با توجه به اینکه صنعت بازی امروزه بسیار بزرگ و پرهزینه شده، بحثهایی مطرح میشود که آیا هزینهای که برای خرید بازی های مدرن میپردازیم هنوز ارزش دارد یا نه. گاهی اوقات بازیها در وضعیت نامناسبی منتشر میشوند یا در ابتدا انتظارات طرفداران را برآورده نمیکنند، اما این احساس جدیدی نیست؛ بلکه گیمرها با گذشت زمان سختگیرتر میشوند.
بازیها تنوع بیشتری نسبت به گذشته دارند
در دنیای بازی های مدرن، هیچ کمبودی از نظر بازیها یا پلتفرمهایی که میتوان روی آنها بازی کرد، وجود ندارد. با ظهور و محبوبیت ژانرهای جدید، ژانرهای قدیمی نیز همچنان به رشد خود ادامه میدهند و به همین دلیل صنعت بازی گستردهتر و متنوعتر از همیشه شده است.
برخی از ژانرها ممکن است برای مدتی از مد بیفتند، مثل زمانی که بازار بازیهای ریتمیک با بازیهای Guitar Hero و Rockband اشباع شد، اما معمولاً این ژانرها به نوعی بازمیگردند. ژانرهای بازی با توجه به تغییرات بازار و نیاز به نوآوری توسط توسعهدهندگان تکامل مییابند و حتی فرمولهای قدیمی نیز با گذر زمان دوباره مطرح میشوند.
بخش بزرگی از بازیهای AAA (عناوین پرهزینه) به بازیهای تکنفره داستانمحور اختصاص دارد که معمولاً بر روایتهای سینمایی تمرکز دارند. این روند باعث شده که برخی از بازیها فرمولی و تکراری به نظر برسند. بازیهایی که از این فرمول پیروی نمیکنند، اغلب به دلیل وجود پرداختهای درونبرنامهای یا مدلهای خدمات زنده (Live-service) موردانتقاد قرار میگیرند و این امر میتواند نظرات مختلفی را به دنبال داشته باشد.
در این تجربههای نسبتاً فرمولی، همچنان شخصیتهای متنوعی از جنسیتها و پیشینههای مختلف وجود دارند که توسعهدهندگان تلاش میکنند قالبهای قدیمی را بشکنند.
باید اشاره کرد که بازیهای مستقل (Indie Games) همچنان با ایدههای جدید خود صنعت بازی را پیش میبرند. با دسترسی به این تعداد گسترده از تجربههای متفاوت، هر کسی میتواند بازیای متناسب با سلیقه خود پیدا کند.
بازیها بزرگتر شدهاند، اما آیا خیلی طولانیتر هم شدهاند؟
یکی از بحثهای مهم در میان جامعه گیمرها این است که بازی های مدرن طولانیتر شدهاند و برای تمامکردن آنها به زمان بیشتری نیاز است.
از طرفی درست است که بسیاری از بازیها امروزه بزرگتر، بلندپروازانهتر و پرهزینهتر از همیشه شدهاند، اما بازیهایی که زمان زیادی برای تمامکردن نیاز دارند چیز جدیدی نیستند. بسیاری از RPGهای قدیمی مثل Morrowind یا JRPGهایی مانند سری Final Fantasy به خاطر دنیای باز و گستردهشان که شامل بسیاری از ماجراجوییها است، بهعنوان بازیهای خیلی طولانی شناخته میشوند.
در واقع، مشکل اصلی ما مدت زمانی که برای اتمام این بازیها نیاز داریم نیست، بلکه مسئولیتهای دوران بزرگسالی است که زمان دردسترس برای بازی را کاهش میدهد. این موضوع، همراه با رشد صنعت بازی (و ترس از جاماندن از انتشار بازیهای جدید)، باعث میشود تمامکردن یک RPG هشتاد ساعته ترسناکتر به نظر برسد.
در عین حال، بازیهای کوچکتری نیز همچنان منتشر میشوند که زمان کمتری برای تمامکردن آنها نیاز است. بازیهایی مانند Silent Hill 2 با مدت زمان کوتاه و پایانهای متعدد یا بازیهای مستقل و AA که بودجه کمتری دارند، همگی به افرادی که برنامههای شلوغی دارند، امکان انتخاب بازی مناسب را میدهند.
بازیکردن به یک سرمایهگذاری بزرگ مالی تبدیل شده است
وقتی جوانتر هستید، بازیکردن به عنوان یک سرگرمی ارزان و ساده به نظر میرسد، چون معمولاً برای خرید کنسولها و بازیها کمک مالی دریافت میکنید. اما وقتی بزرگتر میشوید و مسئولیت مالی به عهده خودتان میافتد، به نظر میرسد که باید هزینههای بسیار بیشتری برای بهروز ماندن در صنعت بازیها بپردازید.
بازار بازیها و کنسولهای قدیمی نیز رونق گرفته است. بسیاری از سرمایهگذاران بازیهای قدیمی را میخرند و قیمت آنها را به شدت بالا میبرند. با رشد بازیهای دیجیتال، انتشار فیزیکی کمتر به یک استاندارد عمومی تبدیل شده و یافتن بازیهای ارزانتر سختتر شده است.
زمانی شما میتوانستید به یک فروشگاه اجاره بازی بروید یا از خدمات آنلاین مشابه استفاده کرده و با پرداخت هزینهای بسیار کم یک بازی را برای آخر هفته امتحان کنید. این روش ریسک مالی شما را کاهش میداد، چون اگر بازی را نمیپسندیدید، پول زیادی از دست نمیدادید.
با ازبینرفتن این خدمات در دوره بازیهای دیجیتال، پیداکردن روشهای ارزانتر برای بازیکردن سختتر شده است. اکنون بهعنوان یک بزرگسال با استقلال مالی بیشتر، پرداخت هزینه بالا برای یک بازی که از آن مطمئن نیستید، میتواند ریسک بزرگی به نظر برسد.
البته راهحلهایی برای این مشکل وجود دارد. برخی از کتابخانههای عمومی شروع به امانتدادن رایگان بازیها کردهاند و به اشتراکگذاری بازیها با دوستان نیز یک گزینه است. سرویسهای اشتراکی مانند PlayStation Plus و Game Pass هم به عنوان یک جایگزین مناسب مطرح شدهاند، زیرا با پرداخت هزینه ماهانه میتوان به بازیهای کامل دسترسی داشت.
استانداردها با گذر زمان رشد میکنند
جوانی معمولاً با ناآگاهی نسبت به استانداردهای کیفی و تشخیص خوب و بد در یک بازی یا هر مدیای دیگری همراه است. به همین دلیل وقتی بچه هستید و برای اولین بار بازیای را تجربه میکنید، سختتر ناامید میشوید، به ویژه وقتی بار مالی آن را به دوش نمیکشید.
وقتی از نظر احساسی بالغتر میشوید، معیارهای سختگیرانهتری در مورد انتظارات خود از رسانههای مختلف، از جمله بازیها، پیدا میکنید. شما شروع به توسعه سلیقه خاص خود کرده و بیشتر متوجه میشوید چه چیزی برایتان جذاب و سرگرمکننده است. همین موضوع میتواند شما را در انتخاب بازیها سختگیرتر کند.
اگر تا به حال بازیای از دوران کودکی خود را دوباره امتحان کردهاید و متوجه شدهاید که به اندازه گذشته لذتبخش نیست، احتمالاً به این معنی است که سلیقه شما تغییر کرده و تکامل یافته است. شاید بد نباشد بازیهای قدیمی مورد علاقهتان را دوباره امتحان کنید تا متوجه شوید چه چیزی در آنها برایتان جذاب بوده و به دنبال بازیهایی باشید که حس مشابهی به شما بدهند.
گرفتار دام نوستالژی نشوید
نگاهکردن به بازیهای قدیمی با دید مثبتتر به خاطر شرایطی که در آن بازی میکردید، آسان است. این مورد ممکن است به خاطر این نباشد که آن بازیها واقعاً عالی بودند، بلکه نتیجه نوستالژی و یادآوری دورانهایی است که هزینهای پرداخت نمیکردید یا مسئولیت و شغلی نداشتید.
ممکن است به نسلهای قبلی نگاه کنید و فکر کنید آنها منحصربهفردتر بودند، اما صنعت بازی های مدرن نیز به همان اندازه آزمایش و نوآوری میکند. بسیاری از ویژگیهای منحصربهفرد بازیهای قدیمی به این دلیل بود که توسعهدهندگان برای اولینبار در حال کشف روشهای جدید بودند و این تلاش همچنان ادامه دارد.
فناوریهای جدید و سختافزارهای پیشرفته مانند واقعیت مجازی همواره در حال ظهور هستند و مسیرهای تازهای برای توسعه بازی باز میکنند. تفاوت اینجاست که اکنون دسترسی به آنها برای شما آسانتر شده و شاید به نظر برسد که جذابیت کمتری دارند و بیشتر شبیه به یک ترفند به نظر میرسند.
حالا که دیگر مجبور نیستید منتظر انتشار بازیهای جدید باشید و میتوانید خودتان تصمیم بگیرید چه بازیهایی بخرید. این تجربه ممکن است چندان خاص به نظر نرسد.
بزرگسالی ممکن است تازگی بازیهایی که قبلاً از آنها لذت میبردید را از بین ببرد، اما این تقصیر صنعت بازی نیست. بلکه انگیزهای برای خروج از منطقه راحتی و کشف تجربیات جدید در ژانرهایی است که شاید قبلاً نمیشناختید. این مسیری است که در آن باید دوباره باید به خود یادآوری کنید چرا در ابتدا عاشق بازیکردن شدید.
از اونجایی که تکنولوژی زمان حال باید روبه پیشی باشه نه پس رفت. پس نتیجه میگیریم ما زیاد بزرگ نشده ایم بلکه بازی سازا و دانشمندان تنبل تر شده اند. خط پایان
وقتی برای اولین بار gears of war 2006 رو بازی کردم به خاطر نواوریهاش تو گیم پلی و گرافیک خارق العادش اون زمان مغزم منفجر شد کلا تا 1 ساعت دچار فلج مغزی شده بودم! یادمه مهمان اومده بود خونمون من وسط پذیرایی بازی میکردم همه چشماشون از حدقه زده بود بیرون.واقعا اون موقع تفاوت نسلها به چشم میومد اما الان چی مثلا نسل 9 هستیم اما دریغ یه بازی در قدو قواره نسل9 .هنوز بازیهای جدید دارن برای کنسولای نسل قبلی هم مییان.
فقط شما مقایسه کنید بینید تنوع بازیهای نسل 7 چقدر زیاد بود الان چقدره!؟اصلا قابل مقایسه با الان نیستند.مثلا الان ps5فقط یه گرن توریسمو 7 داره اما ps3دوتا گرن توریسمو 5 و 6 و 3 تا موتور استورم و یه خروار بازی ریسینگ ترد پارتی داشت .این متن بالا رو منم تا حدودی قبول دارم اما اینکه بگیم فقط از روی حس نوستالژی فکر میکنیم نسلهای قبلی بهتر بوده غلطه چون نسلهای قبلی واقعا بهتر بودند.
دلم برا یه بازی خطی یا بازی با داستان حماسی و گرافیک هیولا تنگ شده یه چیزی مثل انچارتد ها مثل کیلزونها مثل گاد او وارها مثل Gears of Warها مثلresistanceها.یا مثل بازیهای دیوید کیج.