چند ماهی است که وضعیت بازار موبایل از کنترل خارج شده و گوشی ها با قیمت های بسیار بالاتر از ارزش واقعی شان به فروش میرسند. در این میان تنها کاری که از دست کاربران و افرادی که نیاز به خرید گوشی جدید دارند برمیاید، گوش کردن به وعده های مسئولین و انتظار برای بازگشت قیمت ها به نرخ قبلی است. با وجود تمام اقدامات انجام شده مانند افشای لیست شرکت های دریافت کننده ارز دولتی، اقدام به تزریق گوشی های توقیف شده و در گمرک مانده به بازار و در آخرین اقدام دادگاهی کردن مدیران شرکت متخلف واردکننده گوشی ها، تغییری در بازار موبایل و قیمت گوشی ها حاصل نشده است و به نظر نمیرسد که قرار بر چنین موضوعی باشد.
حالا محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات در آخرین اظهار نظر خود در خصوص علت بالا رفتن قیمت گوشی گفته است:
یک دلیل این است که واردکنندگانی که جنس را وارد میکردند، با توجه به مشکلی که برایشان پیش آمده، فرایند واردات را درست انجام نمیدهند که قرار است وزارت صمت این فرایند را با دید بازتری اصلاح کند. بحث دوم این است که گوشی الان در گمرک موجود است اما کسانی که گوشی را آوردهاند، طبق مقررات چون ارز غیرتخصیصی است، گمرک آنها را ترخیص نمیکند که بانک مرکزی قرار است مشکل آنها را حل کند. علت سوم توقیف ۱۲۰ هزار گوشی وارداتی با ارز ۴۲۰۰ تومانی است که برای تعیین تکلیف آنها با دادستان تهران مکاتبه کردهام.
از یک سو کمبود گوشی و از سوی دیگر افزایش نرخ ارز باعث بالا رفتن غیرمنطقی قیمت گوشی ها در بازار شده است. به همین دلیل حتی اگر ۷۰۰ هزار گوشی هم آزاد شود، شاید علت کمبود گوشی که باعث گرانی شده حل شود اما به دلیل بالا رفتن قیمت ارز، قیمت گوشی به حالت قبل برنمیگردد. از طرف دیگر تقاضای تلفن همراه در کشور سالانه حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون عدد است و این رقم تقریبا تا ماهی یک میلیون تلفن همراه را در برمیگیرد، بنابراین اگر از رقم ۲۰۰ هزارتایی گوشی توقیفشده، تمامش هم به دست مصرفکننده نهایی برسد، میتواند در یک بازه ۱۰ تا ۲۰ روزه قیمتها را به صورت غیرمنطقی پایین بیاورد و پس از آن مجددا قیمتها بالا میرود.
میثم دادخواه، کارشناس حوزه مخابرات و فناوری اطلاعات در گفتگو با خبرگزاری ایسنا با این منطق عنوان کرده است که قیمتهایی که در بازار میبینیم، با ارز آزاد ۱۰ تا ۱۱ هزار تومان محاسبه میشود. اگر گوشیهایی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی خریداری شده هم به دست مصرفکننده برسد، تنها میتواند تاثیر مقطعی داشته باشد.
با این اوصاف به نظر میرسد که استرانژی مسئولین مبنی بر صبر و نخریدن گوشی چندان کارآمد نخواهد بود و طبق شواهد قرار نیست که قیمت گوشی ها دستخوش تغییرات کاهشی باشد.
خواستم نوا 3 بخرم با یک و نهصد و شصت گفتن ارزون میشه اللان 5 تومنه !!!!!!!:smiley9:-s:-s:-s:-s
بسیار مشکله چنینی بحثی با نوشتار ادامه داشته باشه.
ببینید من احساس میکنم بسیاری از مشکلات از اینجا ناشی میشه که شما Science رو با Knowledge قاطی میکنید. من دارم علم رو به معنای Science در نظر میگیرم.
متاسفانه انقدر درگیری روزانه دارم نمیتونم دوباره بشینم تک به تک بحث رو به این شیوه ادامه بدم. دستکم چند ساعت طول میکشه بخوام ریز به ریز بحث رو جلو ببرم. مطمئنم شما هم وقت زیادی گذاشتید.
میشه این بحث رو به قول شما خیلی ادامه داد. نظر شما رو هم خودندم و ادامه دادن این بحث باعث میشه بحثهای جدید بوجود بیاد.
امیدوارم فرصتی پیش بیاد تا بشه راحتر روی این موضوع بحث کرد.
موفق باشید
:):)=smile با خوندن نظرات میشه به این نتیجه رسید که مشکلات امروز ما به بود و نبود این حکومت ربط نداره . تا وقتی در ایران مفاهیم ابتدایی آزادی عقیده و دموکراسی جا نیفته وضع ما از این بهتر نخواهد بود
اینا دارن تو یه سایت سخت افزاری در مورد عقایدشون همدیگرو تیکه پاره میکنن :smiley0
خدایا ایران هم شد کشور؟؟ اینا 14 قرن عقب هستن
خدایا تو هم این نظرات میخونی حتما میخندی که انسان به کجا رسیده:emoji5
اینا خیال می کنن دارند از تو دفاع در حالیکه تو به حمایت انسان احتیاجی نداری.
بزار همدیگرو تیکه پاره کنن … باهم بهشون میخندیم=))
اول از همه باز دارید از جواب دادن به مبنایی ترین گزاره فکری خودتون طفره میرید
این مورد خیلی روشن هست ، شما(پوزیتیویسم) ادعا میکنید که” تنها گزاره هایی دارای ارزش هستند که با تجربه اثبات یا ابطال پذیریشان بدست بیاد” و ادعای دوم شما که “هرعاملی که تاثیری گذاشت باید تاثیرش همیشگی و تکرار شونده باشد”
خیلی ساده دارم عرض میکنم این دو مورد رو با همین مبانی خودتون اثبات کنید ، آیا گزاره اول به صورت صرف تجربی ابطال پذیر هست؟ و یا اینکه تکرار یا بهتر بگیم قابلیت تکرار رو عامل پذیرش چیزی قرار میدید خودش از تکرار شدن نتیجه گیری شده؟ که اگه اینطور باشه تکرار ملاک شناخت تکرار خواهد شد و دور باطل شکل میگیره
در موارد بعد ، بند اول که کاملا غلط هست ، یکبار هم خدمتتون عرض شده ولی وقتی شما اصرار دارید تنها کاری که میشه کرد اینه که شما رو حداقل به یک لغت شناس رجوع بدم تا حداقل از اون طریق به اشتباهتون پی ببرید و البته خیلی هم بحث مهمی نیست و بکار بردن اصطلاح غلط از جانب شما تاثیری در معنا ایجاد نمیکنه
مورد بعد در مورد رابطه علم و فلسفه اولا خدمتتون عارض بشم که شما دارید از علم پراگماتیسمی و صرفا نتیجه گرا صحبت میکنید که علم در این مورد خلاصه نمیشه و بعد از این هم در مورد عقل بشر و شناخت (که نمی دونم چرا و از کجا در آوردید که ذهن بشر فقط به دنبال عامل مادی میگرده در حالیکه خودتون اذعان دارید انسان ها هزاران سال خودبخود به دنبال عامل معنوی میرفتند) صحبت کردید درحالی که موضوع علم پراگماتیستی اصلا شناخت و عقل نیست بلکه فقط کارکرد رو نگاه میکنه و نمیشه اصولا حتی معنای علم رو به اون ربط داد و دایره ش حتی به قبول خرافات هم کشیده شده چون بعضا میتونه کارکردی رو به دنبال داشته باشه. بگذریم
ثانیا در همون علم نتیجه و کاربردگرا شما چندین عامل شناختی دارید که بدون اونا اصلا همون میزان کارکردگرایی هم زیر سوال میره که همه اونا باز شناخت و ارزششون فرامادی و ماورای گزاره های تجربی هستند حتی ارزش اونها ماقبل گزاره های مبنایی علم پوزیتویستی و همچنین کاربردگرا مطرح هست مثل اینکه مبنای شناخت بر چه چیزی ست؟ یا اینکه اصلا حقیقتی وجود داره که علمی هم به دنبال اون بوجود بیاد؟ یا تجربه تا چه حد و کجاست؟ ویا از چه راهی میتوان شناخت کسب کرد مثلا با تکرار شدن چندباره یک نتیجه میشه اون رو همیشگی و مطلق قلمداد کرد؟
خب کاملا روشن و مسلم هست که تا وقتی که این مسائل حل نشه اصلا علمی وجود نخواهد داشت و همونطور که غرض کردم بدون باور به وجود حقیقت خارجی علم معنا نداره؟ چون علم برای شناخت حقیقت خارجی ست و اینها دقیقا مباحثی هست که در فلسفه و فلسفه علم و ماقبل علوم بحث شد تا نتیجه ش علوم بشه و بطور کاملا هم واضح این فلسفه و فلسفه علم بود که ابتدائا دچار تحول شد که نتیجه ش شد تغییر نگاه در نحوه شناخت و نوع نگرش به طبیعت و تجربه گرایی و گرنه خود علم تجربی ای که از تجربه نشات گرفته نمی تونه عامل اثبات تجربه و تجربه گرایی باشه
منظورتون از تکرار رو متوجه هستم و بودم بنده هم بر همون اساس حرفم رو زدم و اگه به لغت هم مراجعه کنید تکرار به چیزی گفته میشه که موقتی و دارای وقفه هست وگرنه اسمش تکرار نمیشه بلکه میشه پایدار
خب پس قبول کردید که اصلا تجربه راهکار شناخت عامل فرامادی رو نداره پس به هیچ عنوان هم نخواهد توانست اون رو نه رد و نه تایید کنه و از دایره موضوعات تجربی بیرون هست و این مشکل هم نه از عامل فرامادی بلکه از محدودیت دتکتور سنجشگر مادی ست ، تا همینجا خیلی خوبه ، خب حالا میرسیم به راه شناخت ، راه شناخت میتونه چند چیز باشه ، خرافه و توهم ، غیبگو ، فرستاده ای از ماورا و از همه مهمتر و قابل اعتمادتر عامل عقلی خرافه و توهم و حرف رو هوا زدن که کلا پاش رو هواست و ول معطل میرسیم به سه مورد آخر ، غیبگو و فرستاده خودش نیاز به یک معیار داره تا صداقت گفتارش مشخص بشه (که حالا میتونه معجزه یا … باشه و حالا هم کاری بهش نداریم) میمونه عقل که خودش عامل ارزشمندی و سنجش هرچیزی ست حتی مبانی علمی مثل همون سوال هایی که گفتم و نتیجه بخش بودن استقرا و … همه ناشی از عقل هست ، اینکه در علم ما میپذیریم که تکرار یه واقعه نشان دهنده عامل و علتی کلی و یکسان هست و طبق نظام علت و معلول ما به سمت اون علت میریم از همین عقله ، همین عقل با تحلیل خام (نه با تحلیل دارای مواد از قبل تعیین شده چون اگر این مواد وارد بشه نتیجه به خرافه می انجامه) به نتایجی میرسه که غیر قابل انکار هستند مثل همین دلالت استقرا و از اینجاست که سایر موارد برای ما آشکار میشه که یکی از اولین موارد وجود عامل ماورایی هست ، و این هم هیچ ربطی به اینکه علم ما در چه مرحله هست و چه وقایعی رو به ماورا ربط میدیم نداره ، که شما میخواید اینجور القا کنید که زمانی همه چی رو به ماورا ربط میدادن الان فهمیدن عامل مادی داره ، اینها هیچ ربطی به نحوه استدلال و شناخت ماوراء نداره چون نه مواد استدلال هستند و نه شکل استدلال رو درست میکنن
اون مثال فلج رو هم که برعکس متوجه شدید ، خیلی کاری بهش ندارم چون تقریبا واضح هست که از عمد دارید وارونه جلوه میدید اصلا بحث اینکه شفا پیدا کنن یا نکنن نبود بلکه شیوه آزمایش رو داشتم براتون شرح میدادم که اگر بخواید آزمایش کنید چنین چیز مضحک و مسخره ای از آب در میاد و اینو اشاره هم کردم ولی چرا شما …. بگذریم
در مورد علوم انسانی من نمی خوام در مورد میزان درصد تجربی بودن و نبودنشون بحث کنم همین اندازه که قبول کردید از شناختی غیر از تجربه بهره میگیرن برای من و استدلال من و رد ادعای شما مبنی بر ارزشمندی به صرف تجربه کافیه
در مورد ریاضیات علاوه بر اینکه ما داریم از ریاضیات کاملا استفاده مشخص و واضح میکنیم مثلا در علم کامپیوتر و برنامه نویسی باینری گرفته تا حل مسائل شکلی و هندسی که در مکانیک خودشو نشون میده همه در حیطه ریاضیات محض هست ما هیچ وقت میلیارد ضرب در میلیارد رو تجربه نمی کنیم ولی به صحتش یقین داریم
و مورد بعد همون ارزش بخشی تئوریزه کردن روابط با ریاضیات خودش نشون دهنده ارزشمندی ذاتی ریاضیات و منطق عقلی هست ، اگر این روابط صحت نداشتند پس نمی بایست در تئوریزه کردن ازشون استفاده بشه
در مورد فیزیک و جایزه نوبل اولا کاملا مشخص هست که جامعه علمی فعلی بر اساس پوزیتیویسم و پراگماتیسم فعالیت میکنه و اینکه بخواید از ندادن جایزه به نوبل به افرادی که ملاک ارزش سنجی اون جامعه رو کسب نکردند به عنوان دلیلی بر اثبات پوزیتیویسم استفاده کنید هم عجیب هست و هم غیر ممکن (دور پیش میاد عزیز)
ثانیا بغیر از تفکر فلسفه پوزیتیویسمی حاکم بر جامعه علمی چیزی که باعث بشه به صرف یک فرمول به فیزیکدانی جایزه نوبل ندهند این نیست که فرمول و روابط ریاضی قابل اعتماد نیست بلکه بخاطر این هست که امکان وجود عامل دیگه و یا اصلا حاکم نبودن این فرمول بر این قانون طبیعی وجود داره و تا احتمال وجود داره هنوز چیزی اثبات نشده که بخواد جایزه ای بابتش داده بشه
اطلاق فلسفه بر علم رو از کجای حرف بنده آوردید جای سوال هست احتمالا رفتید مقاله ای خوندید تا جواب بنده رو بدید خیال کردید من این حرف رو زدم ، نخیر من اصلا در این باره با شما صحبت نکردم
پاراگراف آخر هم عمدتا تکرار هست و جواب پاراگراف آخر هم در بندهای بالایی جوابم هست رجوع کنید راحت جوابتون رو میگیرید
و اینکه اگر من یه چیزی رو عقلی دونستم چرا باید بقیه هم عقلی بدونن جوابش خیلی واضحه اصلا اجبار و زوری برای پذیرشش در کار نیست بلکه این خود تفکر هست که عقلی بودن خودش رو با استدلال اثبات میکنه و همونطور که تجربه شما بنابر شناخت یکسان آدمی زاد میتونه علم تجربی برای بنده باشه دو دو تا چهارتای عقلی بنده هم برای شما دو دوتا چهارتای عقلی هست و گرنه اصلا چه کاریه ما بشینیم با هم بحث و تحلیل کنیم
و اتفاقا یکی از نشونه های ضعف در تفکر پوزیتیویسمی شما همین جا مشخص میشه که دارید با بنده بحث عقلی میکنید ، ارگ صرف تجربه ملاک بوده تحلیل و گفتار هم معنا پیدا نمی کرد ، چون اولا تحلیل عقلی غیر از تجربه ست و شما میخواید با صرف تحلیل عقلی من رو به آگاهی برسونید که این خلاف تجربه گرایی ست
و ثانیا تجربه اسمش روش هست ، باید تجربه شود و تجربه هم یک چیز شخصی ست ، اینکه شما در آزمایشگاه آزمایش و تجربه کنید برای من تجربه نیست و من طبق مبنای پوزیتیویسم نمی تونم حرف شما رو قبول کنم چون تجربه نکردم و حرف شما جزو موارد غیر تجربی و فرامادی برای بنده محسوب میشه ، اینهمه تناقض رو نمی بینید؟:emoji0
مهمان عزیز:
من نمیدونم منظور شما از اون تک مورد چیه. بفرمایید تا نظرمو بگم.
یکی یکی پاسخ میدم که روشن بشه قضیه:
در مورد اعتقاد دیدگاه شما کاملا با موضع علمی تفاوت داره. اعتقاد یا باور مقوله ای غیرعلمی هست. گفتم ما نمیتونیم بگیم به فیزیک اعتقاد داریم. این گزاره کاملا اشتباه هست. اگه کسی هم اینو بگه مطمئنا لفظی هست نه معنایی. اگه باور علمی وجود داشت هیچ وقت نظریات مرکزیت زمین و اتر و امثال اینا کنار گذاشته نمیشد. هیچ وقت فیزیک کوانتومی متولد نمیشد. من اصلا قبول ندارم که در طبیعت ما میتونیم به باوری مثل فراطبیعت برسیم.
من فراماده رو نفی نکردم. معلومه شما اصلا نظر منو به دقت نخوندید. دقت کنید که چیزی که من نگفتم رو به بنده نسبت ندید.
علوم زمانی با فلسفه در هم آمیخته شده بود. چون فیلسوفان که به دنبال چرایی این دنیا و عوامل اون میگشتن به یه سری علومی هم دست پیدا میکردن. اما علم راه خودش رو از فلسفه جدا کرده. علم دنبال چرا نیست و اصلا نمیتونه در مورد چرا صحبت کنه. علم فقط به دنبال پاسخ دادن به چگونه هست. برای همین علم و فلسفه تو دو راه کاملا مجزا حرکت میکنن و اگه نگیم اخیرا فلسفه اعتبارش رو از دست داده ولی میشه گفت فلسفه بسیار از علم عقب مانده تر هست. تجربه کردن فلسفه نیست. وقتی ما ساختار مادی تو دنیا داریم کاملا عقلی هست که ذهن مادی ما به دنبال پاسخ مادی میگرده. یه ذهن پرسش گر تو دنیای مادی رو نمیشه با جواب های غیرمادی که نمیشه اصلا درک کرد اونها رو قانع کرد. زمانی ذهن قانع میشه که به مرحله اعتقاد برسه. وقتی چیزی شد اعتقاد اونوقت دیگه علمی نیست. ولی علم همیشه و حتی در مورد بدیهیات هم علامت سوال داره و میگه که شاید ما اینجور تصور میکنیم. دنیای کوانتوم خیلی عحیبه. چون ذهن ما نمیتونه پدیده های غیر کلاسیک رو به راحتی تجزیه و تحلیل کنه. باید وارد این دنیا بشید تا بدونید چه چیزهایی وجود داره و چرا نمیشه اعتقادی به علم داشت.
منظور من از تکرار این نیست که باید یه چیزی دایما تکرار بشه، منظور اینکه اگه تکرار شد باید در شرایط بکسان اثر یکسان داشته باشه. اینو میگن شرط تایید گزاره علمی. در زمانهای گذشته خیلی چیزها معجزه و فراطبیعی بودن چون دلایلشون رو بشر نمیدونست. با افزایش سطح دانش و ثبت وقایع تاریخی دیدیم نه معجزه ای اتفاق افتاده و اون چیزهای فراطبیعی هم توضیحات علمی خودش رو داره.
“آیا شما دستگاهی برای سنجش علت و عامل معنوی دارید” خب دارید جواب خودتون رو میدید دیگه. هیچ راهی برای سنجش عوامل معنوی وجود نداره. خب چیزی که نه اثری داره نه قابل ردیابی و آزمایش هست چطوری میشه اونو رو پذیرفت؟ آیا به جز اعتقاد راه دیگه ای شما دارید؟ خب برگشتیم به همون صحبت اول که چیزی که اعتقاد هست دیگه علم نیست. ما نفهمیدیم به مثال فلج شما بخندیم یا بپذیریم اونو؟ فلج داریم تا فلج. کسی که قطع نخاع باشه دیگه امکان نداره بتونه راه بره. زمین و زمان بیاد نمیتونه. اما آسیب های مغزی هستند که میتونن بهبود پیدا کنن. و شخص دچار عدم تحرک بعد از بهبودی دوباره بیاد روپا وایسه. ما حتی نابینایی هایی داریم که دایم نیستند و میتونه بعد از مدتی با درمان بهبود پیدا کنه. نیاز به دعا هم نداره. ممکنه تحت مکانیزمهایی این بهبودی به صورت طبیعی حاصل بشه. میگم هنوز عصب شناسی و مغز اول راهشه. در آینده از درمان بسیاری از بیماریهای روانی و فیزیکی که در اثر آسیب های قابل جبران مغزی هست بیشتر خواهیم شنید. این چیزها دلیل نمیشه عزیز. خیلی ساده انگارانه هست که بخواییم از این چیزها برهان درست کنیم.
علوم انسانی هم بسیاری از بخش هاش دوباره به علوم تجربی برمیگرده. به همون دلایلی که در مورد کارکردهای مغز گفتم و چون هنوز تسلط علمی وجود نداره علوم تجربی نتونسته اشراف داشته باشه. بسیاری از رفتارهای انسانی و اجتماعی حاصل تربیت فرد هست. و این تربیت به خصوص تو دوران کودکی و نوجوانی باعث شکل گیری های شخصیتی در فرد میشه. این شخصیت تو مغز شکل میگیره.
ریاضیات علم نیست. تحلیل عقلی هست درسته. ولی این چه ربطی داره؟ ما ریاضیات رو تو دنیای روزمرمون درک نمیکنیم و فقط از ریاضیات برای فرمول بندی علومی که درکشون میکنیم استفاده میکنیم. نمیفهمم چه ربطی میخوایید از توش در بیارید.
فرمولهای فیزیک هم در واقع صورت بندی روابط طبیعی در مفهومی انتزاعی هست. بسیاری از کارهای مهم نظری تو فیزیک نمیتونه جایزه نوبل بگیره. چون جایزه نوبل زمانی داده میشه که یه نظریه هرچه دقیق بر اساس فرمول بندی ریاضی باید در تجریه آزمایش بشه.
من گفتم اطلاق فلسفه به علم یک مفهومی قدیمی و تاریخی داره و الان دیگه از این استفاده نمیشه. Paradigm shift تو قرن 16 یا 17 (دقیق نمیدونم) اتفاق افتاده و در قرن 20 هم دوباره یه پارادایم شیفت دیگه ما داشتیم.
شما میخوایید با مخلوط کردن فلسفه و ریاضیات در علوم تجربی نتیجه بگیری که علم یک چیزی عقلی هست وچیزی که عقلی هست پس ضرورتی به تجربه برای اثباتش نداره. علم مفهومی عقلی هست. ولی این عقلی بودن از ماورا نیومده. بلکه تکرار شده آزمایش شده تا علم بشه. صورت بندی کردن ریاضی یه مفهوم نو باعث نمیشه ما هرچیزی که ریاضی باشه رو با اینکه عقلی هم هست، علمی بدونیم. نه نه نه. علم صرفا عقلی نیست. البته روشن کنم منظور ما از علم علوم مادی در معنای کلاسیک هست. همون عقل هم تازه مادی هست. شما مگه میتونید عقل رو بدون آموزش رشد بدید؟ وقتی عقل تحت تاثیر محیط مادی رشد میکنه نشون میده عقل هم ریشه در ماده داره. وقتی شما دارین فکر میکنید یا تصمیم میگیرید در واقع مغز شما از طریق فرآیندهای الکتروشیمایی بیشتر فعال میشه تا وقتی در حال استراحت هستید. مغز مادی هست. منطق و استقرا و تحلیل و امثال اینها در اثر فعالیت مغز هست همچنان که احساسات هم همه در مغز اتفاق میفته. منتهی میگم علوم مغز هنوز اول راهشه.
من به سیم اول و آخر نزدم. از اونهایی که گاو میپرستن هم بپرسی میگه نظر شما مضحک هست. چون هردو بر اساس اعتقاد استواره و چیزی که اعتقاد هست نمیشه درست و نادرست بودنش رو اثبات یا رد کرد.
واجب الوجود بودن و حکمت از نظر شما عقلی هست. چرا فکر میکنید باید همه 7 و خرده ای میلیارد این چیزها رو عقلی بدونن. اینها عقلی نیست عزیز. اینها اعتقادی هست.
سلام
دوست عزیز برای اینکه نظراتتون نیاز به تأیید نداشته باشه می تونین توی سایت عضو بشین
با تشکر
چرا نظر منو تایید نکردید
نمی دونم تا کجا این بحث میتونه ادامه داشته باشه
من که خدمت شما عرض کنم دوست عزیز شما لطف کنید فقط اون تک موردی که بنده گفتم که ابتدایی ترین حرف در مبنای فکری شماست رو برای بنده به صورت اثبات یا ابطال گرایی به اثبات برسونید ، دیگه اینهمه نوشتن و زمین و زمون بهم چسبوندن نداره
در مورد اعتقاد که کاملا دارید اشتباه میفرمایید ، اعتقاد یا باور هر نوع باوری رو شامل میشه ، باور مادی ، غیر مادی ، فکری ، معنوی ، صرف یا جمع چندتا از اینها یا حتی مخالفت با اینها ، همه باور و اعتقاد هستند ، پوزیتیویسم هم باوری ست دارای چندین نوع دیدگاه ، از پوزیتیویسم های منطقی که به تجربه صرف اعتقاد دارن ولی سایر موارد رو منکر نمیشن و صرفا در مقابلشون سکوت میکنن تا پوزیتیویسم افراطی چون شما که از دایره انصاف در تجربه گرایی هم خارج شده و به نفی تاثیر و وجود فرامادی میشن
از این بحث که بگذریم و برسیم به علوم
اولا که علوم خود دارای فلسفه اند و از عقاید سرچشمه گرفته اند که بهش میگن فلسفه علم و اصلا علم و شناختی بدون فلسفه و عقیده حاصل نمیشه مثلا تا همین فلسفه تجربه گرایی پوزیتیویسم نباشه شما هیچگاه اینچنین در مورد طبیعت ، علم و اثر حرف نخواهید زد و این شکلی به علوم نگاه نخواهید کرد
در مورد اثر گذاری در طبیعت هم بنده یک سوال مجددا از شما میپرسم ، که اولا بر چه اساس میفرمایید “هرعاملی که تاثیری گذاشت باید تاثیرش همیشگی و تکرار شونده باشد” به صورت تجربی این گزاره رو اثبات کنید ، این رو نخواهید توانست چون اینم مثل اون گزاره قبلی عقلی ست نه تجربی البته گزاره عقلی ست که خودش خودش رو نفی میکنه و از یک ذهن مغرض ضد دین صادر شده
در ثانی خدمتتون عرض کردم که اگر مواردی چون معجزه همیشگی باشن نظامات بهم خواهد ریخت و خدا نظام خلق شده خودش رو بهم نمیزنه و اساسا موضوعاتی چون معجزه تکرار ناشدنی هستند
ثالثا به فرض تکرار آیا شما دستگاهی برای سنجش علت و عامل معنوی دارید که بتونید اونو مورد آزمایش قرار بدید ، نهایتا شما میتونید نتیجه مادی رو با دستگاه شناسایی کنید ولی از دسترسی به فراماده با دستگاه مادی عاجز خواهید بود ، از کجا میخواهید تشخیص بدید اراده خدا چه بوده که حالا با نتیجه مطابقت بدید و بگید اثر گذار هست یا نه؟ ، نکنه شما فکر میکنید میتونید چند نفر فلج رو جمع کنید بهشون بگید بشینن به خدافکر کنن و زور بزنن اگر کسی شفا یافت یعنی باور به خدا و اثرگذاری خدا صحیح هست؟ خود شما از این نوع دیدگاه خنده تون نمی گیره؟ حتی بفرض هم که صورت بگیره شما با این دیدگاه همون رو هم منکر میشید و خواهید گفت حتما یه عامل مادی باعث این اتفاق شده که قابل شناسایی نیست و باز انکار شما ادامه خواهد داشت
رابعا می تونید با همین دیدگاه به بنده و و سایر دوستان بگید نظرتون در مورد علوم انسانی ، ریاضیات ، فرمولهای فیزیکی ، فلسفه علمی که خودتون دارید ازش بهره میگیرید و اکثرش گزاره هاشون تحلیلی عقلی هستند نه تجربی بفرمایید
خامسا همین مقایسه ها ، تکرار ها ، استقراءها و نتیجه گیری های کلی که بر مبنای اونها انجام میگیره و قوانین علمی رو بوجود میاره رو میشه بفرمایید از کجا دارای مفهوم و ارزش شدند؟ همه ی اینها از تحلیل صرفا عقلی ناشی میشن که مفهوم و ارزشمندی و اعتبار به ایت تکرارها میده ، یعنی عاملی فرامادی و غیر تجری و تکرار ناشدنی باعث مفهوم دار شدن اینها میشه بعد شما میخواید در ادامه برعکس عمل کرده و میخواید با تجربه به گزاره های عقلی و فرامادی ارزش دهی کنید؟
در آخر هم که زدید به سیم آخر ، مسائل خرافی و مضحک چون دیدن گاو بعد از مرگ که هیچگونه فکر و منطقی پشتش نیست رو با مسائل منطبق بر منطق همچون عدالت و حکمت در واجب الوجود یا خدا یکی کردید ، یا شما معنای خرافه و فرقش با تحلیل و منطق رو متوجه نشدید یا اینکه از قصد اینها رو یکی میکنید تا باعث انحراف فکری سایرین بشید
موفق باشید
مهمان عزیز در پاسخ به نظر پایینی و نظر الانتون
در مورد لاییک و سکولار حق با شماست. لاییک واژه فرانسوی سکولار هست.
بحث اعتقادی یعنی اینکه فرضا شما بگید خدا هست یا نیست و برا اساس بود و نبود اون بیاییم بحث کنیم. یا بگید روح وجود داره یا نداره. چیزهایی که از حیطه درک و تجربه بشری خارج هست میشه اعتقادات. اعتقادات بسیاره. بسیاری معتقد به فال و طالع بینی هستند. بسیاری معتقدند بعد از مردن یه گاو تو اون دنیا منتظرشونه. بسیاری چشم و نظر رو باور دارند. این لیست میتونه خیلی طولانی باشه.
وقتی بحث اثرگذاری چیزی در عالم طبیعت هست دیگه اونو نمیگن بحث اعتقادی. مثلا من نمیتونم بگم به فیزیک یا زیست شناسی اعتقاد دارم.
شما باید بیای ثابت کنی الله در این جهان مادی اثرگذاری داره. وقتی چیزی اثر داره و ما میتونیم اثر اونو درک کنیم و باید قابل آزمایش و تکرار شدن در شرایط یکسان باشه چون تو دنیای مادی اتفاق میفته. این دیگه میشه حیطه علم و از دایره اعتقادات خارجه. برای همین میگم من اصلا بحث اعتقادی نمیکنم.
من روی خودم اسم نمیزارن که پوزیویتیست هستم. شما دوست داری این اسم رو بزاری دیگه خودت میدونی. من آدم علمی هستم. حدود 7 ساله دارم به طور تخصصی تو رشته خودم پژوهش میکنم. علاوه بر اون عقاید بسیاری از دینداران و دین نداران رو هم شنیدم.
بنابراین به قاطعیت میتونم بگم شما اصلا نمیتونید با تکرار همون نظرات بیایید منو قانع کنید چون تمام اون چیزها در نهایت میرسه به بحث اعتقادات. من به کسی مشاوره عقیدتی نمیدم. نمیدونم از کجا چنین برداشتی شما کردید!
من با اعتقاد هیچ کس کاری ندارم فقط چیزی که جنبه طبیعی پیدا میکنه من میگم آقا/ خانم بیا توضیح بده چجوری این اتفاق به وجود اومده. دیگه نمیشه اعتقاد رو وارد علوم طبیعی کرد. چیزی وارد طبیعت و علوم طبیعی میشه که قابل بررسی علمی بشه. این القا نظرات نیست عزیز دل. تو علم چیزی به نام القا نظرات نداریم. اتفاقا تو اعتقادات القا داریم.
تکرار طوطی وار صرفا در زمینه اعتقادات هست. تو علم چیزی به نام تکرار بی دلیل نداریم. ما تو تو علم مرجع تقلید نداریم.
من نمیگم اون چیزی که علم تایید یا رد میکنه رو قبول دارمو غیر از اون چیزی رو نمیپذیرم. هیچوقت اینو نگفتم. میگم دنیای مادی توضیحات مادی داره و اگه چیزی از عالم غیرمادی تاثیر میزاره باید بشه اونو فرمول بندی کرد.
علوم مغز و اعصاب در ابتدای راه خودش هست. ساختار مغز هنوز نیاز به مطالعات زیاد داره تا پرده از رازهای انسان بردارده. هرچند تا الانشم بعضی حقایق آشکار شده. میشه حرکت موشها رو باتزریق دارو به مغزشون کنترل کرد https://www.youtube.com/watch?v=KgZb4Aq0mo8
اسکنهای مغزی نشون دهنده فعال شدن نواحی مختلف مغز در زمان احساسات مختلف هست
http://www.neurologytimes.com/blog/how-brain-processes-emotions
شما نمیتونید اعتقادات رو وارد دنیای ماده کنید. شما باید استدلال رو وارد دنیای ماده کنید. استدلال های علمی نه فلسفی و دینی. اگه میخوایید استدلال کنید من سراپا گوشم.
جالبه بحث دینی و اعتقادی میکنه ، میگه خدا کاره ای نیست و کاری نمی کنه و دل به این چیزا نبند، بعد میگه من بحث اعتقادی نمیکنم
میشه بفرمایید اگه اینا بحث دینی و اعتقادی نیست پس چیه ؟:o
ضمنا خدمتتون عارض بشم مفهوم لاییک و سکولار یکی هست ، هرچند بعضی ها تفاوت های جزیی قائل شدند ولی از لحاظ ریشه یکی هستند
بقیه رو هم من نگفتم که جواب بدم
شما که درست میفرماییدسن و جایگاه شما بالاتر از این هست که نیاز به مشاور داشته باشید
البته فقط نمیدونم چرا شما که ضدیت با مشاوره دارید به دیگران مشاوره عقیدتی میدید
و یا چطوریه که که این همه فضل و کمال صرفا نتیجه ش تکرار بدون تفکر طوطی وار پوزیتیویسم شده نه یک تفکر مبتنی بر عقل شخصی خودتان ، خب معلوم هست جایگاه شما در اینجا جایگاه یک متفکر مستقل نیست بلکه تکرار القائات پوزیتیویسم والسلام
دوست عزیز باید خدمتتون عارض بشم کسی نمیخواد به شما مشاوره عقیدتی بده ، شما از قبل هم مشخص بود قابل هم صحبتی و شور پذیر نیستید ، شما فقط لطف کنید همونطور که فکر میکنید کسی این چیزا رو نباید به شما بگه که مبادا خدای نکرده خللی به تفرکات پوزیتیویسمی شما وارد بشه ، خودتون هم به دیگران اطلاعات و تفکرات خودتون رو القا نکنید، شما همون مورد نقض در اثبات پذیری یا بطلان گزاره “فقط هر چیزی که با تجربه و علم تجربی ثابت یا رد شود ارزشمند هست” که اساس گفته شما(پوزیتیویسم) هست رو بر طرف کنید و این گزاره رو اثبات و یا ایطال تجربی کنید. باقی مسائل پیش کش
شما از اثبات ابتدایی ترین مبنای فکری خودتون عاجزید بعد میخواید در مورد تفکرات بقیه مشاوره بدید؟
سلام عزیز
من اصلا با شما بحث دینی و اعتقادی نمیکنم. فقط گفتم اگه با دعا و توسل و تمسک به عالم غیب قرار بود مسایل دنیا حل بشه تا حالا شده بود. فقط یه حرف از سر دلسوزی بود که دنیا نهایتا برای یه انسان چند ده سال عمر میکنه و حیفه با دلخوشی به حل مسایل از عالم غیب انسان امید به بهبود اوضاع داشته باشه. اینجوری بیشتر اذیت میشید چون اتفاق ماورایی نخواهد افتاد. حالا خود دانید.
دوم اینکه سکولار با لاییک و آتییست کلا مفاهیم متفاوتی هست.
سوم از کجا فهمیدید من سکولار و لاییک هستم! یعنی اینقدر زود قضاوت میکنید در مورد افراد!
چهارم چرا اینقدر حق به خودتون قایل هستید که میتونید آزادانه دینداری خودتون رو بیان و تبلیغ کنید و اما حاضر نیستید کسانی که اعتقادی برخلاف شما دارند حتی نتونن بیان کنن که چه اعتقادی دارند!
اینجاست که حسن شاعر میگه : علی برکته لله………………………….=))=))=))=))=))
واقعا چی میشه گفت؟؟؟؟
اینم از بازار موبایل/////// بعدی بازار چیه؟
سلام.اینجا محیط it هست.منم دوست ندارم تو محیط it و یا حتی مربوط به خود بحثهای دینی با کسی بحث کنم چون من نیومدم کسیو تو دنیا توجیه یا هدایت کنم هدایت کار انبیا هست.
فقط یک چیزو میگم عزیز. هیچوقت سکولار و یا لائیک بودن خودتونو جایی جار نزنین.هرگز افتخار نبوده.
و آقایی که میگه اسم خدارو نگفته گفته الله هنوز تو شناخت اولیه از دین پنچر شده.نمیدونه چرا گفته میشه الله و اصلا چرا میگیم بسم الله چرا نمیگیم تنها الله چرا میگیم به نام خدا.
اینهارو یکم تحقیق کنین تا فرق تکوینی و تشریعی رو بهتر متوجه بشین.
مهمان
من گفتم علاقه ای به این بحثها تو این فضای اینترنتی به خصوص سایت مربوط به it ندارم.
شما هر اعتقادی داری برای خودتون محترم
ضمنا من تو موقعیت سن و جایگاه علمی هستم که فکر نمیکنم در مورد مسایل زندگی خودم و نگرشم نسبت به دنیا نیاز به مشاوره اعتقادی داشته باشم. به حد کافی در دوران طفولیت از این چیزا شنیدیم.
خوش باشید
علم تجربی شاید، چون اصلا در حیطه علم تجربی نیست اینکه ما بخوایم یه چیز غیر تجربی رو علم تجربی اثبات یا رد کنه یه چیز خیلی مضحکیه ،ولی عقل و علم به طور کلی توانایی ثابت کردنش رو داره
شما ابتدائا حرف خودتون مبنی بر اینکه ملاک صحت صرفا علم و استقرا تجربی ست رو با علم تجربی ثابت یا رد کنید بعد از دیگران در اینباره چیزی طلب کنید و بخواهید که حرفشون رو صرفا با تجربه برای شما اثبات کنن ، نخواهید توانست چون این حرف شما هم در دایره تجربه نیست و صرفا ادعای کلیه عقلیه که البته دارای تناقض عقلی هم هست
بنده هم میخوام به شما و اون دوستمون بگم که علاوه بر اینکه کار خودشون رو به بهترین نحو انجام میدن و انتخاب های که خود خدا جلوی پاشون میذاره رو درست بر میگزینن از لطف خدا هم ناامید نباشن
خود خدا فرمود که خدا سرنوشت قومی رو تغییر نخواهد داد جز اینکه خودشان خودشان را تغییر دهند وقتی که بد انتخاب و عمل کنیم و افراد ناصالح و ناکارآمد رو به پست و مسئولیت برسونیم خودمون سرنوشتمون رو خراب کردیم و نباید توقع داشته باشیم با وجود انتخاب نادرست ما ،خدا در نظامات طبیعت دست ببره و همه چی رو درست کنه هرچند غیر ممکن نیست و نباید ناامید بود ولی باید اول خودمون و انتخابمون رو تغییر بدیم
البته باید در نظر بگیرید “الله” خدای اسلام هست در غیر این صورت همون واژه “خدا” به کار میرفت. حالا این نظام مردم را به جایی رسونده که حتی از خدا هم زده شدند:-((:-((
باید توجه کنید که خدا به انسان ها انتخاب آزاد داده و حالا اکه انسان ها این رفتار هارو با هم میکنن نباید تقصیر خدا انداخت و گفت: اگر خدایی بود نمی گذاشت هیتلر میلیون ها یهودی و فرانسوی و روسی و انگلیسی به قتل برسونه …
حتی نظام بهم ریخته طبیعت هم ناشی از انتخاب اول آدم و حوا هست که رفته رفته به این وضع رسیده .
درکل اگر خدایی وجود نداشت شما این ماهیت “خیر و شر” را در وجودتون درک نمیکردید. چون در اصول آتاریستی نه خیری وجود داره نه شری و هرکس فقط به فکر منافع خودش هست
دعا میکنم همه خدای حقیقی بشناسن اون موقع درک خواهند کرد که لطف و محبت خدا هزاران برابر بیشتر از محبت پدر و مادرمون هست ولی خیلی ها شناخت درستی از خدا ندارند.
دوست عزیز
تمام این حرفهای شما کاملا بر اساس باور و اعتقاد شما هست. هیچ علمی و عقلی نه میتونه تصدیق کنه حرف شما رو و نه رد کنه.
من نمیخوام وارد مسایل دینی و اعتقادی بشم که اصلا لزومی نداره. نظرات خیلی ها رو هم شنیدم در این زمینه و هیچ علاقه ای به شنیدن دوباره همون چیزها ندارم.
لطف کنید وارد چنین فضایی اصلا نشین.
هدف من کلا این بود که به دوستمون بگم به جای اینکه در انتظار اتفاق خارق العاده ای باشن سعی کنن واقعیتهای دنیا رو بپذیرن و بر مبنای این واقعیتهایی که عموما ظالمانه هست جهت زندگی خودشون رو انتخاب کنن.
اصلا هم قرار نبوده الله تو هر چیزی مستقیما دخالت کنه ، اگه قرار بر این بود که دیگه چه دنیایی و چه آخرتی
اگه قرار بود تا یه نفر دعا کرد یهو وسط خشکسالی سیل راه بیوفته که همه چی بهم میریخت ، خدا که نمیاد نظام طبیعت رو سر هر چیزی بهم بریزه و معجزه پشت معجزه
اونطور برعکس زندگی ها مختل میشد ، چیزی قابل پیش بینی نبود ، نظم و قوانین طبیعت بهم میریخت و علت و معلول از بی میرفت و زندگی غیرممکن میشد
امدادهای غیر عادی معجزه مانند الهی خیلی کم اتفاق میوفتن اگر همیشگی باشن که معجزه و خارق العاده نیستن کمک های معمول الهی هم در حد الهامات ، اشتباهات ، تاثیرات فکری ، برکت ، کم شدن احتمالات خطرهای محتمل ، دین و … هست ومیذاره تا مردم باقی رو خودشون انجام بدن و از دایره آزمایش خارج نشن وگرنه خلاف منطق و حکمت خواهد شد
آقای وزیر. شما همونی هستی که بیش از 2 ماه پیش گفته بودین تا 10 روز دیگه بازار گوشی به تعادل میرسه. دوبار هم این حرف رو گفتین.
هرکجای دنیا چنین اتفاقی میفتاد که وعده وزیر دولت به مردم محقق نشه، اون وزیر اگه استعفا نده باید حداقل عذرخواهی رسمی از مردم بکنه.
واقعا نمیدونم چه بلایی سر ایران اومده. تمام سران دولتی تو همه دنیا خادم ملت هاشون هستند. تو ایران این خدمت شده تو حرف. آقا و خانم دولتی، ول کن اون میز لعنتی رو. استعفا بده اگه نمیتونی خدمت کنی. روان مردم بازیچه نیستن که هر وزیر و وکیلی از راه میرسه وعده میده و 180 درجه خلافش تو عمل اتفاق میفته. یعنی اینقدر شرم از بین رفته که وزیری وعده میده و اون وعده نه تنها محقق نمیشه بلکه اوضاع بدتر هم میشه و اون شخص راست راست راه میره و انگار نه انگار.
به جای شما من شرم میکنم. چرا با سرنوشت میلیونها نفر اینقدر راحت بازی میکنید. ارز 4200 رانتی رو دادین و گند قضیه به حدی شد که مجبور شدین چند نفر رو بگیرین. دریغ از یه عذرخواهی ساده در پیشگاه ملت. یعنی اگه تو ژاپن 1 درصد این اتفاق میفتاد فکر کنید چی میشد.
الله اگه کمک کن بود که وضعیت به اینجا نمیکشید.
واقعا جالب تو قرن 21 با اینهمه پیشرفت علمی و افزایش سطح آگاهی بشر هنوز هم انسانهای زیادی هستند که بدون در نظر گرفتن روابط حاکم بر طبیعت انتظار رخدادن معجزات غیرطبیعی دارند.
عزیز، بردرانه بهت میگم که این افکار هیچ کمکی بهت نمیکنه. روزانه کودکان بسیاری در اثر گرسنگی یا نبود خدمات بهداشتی یا جنگ کشته میشن. کودکانی که تو روابط انسانی اونها رو معصوم و آسیب پذیر میدونیم. اگه واقعا الله بخواد کاری بکنه باید برای اونها بکنه. درحالیکه الله هیچ اثری در روابط طبیعی نمیزاره و اتفاقات روند طبیعی خودش رو طی میکنه و اصولا هیچ عدالتی تو دنیا وجود نداره.
مگه میشه با اینهمه رانت و فساد و قاچاق و آقازاده و مدیریت غلط از یه طرف و فشار جهانی از طرف دیگه اقتصاد پیشرفت کنه! جالب اینکه به اینها شما امید داشتین تا حالا.
:-(( چه وضعیت ناراحت کننده ای شده
دیگه واقعا سخته برام لبخند بزنم
سلا.من فقط یک چیز میگم.آقای وزیری که یه مشکل به این سادگیو پست میکنین و زمینو زمانو مقصر میدونین
واقعا زحمت کشیدین با این پستتون.من یک فرد عادی این جامعه هستم من هم میدونم که این مشکل از کجا داره آب میخوده احتیاج به گفتن شما نبود.
شما وزیر هستین و باید راه حل پیدا کنین نه اینکه ذکر مشکل کنین.یا اگه ذکر مشکل میکنین بگردین و راه حل رو هم ارائه کنین.
چیز به این سادگیو شما نمیتونین حل کنین چطور میخواین مشکلات کلانو حل کنین.
من که هیچ امیدی دیگه به شماها ندارم.دیگه فقط الله باید کمکمون کنه
منم به این امید که گوشی ارزون میشه نخریدم :smiley0
البته میانرده 3-4 تومن نمیارزه :smiley5
میانرده 4 تومنی رو دیگه نمیشه گفت میانرده برای خودش خیلی لوکسه
How are you iranian?
* ترامپ رو به دوربین *
همون گوشی ها رو وارد کنید حتی پنج روز هم ارزون بشه من مشکلی ندارم چون گوشی ندارم و با این قیمتا هم نمیتونم گوشی مناسبی بگیرم
خواستم mate 10 lite بگیرم یک میلیون و هفتصد حتی تا گوشی فروشی هم رفتم ولی گفتم فردا شاید ارزون بشه و تا الان منتظرم ارزون بشه?? الان زیر سه و پونصد نیست
سرتیتر این خبرو باید عوض کنید بزارید
“”هیچ چیز ارزان نخواهد شد””
نه صرفا موبایل
تو این سال ها هرچیز گرون شده دیگه به حالت قبل بر نگشته
آخه نکه دلار 7 تومنی اول انقلاب الان 10,000 تومن هست
گفتند آمریکا هیچ غلطی نمیکنه ، دیدید که برعکس این ما هستیم که تا الان هیچ غلطی نتونستیم بکنیم :-L و هر بلایی که بتونن سرمون میارن و ما نه تنگه هرمزی بستیم و نه مشت محکمی زدیم توی دهن دشمن و فقط تا تونستید با شعار مردم رو به مرز جنون کشوندید :-L تازه اینکه یه گوشیه و کسی رو به کشتن نمیده مشکل اونقدر بزرگتر از این حرفها هست که گفتنش فقط یه جور فحش به خودمونه :-L