موضوعات داغ
  • نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۲۵
  • بازی GTA VI
  • هوش مصنوعی
  • استارلینک
  • چت‌بات‌ها
  • دینو
سخت افزار مگ
  • اخبار و مقالات
    • گوشی موبایل
      • لوازم جانبی موبایل
    • تبلت
    • لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • مادربرد
      • پردازنده مرکزی
      • کارت گرافیک
      • تجهیزات ذخیره سازی
      • حافظه
      • صفحه نمایش
      • تجهیزات جانبی
    • تصویرگری دیجیتال
    • صوتی و تصویری
    • شبکه
    • نرم افزار و بازی
    • کالبدشکافی قطعات
    • مطالب گوناگون
  • لیست قیمت
    • گوشی موبایل
      • لیست قیمت روز گوشی‌های سامسونگ
      • لیست قیمت روز گوشی‌های شیائومی
      • لیست قیمت روز گوشی‌های هواوی
      • لیست قیمت روز گوشی های آنر
    • تبلت
    • لپ‌تاپ
    • قطعات کامپیوتر
      • لیست قیمت پردازنده
    • محصولات اپل
    • تجهیزات شبکه
    • لوازم خانگی
    • صوتی و تصویری
    • دوربین دیجیتال
    • تجهیزات بازی
    • خودرو
  • بررسی
    • بررسی گوشی موبایل
    • بررسی تبلت
    • بررسی لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • بررسی کولر و فن
      • بررسی مادربرد
      • بررسی کارت گرافیک
      • بررسی تجهیزات ذخیره سازی
      • بررسی حافظه
      • بررسی منبع تغذیه و کیس
      • بررسی تجهیزات جانبی
      • بررسی صفحه نمایش
    • بررسی تصویرگری دیجیتال
    • بررسی صوتی و تصویری
    • بررسی شبکه
    • بررسی نرم افزار و بازی
    • بررسی گوناگون
  • راهنمای خرید
    • سیستم پیشنهادی
  • دانلود
  • ویژه
    • مسابقات
    • نمایشگاه
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

مسابقات

MRJelveh - deviantart.com

مسابقه شب یلدا با سخت افزار: حافظ بنویسید؛ مادربرد و کیس جایزه بگیرید (مسابقه به پایان رسید)

Avatarتوسط وب سایت سخت افزار ·28 آذر 139628 آذر 1396· 648

همان طور که وعده داده بودیم، امسال هم به رسم سال های گذشته به مناسب بلندترین شب سال با مسابقه ای اختصاصی مهمان شما خواهیم بود. 

اگر جزو خوانندگان قدیمی سخت افزار باشید حتما سال های گذشته و مسابقات ویژه شب یلدا را به یاد دارید. معمولا رسم بر این است که هر کدام از همراهان ما شعری از حافظ به یادگار مینویسند و به این وسیله علاوه بر همراهی دوباره با مجموعه سخت افزار، در مسابقه ویژه شب یلدا نیز شرکت می کنند تا شانس خود را برای برنده شدن جوایز هیجان انگیز این شب امتحان کنند. داستان امسال هم دقیقا به همین صورت است. ابتدا باید یک حساب کاربری در وب سایت ایجاد کنید، سپس با حساب کاربری خود وارد سایت شوید و به مناسبت شب یلدا، یک شعر از حافظ در بخش کامنت های این پست بنویسید. مسابقه از امروز آغاز شده و تا پایان سال 1396روز پنجشنبه 30 آذر ماه ادامه خواهد داشت. در پایان، بین همه افرادی که در مسابقه شرکت کرده اند قرعه کشی برگزار شده و برندگان مشخص خواهند شد.

نکات شرکت در مسابقه: به یاد داشته باشید حتما با حساب کاربری خود وارد سایت شوید. متاسفانه به دلیل عدم امکان رهگیری کاربران مهمان برای مشخص شدن حساب های تکراری و رعایت عدالت، نمی توان کامنت هایی که به صورت مهمان برای مسابقه نوشته می شوند را در قرعه کشی شرکت داد. همچنین هر کاربر یک شانس برای شرکت در مسابقه خواهد داشت و کامنت های تکراری تنها یک بار به حساب خواهند آمد. ضمن اینکه اگر چند اکانت در سخت افزارمگ دارید هم تنها با یکی از آنها در مسابقه شرکت کنید؛ در زمان جمع بندی و قرعه کشی، حساب های مشترک مشخص شده و تنها یکی از آنها در قرعه کشی شرکت داده می شود. برای نوشتن شعری از حافظ هم هیچ محدودیتی وجود ندارد و بنا به سلیقه می توانید هر یک از غزلیات دیوان حافظ را انتخاب کنید. 

جوایز: اما هیجان انگیزترین بخش هر مسابقه، جوایز آن است. برای یلدای 96، با همکاری شرکت های گرین و MSI ایران، سه جایزه برای شرکت کنندگان در نظر گرفته شده که عبارت اند از یک مادربرد Z370 Gaming Plus از MSI و دو عدد کیس مدل Acrylic از گرین. همان طور که اشاره شد همه شرکت کنندگان در مسابقه که قوانین آن را رعایت کرده باشند در قرعه کشی شرکت داده خواهند شد. 

پس فرصت را از دست ندهید و از همین حالا در مسابقه شرکت کنید. شاید این بار شما برنده جوایز ویژه شب یلدای سخت افزار باشید!

برچسب‌ها: جایزه, سخت افزار, مسابقه

امتیاز: 5.0 از 5 (1 رای)
کمی صبر کنید...
تبلیغات
تبلیغات
سرخط خبرها:
  1. قیمت بازی Borderlands IV هشتاد دلار نخواهد بود
  2. نمایشگر MSI MPG 274URDFW با نور پس‌زمینه Mini LED در آمریکا عرضه شد
  3. سایت Nexus Mods به مبلغ 25 میلیون دلار فروخته شد
  4. طراحی کارت ویزیت با هوش مصنوعی
  5. رونمایی از سیستم مورد نیاز و پیشنهادی بازی Gears of War: Reloaded

مطالب مرتبط ...

  • 34

    نفس ها را حبس کنید که مسابقه ای دیگر با جوایزی مهیج در راه است!

    Avatarتوسط مهدی پناهی · 18 اسفند 1394 · 18 اسفند 1394

  • 0

    حضور اختصاصی سخت افزار در نشست تحقق افق 1404 به همراه بالاترین مقامات IT کشور

    Avatarتوسط امیرحسین آریایی · 1 مهر 1397 · 2 خرداد 1399

  • 0

    سخت افزار 55

    Avatarتوسط محمدرضا پناهی · 1 مهر 1392 · 1 مهر 1392

مطالب گوناگون از دینو

6 ترند که در دکوراسیون خانه سال 2025 می‌ بینید

حقیقت هایی جالب در مورد بدن زنان و مردان که کمتر کسی از آن اطلاع دارد

رفتار های نادرست والدین منجر به مشکلات روانی فرزند در بزرگسالی می شود

648 دیدگاه

  • دیدگاه50
  1. Avatar دانیال گفت:
    29 آذر 1396 در 9:12 ق.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

    شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش

    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست

    هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد

    در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست

    آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند

    نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست

    هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است

    مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست

    پاسخ
  2. Avatar دانیال گفت:
    29 آذر 1396 در 9:11 ق.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

    شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش

    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست

    هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد

    در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست

    آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند

    نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست

    هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است

    مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست…

    پاسخ
  3. Avatar علی گفت:
    29 آذر 1396 در 9:10 ق.ظ

    نی قصه ی آن شمع چگل بتوان گفت
    نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
    غم در دل تنگ من از آن است که نیست
    یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
    عمری ز پی مراد ضایع دارم
    وز دور فلک چیست که نافع دارم
    با هر که بگفتم که تو را دوست شدم
    شد دشمن من وه که چه طالعی دارم

    پاسخ
  4. Avatar morteza گفت:
    29 آذر 1396 در 9:07 ق.ظ

    الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

    که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

    به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید

    ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

    مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

    جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

    به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید

    که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

    شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

    کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها

    همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر

    نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها

    حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ

    متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

    پاسخ
  5. Avatar dawb2 گفت:
    29 آذر 1396 در 9:07 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید

    دست به کاری زنم که غصه سر آید

    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

    دیو چو بیرون رود فرشته درآید

    صحبت حکام ظلمت شب یلداست

    نور ز خورشید جوی بو که برآید

    بر در ارباب بی‌مروت دنیا

    چند نشینی که خواجه کی به درآید

    ترک گدایی مکن که گنج بیابی

    از نظر ره روی که در گذر آید

    صالح و طالح متاع خویش نمودند

    تا که قبول افتد و که در نظر آید

    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  6. Avatar حمیدرضا مرادی گفت:
    29 آذر 1396 در 8:56 ق.ظ

    ما ز یاران چشم یاری داشتیم

    خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

    تا درخت دوستی کی بر دهد

    حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

    گفت و گو آیین درویشی نبود

    ورنه با تو ماجراها داشتیم

    شیوه چشمت فریب جنگ داشت

    ما خطا کردیم و صلح انگاشتیم

    پاسخ
  7. Avatar hosein گفت:
    29 آذر 1396 در 8:54 ق.ظ

    مرحبا اي پيك مشتاقان بده پيغام دوست
    تا كنم جان از سر رغبت فداي نام دوست
    واله و شيداست دايم همچو بلبل در قفس
    طوطي طبعم ز عشق شكر و بادام دوست
    زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
    بر اميد دانهاي افتادهام در دام دوست
    سر ز مستي برنگيرد تا به صبح روز حشر
    هر كه چون من در ازل يك جرعه خورد از جام دوست
    بس نگويم شمه اي از شرح شوق خود از آنك
    دردسر باشد نمودن بيش از اين ابرام دوست
    گر دهد دستم كشم در ديده همچون توتي
    خاك راهي كان مشرف گردد از اقدام دوست
    ميل من سوي وصال و قصد او سوي فراق
    ترك كام خود گرفتم تا برآيد كام دوست
    حافظ اندر درد او ميسوز و بي درمان بساز
    زان كه درماني ندارد درد بي آرام دوست

    پاسخ
  8. Avatar سعید گفت:
    29 آذر 1396 در 8:36 ق.ظ

    تقدیم به سخت افزاری ها ❤
    یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
    جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
    حالیا خانه برانداز دل و دین من است
    تا در آغوش که می‌خسبد و همخانه کیست
    باده لعل لبش کز لب من دور مباد
    راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست
    دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
    بازپرسید خدا را که به پروانه کیست
    می‌دهد هر کسش افسونی و معلوم نشد
    که دل نازک او مایل افسانه کیست
    یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
    در یکتای که و گوهر یک دانه کیست
    گفتم آه از دل دیوانه حافظ بی تو
    زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه کیست

    پاسخ
  9. Avatar AmirAbbas Arianzehad گفت:
    29 آذر 1396 در 8:36 ق.ظ

    دائما یکسان نباشد
    حال دوران ،
    غم مخور …
    غم مخور…..
    |حافظ|

    پاسخ
  10. Avatar Omid Sa گفت:
    29 آذر 1396 در 8:34 ق.ظ

    بسم الله الرحمن رحیم

    الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

    که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

    به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید

    ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

    مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

    جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

    به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید

    که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

    شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

    کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها

    همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر

    نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها

    حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ

    متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

    پاسخ
  11. Avatar مسعود طهمورثی گفت:
    29 آذر 1396 در 8:34 ق.ظ

    گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی
    چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی
    شیرینتر از آنی به شکرخنده که گویم
    ای خسرو خوبان که تو شیرین زمانی
    تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه
    هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی
    صد بار بگفتی که دهم زان دهنت کام
    چون سوسن آزاده چرا جمله زبانی
    گویی بدهم کامت و جانت بستانم
    ترسم ندهی کامم و جانم بستانی
    چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند
    بیمار که دیده‌ست بدین سخت کمانی
    چون اشک بیندازیش از دیده مردم
    آن را که دمی از نظر خویش برانی

    پاسخ
  12. Avatar hossein گفت:
    29 آذر 1396 در 8:33 ق.ظ

    اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است
    به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است
    صراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد
    به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است
    در آستین مرقع پیاله پنهان کن
    که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ریز است
    به آب دیده بشوییم خرقه‌ها از می
    که موسم ورع و روزگار پرهیز است
    مجوی عیش خوش از دور باژگون سپهر
    که صاف این سر خم جمله دردی آمیز است
    سپهر برشده پرویزنیست خون افشان
    که ریزه‌اش سر کسری و تاج پرویز است
    عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ
    بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است

    پاسخ
  13. Avatar مرتضی گفت:
    29 آذر 1396 در 8:32 ق.ظ

    به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
    دری دگر زدن اندیشه تبه دانست
    زمانه افسر رندی نداد جز به کسی
    که سرفرازی عالم در این کله دانست
    بر آستانه میخانه هر که یافت رهی
    ز فیض جام می اسرار خانقه دانست
    هر آن که راز دو عالم ز خط ساغر خواند
    رموز جام جم از نقش خاک ره دانست
    ورای طاعت دیوانگان ز ما مطلب
    که شیخ مذهب ما عاقلی گنه دانست
    دلم ز نرگس ساقی امان نخواست به جان
    چرا که شیوه آن ترک دل سیه دانست
    ز جور کوکب طالع سحرگهان چشمم
    چنان گریست که ناهید دید و مه دانست
    حدیث حافظ و ساغر که می‌زند پنهان
    چه جای محتسب و شحنه پادشه دانست
    بلندمرتبه شاهی که نه رواق سپهر
    نمونه‌ای ز خم طاق بارگه دانست

    پاسخ
  14. Avatar محمد گفت:
    29 آذر 1396 در 8:27 ق.ظ

    گفتم که لبت گفت لبم آب حیات گفتم ذهنت گفت زهی حب نبات
    گفتم سخن تو گفت حافظ گفتا شادی همه لطیفه گویان صلوات

    پاسخ
  15. Avatar حامدیخواه گفت:
    29 آذر 1396 در 8:19 ق.ظ

    آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد

    صبر و آرام تواند به من مسکین داد

    وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت

    هم تواند کرمش داد من غمگین داد

    من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم

    که عنان دل شیدا به لب شیرین داد

    گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست

    آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد

    خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن

    هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد

    بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی

    خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد

    در کف غصه دوران دل حافظ خون شد

    از فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد

    پاسخ
  16. Avatar عرفان گفت:
    29 آذر 1396 در 8:11 ق.ظ

    خــــرم آن روز کـــــز ایـــن منـــزل ویــــران بـــــروم

    راحت جان طلبـــــم و از پــــی جـــانان بــــروم

    گـــر چــه دانم کــه بــه جایی نبـرد راه غریب

    مـن به بوی ســـر آن زلف پریشان بـــروم

    دلــم از وحشت زندان سکـندر بگـــرفت

    رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

    چون صبا با تن بیمار و دل بـی‌طاقت

    بـــه هـــــواداری آن سرو خرامان بـــروم

    در ره او چــــو قلـم گـــر به سرم باید رفت

    بـا دل زخـــم کـــش و دیـــده گــــریان بــروم

    نـــذر کـــردم گــــر از این غـــم به درآیــم روزی

    تا در میکـــده شـــادان و غــــزل خــــوان بـــــروم

    پاسخ
  17. Avatar reyhan گفت:
    29 آذر 1396 در 8:02 ق.ظ

    اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح

    صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح

    سواد زلف سیاه تو جاعل الظلمات

    بیاض روی چو ماه تو فالق الاصباح

    ز چین زلف کمندت کسی نیافت خلاص

    از آن کمانچه ابرو و تیر چشم نجاح

    ز دیده‌ام شده یک چشمه در کنار روان

    که آشنا نکند در میان آن ملاح

    لب چو آب حیات تو هست قوت جان

    وجود خاکی ما را از اوست ذکر رواح

    بداد لعل لبت بوسه‌ای به صد زاری

    گرفت کام دلم ز او به صد هزار الحاح

    دعای جان تو ورد زبان مشتاقان

    همیشه تا که بود متصل مسا و صباح

    صلاح و توبه و تقوی ز ما مجو حافظ

    ز رند و عاشق و مجنون کسی نیافت صلاح

    پاسخ
  18. Avatar mostafa noroozi گفت:
    29 آذر 1396 در 7:59 ق.ظ

    یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
    جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
    حالیا خانه برانداز دل و دین من است
    تا در آغوش که می‌خسبد و همخانه کیست
    باده لعل لبش کز لب من دور مباد
    راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست
    دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
    بازپرسید خدا را که به پروانه کیست
    می‌دهد هر کسش افسونی و معلوم نشد
    که دل نازک او مایل افسانه کیست
    یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
    در یکتای که و گوهر یک دانه کیست
    گفتم آه از دل دیوانه حافظ بی تو
    زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه کیست

    پاسخ
  19. Avatar پرهام مونس یار گفت:
    29 آذر 1396 در 7:53 ق.ظ

    دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
    وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
    گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
    سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش
    وان گهم درداد جامی کز فروغش بر فلک
    زهره در رقص آمد و بربط زنان می‌گفت نوش
    با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام
    نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش
    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
    گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور
    گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش
    در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
    زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
    بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست
    یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
    ساقیا می ده که رندی‌های حافظ فهم کرد
    آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش

    پاسخ
  20. Avatar مرتضی گفت:
    29 آذر 1396 در 7:52 ق.ظ

    زان یار دلنوازم شکریست با شکایت

    گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

    بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم

    یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

    رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس

    گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

    در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا

    سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

    چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی

    جانا روا نباشد خونریز را حمایت

    در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود

    از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت

    از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود

    زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت

    ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم

    یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت

    این راه را نهایت صورت کجا توان بست

    کش صد هزار منزل بیش است در بدایت

    هر چند بردی آبم روی از درت نتابم

    جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت

    عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ

    قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت

    پاسخ
  21. Avatar mostafa noroozi گفت:
    29 آذر 1396 در 7:52 ق.ظ

    یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
    جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
    حالیا خانه برانداز دل و دین من است
    تا در آغوش که می‌خسبد و همخانه کیست

    پاسخ
  22. Avatar میثم گفت:
    29 آذر 1396 در 7:46 ق.ظ

    مسلمانان مرا وقتی دلی بود

    که با وی گفتمی گر مشکلی بود

    به گردابی چو می‌افتادم از غم

    به تدبیرش امید ساحلی بود

    دلی همدرد و یاری مصلحت بین

    که استظهار هر اهل دلی بود

    ز من ضایع شد اندر کوی جانان

    چه دامنگیر یا رب منزلی بود

    هنر بی‌عیب حرمان نیست لیکن

    ز من محروم‌تر کی سائلی بود

    بر این جان پریشان رحمت آرید

    که وقتی کاردانی کاملی بود

    مرا تا عشق تعلیم سخن کرد

    حدیثم نکته هر محفلی بود

    مگو دیگر که حافظ نکته‌دان است

    که ما دیدیم و محکم جاهلی بود

    پاسخ
  23. Avatar زهرا گفت:
    29 آذر 1396 در 7:43 ق.ظ

    ساقی بیار باده که ماه صیام رفت

    درده قدح که موسم ناموس و نام رفت

    وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم

    عمری که بی حضور صراحی و جام رفت

    مستم کن آن چنان که ندانم ز بیخودی

    در عرصه خیال که آمد کدام رفت

    بر بوی آن که جرعه جامت به ما رسد

    در مصطبه دعای تو هر صبح و شام رفت

    دل را که مرده بود حیاتی به جان رسید

    تا بویی از نسیم می‌اش در مشام رفت

    زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه

    رند از ره نیاز به دارالسلام رفت

    نقد دلی که بود مرا صرف باده شد

    قلب سیاه بود از آن در حرام رفت

    در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود

    می ده که عمر در سر سودای خام رفت

    دیگر مکن نصیحت حافظ که ره نیافت

    گمگشته‌ای که باده نابش به کام رفت

    پاسخ
  24. Avatar ArsalanSe گفت:
    29 آذر 1396 در 7:34 ق.ظ

    مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد / قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد

    رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت / مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد

    مرا روز ازل کاری به جز رندی نفرمودند / هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد

    خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش / که ساز شرع از این افسانه بی‌قانون نخواهد شد

    مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم / کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد❤️

    شراب لعل و جای امن و یار مهربان ساقی / دلا کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد

    مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ / که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد

    پاسخ
  25. Avatar hamid shabani گفت:
    29 آذر 1396 در 7:27 ق.ظ

    ما زیاران چشم یاری داشتیم
    خود غلط بود آنچه میپنداشتیم

    تا درخت دوستی کی بر دهد
    حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

    گفت و گو آیین درویشی نبود
    ورنه با تو ماجراها داشتیم

    شیوه چشمت فریب جنگ داشت
    ما خطا کردیم و صلح انگاشتیم

    گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
    ما دم همت بر او بگماشتیم

    نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد
    جانب حرمت فرو نگذاشتیم

    گفت خود دادی به ما دل حافظا
    ما محصل بر کسی نگماشتیم

    پاسخ
  26. Avatar محمود گفت:
    29 آذر 1396 در 7:26 ق.ظ

    یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست

    جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست

    حالیا خانه برانداز دل و دین من است

    تا در آغوش که می‌خسبد و همخانه کیست

    باده لعل لبش کز لب من دور مباد

    راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست

    دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو

    بازپرسید خدا را که به پروانه کیست

    می‌دهد هر کسش افسونی و معلوم نشد

    که دل نازک او مایل افسانه کیست

    یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین

    در یکتای که و گوهر یک دانه کیست

    گفتم آه از دل دیوانه حافظ بی تو

    زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه کیست

    پاسخ
  27. Avatar سامر گفت:
    29 آذر 1396 در 7:18 ق.ظ

    دارم امید عاطفتی از جناب دوست

    کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست

    دانم که بگذرد ز سر جرم من که او

    گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست

    چندان گریستیم که هر کس که برگذشت

    در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست

    هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان

    موی است آن میان و ندانم که آن چه موست

    دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت

    از دیده‌ام که دم به دمش کار شست و شوست

    بی گفت و گوی زلف تو دل را همی‌کشد

    با زلف دلکش تو که را روی گفت و گوست

    عمریست تا ز زلف تو بویی شنیده‌ام

    زان بوی در مشام دل من هنوز بوست

    حافظ بد است حال پریشان تو ولی

    بر بوی زلف یار پریشانیت نکوست;)

    پاسخ
  28. Avatar امید گفت:
    29 آذر 1396 در 7:16 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید

    دست به کاری زنم که غصه سر آید

    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

    دیو چو بیرون رود فرشته درآید

    صحبت حکام ظلمت شب یلداست

    نور ز خورشید جوی بو که برآید

    بر در ارباب بی‌مروت دنیا

    چند نشینی که خواجه کی به درآید

    ترک گدایی مکن که گنج بیابی

    از نظر ره روی که در گذر آید

    صالح و طالح متاع خویش نمودند

    تا که قبول افتد و که در نظر آید

    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  29. Avatar علی گفت:
    29 آذر 1396 در 7:10 ق.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

    شب تار است و ره وادی ایمن در پیش

    آتش طور کجا موعد دیدار کجاست

    هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد

    در خرابات بگویید که هشیار کجاست

    آن کس است اهل بشارت که اشارت داند

    نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست

    هر سر موی مرا با تو هزاران کار است

    ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست

    بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش

    کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست

    عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو

    دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست

    ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی

    عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست

    حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج

    فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست

    پاسخ
  30. Avatar ranger گفت:
    29 آذر 1396 در 7:05 ق.ظ

    الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

    که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

    به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید

    ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

    مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

    جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

    به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید

    که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

    شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

    کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها

    همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر

    نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها

    حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ

    متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

    پاسخ
  31. Avatar رضا گفت:
    29 آذر 1396 در 6:56 ق.ظ

    می‌دمد صبح و کله بست سحاب

    الصبوح الصبوح یا اصحاب

    می‌چکد ژاله بر رخ لاله

    المدام المدام یا احباب

    می‌وزد از چمن نسیم بهشت

    هان بنوشید دم به دم می ناب

    تخت زمرد زده است گل به چمن

    راح چون لعل آتشین دریاب

    در میخانه بسته‌اند دگر

    افتتح یا مفتح الابواب

    لب و دندانت را حقوق نمک

    هست بر جان و سینه‌های کباب

    این چنین موسمی عجب باشد

    که ببندند میکده به شتاب

    بر رخ ساقی پری پیکر

    همچو حافظ بنوش باده ناب

    پاسخ
  32. Avatar MohammaD گفت:
    29 آذر 1396 در 6:52 ق.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

    شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش

    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست

    هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد

    در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست

    آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند

    نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست

    هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است

    مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست…

    پاسخ
  33. Avatar Mehdi Hasanloo گفت:
    29 آذر 1396 در 6:46 ق.ظ

    ساقیا برخیز و درده جام را

    خاک بر سر کن غم ایام را

    ساغر می بر کفم نه تا ز بر

    برکشم این دلق ازرق فام را

    گر چه بدنامیست نزد عاقلان

    ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را

    باده درده چند از این باد غرور

    خاک بر سر نفس نافرجام را

    دود آه سینهٔ نالان من

    سوخت این افسردگان خام را

    محرم راز دل شیدای خود

    کس نمی‌بینم ز خاص و عام را

    با دلارامی مرا خاطر خوش است

    کز دلم یک باره برد آرام را

    ننگرد دیگر به سرو اندر چمن

    هر که دید آن سرو سیم اندام را

    صبر کن حافظ به سختی روز و شب

    عاقبت روزی بیابی کام را

    پاسخ
  34. Avatar arman sheikhhosseini گفت:
    29 آذر 1396 در 6:37 ق.ظ

    بازآی و دل تنگ مرا مون[list]
    س جان باش
    وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

    زان باده که در میکده عشق فروشند

    ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

    در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک

    جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش

    دلدار که گفتا به توام دل نگران است

    گو می‌رسم اینک به سلامت نگران باش

    خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش

    ای درج محبت به همان مهر و نشان باش

    تا بر دلش از غصه غباری ننشیند

    ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش

    حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین

    گو در نظر آصف جمشید مکان باش
    [/list]

    پاسخ
  35. Avatar Arman Sh گفت:
    29 آذر 1396 در 6:36 ق.ظ

    مرو به خانه ارباب بی‌مروت دهر

    که گنج عافیتت در سرای خویشتن است

    بسوخت حافظ و در شرط عشقبازی او

    هنوز بر سر عهد و وفای خویشتن است

    پاسخ
  36. Avatar a گفت:
    29 آذر 1396 در 6:30 ق.ظ

    از ديده خون دل همه بر روي ما رود ما در درون سينه هوايي نهفته ايم خورشيد خاوري کند از رشک جامه چاک بر خاک راه يار نهاديم روي خويش سيل است آب ديده و هر کس که بگذرد ما را به آب ديده شب و روز ماجراست بر روي ما ز ديده چه گويم چه ها رود بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود گر ماه مهرپرور من در قبا رود بر روي ما رواست اگر آشنا رود گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود زان رهگذر که بر سر کويش چرا رود
    حافظ به کوي ميکده دايم به صدق دل ، چون صوفيان صومعه دار از صفا رو

    پاسخ
  37. Avatar mehdi ebadi گفت:
    29 آذر 1396 در 6:27 ق.ظ

    دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

    نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

    عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش

    که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

    ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند

    هر آن که خدمت جام جهان نما بکند

    طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک

    چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

    تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار

    که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

    ز بخت خفته ملولم بود که بیداری

    به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند

    بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد

    مگر دلالت این دولتش صبا بکند

    پاسخ
  38. Avatar Mohsen Habibi گفت:
    29 آذر 1396 در 6:21 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  39. Avatar ali گفت:
    29 آذر 1396 در 6:18 ق.ظ

    روز هجران و شب فرقت یار آخر شد

    زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد

    آن همه ناز و تنعم که خزان می‌فرمود

    عاقبت در قدم باد بهار آخر شد

    شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل

    نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد

    صبح امید که بد معتکف پرده غیب

    گو برون آی که کار شب تار آخر شد

    آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل

    همه در سایه گیسوی نگار آخر شد

    باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز

    قصه غصه که در دولت یار آخر شد

    ساقیا لطف نمودی قدحت پرمی باد

    که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد

    در شمار ار چه نیاورد کسی حافظ را

    شکر کان محنت بی‌حد و شمار آخر شد

    پاسخ
  40. Avatar Hesam گفت:
    29 آذر 1396 در 6:07 ق.ظ

    دوش دیــــدم کــــه مـلایـــک در میـخــــانـــه زدنــد

    گـــــل آدم بســــرشتنـــد و بــه پیمـــانــه زدنـــد

    ســاکنـــان حـــــرم ستـــر و عفـــاف ملکـــوت

    بــا مـــن راه نشیـــن بــاده مـستانــه زدنــد

    آسمــــان بـار امـــانت نتـوانســت کــشید

    قــرعــــه کـــار به نام مـــن دیوانــه زدنــد

    جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

    چون نــدیدند حقیقت ره افسانه زدنــد

    شکـــر ایزد کــه میان من و او صلح افتاد

    صـــوفیان رقص کـــنان ساغر شکرانه زدند

    آتش آن نیسـت کــه از شعله او خندد شمع

    آتش آن است کـــــه در خــــرمن پـــــروانه زدند

    کـــــس چـــو حــافظ نگشــاد از رخ اندیشه نقاب

    تـا ســــر زلـــف سخـــن را بــــه قلـــم شـــانه زدند

    پاسخ
  41. Avatar Javadhp گفت:
    29 آذر 1396 در 6:06 ق.ظ

    ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد
    دل رمیده ما را انیس و مونس شد

    نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
    بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد

    طرب سرای محبت کنون شود معمور
    که طاق ابروی یار منش مهندس شد

    ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبا
    فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد

    بصدر مصطبه‌ام ، می‌نشاند اکنون یار
    گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد

    لب از ترشح می پاک کن ز بهر خدا
    که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد

    کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود
    که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد

    خیال آب خضر بست و جام کیخسرو
    به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد

    چو زر خرید وجود است شعر من آری
    قبول دولتیان کیمیای این مس شد

    ز راه میکده یاران عنان بگردانید
    چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد

    پاسخ
  42. Avatar رضا حسنی گفت:
    29 آذر 1396 در 6:04 ق.ظ

    عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

    که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

    من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

    هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

    همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست

    همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت

    سر تسلیم من و خشت در میکده‌ها

    مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشت

    ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل

    تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت

    نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس

    پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت

    حافظا روز اجل گر به کف آری جامی

    یک سر از کوی خرابات برندت به بهشت

    پاسخ
  43. Avatar bravo3 گفت:
    29 آذر 1396 در 6:00 ق.ظ

    ارم امید عاطفتی از جناب دوست کردم جنایتی و امیدم بعفو اوست
    دانم که بگذرد ز سر جرم من که او چه پری وشست ولیکن فرشته خوست
    چندان گریستیم که هر کس که برگذشت در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست
    هیچست آن دهان و نبینم ازو نشان مویست آن میان و ندانم که آن چه موست
    دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت از دیده‌ام که دم بدمش کار شست و شوست
    بی گفت و گوی زلف تو دل را همی‌کشد با زلف دلکش تو کرا روی گفت و گوست
    عمریست تا ز زلف تو بوئی شنیده‌ام زان بوی در مشام دل من هنوز بوست

    پاسخ
  44. Avatar Tohid گفت:
    29 آذر 1396 در 5:52 ق.ظ

    سحر با باد می​گفتم حدیث آرزومندی
    خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
    دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
    بدین راه و روش می​رو که با دلدار پیوندی

    پاسخ
  45. Avatar dfx گفت:
    29 آذر 1396 در 5:52 ق.ظ

    منم که گوشهٔ میخانه خانقاه منست دعای پیر مغان ورد صبحگاه منست
    گرم ترانهٔ چنگ صبوح نیست چه باک نوای من بسحر آه عذرخواه منست
    ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالّله گدای خاک در دوست پادشاه منست
    غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست جز این خیال ندارم خدا گواه منست
    مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نی رمیدن از در دولت نه رسم و راه منست
    از آن زمان که برین آستان نهادم روی فراز مسند خورشید تکیه‌گاه منست.

    پاسخ
  46. Avatar Kianoush Kardan گفت:
    29 آذر 1396 در 5:52 ق.ظ

    بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش

    وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

    زان باده که در میکده عشق فروشند

    ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

    در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک

    جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش

    دلدار که گفتا به توام دل نگران است

    گو می‌رسم اینک به سلامت نگران باش

    خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش

    ای درج محبت به همان مهر و نشان باش

    تا بر دلش از غصه غباری ننشیند

    ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش

    حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین

    گو در نظر آصف جمشید مکان باش

    “حافظ”

    پاسخ
  47. Avatar deltaforcextreme3 گفت:
    29 آذر 1396 در 5:46 ق.ظ

    ساقیا برخیز و درده جام را خاک بر سر کن غم ایّام را
    ساغر می بر کفم نه تا ز بر برکشم این دلق ازرق فام را
    گر چه بدنامیست نزد عاقلان ما نمیخواهیم ننگ و نام را
    باده درده چند ازین باد غرور خاک بر سر نفس نافرجام را

    پاسخ
  48. Avatar alireza yaghobi گفت:
    29 آذر 1396 در 5:39 ق.ظ

    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
    واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
    بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
    باده از جام تجلی صفاتم دادند
    چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
    آن شب قدر که این تازه براتم دادند
    بعد از این روی من و آینه وصف جمال
    که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
    من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
    مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند
    هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
    که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
    این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد
    اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند
    همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود
    که ز بند غم ایام نجاتم دادند

    پاسخ
  49. Avatar H.j گفت:
    29 آذر 1396 در 5:37 ق.ظ

    صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین تفاوت ره کز کجاست تا بکجا
    دلم ز صومعه بگرفت و خرقهٔ سالوس کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
    چه نسبتست برندی صلاح و تقوی را سماع و وعظ کجا نغمهٔ رباب کجا
    ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
    چو کحل بینش ما خاک آستان شماست کجا رویم بفرما از این جناب کجا
    مبین بسیب زنخدان که چاه در راه است کجا همی‌ روی ایدل بدین شتاب کجا
    بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
    قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ایدوست
    قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا

    پاسخ
  50. Avatar Aladar گفت:
    29 آذر 1396 در 5:26 ق.ظ

    زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست
    نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش ببالین من آمد
    سر فراگوش من آورد بآواز حزین گفت ای عاشق دیرینهٔ من خوابت هست
    عاشقی را که چنین بادهٔ شبگیر دهند کافر عشق بود گر نشود باده پرست
    برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر که ندادند جز این تحفه بما روز الست
    آن چه او ریخت به پیمانهٔ ما نوشیدیم اگر از خمر بهشتست وگر بادهٔ مست
    خندهٔ جام می و زلف گره گیر نگار
    ای بسا توبه که چون توبهٔ حافظ بشکست.

    پاسخ
« دیدگاه‌های قدیمی
دیدگاه‌های تازه‌تر »

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در صورتی که نظر شما حاوی ناسزا، عبارات توهین‌آمیز و تهدید بوده و در تضاد با قوانین فعلی کشور باشد از انتشار آن بدون حذف موارد ذکر شده، معذوریم.
شکلک‌ها (اموجی‌ها) را می‌توانید با کیبرد گوشی یا کیبرد مجازی ویندوز قرار دهید.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته می‌شود.

پربحث‌ترین‌ها

  • اختلال اینترنت در ایران 109

    با حمله اسرائیل به ایران واتساپ دوباره فیلتر و اینترنت دچار اختلال شد (به‌روزرسانی: اطلاعیه وزارت ارتباطات)

  • تصاویر بازی Resident Evil Requiem 3

    تصاویر جدیدی از بازی Resident Evil Requiem منتشر شدند

  • 2

    بررسی کیس ای دیتا ایکس پی جی INVADER X MINI WHITE

  • 2

    کارت گرافیک Arc Battlemage اینتل با رابط PCIe 5.0 در PCI SIG مشاهده شد

آخرین بررسی‌ها

8.3

بررسی کیس ای دیتا ایکس پی جی INVADER X MINI WHITE

8.5

بررسی کیس آراد گرین - گیمینگ خوش قیمت و خوش ساخت (+ جایزه)

9.2

بررسی مادربرد گیگابایت Z890 AI TOP

9.3

بررسی کارت گرافیک گیگابایت RTX 5080 16GB GAMING OC

8.7

بررسی واترکولر سفید XPG LEVANTE X 240

آخرین مطالب دینو

صدای افراد: کلید تشخیص زودهنگام پارکینسون

در تلاش مداوم برای شناسایی زودهنگام بیماری‌های تخریب‌کننده عصبی،…

  • نشستن ممکن است باعث کوچک‌شدن مغز شود

  • بهترین زمان برای دوش گرفتن: صبح یا شب؟

  • چرا موی انسان‌ به اندازه سایر پستانداران نیست؟

  • ارتباط نگران‌کننده بین روغن‌ های پخت‌وپز و سرطان

  • مطلب بعدی کامل و خوش قیمت؛ MSI Radeon RX Vega 56 Air Boost
  • مطلب قبلی کره شمالی، عامل توسعه و انتشار باج افزار Wannacry شناخته شد!
  • آخرین مطالب
  • محبوب‌ترین مطالب
  • قیمت بازی Borderlands IV

    قیمت بازی Borderlands IV هشتاد دلار نخواهد بود

  • نمایشگر MSI MPG 274URDFW با نور پس‌زمینه Mini LED در آمریکا معرفی شد

    نمایشگر MSI MPG 274URDFW با نور پس‌زمینه Mini LED در آمریکا عرضه شد

  • سایت Nexus Mods به مبلغ 25 میلیون دلار فروخته شد

    سایت Nexus Mods به مبلغ 25 میلیون دلار فروخته شد

  • طراحی کارت ویزیت با هوش مصنوعی

    طراحی کارت ویزیت با هوش مصنوعی

  • رونمایی از سیستم مورد نیاز و پیشنهادی بازی Gears of War: Reloaded

  • اختلال اینترنت در ایران 109

    با حمله اسرائیل به ایران واتساپ دوباره فیلتر و اینترنت دچار اختلال شد (به‌روزرسانی: اطلاعیه وزارت ارتباطات)

  • تصاویر بازی Resident Evil Requiem 3

    تصاویر جدیدی از بازی Resident Evil Requiem منتشر شدند

  • 2

    بررسی کیس ای دیتا ایکس پی جی INVADER X MINI WHITE

  • 2

    کارت گرافیک Arc Battlemage اینتل با رابط PCIe 5.0 در PCI SIG مشاهده شد

  • تحولی بزرگ در بازی‌های مک؛ پشتیبانی بومی استیم از چیپ‌های اپل 2

    تحولی بزرگ در بازی‌های مک؛ پشتیبانی بومی استیم از چیپ‌های اپل

آخرین دیدگاه‌ها

  • Avatar
    هه گفته است:
    سلام لطفا درستش کنید خیلی بد شده
  • Avatar
    معصومه گفته است:
    خواهش هر زود تر وصل کنین بسه واقعا ما تواوضاع جنگ...
  • Avatar
    مصطفی گفته است:
    خونه‌ت کجاس؟؟ فکر کنم صدای ترقه هم بگوشت نخورده که اگه...
  • Avatar
    مصطفی گفته است:
    باشه بخاطر اینکه دختر تو گربه نکنه، میگیم جنگ و اینا...
  • Avatar
    مصطفی گفته است:
    راست میگی توو کشور، سربازان آمریکایی انگلیسی آلمانی فرانسوی روسی هر...
  • Avatar
    مصطفی گفته است:
    اینا ... خب به اینجور چیزا فکر کنن، حالا کاری به...
  • Avatar
    😐 گفته است:
    جون جدتون وصل کنیددددد دارم دیونه میشممممممم
  • Avatar
    قاسم فیروزی گفته است:
    چرا چرت میگی وصل شدن یک کاربر از بین میلیونها آی...
  • Avatar
    لیکوییدشده گفته است:
    دلمون خوش بود بالاخره یه سودی میکنیم بعد لز کلی ضرر...
  • Avatar
    Miran گفته است:
    دوستان، دسترسی به اینترنت جهانی رو برداشتن، برا همین فیلترشکنا هم...
راهنمای خرید و مشاوره سیستم کامپیوتر با بودجه های مختلف (خرداد 1404) 7,760
راهنمای خرید و مشاوره سیستم پیشنهادی هایلایت
راهنمای خرید و مشاوره سیستم کامپیوتر با بودجه های مختلف (خرداد 1404)
5 خرداد 1404
راهنمای خرید تبلت 7
تبلت راهنمای خرید و مشاوره هایلایت
راهنمای خرید تبلت بر اساس بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
31 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید ساعت هوشمند 4
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید ساعت هوشمند و مچ بند با بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
30 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید پاور بانک با بودجه‌های مختلف 1
راهنمای خرید و مشاوره هایلایت
راهنمای خرید پاور بانک با بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
28 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید ماوس و کیبورد 2
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید موس و کیبورد با بودجه‌های مختلف (اردیبهشت 1404)
27 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ 469
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ با بودجه های مختلف (اردیبهشت 1404)
23 اردیبهشت 1404
  • سخت‌افزارمگ
  • درباره ما
  • تبلیغات
  • استخدام
سخت‌افزارمگ

© 2025 Sakhtafzarmag.Com. All Rights Reserved.

صفحه نخست » ویژه » مسابقات » مسابقه شب یلدا با سخت افزار: حافظ بنویسید؛ مادربرد و کیس جایزه بگیرید (مسابقه به پایان رسید)

ورود

عضویت

رمزتان را گم کرده‌اید؟

عضویت | رمزتان را گم کرده‌اید؟
| بازگشت به ورود