تیمی از محصصان موسسه ملی بهداشت ایالات متحده در تحقیق اخیر خود موفق به شواهدی شدند که چگونگی ساختن خاطره توسط مغز انسان را شرح میدهد. در این تحقیق به صورت مستقیم به نقش سلولهای مغزی خاصی که مسئول ایجاد، ذخیره و بازیابی خاطرات انسانی هستند، اشاره شده است.
- بازگشت بینایی یک نابینا با کاشت ایمپلنت مغزی – خاک را به نظر کیمیا کنند
- کپی پیست نقشه مغز در تراشه سه بعدی – پیشنهاد سامسونگ برای جایگزین مغز
- استفاده از تکنولوژی Deep Learning برای ترجمه سیگنال صوتی مغز به متن
این مقالهی بسیار مهم که با عنوان “نورونهایی برای ساختن خاطرات اپیزودیک در انسان” منتشر شده، از الگویی پرده برداری میکند که در واقع عملکرد سلولهای مربوط به ایجاد یک “رویداد” یا خاطره را به صورت خاص تحت نظر قرار داده و عملکرد آنها را بررسی میکند. شاید استفاده زا کلمات بزرگ و قلمبه سلمبه در این تحقیق باعث گیج شدن شما شود اما اگر بخواهیم به صورت خلاصه بگوییم، این تحقیق نشان میدهد که هر کدام از خاطرات ما در واقع مانند پروندههای مختلف درون یک بایگانی هستند و حال افراد مشغول به کار در آن بایگانی مشخص شدهاند.
در مقالهی مورد نظر ما چنین آمده است که:
دانشمندان ما موفق به ثبت فعالیت تک نوروها در یک حلقهی تمپورال داخلی انسان (آن هم در طول انجام فرآیند شکل گیری و بازیابی خاطرات یا روایتی پیچیده) شدهاند. ما با انتشار این مقاله نشان میدهیم که تک تک نورونها در هنگام تلاش ذهن ما برای بازآفرینی یک خاطره چگونه عمل میکنند.
برای رسیدن به این هدف بسیار مهم، گروهی از 20 بیمار داوطلب بسیج شدند تا فعالیت مغزشان از طریق انجام جراحی و قرار گرفتن یک ایمپلنت در مغز آنها ثبت شود. برای انجام آزمایش علمی مورد نظر ما، تعدادی از ویدیوهایی که توسط گروه دانشمندان ضبط شده بود برای داوطلبان پخش میشد و پس از پایان آن ویدیوها، از داوطلبان دربارهی ترتیب خاص پخش شدن آن ویدیوها سوال میشد. در بیانیهی مطبوعاتی این گروه چنان آمده است که:
ما با بررسی چگونگی فعالیت مغز بیماری در هنگام نمایش کلیپهای فیلم که باعث ایجاد یک رویداد یا خاطره در آنها میشدند متوجه تمام عملکردهایی که در طول ذخیرهسازی یک خاطره یا شروع و پایان یادآوری آن صورت میگیرد، شدیم. در آزمایش اول ما که به “مرز نرم” معروف شد، ما یک ویدیو شامل صحنههای مختلفی از یک رویداد (تماشای یک بازی فوتبال و جابجا شدن بازیکنان و پرتاب توپ) را به داوطلبان نشان دادیم. پس از آن از آنها خواستیم تا دوباره آن صحنهها را به یاد بیاورند. پیش از این، این آزمایشها با استفاده از حیواناتی همچون موشها انجام میشد که شامل حرکت آنها در مسیرهای از پیش تعیین شده بودند که پس از انجام درست آن مسیرها، به آنها غذا داده میشد.
چگونگی ساختن خاطره توسط مغز انسان
ظاهرا نتیجهی انجام این آزمایش توسط موشها و انسانها بسیار به هم شبیه بوده و نشان میداد که انسانها از عملکرد مشابهی برای علامت گذاری مسیر ذهنی (یا جسمی) بهره میبرند. حال قدم بعدی این ماجرا کجاست؟ دانشمندان در تلاشند تا با تحت نظر گرفتن نحوهی عملکرد مغز به فرمولی دست پیدا کنند که اختلالات حافظه را درمان کند. این گروه در بیانیهی مطبوعاتی خود چنان آورده است که:
طبق دستاوردهای ما، دو راه برای درمان مرتبط با این اختلالات مغزی وجود دارد. یا اینکه نورونهای مغزی با استفاده از ماده شیمیایی دوپامین (که به عنوان پاداش در مغز ترشح میشوند) فعال شوند و به تقویت شکل گیری خاطرات مورد نظر کمک کنند و یا اینکه یک ریتم طبیعی درونی مغز (که به ریتم تتا معروف است) با یادگیری مستمر و یادآوری پی در پی تقویب شود. اگر یک رویداد به صورت پی در پی و مستمر و در فواصل مناسب یادآوری شوند، تحریک مغز میتواند در ذخیرهی عمیق این خاطرات کمک کند و در واقع اختلالات حافظه را برطرف کند.
البته که با انجام این تحقیق، احتمال پیامدهایی فراتر از بخش سلامت نیز وجود دارد. برای مثال تصور کنید که از این دستاوردها در توسعه و پرورش هوش مصنوعی استفاده شود تا به نوعی تقلیدی از نحوهی عملکرد مغز انسان داشته باشد. در واقع چیزی که ما را از ماشینها متمایز میکند، توانایی ما در پردازش و بازیابی خاطرات در یک جدول زمانی ثابت است. بله. همان چیزی که ما به عنوان تجربهی گذر زمان آن را درک میکنیم.
اگر یک ماشین بخواهد تجربهای از خودآگاهی دشته باشد، باید توانایی پردازش و یادآوری زنجیرهی ناگسستنی از تکههای زمانی گسسته (مانند انسانها و موشهای آزمایشگاهی) را داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید