محققین دانشگاه فناوری وین موفق به توسعه ترانزیستورهایی با طراحی تطبیق پذیر شدهاند که انطاف پذیری بیشتری در حین انجام کار از خود نشان میدهند. ترانزیستورهای تطبیق پذیر به وضوح میتوانند عصری جدید را در صنعت تراشه رقم بزنند. در تولید این ترانزیستور انقلابی دانشمندان از عنصر شیمیایی ژرمانیم با عدد اتمی 32 در جدول تناوبی استفاده کردهاند. برای درک بهتر نحوه عملکرد این قطعه باید ابتدا در مورد ترانزیستورهای عادی یک اطلاعات پایه داشته باشید.
به تعریف SciTechDaily، ترانزیستور قطعهای بسیار کوچک است که بر اساس اینکه ولتاژ الکتریکی به یک الکترود اعمال میشود یا خیر، اجازه عبور جریان را میدهد یا جریان را مسدود میکند. با این ساختار امکان ساخت مدارهای منطقی ساده فراهم می شود و زمانی که میلیاردها ترانزیستور به صورت فشرده بر روی پکیج قرار بگیرند، چیزی شبیه به پردازندههای امروزی را البته به سادهترین شکل ممکن در اختیار خواهید داشت.
ترانزیستورهای تطبیق پذیر 85 درصد تعداد ترانزیستورهای CPU را کاهش می دهند
در ترانزیستورهای استاندارد تک الکترود، الکترون های آزاد حامل بار منفی هستند. اتمهای فرد با حذف یک الکترون به بار مثبت مجهز میشوند. اما نمونه آزمایشی جدید محققین کمی عملکرد متفاوتتری دارد. دکتر مازیار سیستانی، یکی از محققینی که بر روی این پروژه فعالیت داشته در مورد این دستاورد بزرگ میگوید:
“ما دو الکترود را با یک سیم فوق العاده نازک ساخته شده از ژرمانیم از طریق رابطهای بسیار شفاف و باکیفیت به یکدیگر متصل کردیم. بالاتر از بخش ژرمانیم، دروازهای الکترود مانند، شبیه به آنچه که در ترانزیستورهای معمولی یافت میشود قرار دادیم. آنچه که تفاوت را در این ترانزیستور رقم میزند، استفاده از یک الکترود کنترل بیشتر است که بین ژرمانیم و فلز تعبیه شده است. این کنترل میتواند به صورت پویا عملکرد ترانزیستور را برنامه ریزی کند. همچنین دکتر سیستانی توضیح داده است که از ژرمانیم به علت برخورداری از خواص ویژه استفاده شده است.
زمانی که ولتاژ را اعمال میکنید، مطابق انتظار جریان افزایش پیدا میکند. اما پس از رسیدن به یک حد مشخص، مجددا جریان کاهش مییابد. این واکنش را مقاومت دیفرانسیل منفی مینامند. با کمک الکترو کنترل، ما میتوانیم حد آستانه ولتاژ را تعیین کنیم. با این طراحی، سطوح جدیدی از آزادی عمل فعال میشود که میتواند خواص دقیق ترانزیستور را در هر زمانی مشخص کند.”
پروفسور والتر وبر، یکی دیگر از اعضای تیم میگوید با طراحی جدید، عملیات حسابی که قبلا برای آن به 160 ترانزیستور نیاز بود، حالا با فقط 24 ترانزیستور قابل انجام است. با این مقدار اختلاف مشخص است که این طراحی چقدر میتواند در صنعت طراحی مدارهای منطقی تاثیر بزرگی داشته باشد.
دکتر سیستانی همچنین در مورد این دستاورد بزرگ گفته است که ما قصد نداریم به طور کامل فناوری ترانزیستور مبتنی بر سیلیکون را با فناوری ترانزیستور جدید خود جایگزین کنیم چرا که این اقدامی خودخواهانه است. این فناوری جدید احتمالا در آینده به عنوان یک افزونه در تراشه های کامپیوتری گنجانده خواهد شد. اطلاعات بیشتری در مورد این پروژه در وب سایت انجمن شیمی ایالات متحده منتشر شده که میتوانید به آن مراجعه کنید.
ژرمانیوم
اصلاح شد برادر. ممنون دادا.
یعنی میشه گفت این آخرین راه کار برای ترانزیستور هست
اختلاف خیلی زیاده 6 خورده ای برابر بیشتر اگر باهاش یک پردازنده کامل ساخته بشه یعنی یک پرازنده معمولی که 10 میلیارد ترانزیستور داره جمع تمام هسته هاش با این تکنولوژی میشه شصتُ خورده ای میلیارد ترانزیستور پیشرفت چشمگیری هست نمیشه
البته شک دارم این کار کاره یک ایرانی بوده باشه چون قرار نیست هرکسی به فارسی صحبت می کنه یا توی ایران بدنیا میاد ایرانی باشه
مطمئنین خارج نشین نیست یا کسی که توی ایران زندگی می کنه و توی ایران بدنیا اومده و به زبان فارسی هم صحبت می کنه اما خارجی هست
چنین پیشرفتی اونقدر توی صنعت تراشه بزرگ هست که می تونه برای مدت طولانی باعث بیخیال شدن بعضی از کشورها در تحقیق و توسعه چیپ های کوانتومی فوتونی بشن
بعد توی چنین پیشرفت بزرگی در صنعت تراشه سازی اسم ایران جا بگیره شک دارم
به سعدیُ حافظُ ابوعلی سینا و غیره هم ننازین اینا مال یک ایران دیگه هستن فقط تشابه اسمی وجود داره
طرف خارج نشینه اصالاتا ایرانیه الان مشکلیه؟
متاسفانه ایرانی یا ایرانی نبودن سببی نیس نسبی هست :))
حالا شما میتونی زوری بگی ایرانی نیس
ایندا بگم که کوانتوم کامپیوترها هدفشون فرق میکنه و در صورت موفقیت کامل نه 100 برابر بلکه میتونند میلیونها برابر سریعتر عمل کنند. بنابرین هرچقدر تراشه های ترانزیستوری بخوان بهتر شن خللی در توسعه کوانتوم کامپیوترها به وجود نمیارند.
شرکتها و مراکز پژوهشی و دانشگاهی پر از آدمهای با ملیتهای گوناگون هست. دنیا تغییر کرده و وقتی شما میبینید اتباع روس تو شرکتهای آمریکایی مشغول به کار هستند دیگه باید متوجه بشید که مرزهای سیاسی که یه کشور رو مشخص میکنه نمیتونه باعث بشه آدمها تا ابد تو همون مرزها بمونن حتی اگه همین 50 سال پیش این دو مرز سیاسی تا آستانه درگیری هم رفته بودند. دنیا اون دنیای کلاسیک نیست و واقعا دهکده جهانی شده.
ایرانیان بسیاری تو خارج از ایران دارند زندگی و کار میکنند و از بینشون تعداد قابل توجهی هستند که تاثیرگذاری بالایی تو پیشبرد علم دارند. نسل بعدی این افراد دیگه حتی اون نام ایرانی رو هم یدک نمیکشند و از بدو تولد شهروند همون کشور میشند. دو سه نسل بعد که دیگه کلا به جز چند تا عکس یادگاری چیزی از ایران برای اون نسل باقی نمیمونه.
تو چنین پیشرفتی اسم ایران زمانی میتونست جا بگیره که یه مرکزی در داخل ایران این کار رو انجام میداد یا همکاری میکرد. بودجه ملی براش هزینه میشد. یه ایرانی تو یه تیمی که بودجش از فلان نهاد دولت یا خصوصی خارجی میاد، اون علمی که اون شخص داره هم حاصل فعالیتش در فلان دانشگاه خارجی هست، صرفا یه تبعه ایران داشتن به نظرم خیلی افتخار نداره برای مردم ایران.
ملت زمانی معنی واقعی داره که اهداف مشترکی وجود داشته باشه و یه محدوده ملی وجود داشته باشه که به دست همون ملت پیشرفت کنه و فضایی به وجود بیاره که فرزندان اون ملت در اون محدوده زندگی خوبی داشته باشند. نه اینکه ما یه جمعیت از انسانها رو داشته باشیم که جبر روزگار اونها رو در کنار هم قرار داده و اگه بهشون بین رفتن و ماندن امکان بدی اکثریت رفتن رو انتخاب میکنند.
از اونجایی که در قرون اخیر دولتهای مدرن بر اساس قانون های مدرن شکل گرفتن، کم کم ملت و حکومت در هم ادغام شدن و چیزی به نام دولت-ملت شکل گرفت که دولت برخواسته از ملت و برای ملت بود. اما بسیاری جاهای دیگه نه تنها دولت-ملت نشدن بلکه تبدیل به حکومت و مردم شدن. ملت در واقع مردم متحد و هدفمند و امیدوار به آینده هست.
همه تاریخ دارند و تاریخشون پر از فرازها و فرودهاست. پر از انسانهای خوب و افتخارآفرین و پر از اسنانهای شرور و تبه کار. اما چیزی که من تو این 8 9 سال اقامتم تو اروپا دیدیم این بود که مردمش کوچکترین اشاره ای به گذشتشون نمیکنند و در کنار هم با احترام به قانونی که تضمین کننده حقوقشون هست به سمت آینده حرکت میکنند و از حالشون لذت میبرند. در حالیکه همینها تو 100 سال اخیر 10 ها نوبلیست علمی تو رشته های مختلف دارند.
سلام آقا فرضاد ، منم منظورم همین چیزایی هست که فرمودید وگرنه با ایرانی بودنش مشکلی ندارم چون هیچ کس انتخاب نمی کنه پدر مادرش چه کسایی باشن یا توی چه کشوری بدنیا بیاد
درواقع بجای توضیح طولانی سعیدیُ حافظ مثال زدم منظورم خودشون نیست منظورم این هست که توی یک کشور دیگه ای که اسمش ایران بود زندگی می کردن فقط تشابه اسمی هست وگرنه یک کشور دیگه ای بود، اینجوری خلاصه سازی کردم
البته توی همین ایران هم دستاوردهای بزرگ علمی در حال رخ دادن هست اما نه برای مردم برای… خودت میدونی
نمی دونم مقاله ترجمه شدست یا نه ولی تیتر مقاله و همینطور اسم بردن از ایران در مقاله یه چیز بیخود هست و هیچ دلیلی جز اینکه یه عده که وطن پرستن و غیره میان بیخود بخاطر این موارد به ایرانی بودنشون افتخار می کنن نداره
یکی از بیخود ترین نوع تفکر یک ملت افتخار به داشتن تمدنی قدیمی یا چند هزار ساله هست که تعداد اشخاصی که چنین تفکری داشته باشن زیاده و حتی جزو کتاب های درسی میشن چنین تفکراتی
از نظر من حال و آینده مهم هست یعنی یک کشور هر حکومت یا ملت جدیدی در حال حاضر چکار می کنه و برای پیشرفت در آینده چه برنامه ریزی هایی کرده مثلا همین چهلُ خورده ای سال ایران
چیزی که مهمه شخص اجرایی کشور هست
توی آمریکا بالاترین قدرتُ همین رئیس جمهور داره و شخص بالاتر از ریاست جمهوری وجود نداره
ترامپ یه کودن بی سوادی بود که با تصمیمات خنگولانش باعث تضعیف آمریکا شد الان که یک رئیس جمهور جدید اومده یعنی آمریکای جدید دیدیم که هر رئیس جمهور جدید تونسته در آمریکا چه تأثیری بذاره برعکس ایران
اجرایی یا مدیریت کشور چه یک شخص باشه چه یک نهاد یا سازمان باشه هیچ فرقی نداره
اگر قرار باشه وارثی باشه بازم هیچیز تغییر نمی کنه مثلا رهبر یک کشور یک شخصیُ هرکیُ حتی خارج از خانواده ولی مثله خودش با طرز تفکرات خودش آموزش دیده باشه و بزرگ شده باشه نمیشه به قبلُ بعد جدا کرد سیستم پادشاهی همینه فقط یه چیز عوض شده که اونم اینه که حتما لازم نیست وارث خونی باشه
ولی اگر شخص جدیدی بیاد و ببینه راهی که قبلی میرفته درست بوده و به انتخاب خودش بخواد راهشو ادامه بده این فرق می کنه و نمیشه برچسب دیکتاتوری یا پادشاهی بهش زد و لازمش اینه که همین شخص به انتخاب مردم باشه ، تاریخ برای درس یا الگو گرفتن و راه درستُ رفتن و تکرار نشدن اشتباهات گذشته هست نه یادآوری گذشته برای افتخار و از اینجور چرندیات که بالا گفتم
خودم دارم توی ایران زندگی می کنم و برعکس خیلی ها توی نازُ نعمت بزرگ نشدم که بی خبر باشم اینکه یک شخصی بخواد برای این کشور و فرهنگی که این ملت دارن افتخار آفرینی کنه خوشم نمیاد
خوش بحالت که داری توی اروپا زندگی می کنی البته چه کشوری نمی دونم و نمی دونی اینجا چطور اکثر مردم شدن برده اینجا یک کارگر واسه 3 میلیون در ماه روزی ده ساعت کار می کنه که میشه 100 دلار در ماه و بعد چند سال کار کردن حقوقش میشه 5 یا 6 این یعنی خرید کامپیوتر و تجهیزاتش یا موبایل یا لپتاپ و غیره مثله کالای لوکس میمونه واسه اکثر مردم
درحالی که شما با حقوق یک ماهت می تونی یک موبایل هزار دلاری بخری البته خوب میدونم چون شما 9 سال اروپا زندگی می کنی اینطور فکر نکنی و بگی اونقدراهم ارزون نیست چون توقع میره بالا اگر یک ایرانی سطح متوسط یا فقیرش همینجور که توی ایران زندگی می کنه توی خارج زندگی کنه خرج ماهانش با اجاره اتاق میشه 500 دلار که با توجه به حدأقل حقوق که 1200 دلار هست کلی واسه پس انداز باقی میمونه هرچند که با 10 یا 12 ساعت کار سه هزار تا 5 هزار تارو در میاره منظورمم از کارگر دستشویی تمیز کردن یا ظرف شستن یا نگهبانی نیست منظورم تعمیراتی مثلا توی مغازه یا فروشندگی یا انبار داری یا ساختمان سازی یا کابینت سازی یا توی فروشگاه کار کردن مثله چینش محصولات یا توی کارخانه کار کردن یا آشپزی و غیره
توی مقالات همین سایت که خودت دیدی به یک کارشناس شبکه چقدر میدن
برادر شما مردم ایران رو با حکومت ایران اشتباه گرفتی، ایران دیگه ای وجود نداشته حتی وقتی زیر جور چنگیز و اسکندر بود
داداش به کشور خودمون اعتماد نداری. ینی چشم پیشرفت کشور رو نداری .متاسفام برات
مهندس فاز بر ندار همون جور که تو مقاله نوشته شده آقای دکتر سیستانی تو دانشگاه وین فعالن. ربطی به پیشرفت کشور نداره.
فوق العاده
باریک