موضوعات داغ
  • نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۲۵
  • بازی GTA VI
  • هوش مصنوعی
  • استارلینک
  • چت‌بات‌ها
  • دینو
سخت افزار مگ
  • اخبار و مقالات
    • گوشی موبایل
      • لوازم جانبی موبایل
    • تبلت
    • لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • مادربرد
      • پردازنده مرکزی
      • کارت گرافیک
      • تجهیزات ذخیره سازی
      • حافظه
      • صفحه نمایش
      • تجهیزات جانبی
    • تصویرگری دیجیتال
    • صوتی و تصویری
    • شبکه
    • نرم افزار و بازی
    • کالبدشکافی قطعات
    • مطالب گوناگون
  • لیست قیمت
    • گوشی موبایل
      • لیست قیمت روز گوشی‌های سامسونگ
      • لیست قیمت روز گوشی‌های شیائومی
      • لیست قیمت روز گوشی‌های هواوی
      • لیست قیمت روز گوشی های آنر
    • تبلت
    • لپ‌تاپ
    • قطعات کامپیوتر
      • لیست قیمت پردازنده
    • محصولات اپل
    • تجهیزات شبکه
    • لوازم خانگی
    • صوتی و تصویری
    • دوربین دیجیتال
    • تجهیزات بازی
    • خودرو
  • بررسی
    • بررسی گوشی موبایل
    • بررسی تبلت
    • بررسی لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • بررسی کولر و فن
      • بررسی مادربرد
      • بررسی کارت گرافیک
      • بررسی تجهیزات ذخیره سازی
      • بررسی حافظه
      • بررسی منبع تغذیه و کیس
      • بررسی تجهیزات جانبی
      • بررسی صفحه نمایش
    • بررسی تصویرگری دیجیتال
    • بررسی صوتی و تصویری
    • بررسی شبکه
    • بررسی نرم افزار و بازی
    • بررسی گوناگون
  • راهنمای خرید
    • سیستم پیشنهادی
  • دانلود
  • ویژه
    • مسابقات
    • نمایشگاه
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

مسابقات

ویژه شب یلدا: با نوشتن شعر حافظ در مسابقه شب یلدای سخت افزار شرکت کنید و برنده گوشی hTc One M8 شوید!(مسابقه به پایان رسید)

Avatarتوسط وب سایت سخت افزار ·29 آذر 13949 اسفند 1398· 446

یکی از ویژگی های وب سایت سخت افزار، مسابقاتی است که همیشه در آن برقرار هستند و همیشه جوایزی برای هدیه دادن به کاربران و همراهان عزیز وجود دارد. همان طور که می دانید در حال حاضر مسابقه مشترک سخت افزار و گیگابایت در حال برگزاری است و دو مسابقه iLife و چالش عبور از خیابان نیز به پایان رسیده اند. بسیار خوشحالیم که اعلام کنیم برندگان نهایی دو مسابقه iLife و عبور از خیابان امشب معرفی خواهند شد. اما اگر فکر می کنید دیگر از مسابقه خبری نیست اشتباه می کنید! از آنجایی که امروز ویژه نامه سخت افزار را مطالعه خواهید کرد، مسابقه جدیدی هم مختص همین روز برگزار می شود که همگی شما می توانید در آن شرکت کنید!

همان طور که گفتیم مدت این مسابقه ویژه تنها تا پایان امشب است و در نتیجه برای برنده شدن زمان زیادی ندارید! ویژه نامه شب یلدای سخت افزار باعث شده مسابقه جدید ما هم کاملا با رنگ و بوی این شب برگزار شود. این مسابقه بیش از آنکه رقابتی درباره مسائل تکنولوژی باشد، جمعی خودمانی و دوستانه برای خوش گذراندن و داشتن یک خاطره خوب از شبی به یاد ماندنی است. برای شرکت در مسابقه قرار نیست کار سختی انجام دهید. یکی از آیین های یلدا فال گرفتن و خواندن اشعار از روی دیوان حافظ است.

جایزه ویژه مسابقه شب یلدای سخت افزار یک دستگاه گوشی hTc One M8 قرمز رنگ خواهد بود

از آنجا که جمع ما هم قرار است دوستانه باشد کافی است چند بیت از دیوان حافظ به سلیقه خودتان انتخاب کنید و آن را در بخش کامنت های همین پست با سایرین به اشتراک بگذارید. در نهایت امشب بین همه افرادی که اشعار انتخابیشان را در قسمت کامنت ها منتشر کرده اند قرعه کشی برگزار شده هدیه ای از طرف وب سایت سخت افزار به این برنده خوش شانس اعطا می شود. پس معطل نکنید و در مسابقه یلدای سخت افزار شرکت کنید. شاید امشب نام شما به عنوان برنده مسابقه منتشر شود! چراغ اول را هم خودمان روشن میکنیم:

بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی / مقبول طبع مردم صاحب نظر شود

این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست / سرها بر آستانه او خاک در شود

حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست / دم درکش ار نه باد صبا را خبر شود

برچسب‌ها: سخت افزار, مسابقه

امتیاز: 3.7 از 5 (3 رای)
کمی صبر کنید...
تبلیغات
تبلیغات
سرخط خبرها:
  1. تبلت وان‌ پلاس پد 3 رونمایی شد: بزرگ‌تر و قدرتمندتر
  2. کارت گرافیک‌های 8 و 16 گیگابایتی AMD RX 9060 XT عرضه شدند
  3. بازی Call of Duty 2026 با نام Modern Warfare 사 در دست توسعه قرار دارد
  4. درایور Adrenalin 25.6.1 توسط AMD با پشتیبانی از RX 9060 XT و افزودن FSR 4 به بیش از 55 بازی…
  5. رکوردشکنی گرافیک داخلی به کار رفته در پردازنده‌های Arrow Lake شرکت اینتل!

مطالب مرتبط ...

  • 1

    در نخستین نشست نقش فناوری اطلاعات در تحقق افق 1404 ایران چه گذشت؟

    Avatarتوسط امیرحسین آریایی · 11 مهر 1397 · 22 اسفند 1398

  • کمپین اینستاگرامی سخت افزار مگ 3

    قرعه‌کشی اینستاگرامی سخت‌افزارمگ با جوایز گیمینگ (6 روز تا پایان)

    Avatarتوسط سیمین نوربخش · 2 اسفند 1399 · 2 اسفند 1399

  • 6

    شبکه اجتماعی: فضای مجازی و واکنش های کاربران سخت افزار در هفته گذشته

    Avatarتوسط محمد یوسفی زاده · 21 خرداد 1395 · 21 خرداد 1395

مطالب گوناگون از دینو

6 ترند که در دکوراسیون خانه سال 2025 می‌ بینید

حقیقت هایی جالب در مورد بدن زنان و مردان که کمتر کسی از آن اطلاع دارد

رفتار های نادرست والدین منجر به مشکلات روانی فرزند در بزرگسالی می شود

446 دیدگاه

  • دیدگاه50
  1. Avatar رضا مقدم گفت:
    30 آذر 1394 در 2:16 ب.ظ

    از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای آرام جان و مونس قلب رمیده‌ای
    از دامن تو دست ندارند عاشقان پیراهن صبوری ایشان دریده‌ای
    از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک در دلبری به غایت خوبی رسیده‌ای
    منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان معذور دارمت که تو او را ندیده‌ای
    آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده‌ای

    پاسخ
  2. Avatar میعاد بابایی گفت:
    30 آذر 1394 در 2:14 ب.ظ

    گوهر مخزن اسرار همان است که بود / حقه مهر بدان مهر و نشان است که بود
    عاشقان زمره ارباب امانت باشند / لاجرم چشم گهربار همان است که بود
    از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح / بوی زلف تو همان مونس جان است که بود
    طالب لعل و گهر نيست وگرنه خورشيد / همچنان در عمل معدن و کان است که بود
    کشته غمزه خود را به زيارت درياب / زان که بيچاره همان دل‌نگران است که بود
    رنگ خون دل ما را که نهان میداری / همچنان در لب لعل تو عيان است که بود
    زلف هندوی تو گفتم که دگر ره نزند / سال‌ها رفت و بدان سيرت و سان است که بود
    حافظا بازنما قصه خونابه چشم / که بر اين چشمه همان آب روان است که بود

    پاسخ
  3. Avatar ahmad گفت:
    30 آذر 1394 در 2:14 ب.ظ

    ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آن چه ما پنداشتیم
    تا درخت دوستی بر کی دهد حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
    گفت و گو آیین درویشی نبود ور نه با تو ماجراها داشتیم
    شیوه چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
    گلبن حسنت نه خود شد دلفروز ما دم همت بر او بگماشتیم
    نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد جانب حرمت فرونگذاشتیم
    گفت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم

    پاسخ
  4. Avatar احسان گفت:
    30 آذر 1394 در 2:13 ب.ظ

    هـــر آن کــــه جانب اهـــل خدا نگــه دارد
    خـــداش در همـــه حـــال از بلا نگــــــه دارد
    حــدیث دوست نگــویم مگر به حضــرت دوست
    کــــــــه آشنــــا سـخـــــن آشنــــا نگـــــــه دارد

    پاسخ
  5. Avatar mehdysms گفت:
    30 آذر 1394 در 2:11 ب.ظ

    صلاح کار کجا و من خراب کجا
    ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
    دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
    کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
    چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
    سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
    ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد
    چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
    چو کحل بینش ما خاک آستان شماست
    کجا رویم بفرما از این جناب کجا
    مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
    کجا همی‌روی ای دل بدین شتاب کجا
    بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
    خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
    قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
    قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا

    پاسخ
  6. Avatar حمید پناهی گفت:
    30 آذر 1394 در 2:11 ب.ظ

    «با عرض سلام و خسته نباشید به تمام افرادی که در سایت سخت‌افزار فعالیت می‌کنند»

    [img]http://www.1doost.com/Files/Hafez/png/109.png[/img]

    دیر است که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
    صد نامه فرستادم و آن شاه سواران پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد
    سوی من وحشی صفت عقل رمیده آهوروشی کبک خرامی نفرستاد
    دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست و از آن خط چون سلسله دامی نفرستاد
    فریاد که آن ساقی شکرلب سرمست دانست که مخمورم و جامی نفرستاد
    چندان که زدم لاف کرامات و مقامات هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد
    حافظ به ادب باش که واخواست نباشد گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد
    (خواجه حافظ شیرازی)

    فایل صوتی شعر
    لینک ([url]”http://www.1doost.com/Files/Hafez/wav/109.wav”[/url])

    پاسخ
  7. Avatar علی گفت:
    30 آذر 1394 در 2:10 ب.ظ

    من اگر خارم اگر گل، چمن آرایی هست
    که از آن دست که او می کشدم می رویم
    در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
    عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
    عقل می خواست کز آن شعله چراغ افروزد
    دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
    تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
    راهرو گر صد هنر داد توکل بایدش
    به مأمنی رو و فرصت شمر طریقه عمر
    که در کمینگه عمرند قاطعان طریق
    فرصت شما و صحبت کز این دو راهه منزل
    چون بگذریم دیگر نتوان بهم رسیدن

    مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
    که از انفاس خوشش بوی کسی می آید
    ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی
    دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
    یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
    کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
    رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
    چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

    پاسخ
  8. Avatar mehran گفت:
    30 آذر 1394 در 2:04 ب.ظ

    زاهد خلوت نشين دوش به ميخانه شد
    از سر پيمان برفت با سر پيمانه شد
    صوفی مجلس که دی جام و قدح می‌شکست
    باز به يک جرعه می عاقل و فرزانه شد
    شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب
    باز به پيرانه سر عاشق و ديوانه شد
    مغبچه‌ای می‌گذشت راه زن دين و دل
    در پی آن آشنا از همه بيگانه شد
    آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت
    چهره خندان شمع آفت پروانه شد
    گريه شام و سحر شکر که ضايع نگشت
    قطره باران ما گوهر يک دانه شد
    نرگس ساقی بخواند آيت افسونگری
    حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
    منزل حافظ کنون بارگه پادشاست
    دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد

    پاسخ
  9. Avatar mehran گفت:
    30 آذر 1394 در 2:03 ب.ظ

    زاهد خلوت نشين دوش به ميخانه شد
    از سر پيمان برفت با سر پيمانه شد
    صوفی مجلس که دی جام و قدح می‌شکست
    باز به يک جرعه می عاقل و فرزانه شد
    شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب
    باز به پيرانه سر عاشق و ديوانه شد
    مغبچه‌ای می‌گذشت راه زن دين و دل
    در پی آن آشنا از همه بيگانه شد
    آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت
    چهره خندان شمع آفت پروانه شد
    گريه شام و سحر شکر که ضايع نگشت
    قطره باران ما گوهر يک دانه شد
    نرگس ساقی بخواند آيت افسونگری
    حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
    منزل حافظ کنون بارگه پادشاست
    دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد

    پاسخ
  10. Avatar افشین گفت:
    30 آذر 1394 در 2:01 ب.ظ

    بود آیا که در میکده ها بگشایند
    گره از کار فروبسته ما بگشایند

    اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند
    دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند

    به صفای دل رندان صبوحی زدگان
    بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند

    نامه تعزیت دختر رز بنویسید
    تا حریفان همه خون از مژه ها بگشایند

    گیسوی چنگ ببرید به مرگ می ناب
    تا همه مخبچگان زلف دو تا بگشایند

    در میخانه ببستند خدایا مپسند
    که در خانه تزویر و ریا بگشایند

    حافظ این خرقه که داری تو ببینی فردا
    که چه زنار ز زیرش به دعا بگشایند

    پاسخ
  11. Avatar مهدی محمدی گفت:
    30 آذر 1394 در 1:52 ب.ظ

    تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
    دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
    چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
    لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
    در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست
    نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست
    زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار
    چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست
    دل من در هوس روی تو ای مونس جان
    خاک راهیست که در دست نسیم افتادست
    همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست
    از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست
    سایه قد تو بر قالبم ای عیسی دم
    عکس روحیست که بر عظم رمیم افتادست
    آن که جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت
    بر در میکده دیدم که مقیم افتادست
    حافظ گمشده را با غمت ای یار عزیز
    اتحادیست که در عهد قدیم افتادست

    پاسخ
  12. Avatar میثم گفت:
    30 آذر 1394 در 1:51 ب.ظ

    دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
    تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود
    دل که از ناوک مژگان تو در خون مي گشت
    باز مشتاق کمانخانه ابروي تو بود
    هم عفاالله صبا کز تو پيامي مي داد
    ور نه در کس نرسيديم که از کوي تو بود
    عالم از شور و شر عشق خبر هيچ نداشت
    فتنه انگيز جهان غمزه جادوي تو بود
    من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
    دام راهم شکن طره هندوي تو بود
    بگشا بند قبا تا بگشايد دل من
    که گشادي که مرا بود ز پهلوي تو بود
    به وفاي تو که بر تربت حافظ بگذر
    کز جهان مي شد و در آرزوي روي تو بود

    پاسخ
  13. Avatar میثم گفت:
    30 آذر 1394 در 1:51 ب.ظ

    دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
    تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود
    دل که از ناوک مژگان تو در خون مي گشت
    باز مشتاق کمانخانه ابروي تو بود
    هم عفاالله صبا کز تو پيامي مي داد
    ور نه در کس نرسيديم که از کوي تو بود
    عالم از شور و شر عشق خبر هيچ نداشت
    فتنه انگيز جهان غمزه جادوي تو بود
    من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
    دام راهم شکن طره هندوي تو بود
    بگشا بند قبا تا بگشايد دل من
    که گشادي که مرا بود ز پهلوي تو بود
    به وفاي تو که بر تربت حافظ بگذر
    کز جهان مي شد و در آرزوي روي تو بود

    پاسخ
  14. Avatar میثم گفت:
    30 آذر 1394 در 1:50 ب.ظ

    دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
    تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود
    دل که از ناوک مژگان تو در خون مي گشت
    باز مشتاق کمانخانه ابروي تو بود
    هم عفاالله صبا کز تو پيامي مي داد
    ور نه در کس نرسيديم که از کوي تو بود
    عالم از شور و شر عشق خبر هيچ نداشت
    فتنه انگيز جهان غمزه جادوي تو بود
    من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
    دام راهم شکن طره هندوي تو بود
    بگشا بند قبا تا بگشايد دل من
    که گشادي که مرا بود ز پهلوي تو بود
    به وفاي تو که بر تربت حافظ بگذر
    کز جهان مي شد و در آرزوي روي تو بود

    پاسخ
  15. Avatar میثم گفت:
    30 آذر 1394 در 1:47 ب.ظ

    دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
    تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود
    دل که از ناوک مژگان تو در خون مي گشت
    باز مشتاق کمانخانه ابروي تو بود
    هم عفاالله صبا کز تو پيامي مي داد
    ور نه در کس نرسيديم که از کوي تو بود
    عالم از شور و شر عشق خبر هيچ نداشت
    فتنه انگيز جهان غمزه جادوي تو بود
    من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
    دام راهم شکن طره هندوي تو بود
    بگشا بند قبا تا بگشايد دل من
    که گشادي که مرا بود ز پهلوي تو بود
    به وفاي تو که بر تربت حافظ بگذر
    کز جهان مي شد و در آرزوي روي تو بود

    پاسخ
  16. Avatar payman گفت:
    30 آذر 1394 در 1:42 ب.ظ

    ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست

    حالِ هِجرانْ تو چه دانی که چه مشکل حالیست؟

    مَردُم دیده، ز لطف رُخ او، در رُخ او

    عکس خود دید، گُمان برد که مشکین خالیست

    می‌چکد شیر هنوز از لب همچون شِکَرش

    گر چه در شیوه‌گری هر مُژه‌اش قَتّالیست

    ای که انگشت‌نمایی به کَرَم در همه شهر

    وَه که در کار غریبان عجبت اِهمالیست

    بعد از اینم نَبُوَد شائبه در جوهر فَرد

    که دهان تو در این نکته خوش استدلالیست

    مژده دادند که بر ما گُذری خواهی کرد

    نیت خیر مَگَردان! که مبارک فالیست

    کوه اندوه فِراقت به چه حالت بِکِشد؟

    حافظ خسته، که از ناله تنش چون نالیست !

    :x:x:x:x:x

    پاسخ
  17. Avatar sina گفت:
    30 آذر 1394 در 1:41 ب.ظ

    مــــرا عهدیست بـا جانـان کــــه تـا جــان در بــدن دارم
    هــواداران کـویش را چو جان خویشتن دارم
    صفــــای خلـــوت خـاطـــر از آن شمـــع چگــــل جویــم
    فـــروغ چشـــم و نور دل از آن مـاه ختن دارم
    بـــه کــــام و آرزوی دل چــــو دارم خلــــوتــی حــاصـــل
    چـــه فکــر از خبث بـدگویان میان انجمن دارم
    گـــرم صــد لشکــر از خوبان به قصد دل کـــمین سازند
    بحمد الله و المنـــه بتـــی لشکـــرشکـــن دارم
    الا ای پیـــــر فـــرزانــــه مکــــن عیبــــــم ز مـیخــــانـــه
    کـــه من در تـرک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
    خـــدا را ای رقیب امشــب زمــانـــی دیــده بر هـــم نه
    که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم
    چــــو در گــــلزار اقبالــــش خـــرامـــــانــــم بحمـــــدالله
    نـــه میل لاله و نســـرین نه بــــرگ نسترن دارم
    بـــه رنـــدی شهــــره شد حافظ میان همدمان لیکـــن
    چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم
    یلداتون میمون :x: x

    پاسخ
  18. Avatar ابراهیم شاهی گفت:
    30 آذر 1394 در 1:41 ب.ظ

    سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
    دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
    چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
    ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
    زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت
    صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی
    سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
    شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی
    در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست
    ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
    اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
    ره روی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی
    آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست
    عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی
    خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم
    کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی
    گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
    کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی

    پاسخ
  19. Avatar rohit گفت:
    30 آذر 1394 در 1:41 ب.ظ

    صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
    که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد

    هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشایات
    درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد

    تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار
    که غنچه غرق عرق گشت و گل بجوش آمد

    به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش
    که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد

    زفکر تفرقه باز آن تاشوی مجموع
    به حکم آنکه جو شد اهرمن، سروش آمد

    ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
    چه گوش کرد که باده زبان خموش آمد

    چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس
    سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد

    زخانقاه به میخانه می رود حافظ
    مگر زمستی زهد ریا به هوش امد

    پاسخ
  20. Avatar عرفان گفت:
    30 آذر 1394 در 1:39 ب.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
    شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش
    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست
    هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد
    در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست
    آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند
    نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست
    هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است
    مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست…

    پاسخ
  21. Avatar mana گفت:
    30 آذر 1394 در 1:37 ب.ظ

    دلم رميده شد و غافلم من درويش چو بيد بر سر ايمان خويش مي لرزم خيال حوصله بحر مي پزد هيهات بنازم آن مژه شوخ عافيت کش را ز آستين طبيبان هزار خون بچکد به کوي ميکده گريان و سرفکنده روم نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر که آن شکاري سرگشته را چه آمد پيش که دل به دست کمان ابروييست کافرکيش چه هاست در سر اين قطره محال انديش که موج مي زندش آب نوش بر سر نيش گرم به تجربه دستي نهند بر دل ريش چرا که شرم همي آيدم ز حاصل خويش نزاع بر سر دنيي دون مکن درويش
    بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ خزانه اي به کف آور ز گنج قارون بيش

    پاسخ
  22. Avatar وحید گفت:
    30 آذر 1394 در 1:34 ب.ظ

    مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
    نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد
    عالم از ناله عشاق مبادا خالی
    که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد
    پیر دردی کش ما گرچه ندارد زر و زور
    خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد
    محترم دار دلم کاین مگس قندپرست
    تا هواخواه تو شد فر همایی دارد
    از عدالت نبود دور گرش پرسد حال
    پادشاهی که به همسایه گدایی دارد
    اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
    درد عشق است و جگر سوز دوایی دارد
    ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
    هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
    خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند
    و از زبان تو تمنای دعایی دارد

    یلدا مبارک

    پاسخ
  23. Avatar عباس رئوفیان گفت:
    30 آذر 1394 در 1:32 ب.ظ

    گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب

    گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

    گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار

    خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب

    خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم

    گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب

    ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست

    خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب

    می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت

    همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب

    بس غریب افتاده است آن مور خط گرد رخت

    گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب

    گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو

    در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب

    گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند

    دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب

    پاسخ
  24. Avatar ali گفت:
    30 آذر 1394 در 1:30 ب.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
    شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش
    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست
    هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد
    در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست
    آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند
    نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست
    هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است
    مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست

    پاسخ
  25. Avatar ali گفت:
    30 آذر 1394 در 1:29 ب.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
    شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش
    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست
    هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد
    در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست
    آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند
    نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست
    هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است
    مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست

    پاسخ
  26. Avatar محمد گفت:
    30 آذر 1394 در 1:28 ب.ظ

    تقدیم به همه ی حافظ دوستای حضرت حافظ❤
    ساقی! به نور باده برافروز جام ما
    مطرب، بگو که کار جهان شد به کام ما
    ما در پیاله عکسِ رُخِ یار دیده‌ایم
    ای بی‌خبر ز لذتِ شُربِ مُدام ما
    هرگز نمیرد آن که دلش زنده‌شد به عشق
    ثبت است بر جَریده‌ عالَم دوام ما
    چندان بُوَد کرشمه و ناز سَهی قدان
    کآید به جلوه سرو صِنوبرخرام ما
    ای باد! اگر به گُلشن اَحباب بگذری
    زِنهار! عرضه‌دِه بَرِ جانان پیام ما
    گو «نام ما ز یاد به عمدا چه می‌بری؟
    خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما»
    مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است زآن رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
    ترسم که صَرفه‌ای نبرد روز بازخواست
    نان حلال شیخ ز آب حرام ما
    حافظ! ز دیده، دانه‌ی اشکی همی‌فشان
    باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
    دریای اَخضَر فَلَک و کشتی هِلال
    هستند غرقِ نعمتِ حاجی قوام ما
    شب یلداتون پر امید

    پاسخ
  27. Avatar پیمان گفت:
    30 آذر 1394 در 1:27 ب.ظ

    ای دل! غلام شاه جهان باش و شاه باش‏
    پیوسته در حمایت لطف اله باش‏

    از خارجی، هزار به یک جو نمی‏خرند
    گو: کوه تا به کوه، منافق سپاه باش‏

    چون احمدم شفیع بود روز رستاخیز
    گو این تن بلاکش من، پر گناه باش‏

    آن را که دوستی علی نیست، کافر است‏
    گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش‏

    امروز زنده ‏ام، به ولای تو یا علی!
    فردا، به روح پاک امامان، گواه باش‏

    قبر امام هشتم، سلطان دین، رضا
    از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش‏

    دستت نمی‏رسد، که بچینی گلی ز شاخ‏
    باری، به پای گلبن ایشان، گیاه باش‏

    مرد خدا شناس، که تقوی طلب کند
    خواهی سفید جامه و خواهی سیاه باش‏

    حافظ! طریق بندگی شاه پیشه کن‏
    و آنگاه در طریق، چو مردان راه باش‏

    پاسخ
  28. Avatar تانیا زاوش فر گفت:
    30 آذر 1394 در 1:26 ب.ظ

    درد عشقی کشیده‌ام که مپرس زهر هجری چشیده‌ام که مپرس
    گشته‌ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده‌ام که مپرس
    آن چنان در هوای خاک درش می‌رود آب دیده‌ام که مپرس
    من به گوش خود از دهانش دوش سخنانی شنیده‌ام که مپرس
    سوی من لب چه می‌گزی که مگوی لب لعلی گزیده‌ام که مپرس
    بی تو در کلبه گدایی خویش رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس
    همچو حافظ غریب در ره عشق به مقامی رسیده‌ام که مپرس

    پاسخ
  29. Avatar میثم گفت:
    30 آذر 1394 در 1:20 ب.ظ

    ربطی به شب یلدا نداره ولی عالیه درضم اصن هم خجالت نمیکشم بگم از گوگل کپی کردن چون خب حفظ نبودمB-)

    عیب رندان مکن‌ای زاهد پاکیزه سرشت
    که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
    من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
    هر کسی‌ آن دروَد عاقبت کار که کشت
    همه کَس طالب یارند چه هشیار چه مست
    همه جا خانه عشقست چه مسجد چه کُنِشت
    سرِ تسلیم من و خشت درِ میکده ها
    مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خِشت
    نا‌ امیدم مکن از سابقه لطف ازل
    تو پس پرده چه دانی‌ که که خوبست و که زشت؟
    نه من از پرده تقوا بدر افتادم و بس
    پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت
    حافظا روز اجل گر بکف آری جامی
    یکسر از کوی خرابات برندت به بهشت

    پاسخ
  30. Avatar Flapi گفت:
    30 آذر 1394 در 1:19 ب.ظ

    همی‌بینم از دور گردون شگفت
    ندانم که را خاک خواهد گرفت

    دگر رند مغ آتشی میزند
    ندانم چراغ که بر می‌کند

    در این خونفشان عرصهٔ رستخیز
    تو خون صراحی و ساغر بریز

    به مستان نوید سرودی فرست
    به یاران رفته درودی فرست

    پاسخ
  31. Avatar علی گفت:
    30 آذر 1394 در 1:14 ب.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید

    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید

    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید

    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید

    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید

    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید

    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  32. Avatar محمد مروت نشان گفت:
    30 آذر 1394 در 1:12 ب.ظ

    تقدیم به همه ی حافظ دوستای حضرت حافظ❤
    ساقی! به نور باده برافروز جام ما
    مطرب، بگو که کار جهان شد به کام ما
    ما در پیاله عکسِ رُخِ یار دیده‌ایم
    ای بی‌خبر ز لذتِ شُربِ مُدام ما
    هرگز نمیرد آن که دلش زنده‌شد به عشق
    ثبت است بر جَریده‌ عالَم دوام ما
    چندان بُوَد کرشمه و ناز سَهی قدان
    کآید به جلوه سرو صِنوبرخرام ما
    ای باد! اگر به گُلشن اَحباب بگذری
    زِنهار! عرضه‌دِه بَرِ جانان پیام ما
    گو «نام ما ز یاد به عمدا چه می‌بری؟
    خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما»
    مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است زآن رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
    ترسم که صَرفه‌ای نبرد روز بازخواست
    نان حلال شیخ ز آب حرام ما
    حافظ! ز دیده، دانه‌ی اشکی همی‌فشان
    باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
    دریای اَخضَر فَلَک و کشتی هِلال
    هستند غرقِ نعمتِ حاجی قوام ما

    پاسخ
  33. Avatar محمد مروت نشان گفت:
    30 آذر 1394 در 1:11 ب.ظ

    تقدیم به همه ی حافظ دوستای حضرت حافظ❤
    ساقی! به نور باده برافروز جام ما
    مطرب، بگو که کار جهان شد به کام ما
    ما در پیاله عکسِ رُخِ یار دیده‌ایم
    ای بی‌خبر ز لذتِ شُربِ مُدام ما
    هرگز نمیرد آن که دلش زنده‌شد به عشق
    ثبت است بر جَریده‌ عالَم دوام ما
    چندان بُوَد کرشمه و ناز سَهی قدان
    کآید به جلوه سرو صِنوبرخرام ما
    ای باد! اگر به گُلشن اَحباب بگذری
    زِنهار! عرضه‌دِه بَرِ جانان پیام ما
    گو «نام ما ز یاد به عمدا چه می‌بری؟
    خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما»
    مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است زآن رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
    ترسم که صَرفه‌ای نبرد روز بازخواست
    نان حلال شیخ ز آب حرام ما
    حافظ! ز دیده، دانه‌ی اشکی همی‌فشان
    باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
    دریای اَخضَر فَلَک و کشتی هِلال
    هستند غرقِ نعمتِ حاجی قوام ما

    پاسخ
  34. Avatar تیرداد گفت:
    30 آذر 1394 در 1:10 ب.ظ

    مــــرا عهدیست بـا جانـان کــــه تـا جــان در بــدن دارم
    هــواداران کـویش را چو جان خویشتن دارم
    صفــــای خلـــوت خـاطـــر از آن شمـــع چگــــل جویــم
    فـــروغ چشـــم و نور دل از آن مـاه ختن دارم
    بـــه کــــام و آرزوی دل چــــو دارم خلــــوتــی حــاصـــل
    چـــه فکــر از خبث بـدگویان میان انجمن دارم
    گـــرم صــد لشکــر از خوبان به قصد دل کـــمین سازند
    بحمد الله و المنـــه بتـــی لشکـــرشکـــن دارم
    الا ای پیـــــر فـــرزانــــه مکــــن عیبــــــم ز مـیخــــانـــه
    کـــه من در تـرک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
    خـــدا را ای رقیب امشــب زمــانـــی دیــده بر هـــم نه
    که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم
    چــــو در گــــلزار اقبالــــش خـــرامـــــانــــم بحمـــــدالله
    نـــه میل لاله و نســـرین نه بــــرگ نسترن دارم
    بـــه رنـــدی شهــــره شد حافظ میان همدمان لیکـــن
    چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم
    حافظ

    پاسخ
  35. Avatar سیمین نوربخش گفت:
    30 آذر 1394 در 1:10 ب.ظ

    پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
    مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
    یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان
    بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
    پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
    منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود
    از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
    دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود
    سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
    ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
    حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین
    بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
    بر در شاهم گدایی نکته‌ای در کار کرد
    گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود
    رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
    دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود
    در شب قدر ار صبوحی کرده‌ام عیبم مکن
    سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود
    شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
    دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود

    پاسخ
  36. Avatar parsa گفت:
    30 آذر 1394 در 1:08 ب.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
    شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش
    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست
    هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد
    در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست
    آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند
    نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست
    هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است
    مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست…
    حافظ

    بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
    خـــون خوری گـــر طلب روزی ننهــاده کـــنی
    آخــرالامـــر گــــل کــوزه گـــران خواهــی شــــد
    حالیـــا فکـــر سبــو کـــن کـــــه پـر از بـاده کنـــی
    گـــــر از آن آدمیــانی کـــــه بهشتت هوس است
    عیـــش با آدمـــی ای چنــــد پـری زاده کنــــی
    تکیــــه بر جای بزرگان نتوان زد به گــــــزاف
    مگر اسباب بزرگـی همه آماده کــنی…
    حافظ

    راهیست راه عشـــق کـــه هیچش کـــــناره نیست
    آن جـــا جــز آن کـــه جـان بسپارند چـاره نیست
    هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
    در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست…
    حافظ

    هـــر آن کــــه جانب اهـــل خدا نگــه دارد
    خـــداش در همـــه حـــال از بلا نگــــــه دارد
    حــدیث دوست نگــویم مگر به حضــرت دوست
    کــــــــه آشنــــا سـخـــــن آشنــــا نگـــــــه دارد…
    با تشکر از سایت خوبتون
    :x:x

    پاسخ
  37. Avatar Erfan گفت:
    30 آذر 1394 در 1:08 ب.ظ

    زلف بر باد نده تا نَدَهی بر بادم ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
    مِی مخور با همه کس تا نخورم خون جگر سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
    زلف را حلقه مکن تا نکنی دربندم طُره را تاب مده تا ندهی بر بادم
    یار بیگانه مشو تا نَبَری از خویشم غم اَغیار مخور تا نکُنی ناشادم
    رخ برافروز که فارغ کنی از برگِ گُلم قد برافراز که از سرو کنی آزادم
    شمع هر جمع مشو ور نَه بسوزی ما را یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم
    شهرهٔ شهر مشو تا ننهم سر در کوه شور شیرین منما تا نکُنی فرهادم
    رحم کن بر من مسکین و به فریادم رَس تا به خاک در آصِف نرسد فریادم
    حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی من از آن روز که دربند توأم آزادم

    پاسخ
  38. Avatar عرفان رئوفیان گفت:
    30 آذر 1394 در 1:07 ب.ظ

    ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت

    و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت

    خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز

    کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت

    درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد

    اندیشه آمرزش و پروای ثوابت

    راه دل عشاق زد آن چشم خماری

    پیداست از این شیوه که مست است شرابت

    تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت

    تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

    هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی

    پیداست نگارا که بلند است جنابت

    دور است سر آب از این بادیه هش دار

    تا غول بیابان نفریبد به سرابت

    تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل

    باری به غلط صرف شد ایام شبابت

    ای قصر دل افروز که منزلگه انسی

    یا رب مکناد آفت ایام خرابت

    حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد

    صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت

    پاسخ
  39. Avatar unknown گفت:
    30 آذر 1394 در 1:06 ب.ظ

    اعتراف میکنم من قبلا حال نداشتم عضو بشم 🙂 اما امروز شدم =))=))

    ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود
    وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

    گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
    آری شود ولیک به خون جگر شود

    خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
    کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود

    از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان
    باشد کز آن میانه یکی کارگر شود

    ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
    لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود

    از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
    آری به یمن لطف شما خاک زر شود

    در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
    یا رب مباد آن که گدا معتبر شود

    بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
    مقبول طبع مردم صاحب نظر شود

    این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست
    سرها بر آستانه او خاک در شود

    حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست
    دم درکش ار نه باد صبا را خبر شود

    پاسخ
  40. Avatar hojjatpc1373 گفت:
    30 آذر 1394 در 1:06 ب.ظ

    لاف عشــــق
    به جان خواجه وحق قدیم و عهد درست که مونس دم صبحم دعای دولت تست
    سرشک من که زطوفان نوح دست ببرد زلوح سینه نیارست نقش مهر نوشست
    بکن معامله ای وین دل شکسته بخر که با شکستگی ارزد به صد هزار درست
    ملامتم به خرابی مکن که مرشد عشق حوالتم به خرابات کرد روز نخست
    زبان مور به آصف دراز گشت و رواست که خواجه خاتم جم یاوه کرد و باز نجست
    دلا طمع مبراز لطف بی نهایت دوست چولاف عشق زدی سربباز چابک و چست
    به صدق کوش که خورشید زاید از نفس که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست
    شدم زدست تو شیدای کوه و دشت و هنوز نمی کنی به ترخم نطاق سلسله سست
    مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوی گناه باغ چه باشد چو این درخت نرست

    پاسخ
  41. Avatar grimlock گفت:
    30 آذر 1394 در 1:05 ب.ظ

    خیالِ رویِ تو در هر طریق همره ماست نسیمِ مویِ تو پیوندِ جان‌آگه ماست
    به رَغم مُدعیانیِ که منع عشق کنند جمال چهره‌ی تو حُجَّت مُوجّه ماست
    ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید: «هزار یوسُفِ مصری فُتاده در چَهِ ماست»
    اگر به زلفِ درازِ تو دست ما نرسد گناهِ بختِ پریشان و دستِ کوتَهِ ماست
    به حاجبِ درِ خلوتِ سرایِ خاص بگو: «فلان زِ گوشهِ نشینانِ خاکِ درگهِ ماست
    به صورت، از نظرِ ما اگر چه محجوب است

    همیشه در نظرِ خاطرِ مُرَفَّه ماست
    اگر به سالی، حافظ، دری زَنَد، بِگُشای که سال‌هاست که مُشتاقِ روی چون مهِ ماست»

    پاسخ
  42. Avatar TheSongForX گفت:
    30 آذر 1394 در 1:05 ب.ظ

    نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد

    ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

    صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی

    شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد

    خوش بود گر محک تجربه آید به میان

    تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

    خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب

    ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد

    ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست

    عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

    غم دنیای دنی چند خوری باده بخور

    حیف باشد دل دانا که مشوش باشد

    دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش

    گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد

    پاسخ
  43. Avatar میثم گفت:
    30 آذر 1394 در 1:04 ب.ظ

    راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
    شعری بخوان که با او رطل گران توان زد

    بر آستان جانان گر سر توان نهادن
    گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد

    قد خمیده ما سهلت نماید اما
    بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد

    درویش را نباشد برگ سرای سلطان
    ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

    شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست
    گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد

    پاسخ
  44. Avatar Morteza گفت:
    30 آذر 1394 در 1:01 ب.ظ

    امشب ز غمت میان خون خواهم خفت وز بستر عافیت برون خواهم خفت
    باور نکنی خیال خود را بفرست تا درنگرد که بی تو چون خواهم خفت
    هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد هر پاک‌روی که بود تردامن شد
    گویند شب آبستن غیب است عجب چون مرد ندید از که آبستن شد

    پاسخ
  45. Avatar amirmahdi ale ahmad گفت:
    30 آذر 1394 در 1:00 ب.ظ

    با عرض سلام
    به نام خدا
      مژده وصل تو کو کز سر جان برخيزم                    
      طاير قدسم و از دام جهان برخيزم                    
     
      به ولای تو که گر بنده خويشم خوانی                    
      از سر خواجگی کون و مکان برخيزم                    
     
      يا رب از ابر هدايت برسان بارانی                    
      پيشتر زان که چو گردی ز ميان برخيزم                    
     
      بر سر تربت من با می و مطرب بنشين                    
      تا به بويت ز لحد رقص کنان برخيزم                    
     
      خيز و بالا بنما ای بت شيرين حرکات                    
      کز سر جان و جهان دست فشان برخيزم                    
     
      گر چه پيرم تو شبی تنگ در آغوشم کش                    
      تا سحرگه ز کنار تو جوان برخيزم                    
     
      روز مرگم نفسی مهلت ديدار بده                    
      تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخيزم                    
     

    پاسخ
  46. Avatar مریم گفت:
    30 آذر 1394 در 12:58 ق.ظ

    هـــر آن کــــه جانب اهـــل خدا نگــه دارد
    خـــداش در همـــه حـــال از بلا نگــــــه دارد
    حــدیث دوست نگــویم مگر به حضــرت دوست
    کــــــــه آشنــــا سـخـــــن آشنــــا نگـــــــه دارد…

    پاسخ
  47. Avatar a گفت:
    30 آذر 1394 در 12:52 ق.ظ

    دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا
    کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز باشد که باز بینیم دیدار آشنا را
    ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جایی یاران فرصت شمار یارا
    در حلقه گل و مل خوش خواند دوشن بلبل هات الصبوح هبوا یا ایها اسکار
    ایینه سکندر جام می است بنگر تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
    ای صاحب کرامت شکرانه سلامت روزی تفقدی کن درویش بینوا را
    اسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
    درد کوی نیک نامی ما را گذر ندادند گر تو نمیپسند تغییر کن قضا را

    پاسخ
  48. Avatar asadsas گفت:
    30 آذر 1394 در 12:51 ق.ظ

    مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست

    که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست

    من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق

    چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست

    می بده تا دهمت آگهی از سر قضا

    که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

    کمر کوه کم است از کمر مور این جا

    ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست

    بجز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد

    زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست

    جان فدای دهنش باد که در باغ نظر

    چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست

    حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد

    یعنی از وصل تواش نیست بجز باد به دست

    پاسخ
  49. Avatar امیر گفت:
    30 آذر 1394 در 12:51 ق.ظ

    سلام

    یلداتون مبارک -{@ امیدوارم شب یلدای خوبی داشته باشید و یادتون نره گوشی هاتونو کنار بذارید. @}-

    از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای/آرام جان و مونس قلب رمیده‌ای

    از دامن تو دست ندارند عاشقان/پیراهن صبوری ایشان دریده‌ای

    از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک/در دلبری به غایت خوبی رسیده‌ای

    منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان/معذور دارمت که تو او را ندیده‌ای

    آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا/بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده‌ای

    پاسخ
  50. Avatar رضا ج گفت:
    30 آذر 1394 در 12:50 ق.ظ

    صوفی بیا که آینه صافیست جام را

    تا بنگری صفای می لعل فام را

    راز درون پرده ز رندان مست پرس

    کاین حال نیست زاهد عالی مقام را

    عنقا شکار کس نشود دام بازچین

    کان جا همیشه باد به دست است دام را

    در بزم دور یک دو قدح درکش و برو

    یعنی طمع مدار وصال دوام را

    ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش

    پیرانه سر مکن هنری ننگ و نام را

    در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند

    آدم بهشت روضه دارالسلام را

    ما را بر آستان تو بس حق خدمت است

    ای خواجه بازبین به ترحم غلام را

    حافظ مرید جام می است ای صبا برو

    وز بنده بندگی برسان شیخ جام را

    پاسخ
« دیدگاه‌های قدیمی
دیدگاه‌های تازه‌تر »

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در صورتی که نظر شما حاوی ناسزا، عبارات توهین‌آمیز و تهدید بوده و در تضاد با قوانین فعلی کشور باشد از انتشار آن بدون حذف موارد ذکر شده، معذوریم.
شکلک‌ها (اموجی‌ها) را می‌توانید با کیبرد گوشی یا کیبرد مجازی ویندوز قرار دهید.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته می‌شود.

پربحث‌ترین‌ها

  • ممنوعیت بازی‌های کامپیوتری در افغانستان 12

    بازی‌های کامپیوتری در افغانستان ممنوع شد

  • 11

    فیلترشدن نماوا و سریال سووشون توسط ساترا کاملاً قانونی بود

  • بازدید از کارخانه گرین تولید کننده سخت افزار در ایران 5

    بازدید اختصاصی از کارخانه گرین: نگاهی نزدیک به قلب تولید سخت افزار در ایران

  • 3

    کارت گرافیک‌های RX 9060 XT فهرست شدند: قیمت پایه مدل 16 گیگابایتی 369 دلار است

آخرین بررسی‌ها

9.3

بررسی کارت گرافیک گیگابایت RTX 5080 16GB GAMING OC

8.7

بررسی واترکولر سفید XPG LEVANTE X 240

8.9

بررسی پاور گرین GREEN 1000W GXD GOLD

9.5

بررسی کیت رم VENGEANCE 2x24GB CU-DIMM 8200MT/s CL40 کورسیر

9.1

تماشا کنید: بررسی گلکسی S25 و S25+: دوست‌داشتنی و نادیده گرفته‌شده

آخرین مطالب دینو

نشستن ممکن است باعث کوچک‌شدن مغز شود

نشستن ممکن است روشی راحت و ساده برای گذراندن…

  • بهترین زمان برای دوش گرفتن: صبح یا شب؟

  • چرا موی انسان‌ به اندازه سایر پستانداران نیست؟

  • ارتباط نگران‌کننده بین روغن‌ های پخت‌وپز و سرطان

  • در خانه کفش نپوشید؛ عادتی کوچک با فواید بزرگ برای سلامت

  • مطلب بعدی سورپرایز بزرگ سخت افزار در طولانی ترین شب سال!
  • مطلب قبلی ویژه شب یلدا: اگر عزیز سفر کرده ای دارید چطور در شب یلدا با هم صحبت کنید؟
  • آخرین مطالب
  • محبوب‌ترین مطالب
  • تبلت وان‌ پلاس پد 3 رونمایی شد: بزرگ‌تر و قدرتمندتر

  • کارت گرافیک‌های 8 و 16 گیگابایتی AMD RX 9060 XT عرضه شدند

  • بازی Modern Warfare 사

    بازی Call of Duty 2026 با نام Modern Warfare 사 در دست توسعه قرار دارد

  • درایور Adrenalin 25.6.1 توسط AMD با پشتیبانی از RX 9060 XT و افزودن FSR 4 به بیش از 55 بازی منتشر شد

    درایور Adrenalin 25.6.1 توسط AMD با پشتیبانی از RX 9060 XT و افزودن FSR 4 به بیش از 55 بازی منتشر شد

  • رکوردشکنی گرافیک داخلی به کار رفته در پردازنده‌های Arrow Lake شرکت اینتل!

  • ممنوعیت بازی‌های کامپیوتری در افغانستان 12

    بازی‌های کامپیوتری در افغانستان ممنوع شد

  • 11

    فیلترشدن نماوا و سریال سووشون توسط ساترا کاملاً قانونی بود

  • بازدید از کارخانه گرین تولید کننده سخت افزار در ایران 5

    بازدید اختصاصی از کارخانه گرین: نگاهی نزدیک به قلب تولید سخت افزار در ایران

  • 3

    کارت گرافیک‌های RX 9060 XT فهرست شدند: قیمت پایه مدل 16 گیگابایتی 369 دلار است

  • 2

    سری RX 9070 شرکت AMD هنوز در نظرسنجی سخت‌افزار استیم جایی ندارد

آخرین دیدگاه‌ها

  • Avatar
    Amin7r گفته است:
    من یک اسپیکر ازشون دارم که خراب شده، بردش هم گیر...
  • Avatar
    afsani shekzadeh گفته است:
    والا با این قیمت ها میشه یک موتور خرید
  • Avatar
    Farzam گفته است:
    این چی بود من اول صبی دیدم 🤦‍♂️
  • Avatar
    حسن گفته است:
    اگه اینطور بشه حتما استارلینک میخرم بدون اینترنت زیاد دووم نمیارم...
  • Avatar
    حسن گفته است:
    نمیگم باید بالای ۴۰۰ دلار باشه دنیا درگیر جنگ های نظامی...
  • Avatar
    Ali گفته است:
    درود بر ساترا درود بر خانم لاجوردی کار درست همین بوده...
  • Avatar
    مهمان گفته است:
    تو ایران که ماشاالله دلال های انحصاری واردات کاری کردن که...
  • Avatar
    beloti_69 گفته است:
    درود به شما با همین فرمون ادامه بدید به سمت قلهای...
  • Avatar
    مهمان گفته است:
    داداش فکر نمیکنی دو نسل گذشته و فقط برا مصرف کمتر...
  • Avatar
    رضا گفته است:
    کسی مجبورت نکرده با ما Low level ها ، کم هوشا...
راهنمای خرید و مشاوره سیستم کامپیوتر با بودجه های مختلف (خرداد 1404) 7,756
راهنمای خرید و مشاوره سیستم پیشنهادی هایلایت
راهنمای خرید و مشاوره سیستم کامپیوتر با بودجه های مختلف (خرداد 1404)
5 خرداد 1404
راهنمای خرید تبلت 7
تبلت راهنمای خرید و مشاوره هایلایت
راهنمای خرید تبلت بر اساس بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
31 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید ساعت هوشمند 4
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید ساعت هوشمند و مچ بند با بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
30 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید پاور بانک با بودجه‌های مختلف 1
راهنمای خرید و مشاوره هایلایت
راهنمای خرید پاور بانک با بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
28 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید ماوس و کیبورد 2
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید موس و کیبورد با بودجه‌های مختلف (اردیبهشت 1404)
27 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ 469
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ با بودجه های مختلف (اردیبهشت 1404)
23 اردیبهشت 1404
  • سخت‌افزارمگ
  • درباره ما
  • تبلیغات
  • استخدام
سخت‌افزارمگ

© 2025 Sakhtafzarmag.Com. All Rights Reserved.

صفحه نخست » ویژه » مسابقات » ویژه شب یلدا: با نوشتن شعر حافظ در مسابقه شب یلدای سخت افزار شرکت کنید و برنده گوشی hTc One M8 شوید!(مسابقه به پایان رسید)

ورود

عضویت

رمزتان را گم کرده‌اید؟

عضویت | رمزتان را گم کرده‌اید؟
| بازگشت به ورود