دژاوو یک کلمه فرانسوی است و به حالتی اطلاق می شود که در آن شخص حس میکند چیزی که در حال رخ دادن است، قبلاً تجربه کرده است؛ مکالمه ای که دقیقا مانند همان را قبلا داشته است، به مکان جدیدی ورود کرده است و تصور میکند قبلا هم آنجا بوده است و موارد مشابه دیگر. در حدود 70 درصد از مردم جهان اظهار میکنند که این حس را تجربه کرده اند. مطالعه بر روی این پدیده امری بسیار دشوار است، زیرا مردم زمانی این حالت را تجربه میکنند که نه در آزمایشگاه حضور دارند و نه امکان تصویر برداری از مغز آنها وجود دارد. تئوری های متفاوتی پیرامون دژاوو یا همان آشناپنداری وجود دارد و تا به امروز دلیل قطعی و درستی برای این تجربه ی عجیب وجود نداشته است. اما در کنفرانس بین الملی حافظه در بوداپست خبرهای جدیدی به گوش رسید.
آکیرا اوکانر محقق دانشگاه سنت آندروز اخیراً در کنفرانس بوداپست دلیل این پدیده مرموز را توضیح داد. کشف دلیل دژاوو به دلیل آنکه بصورت غیرقابل پیش بینی اتفاق می افتاد غیرممکن بود، اما اوکانر و تیم تحقیقاتی او راهی برای حل این مشکل یافتند. آنها با ابداع یک روش بصورت مصنوعی باعث بوجود آمدن دژاوو شدند. آزمایش آنها به این صورت بود که لیستی از کلمات مربوط به هم مانند، تخت خواب، بالش، رویا و شب را به شرکت کنندگان میگویند اما به کلمه اصلی که آنها را به هم متصل میکند یعنی “خواب” اشاره ای نمی کنند. برای اطمینان ازینکه شرکت کنندگان کلمه خواب را نشنیده اند، از آنها پرسیده میشود کلمه ای که با حرف “خ” شروع شود شنیده اند یا خیر و پاسخ شرکت کنندگان منفی بود. اما در پایان زمانیکه از آنها کلمات گفته شده، پرسیده شد آنها اظهار داشتند که کلمه ی “خواب” را هم شنیده اند که این نشانه ای از دژاوو بود.
در حین این آزمایش از مغز شرکت کنندگان MRI گرفته شد. انتظار میرفت که قسمت های مربوط به حافظه مانند هیپوکامپ فعالترین ناحیه در مغز باشند، اما اینگونه نبود و به جای آن پیشانی و قسمت های جلوی مغز که مربوط به تصمیم گیری است فعال بودند. اوکانر معتقد است که این مناطق مسوولیت نظارت بر خاطرات را به عهده دارند و اگر با خطا و بی نظمی در حافظه مواجه شوند سیگنال می فرستند. این خطا در واقع همان تناقض بین خاطره ای که واقعا تجربه کرده ایم و خاطره ای که فکر میکنیم تجربه کرده ایم است. در هنگام دژاوو مغز تلاش میکند که به طریقی این تناقض را حل کند و درباره ی آن تصمیم گیری کند.
برای اثبات این نظریه آزمایش های بیشتری باید انجام شود. اما اگر این یافته ها اثبات شود نشان میدهد که مغز انسان در نظارت بر خاطرات به درستی عمل میکند و احتمال اینکه دچار اختلال در تشخیص خاطرات واقعی و غیرواقعی شود بسیار کم است. نظر شما در این رابطه چیست؟ آیا نظریه جدید دانشمندان مورد تأیید شماست؟ به نظریه خارج شدن روح از بدن و قرار گرفتن در کالبد شخص دیگر برای تجربه این رویا تا چه اندازه معتقدید؟
برای اطلاع از جدیدترین اخبار دنیای دیجیتال، قیمت انواع قطعات سخت افزاری و تجهیزات الکترونیکی، آگاهی از اخبار مرتبط با تکنولوژی از جمله نوسان قیمت ارز، تصاویر، ویدئوها و مطالب آموزشی اختصاصی به کانال تلگرام وب سایت سخت افزار بپیوندید: telegram.me/sakhtafzarmag
منم این اتفاق برام خیلی افتاده مخصوصا وقتی بچه بودم.
یه بارم تو دبیرستان دوستم از کنارم رد شد و حس کردم این صحنه قبلا اتفاق افتاده و میدونستم دفعه ی قبل من میرم جلو و از دوستم یه سوال میپرسم و جواب دوستم رو میدونستم.
کنجکاو شدم رفتم همون سوال رو پرسیدم و همون جواب رو گرفتم.
الان سوالم و جواب دوستم رو یادم نمیاد(که کاش یادم میومد) ولی چون واقعا برام عجیب بود این اتفاق یادم مونده.
خیلی مطلب خوبی بود همیشه میخواستم بدونم این چیه
بچه که بودیم میگفتن که اینا خوابهای صادقه هستش که دیدیم قبلا
متاسفانه زیاد برای من اتفاق می افته باا ین حساب مشکل مغزی دارم :emoji3:emoji3:-o
خیلی جالبه، واسه منم زیاد اتفاق میفته:-bd
خیلی جالبه، واسه منم زیاد اتفاق میفته:-bd
نقدت عالی بود خیلی جامعه بود متشکرم
و باز هم دانشمندان سعی میکنن یه چیز با ازمایش مصنوعی یه چیز واقعی رو مشخص کنن این ازمایش از پایه به نظر من غلطه چون خود اون اشخاص میدونن مورد ازمایش هستن پس فعالبت مغز تغییر میکنه و خودم باره دچار این موارد شدم بد چه جوری میگین خواب اوکی ممکن برای جمله ها ایت اتفاق بیفته اما مکان چی؟من دانشجو دانشگاه سمنان بودم باورتون نمیشه توی عمرم یه بار اونجا رو ندید بودم قبل از اینکه برم اما وقتی رسیدم چندین بار اتفاقتی دیدم که انگار قبلا دیده بودمشون مثلا دوستم که روی صندلی مقابل یه ستون بود روی ستون یه برگه بود و…..اینو میتونن دانشمندا توجیح کنن این ازمایش غلطه چون فقط روی کلمات کار شد اونم به صورت مصنوعی ببینم چالش مکانم میتونن حل کنن من که بعید میدونم
دانشمندها سعی میکنن شبیه سازی مغزی رو دلیل بر این موضوع عنوان کنن در صورتی که اگر این شبیه سازی مغزی اثبات هم بشه به هیچ عنوان دلیل نمیشه که هر آنچه از این نوع حالات در دنیا رخ میده شبیه سازی مغز باشه که تو فلسفه میگن “اثبات شی نفی ماعدا نمی کند” و قضیه مثل داستان طوطی و بازرگان هست که طوطی فکر میکرد هر کسی طاس هست بخاطر ریختن روغن طاس شده
بعضی مواقع واقعا به این تئوری سازی های دانشمندا شک میکنم ولی مطمئنا بر میگرده به نوع فلسفه ای که از دنیا دارن ( بر خلاف اونهایی که علم رو از اعتقادات جدا میدونن) شما الان این قضیه رو نگاه کنید که دانشمند با تعصب و جدیت خاص سعی در توجیه مساله به شکلی داره که وجود و اثر خدا و روح و … رو کاملا منتفی کنه و خیلی جالبه اگه به دانشمندای قدیم نگاه کنید نوع گویش و تئوریزه کردن مسایل کاملا فرق میکنه مثلا زمانی اگر چیزی نظرشون رو جلب میکرد ولی علت رو پیدا نمی کردند و یا مساله جوری نا همگون جلوه میداد موضوع رو مستقیما به علت العلل یا خدا یا … نسبت میدادند ولی امروزه هر آنچه اتفاق میوفته حتی اگر دلیلی براش پیدا نشه نهایتا میشه چی؟؟؟ “اصل عدم قطعیت” که این یعنی چی : یعنی هر آنچه تا به حال بر اساسش فعالیت کرده اند و کل علم بر اساس اون ساخته شده ( قطع و علت) رو زیر پا میذارن تا مبادا از حیطه فلسفه ماتریالیسم حاکم شده بر علم خارج بشن
دو ماهی سه ماهی یه بار این حس عجیبه میاد و واسه من مدلش فرق داره :l مثلا اگه بیاد تا یه ساعت تو مخم میمونه یعنی لحظه ای نیست:l بعضی وقتا هم میاد واسه دو سه ثانیه و باخودم میگم باز رسیدم به اینجا یا میگم یه کار تکراری :smiley0
واقعا چیز عجیبه ! برای اکثر ما اتفاق میوفته ، من بعد از دیدن فیلم اینتراستلر بیشتر هم بهش فکر میکنم:-bd:-bd:-bd
والا ما از یه بنده خدایی پرسیدیم میگفت اینا چیزهایی هستن که قبل از به دنیا اومدن نشونمون دادن ؟؟؟؟؟؟؟ :l:l:l:l:l:l:l
بچه ها این یه احتلال نیست.من جاهای از عمرمو دیدم که هیچوقت .. هیچوقت..تاکید میکنم هیچوقت حتی فکرشم نمیکردم یک روز یه ساعتی یک جای خاص با آدمهایی ک موقع خاب دیدن نمیشناختمشون باشم..ولی سالها بعد از اون خواب اونجا بودم.توی اون موقعیت و با آدمهایی که توی خواب چند شال پیشم نمیشناختم.با این تفاوت که توی واقعیت دیگه دوستام بودن…سفر در زمان وجود داره و بیشتر اوقات زمانیه که از محدودیتهای جسم خارج میشیم…این تجربه ی چندین سال من بود..
من میدونم این چیه.خوابهایی که ما میبینیم ولی یادمون میره و وقتی تو واقعیت باهاشون روبرو میشیم میگیم من که قبلا این صحنه رو دیدم.
بارها من دژاوو رو تجربه کردم کلا حس اشنا پنداری جالبه و یه جورایی حس خوبیه چون انگار اینده رو دیدی با این حال طبق خبر این ممکنه ماله اختلال باشه ولی بازم انگار اینده رو حس کردی
با تشکر
دقیقا منم قبلا جایی رفتم که فکر کردم قبلا اونجا بودم درصورتیکه تا حالا نرفته بودم خیلی چیز جالیبه
نمیدونم منظور مطلب همینه یا نه ولی من هم همچین چیزی داشتم.
احساس می کنم دوبار بود ولی من فقط یکیشو خوب یادمه.
من در خواب آینده رو دیدم!
صحنه خیلی معمولی بود و هر وقت بهش فکر می کنم به نظرم خیلی غیر منطقی هستش چیزی که اتفاق نیوفتاده رو مو به مو در خواب ببینی ولی همین باعث میشه جدا از تعلیمات دینی من به خدا و قدرتهای غیر قابل درکش باور داشته باشم همچنین به خیلی چیزهایی که تو جهان می تونه وجود داشته باشه و برای ما غیر قابل قبوله.
قرار بود خالم و دختر خالم فردا از کرج برسن خونه پدربزرگم ما هم خونه پدربزرگم بودیم و من سوم دبستان بودم تابستون بود. دختر خالم همیشه موهای بلندی داشت که تا رو شونش میرسید ولی من خواب دیدم اونا رسیدن دخترخالم با موهای تازه اصلاح شده و کوتاه تو اتاق اولی به دیوار تکیه داده با یه لباس رنگ سبز و زیتونی کیفشو به سمت صورت برادرش می بره و بهش میگه بو کن ببین چه خوش بوئه.
فرداش رسیدن صبح بود همه تو اتاق جمع شده بودن و داشتن کیفشون رو خالی می کردن دخترخالم و برادرش به دیوار زیر پنجره تکیه داده بودن دختر خالم داشت درباره عطری که تازه خریده بود با برادرش حرف میزد بوش تو کیفش پیچیده بود . کیفو برد سمت صورت برادرش تا اون هم بوش کنه و بهش گفت: بو کن ببین چه خوش بوئه!
من دقیقا همونجایی وایستاده بودم که تو خواب وایستاده بودم همون زاویه دید همون لباس ها همون چهره ها همون حالت ها و همون جمله!
جالبه که میشه آینده رو دید ولی به چه دردی می خوره دیدن آینده؟!
اين داستان براي من خيلي اتفاق ميوفته
بعضي اوقات احساس ميكنم كاري كه دارم انجام ميدم رو قبلا انجام دادم يا جايي كه هستم قبلا بودم
=smile
من زیاد اینجور شدم حتی دور جمعی نشسته بودیم گفتم الان پسرعموم این حرفو میگه و اونجور شد و جواب دختر عمم رو هم میدونستم اونم همونو گفت خیلی این اتفاق واسم افتاده حتی فک کردم کاری ک میکنم رو قبلا به همین شکل و همین مدل کردم یا از آینده شاید خبر دارم :smiley0