تحریریه سخت افزار مگ برای پرداختن به این داستان هیجان انگیز در چند هفته آینده به طور جامع به تاریخچه کامپیوتر شخصی و ریزپردازنده خواهد پرداخت. داستان پر فراز و نشیب تاریخچه کامپیوتر شخصی و ریزپردازنده که از اختراع ترانزیستور تا تراشههای امروزی مورد استفاده در دستگاههای ما را شامل میشود.
مطالعه قسمت اول مقاله کامپیوتر شخصی و ریزپردازنده : فصل اول تاریخچه ریزپردازنده و کامپیوتر شخصی (1947 – 1974)
مطالعه قسمت سوم مقاله تاریخچه ریز پردازنده و کامپیوتر شخصی : فصل سوم تاریخچه کامپیوتر های شخصی و ریزپردازنده (1980 – 1984)
مطالعه قسمت چهارم مقاله تاریخچه پردازنده و کامپیوترهای شخصی : فصل چهارم تاریخچه پردازنده و کامپیوترهای شخصی (1984 – 1996)
مطالعه قسمت پنجم و آخر مقاله تاریخچه کامپیوترهای شخصی و پردازنده : فصل پنجم و آخر تاریخچه کامپیوترهای شخصی و پردازنده (1996 – )
فصل دوم تاریخچه کامپیوتر شخصی و ریزپردازنده (1974 – 1980): ظهور اپل، مایکروسافت و رقبای ژاپنی
تراشه 8080 اینتل (همانند مدل قبلی 8008) از تاخیرهای اولیه در پروسه تولید رنج برد اما بعداً به عنوان یکی از تأثیرگذارترین تراشههای تاریخ شناخته شد. مدیریت شرکت بر تجارت حافظه با سود بالا متمرکز بود.
سرانجام تراشه 8080 در آوریل 1974 آماده شد. در حالی که تولید اولیه این تراشه به دلایل گوناگون به تأخیر افتاده بود، رقیب اصلی اینتل، موتورولا 6800 نیز دارای مشکلات مربوط به سازگاری تراشه و فرآیند n-MOS به یک ورودی 5 ولتی بود (8080 به سه ورودی ولتاژ جداگانه احتیاج داشت) و معرفی آن تقریباً هفت ماه به تأخیر افتاد. اما اینتل بازار تازهای برای خود فراهم کرده بود و فقط باید مشتریانی پیدا میکرد که اشتیاق لازم برای دیدن امکانات آن را داشته باشند. توسعه اولیه تراشه 8080 تا اواسط سال 1972 (یعنی شش ماه بعد از اینکه فدریکو فاگین شروع به لابی کرد مدیریت اینتل برای توسعه آن کرد) شروع نشد. در این زمان، بازارهای بالقوه ریزپردازندهها خود را نشان دادند. تاکنون نگرش غالب بازار ریزپردازنده بر این متمرکز شده بود که تراشهها باید با رایانه مرکزی و مینی کامپیوتر قدرتمندتر همزیستی داشته باشد، یا در غیر اینصورت مغلوب شود. رایانهها هنوز به عنوان یک ابزار گران قیمت تجاری و تحقیقاتی دیده میشدند و بازارهای جدیدی از ماشین آلات شخصی و کنترل کنندههای صنعتی نسبتاً ارزان قیمت وجود نداشت.
قسمتهای باقیمانده پازل (سیستم عامل و بسته بندی مناسب) نیز در حال طی کردن اولین مراحل خود بودند. اینتل برای این موضوع گری کیلدال را استخدام کرد تا در طراحی کامپایلر برای نوشتن نرم افزار متناسب با این تراشه با آنها همکاری کند.
کیلدال با cobbling یک سیستم از طریق Intellec-8 و یک درایو فلاپی، این روند را تسریع کرد و باعث کاهش زمان تأخیرهای طولانی (مربوط به روش teletype) داده ورودی-خروجی در مینی کامپیوتر DEC شد. در نهایت کد حاصل از سیستم Intellec-8 به CP / M ( سیستم عامل غالب برای هفت سال آینده تا زمان استفاده گسترده از MS-DOS ) تبدیل شد. نکته جالب توجه آن است که تا زمان معرفی MS-DOS ، تعداد 500000 کامپیوتر با سیستم عامل CP / M فروخته شد و اگر تاریخ کمی با آنها با ملایمت رفتار میکرد، میتوانست چندین برابر بفروشد.
کیلدال CP / M را به قیمت 20000 دلار به اینتل پیشنهاد كرد ولی شركت این پیشنهاد را رد كرد چون علاقهای به سیستم عاملی که با دیسک یا نرم افزار غیر تجاری عملیاتی شود، نداشت. فروش CP / M در ابتدا فقط به چند مشتری محدود شد: شرکت عمران ژاپن و آزمایشگاههای لارنس لیورمور. سومین مشتری کیدنال یعنی شرکت IMSAI ، نقش سیستم عامل CP / M در میان سیستم عاملهای رایانه شخصی را برجسته کرد.
شرکت MITS، جرقهای در انبار باروت صنعت کامپیوتر شخصی
درست در زمانی که تولید تراشه 8080 اینتل آغاز شد، اد رابرتز، مالک یک شرکت کوچک به نام Micro Instrumentation and Telemetry Systems یا MITS، به دنبال یک حرکت انقلابی در زمینه کامپویتر برای بقا شرکت خود بود.
آخرین سرمایه گذاری MITS، یک کیت محاسبهگر ساده بود. رابرتز به سرعت با بررسی بازار و علاقه جوانان در آن سالها دست به تولید این محصول زد.
رابرتز توانست 8080 را با پردازنده 75 دلاری تأمین کند (قیمت اینتل 360 دلار بود) و Altair 8800 را ساخت. این محصول منحصراً برای علاقه مندان و موج جدید دانشجویان دانشگاههای علوم کامپیوتر طراحی شده بود.
همانطور که گفته شد، پردازنده 8008 اینتل انگیزهای مضاعف برای جاناتان تیتوس و ساخت کامپیوتر شخصی خود فراهم کرد. نتیجه آن کامپیوتر مارک -8 بود که در مجله رادیو الکترونیک (در ماه ژوئیه 1974 مقالهای با دستورالعملهای مونتاژ و لیستی از تولیدکنندگان قطعات) به نمایش درآمد.
اد رابرتز انتظار داشت که چند صد نفر کامپیوتر او را بخرند. اما مقاله این مجله با تیراژ 1000 جلد (که در شش ماه به 5000 و در دسامبر 1976 به 10 هزار رسید) وضعیت را برای او تغییر داد.
هزینه فروش این محصول (برای تشویق فروش و تولید بالا) پایین نگه داشته شد. این رویکرد حداقل تا زمانی که قیمت حافظه اصلی پایین آمد و اینتل شروع به فروش سیستمهای حافظه DRAM سازگار با IBM System / 360 کرد، پایه ریزی شده بود و جواب هم داد و برای MITS هم اتفاق افتاد.
مایکروسافت متولد میشود
مقاله Popular Electronics تأثیر زیادی بر بیل گیتس و پاول آلن گذاشت و بلافاصله برای نوشتن یک برنامه BASIC سفارشی برای آن به MITS مراجعه کردند. گیتس، آلن و مونت داویدوف آنچه که Altair BASIC نیاز داشت را آماده کرده بودند.
اولین زبان رایانهای (که صریحاً برای یک رایانه شخصی نوشته شده است) با Altair و با قیمت 75 دلار در هر نسخه ( 500 دلار به عنوان یک نرم افزار مستقل خرده فروشی) به فروش رسید. مدتی بعد نسخههای بوتلگ بلافاصله ظاهر شدند و منجر به نامه سرگشاده معروف بیل گیتس در ژانویه 1976 شد. بیل گیتس” Micro-Soft ” را در نامه خود نام برد و از برنامههای خود برای این شرکت به عنوان یک شرکت تجاری رونمایی کرد.
نسخه کپی Altair BASIC باعث ایجاد تغییرات بزرگی در نرم افزار شد و هر کسی نسخه مخصوص خود را تولید کرد. به دنبال این موضوع و دیدن پتانسیل این نرم افزار در پلتفرمهای مختلف، Micro-Soft بیل گیتس و پاول آلن، BASIC را متناسب با نیازهای Amiga و Commodore ، Radio Shack ، Atari ، IBM ، NEC ، Apple همگام سازی میکند.
Altair 8800 موفقیت چشمگیری را به اثبات رساند و این موفقیت را مدیون این موضوع بود که هنگام عرضه هیچ رقیبی نداشت. کارمندان IMS به سرعت یک نسخه دیگر از Altair را (با استفاده از یک نسخه سیستم عامل CP / M) با نام IMSAI 8080 شبیه سازی کردند.
بعد از گذشت یک سال از انتشار آن، IMSAI با سهم 17درصدی از بازار رایانههای شخصی (در مقابل 22٪ Altair ) موقعیت خود را در خطر دید. سیستمهای SOL-10 و SOL-20 (مبتنی بر Intel 8080) که به تازگی راه اندازی شده بودند، سهم بیشتری از بازار محصولات Southwest Technical Products (مبتنی بر موتورولا 6800) را داشتند.
موتورولا و اینتل در اکثر موارد 8080 و 6800 را مطابق منافع صنعتی و تجاری خود همگام سازی میکردند.
در آن دوره هنوز به جنبه سرگرمی رایانههای مبتنی بر ریزپردازنده پرداخته نشده بود. هنوز کنسولهای خانگی مانند Magnavox Odyssey و بازی معروف Arcade Pong Atari به شهرت زیادی نرسیده بودند. بنابراین اینتل و موتورولا هنوز به دنبال قراردادهای سودآور و پشتیبانی نرم افزارهای کاربردی ماشینهای صنعتی و تجاری بودند. سال بعد و با منفجر شدن بازار سرگرمیهای کامپیوتری، این بازار نشان داد که چه پتانسیل بزرگی در حوزه سرگرمی کامپیوتری وجود دارد.
اما سال 1977 در تاریخچه کامپیوتر شخصی و ریزپردازنده بسیار سرنوشت ساز شد زیرا دوقطبی بودن بازار ریزپردازنده به طور ناگهانی پایان یافت.
تیم طراحی موتورولا به رهبری چاک پدل برای تولید 6800 ارزانتر اقدام کرد. قیمت مدل جدید 300 تا 360 دلار در نظر گرفته شد و دلیل آن هم شخص پدل بود که فکر میکرد بازار بزرگی برای ریزپردازندههای ارزان وجود دارد.
چندی بعد چاک پدل، بیل منش و پنج مهندس دیگر تیم طراحی موتورولا 6800 تام بنت را ترک کرده و در MOS Technology (یک شرکت تراشه سازی دیگر) فعالیت خود را شروع کردند. آنها قصد داشتند ایده خود برای یک پردازنده ساده و کم هزینه 6800 کاهش دهند و 11 ماه پس از راه اندازی 6800 ، سری MC6500 را معرفی کردند. 6502 با قیمت 25 دلار نه تنها 6800 (و 8080/8085) را در بازار رقابتی تحت فشار قرار داد، بلکه به لطف فرآیند ساخت دقیقتر ریزپردازنده، بازدهی بهتری نسبت به محصول موتورولا را ارائه داد.
تولد شرکت ZILOG : خروج دزدان دریایی از اینتل
توضیحات : شرکت Zilog سازنده میکروکنترلرهای 8 بیتی و 16 بیتی است. مشهورترین محصول آن سری Z80 ریزپردازنده های 8 بیتی است که با Intel 8080 سازگار بودند وبسیار ارزانتر هم بودند. Z80 در طی دهه 1980 در بسیاری از رایانه های خانگی معروف مانند TRS-80 و ZX Spectrum و همچنین بازی های سرگرم کننده مانند Pac-Man مورد استفاده قرار گرفت.
فدریکو فاگین (معمار ارشد 8080) پس از عرضه تراشه از اینتل نیز جدا شد. فاگین از مدیریت اندی گروو در شرکت ناامید شد و از اینکه مدیر پروژه حق اختراع فاگین با عنوان buried contact (که گام حیاتی در تولید ترانزیستورهای MOSFET است) را دزدیده بود، ناراحت بود.
در اواخر سال 1974 فاگین و همکار مهندسش در اینتل (با نام رالف انگرمان) با تأسیس شرکتی به نام ZiLOG قدمی برای ایده خود برداشتند. در همان سال اکسون (بزرگترین شرکت نفتی جهان) با یک پیشنهاد سرمایه گذاری به سرعت به این شرکت نزدیک شد.
اکسون 1.5 میلیون دلار برای 51 درصد سهام این شرکت پرداخت کرد. این دو نفر به سرعت تغییراتی در طراحی 8080 اعمال کردند و به عنوان پیمانکار، تراشه بازطراحی شده را به اینتل ارائه دادند. اینتل از قبول کردن تراشه امتناع ورزید، زیرا اعتقاد داشت که کار با کارمندان خود شرکت اینتل میتواند انگیزهای برای سایر مهندسان شرکت باشد. در حالی که قبول کردن طرح فاگین به معنای نا امیدی از مهندسان خود شرکت بود.
اولین تراشه Zilog (با نام Z80) در مدت 9 ماه توسط سه مهندس اصلی (فاگین ، آنگرمان و ماساتوشی شیما که از اینتل آمده بودند) و چند مهندس توسعه و سیستم و تعداد کمی از هنرمندان گرافیک برای طرح لیتوگرافی تراشه طراحی شد. این طرح تا دسامبر سال 1975 تکمیل شد و توسط شرکت Mostek به کار گرفته شد.
Z80 در طراحی سیستم (مانند MOS Tech 6502 ) سادهتر از تراشه 8080 اینتل بود در حالی که ارزانتر از 8080 هم بود و دقت 8085 و Motorola 6800 را داشت. این سادگی و هزینه کمتر منجر به انتخاب Z80 برای تأمین قدرت بسیاری از وسایل شد.
اپل وارد میشود
استیو وزنیاک (که یکی از علاقه مندان پرشور الکترونیک و عضو باشگاه رایانهای Homebrew بود)، از کارفرمای خود Hewlett-Packard خواسته بود که به دنبال توسعه یک سیستم رایانه شخصی باشد. او پس از مخالفت کارفرما، اولین بُرد اصلی Apple I را فقط در طی چند ماه و در اوقات فراغت مونتاژ کرد. وزنیاک با ایدههای ناب خود توانست کاتالیزور شرکت اپل کامپیوتر باشد، در حالی که استیو جابز با تعریف استراتژی و تصویر کلی، طراحی ظاهری شرکت را مشخص میکند.
اگر استیو وزنیاک ساخت رایانه را دوست داشت، استیو جابز ایده فروش آنها را دوست داشت. او بدون مهارت الکترونیکی دارای حس تجاری خوبی بود و فرصت بزرگی در بازار جدید الکترونیک دید. او با همکاری وزنیاک (که وی به عنوان کارمند همکار در هیولت پاکارد ملاقات کرد) و رونالد وین (که چند هفته بعد اپل را ترک میکند) کمپانی اپل را تاسیس کرد. تیم او با ساخت 200 کامپیوتر اپل I در گاراژ والدینش و با کمک یک دستیار دبیرستانی، همه بُردهای تولید شده به جز 25 دستگاه را در 10 ماه به فروش رساند. در حالی که اپل 1 از نظر فنی یک کیت بود، خریدار مجبور به تهیه محفظه و لوازم جانبی شد و مادربرد به صورت کاملاً مونتاژ شده فروخته شد.
شرکتهای رایانهای آن روز توسط مهندسان و قدرت آنها تعریف میشدند. چهره عمومی اکثر شرکتها نشان دهنده این بود که آنها با شرکتهای دیگر یا مهندسان دولتی سروکار داشتند. سبک ظاهری و ارتباط چندانی با وضعیت فروش رایانه تا اواسط دهه 1970 وجود نداشت و اغلب به دلیل خسته کننده بودن آن ناامید میشدند. استیو جابز سبک و استایل را به یک نقطه مهم فروش اپل کامپیوتر تبدیل کرد (از لوگوی چند رنگ اپل گرفته تا تبلیغات با هدف قرار دادن متخصصان تجارت ، هنر و علوم مختلف)
وی همچنین تشخیص داد که بسیاری از شرکتهای رایانهای آن روز از زیرساختهای کاملی برای فروش برخوردار نیستند. چند مورد سفارش پستی یا خرید از طریق فروشگاههای زنجیرهای منتخب، نحوه فروش این کامپیوترها را مشخص میکردند. اما فروشگاههای اختصاصی فروش کامپیوتر در آن دوره وجود نداشت. بیشتر کاربران باید در تهیه خود کامپیوتر و نرم افزار و عیب یابی مشکلات سخت افزار از خود خلاقیت نشان میدادند. استیو جابز در نظر داشت كه اپل تمامی قسمتهای محصولات خود را در یک فرآیند کامل به فروش برساند که عبارتند از: فروش، پشتیبانی، نرم افزار و وسایل جانبی. این فرآیند باعث میشود كه تجربه كاربر در حد ممكن و حرفهای باشد.
اپل I ثابت کرد که این بازار پتانسیل زیادی دارد اما برای برداشتن گام بعدی شرکت به سرمایه نیاز داشت. وزنیاک و جابز به “مایک” مارکولا (دوست رابرت نویس که اخیراً به دستور اندی گروو از سمت بازاریابی در اینتل اخراج شده بود) معرفی شدند. ماركولا 91000 دلار از پول سرمایه گذاری را با هزینه شخصی پرداخت کرد و علاوه بر آن در ازای دریافت یك سوم سهام شركت، 250 هزار دلار اعتبار تأمین كرد.
اپل II : آسانسور موفقیت اپل
وزنیاک توجه خود را نسبت به اصلاح طرح خود و تبدیل آن به Apple II متمرکز کرد و با تولید آن تبدیل اولین رایانه شخصی موفق در جهان شد. اپل II بار دیگر با استفاده از پردازنده 6502 MOS Tech (به دلیل اصرار وزنیاک در گنجاندن چندین اسلات توسعه در طرح اپل II نسبت به اعتراضات استیو جابز) مخاطبان بسیار گستردهتری پیدا کرد.
هشت اسلات امکان استفاده از پردازندههای مشترک را فراهم کرده بود. بُردهای توسعه این کامپیوتر با تولید SoftCard در مارس 1980 (که Zilog Z80 و نسخه ای از دیسک BASIC مایکروسافت را با قیمت 349 دلار عرضه کرد) و بعداً با Motorola 68008، اپل 2 را تبدیل به کامپیوتری همه فن حریف کرده بود.
اسلاتهای اضافی امکان اتصال و شخصی سازی گسترده (از دیسکهای فلاپی گرفته تا کارتهای صدا، کنترل کنندههای سریال، درایوها و حافظه اضافی) را فراهم کرد. این طیف گسترده اضافه کردن آپشنها به اپل II یک مزیت بینظیر در بخش تجارت آن در رایانههای شخصی شد و تا سالها به عنوان گزینه جایگزین مناسب برای یک Main Frame یا مینی کامپیوتر شد. سطح سفارشی سازی این محصول بسیاری از افراد غیر متخصص یا متخصص در شغلهای مختلف ( مدارس، مراکز پزشکی و تحقیقاتی، دولت) را شامل میشد و مورد علاقه همه قرار گرفت.
در سال 1977، اپل II به لطف بازاریابی گسترده (که تحت الشعاع مارکهای معتبرتر از Vector ، Ontel ، Polymorphic ، Heathkit ، IMSAI ، MITS و Cromemco قرار میگرفت) ارزانترین و معروفترین کامپیوتر شخصی تولید شده بود.
موفقیت مالی اپل II و شهرت آن در محافل عمومی، باعث بزرگ شدن هرچه بیشتر این شرکت در دنیای نیمه هادی شد. هنگامی که اپل به عنوان یک برند تاسیس شد و دامنه نرم افزارهای آن افزایش یافت، شرکتهای کوچکتر مشتاق کار کردن روی کامپیوتر اپل بودند.
تعداد رایانههای شخصی فروخته شده در سال 1978 به 200000 رسید، که نشانگر بازار نیم میلیارد دلاری آن بود. از این تعداد، فروش اپل II تنها 20،000 دستگاه و 30 میلیون دلار بود. ( در مقایسه با TRS 80 Tandy كه فروش 100،000 دستگاه و PET 2001 كومودور كه از 25000 رایانه حمل شده 20 میلیون دلار فروش داشت)
بخش عمدهای از موفقیت اپل در بازار تجارت مدیون نرم افزار VisiCalc بود که در ابتدا فقط با دستگاه اپل سازگاری داشت. جذابیت VisiCalc برای مخاطبان کارهای تجاری به حدی بود که به تنهایی خرید رایانههای مورد نیاز برای اجرای آن را توجیه میکرد.
در طی چند سال بعد، با تقویت زیرساختهای مورد نیاز صنعت، پیشرفتهای فزایندهای در این حوزه صورت گرفت. ریزپردازنده 8 بیتی همگام با رشد پردازندهها، تراشههای پشتیبانی و حافظه، رشد کرد. با گسترش استفاده از رایانههای شخصی، این صنعت با سیل نرم افزاری رو به رو شد که فروش سخت افزاری بیشتری را در پی داشت.
قبل از اینکه انقلاب کامپیوترهای 8 بیتی به مرحله نرمال برسد، رکود اقتصادی در سراسر جهان از راه رسید و تجارت نیمه هادی در سال 1974 دچار افت فروش و میانگین قیمت فروش شد. شرکتهای بزرگ نسبتاً آسیب ندیدند اما شرکتهای کوچکتر متضرر شدند.
یکی از شرکتها که به طور جدی تحت تأثیر قرار گرفت AMD بود. این شرکت به عنوان دومین منبع عمده تراشهها، در آن سال قیمت سهامش به 1.50 دلار برای هر سهم سقوط کرد.
از طرف دیگر، اینتل تراشه FPU شرکت amd را که به تازگی طراحی کرده بود، تولید کرد. تراشه FPU به عنوان مهرهای تاثیرگذار برای تسلط بر بازار عرضه شد. زیرا اینتل در یک نبرد بازاریابی چهار طرفه با Zilog ، Motorola و MOS Tech گرفتار شده بود و نیاز به نوآوری بزرگ داشت. داشتن AMD به عنوان منبع دوم 8085 و جانشینان آن، نفوذ بیشتری در طراحی اینتل ایجاد کرده بود و مهمتر از آن AMD ، هیچ یک از پردازندههای رقبای اینتل را نمی فروخت.
توافق بین این دو شرکت پس از چند ماه استقرار و چانه زنی از هر دو طرف حاصل شده بود. اینتل برای طرحهایی که قبلاً فروخته بودند و دسترسی به طرحهای AMD به صورت حق امتیاز از این شرکت دریافت میکرد. AMD هم مجوز 8085 (از جمله دسترسی کامل به نام، تولید ظاهری و حق بازاریابی تراشه AMD به عنوان کاملا “تحت لیسانس Intel”) را دریافت میکند.
برای مهر و موم معامله و آخرین بند قرارداد، AMD دسترسی به میکرو کد اینتل را پیشنهاد داد، زیرا برای صاحبان شرکت AMD نمایان بود که در طراحیهای آینده این شرکت حتما به برنامه نویسی میکرو نیاز دارند. در آن زمان این بند مشکل خاصی وجود نداشت، این بند در قرارداد قرار بود در طی چند سال آینده نتیجه داشته باشد.
با پیشرفت صنعت کامپیوتر و خصوصا صنعت ریزپردازنده، حجم رایانههای شخصی نسبتاً ثابت باقی میماند. زیرا فروشندگان به طور آزمایشی محصولات خود را آراسته میکردند تا به نظر تغییر حجم نداشته باشند. بنابراین محاسبات 8 بیتی گسترش یافت زیرا برنامههای نرم افزاری سازگار با موج اول کامپیوترها مانع مهاجرت به تراشههای 16 بیتی میشدند. تا زمان آماده شدن اولین پردازندههای 16 بیتی و مناسب فروش گسترده، برنامههای نرم افزاری موجود برای ماشینهای 8 بیتی به بیش از 5000 دستگاه با سیستم عامل CP / M و 3000 مورد دیگر برای Apple II اختصاص یافته بود.
از خود گذشتگی زیراکس : تولد رابط کاربری گرافیکی
با ادامه کار ریز پردازنده و بیشتر شدن پیچیدگی آن، ساختار پشتیبانی از آن نیز پیشرفت کرد. از طرفی تراکم حافظه نیز افزایش یافته بود. بسیاری از جنبههای رایانش شخصی مدرن که ما اکنون به عنوان یک امر بدیهی در نظر گرفتهایم، ابتدا توسط مرکز تحقیقات بین المللی (SRI (ARC به سرپرستی داگلاس انگلبارت و بعداً مرکز تحقیقات پالو آلتو (PARC) زیراکس در حال توسعه بود.
تلاش انگلبارت در توسعه bitmapping منجر به تولد رابط کاربری گرافیکی (GUI) شد. رویکرد انگلبارت ایجاد تعامل در کل صفحه نمایش بود. با این تفاوت که نیاز به ناوبری اشارهگر در اطراف صفحه نمایش ایجاد شد و ماوس برای دستیابی به این هدف توسعه یافت. این فناوریها (مانند کپی کردن، هایپرمدیا، پنجرهها، ویرایش در زمان ایجاد تغییر، کنفرانس ویدیویی و پیوند دادن فایلهای پویا) در 9 دسامبر 1968 در کنفرانس “مادر همه نمایشها” به نمایش درآمد.
PARC کارهای انگلبارت را اصلاح و گسترش داد. زیراکس که تمرکز اصلی خود را بر روی کاغذی متمرکز کرده بود، فهمید که به سرعت توسط رایانهها در حاشیه قرار میگیرد و میتواند دفاتر آینده را بدون کاغذ تصور کند. این شرکت، PARC را برای تحقیق در مورد گزینههای احتمالی مشاغل اصلی زیراکس، تأسیس کرد.
آزمایشگاه علوم کامپیوتر (CSL) در PARC تحت هدایت زیرکانه باب تیلور بود که به عنوان مدیر در ARPA (دارپای فعلی) رشد کرده بود و در ایجاد ARPANET (پدربزرگ اینترنت مدرن) نقش مهمی داشت. CSL در درجه اول یک برنامه تحقیقاتی اساسی بود، به عبارت دیگر این تحقیق به منظور درک بیشتر (به جای تحقیق و توسعه) با هدف نهایی یک محصول قابل فروش بود.
در سال 1970 و چند سال اول پس از ایجاد آن، شرکت PARC لیستی عجیب و غریب از دستاوردها را به دست آورد: رابط کاربری گرافیکی GUI ( که استیو جابز جوان هنگام بازدید از PARC چشمش را گرفت)، اختراع چاپگر لیزری و ایجاد اولین کامپیوترWork Station جهان از جمله دستاوردهای این شرکت بود.
معمولاً از آلتو به عنوان یک فاجعه گران قیمت یاد میشود که بیش از حد مهندسی شده بود. حجم کارهای برنامهریزی شده آن، زبان برنامه نویسی و هزینه اجزای خام (که در سال 1973 از 10000 دلار به ازای هر دستگاه) Alto را به گرانترین Work Station دنیا بدل کرد. زیرساختهای مرتبط با سیستم و قیمت احتمالی 25 تا 30 هزار دلاری آن برای خرده فروشیها، آن را برای مصارف تجاری مناسب میکرد. در صورتی که در ابتدا برای کاربرد خانگی توسعه یافته بود.
آلتو تحقیقات PARC را در یک شبکه متمرکز کرد. این شبکه دستگاههای PARC و چاپگرهای لیزری تازه توسعه یافته را شامل میشد. یکی از مشکلات این شبکه این بود که Alto و چاپگرها آنقدر سریع شدند که اتصالات بین آنها عامل محدود کننده آن شد. راه حل PARC، اختراع و توسعه اترنت برای اتصال دستگاهها بود و در نتیجه توسعه اولین شبکه رایانهای پرسرعت متولد شد.
در آن زمان یک تصویر 600 dpi میتوانست در دوازده ثانیه ( به جای 15 دقیقه) از طریق شبکه 2.67 mbps در ثانیه منتقل شود. دانشمندان PARC که از این سرعت راضی نبودند (!)، بلافاصله تلاش کردند تا اترنت با 10 مگابیت در ثانیه طراحی کنند. این مقدار بسیار فراتر از انتظار منطقی برای ترافیک دادهها برای آینده نزدیک بود.
بسیاری از نواوری خلاقانه این شرکت برای سالها به دست کاربران خانگی نرسید و به دلیل جا افتادن مدیریت زیراکس در تجارت دستگاه کپی (با درک اندک از دیدگاه الکترونیکی) کمتر از آنچه که باید سود برد. در حالی که زیراکس Alto را به عنوان یک پروژه داخلی میساخت (توسعه Xerox Star بعدی با قیمت 16000 دلار در هر دستگاه آغاز کرد)، Tandy 10 هزار دستگاه TRS-80 در ماه (یا حتی بیشتر) و با قیمت 599 دلار میفروخت.
پتانسیل بازی رایانه شخصی در آستانه انفجار بود زیرا کمپانی هایی مانند Avalon Hill و Automated Simulations طیف وسیعی از بازیها را برای بازار جدید آماده کردند که در کنار آنها، کنسولها نیز رشد کردند. وقتی مایکروسافت برای نمایش IBM PC و MS-DOS اجازه ساخت بازی را داد، Flight Simulator Bruce Artwick به اولین نمونه از هماهنگی بازار سرگرمی با PC تبدیل شد.
در انتهای دهه 1980، صنعت ریزپردازنده و محاسبات شخصی به طور مداوم در حال رشد بود. بذرهای کاشته شده 20 سال قبل حالا در اوایل دهه جدید و با رسیدن صنعت به نقطه اصلی در حال شکوفه دادن بودند.
اژدها برمیخیزد : صنعت کامپیوتر ژاپن شکل میگیرد (همزمان با انقلاب ایران)
تمرکز اصلی شرکتهای نیمه هادی بر مدارهای DRAM با سود بالا باقی مانده بود. ریزپردازنده عمدتا به عنوان بخشی از تراشههای قابل فروش به عنوان بستههای چند تراشهای دیده میشد. اینتل و Mostek با سود حاصل از حافظه پویا ساخته شدهاند. این دوره در حالی طی میشد که شرکتهای نیمه هادی ژاپنی با کم توجهی به حق ثبت اختراع و حق کپی رایت آمریکا، تخفیفهای مالیاتی سخاوتمندانه، وامهای کم بهره از نهادهای دولتی دریافت میکردند و دست و پا میزدند تا صنعت کامپیوتر ژاپن رو به نابود نرود.
در سال 1961، رشد IBM در آمریکا ژاپنیها را به تکاپو وا داشت و منجر به خرید لوازم الکترونیکی مورد نیاز برای تشکیل صنعت ملی در ژاپن شد. دولت ژاپن شرکت رایانهای الکترونیکی ژاپن (JECC) را برای تحقق این هدف تشکیل داد. JECC شرکت مستقلی نبود، بلکه یک شرکت مادر بود که شرکتهای مستقل ژاپنی را برای به حداقل رساندن رقابت و به حداکثر رساندن بهرهوری در بازار سازماندهی میکرد.
شرکتهای ژاپنی نه تخصص لازم و نه زیرساختهای مورد نیاز برای کنار آمدن یا کار کردن با IBM را نداشتند. برای رفع این مشکل، دولت ژاپن، کل صنعت کمپیوتر را (از جمله تخصیص بازار به شرکتهای نوآور و محدود کردن رشد و فرصت شرکتهای ایالات متحده در ژاپن) بازسازی کرد. این شرکتها کل زنجیره تأمین این صنعت را (از تولید تا فروش در بازار خود) کنترل کردند تا به کارایی و افزایش فرصتهای بازار کمک کنند.
تقاضا برای مدارهای مجتمع جدید (به ویژه در ایالات متحده) از اواسط تا اواخر دهه 1970 به طور متوسط 16٪ به صورت سالانه در حال افزایش بود و دولت ژاپن به همراه شرکتهای الکترونیکی، IC ها و بازار پردرآمد DRAM را فرصتی ایده آل برای ساخت خود می دانستند. شرکتهای ژاپنی با پشتوانه 1.6 میلیارد دلار یارانه دولت، اعتبارات مالیاتی و وامهای کم بهره و همچنین سرمایه گذاریهای خصوصی بزرگ، ساخت کارخانههایی ممتاز برای ساخت IC را آغاز کردند. همین شرکتهای ژاپنی در زمان ساخت کارخانههای خود به واردات DRAM ساخت آمریکا برای محصولات مصرفی و تجاری خود نیاز داشتند.
شرکتهای آمریکایی برای مقابله با صادرات بیشتر، کارخانه تولیدی خود را گسترش دادند و پس از ورود تراشههای ژاپنی از هیتاچی، NEC، فوجیتسو و توشیبا، ظرفیت مازاد زیادی داشتند. نتیجه آن کاهش 90 درصدی قیمت DRAM طی یک سال بعد بود و در مارس 1982 یک تراشه 64K DRAM که در سال 1980 به قیمت 100 دلار فروخته شده بود اکنون به قیمت 5 دلار فروخته میشد. تجارت حافظه ایالات متحده نابود شد.
برای اینتل که تجارت اصلی آن مبتنی بر حافظه بود (از آنجا که پردازندههای 8 بیتی / 16 بیتی 8086 و 16 بیتی 8088 به تولید رسیده بودند) ناگهان سوددهی زیاد این شرکت متوقف شد. همه میدانستند که صنعت آینده برای ریزپردازنده و میکروکنترلر است. حتی IBM هم به ظهور صنعت رایانههای شخصی اشاره کرده بود.
این مقاله دومین قسمت از مجموعه پنج تایی تاریخچه کامپیوتر شخصی و ریزپردازنده است. اگر از این مقاله لذت بردید، ما را در قسمتهای بعدی دنبال کنید.
مطالعه قسمت اول مقاله کامپیوتر شخصی و ریزپردازنده : فصل اول تاریخچه ریزپردازنده و کامپیوتر شخصی (1947 – 1974)
مطالعه قسمت سوم مقاله تاریخچه ریز پردازنده و کامپیوتر شخصی : فصل سوم تاریخچه کامپیوتر های شخصی و ریزپردازنده (1980 – 1984)
مطالعه قسمت چهارم مقاله تاریخچه پردازنده و کامپیوترهای شخصی : فصل چهارم تاریخچه پردازنده و کامپیوترهای شخصی (1984 – 1996)
مطالعه قسمت پنجم و آخر مقاله تاریخچه کامپیوترهای شخصی و پردازنده : فصل پنجم و آخر تاریخچه کامپیوترهای شخصی و پردازنده (1996 – )
سلام و عرض خسته نباشید به آقای امیر حسین جمشیدی عزیز. تشکر ویژه ایی می کنم از شما برای تهیه این مقاله کامل و جامع و البته زحماتی که کشیدید. مشتاقانه منتظر بخش سوم این مقاله هستیم 🙏
سلام و عرض ادب خدمت شما
عذرخواهی میکنم از تاخیر در دیدن کامنت شما
امیدوارم مطالب مورد پسندتون قرار بگیره و ممنونم از اظهار لطف شما
قسمت سوم هم در سایت قرار گرفت
سلام.
انصافا زحمت فراوانی برای تهیهء این مقاله کشیدید.
خدا خیرتون بده.
متشکریم.
یاعلی(ع)
سلام
خوشحالم که این مقاله مورد پسندتون واقع شد
بابت تاخیر در پاسخگویی به کامنتتون هم شرمندهام