به مشکلی که دارد از خانه بیرون میرود بخاطر آلودگی شدید هوا راهی بیمارستان میشود، دکتر میگوید که او به سرعت باید از تهران خارج شود و اگر در تهران بماند حتما جان خود را از دست میدهد. همین اتفاقات در زندگی نیلوفر کافی است که زندگی این دختر مجرد را از آرامشی که پیش از این داشت دچار وارونگی کند. زیبایی و شیطنت و سرزندگی که در بازی سحر دولتشاهی وجود دارد باعث میشود که مخاطب کاملا با نیلوفر همذات پنداری کند و مدام به جای نیلوفر تصمیم بگیرد و منتظر تصمیم نهایی نیلوفر باشد.
دیدگاهتان را بنویسید