موضوعات داغ
  • گیمزکام ۲۰۲۵
  • گلکسی S25 FE سامسونگ
  • آیفون 17 اپل
  • بازی GTA VI
  • هوش مصنوعی
  • دینو
سخت افزار مگ
  • اخبار و مقالات
    • گوشی موبایل
      • لوازم جانبی موبایل
    • تبلت
    • لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • مادربرد
      • پردازنده مرکزی
      • کارت گرافیک
      • تجهیزات ذخیره سازی
      • حافظه
      • صفحه نمایش
      • تجهیزات جانبی
    • تصویرگری دیجیتال
    • صوتی و تصویری
    • شبکه
    • نرم افزار و بازی
    • کالبدشکافی قطعات
    • مطالب گوناگون
  • بررسی
    • بررسی گوشی موبایل
    • بررسی تبلت
    • بررسی لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • بررسی کولر و فن
      • بررسی مادربرد
      • بررسی کارت گرافیک
      • بررسی تجهیزات ذخیره سازی
      • بررسی حافظه
      • بررسی منبع تغذیه و کیس
      • بررسی تجهیزات جانبی
      • بررسی صفحه نمایش
    • بررسی تصویرگری دیجیتال
    • بررسی صوتی و تصویری
    • بررسی شبکه
    • بررسی نرم افزار و بازی
    • بررسی گوناگون
  • راهنمای خرید
    • سیستم پیشنهادی
  • لیست قیمت
    • گوشی موبایل
      • لیست قیمت روز گوشی‌های سامسونگ
      • لیست قیمت روز گوشی‌های شیائومی
      • لیست قیمت روز گوشی‌های هواوی
      • لیست قیمت روز گوشی های آنر
    • تبلت
    • لپ‌تاپ
    • قطعات کامپیوتر
      • لیست قیمت پردازنده
    • محصولات اپل
    • تجهیزات شبکه
    • لوازم خانگی
    • صوتی و تصویری
    • دوربین دیجیتال
    • تجهیزات بازی
    • خودرو
  • ویژه
    • مسابقات
    • نمایشگاه
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

مسابقات

در مسابقه ویژه شب یلدا در سخت افزار شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید!

Avatarتوسط وب سایت سخت افزار ·28 آذر 139528 آذر 1395· 519

احتمالا شما هم با خواندن تیتر این خبر تعجب کرده اید. در حال حاضر 2 مسابقه به صورت همزمان در وب سایت سخت افزار در حال برگزاری است (مسابقه انتخاب بهترین گوشی سال 2016 از نگاه کاربران و مسابقه مشترک سخت افزار و Galax) اما ما قصد نداریم دست از شگفت زده کردن کاربران برداریم!

امروز بیست و هشتم آذر ماه است و حتما وقتی به وب سایت مراجعه کرده اید با مجموعه ای از تغییرات در رنگ بندی آن مواجه شده اید. در واقع از آنجا که سی ام آذر ماه جشن باستانی یلدا را در پیش داریم تصمیم گرفتیم با همکاری ال جی مسابقه ای برای شما ترتیب دهیم. اگر بتوانید سال گذشته را به یاد بیاورید، درست در روز سی ام آذر مسابقه ای در وب سایت سخت افزار برگزار شد که بر اساس آن همه می توانستند با یک ثبت نام ساده وارد آن شوند و بعد با کامنت کردن یک شعر از حافظ، در قرعه کشی یک تلفن هوشمند شرکت کنند. امسال هم دقیقا همین داستان برقرار است با این تفاوت که به جای یک روز، شما چیزی در حدود سه روز فرصت دارید تا با ارسال یک شعر از حافظ در مسابقه شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید.

دقت داشته باشید که برای شرکت در مسابقه می بایست با حساب کاربریتان وارد وب سایت شوید و اگر به تازگی قصد ساختن یک اکانت دارید به یاد داشته باشید که همه درخواست ها برای ساخت حساب کاربری بدون در نظر گرفتن اینکه ایمیل فعال سازی به دست شما رسیده است یا خیر پس از بازبینی در مدت کوتاهی فعال خواهند شد. همچنین به این نکته نیز توجه کنید که از همین حالا تا ساعت 11.59 دقیقه شب سه شنبه 30 آذر فرصت حضور در مسابقه را خواهید داشت. همه افرادی که در مسابقه شرکت می کنند و یک شعر از حافظ را در بخش کامنت ها پست می کنند در نهایت در قرعه کشی یک دستگاه تلفن هوشمند LG X Cam شرکت داده خواهند شد و همه شرکت کنندگان نیز از شانس یکسانی برای برنده شدن این گوشی برخوردارند. پس فرصت را از دست ندهید. در مسابقه شب یلدا با سخت افزار شرکت کنید و دوستان و اعضای خانواده خودتان را هم به شرکت در این مسابقه تشویق کنید! هدف از جشن یلدا دور هم بودن است و برنده شدن دور همی در یک مسابقه شب یلدایی هم لذت خاص خود را دارد!

برچسب‌ها: ال جی, جایزه, سخت افزار, گوشی موبایل, مسابقه

امتیاز: 3.3 از 5 (3 رای)
کمی صبر کنید...
تبلیغات
تبلیغات
سرخط خبرها:
  1. پیکسل بادز 2a با قابلیت حذف نویز و باتری قابل تعویض معرفی شد
  2. گوشی پیکسل 10 پرو فولد با قابلیت‌های جذاب معرفی شد
  3. سری جدید گوگل پیکسل 10 با دوربین سه‌گانه در مدل پایه رونمایی شدند
  4. افزایش قیمت تمامی مدل های پلی‌ استیشن 5 توسط سونی
  5. گیمزکام 2025: بازی The Rogue Prince of Persia به سرویس گیم پس اضافه شد

مطالب مرتبط ...

  • 2

    اختصاصی: تجربه کار با LG V20 ( وی 10 + جی 5 = وی 20)

    Avatarتوسط جواد مظفری · 14 مهر 1395 · 14 مهر 1395

  • 0

    کاهش 55 درصدی درآمدها با وجود سود 710 میلیون دلاری برای HTC

    Avatarتوسط وب سایت سخت افزار · 20 اردیبهشت 1397 · 20 اردیبهشت 1397

  • 1

    قیمت رسمی گوشی های آیفون 8، 8 پلاس و آیفون 10

    Avatarتوسط محمد یوسفی زاده · 21 شهریور 1396 · 21 شهریور 1396

مطالب گوناگون از دینو

کدام داروها می‌توانند تحمل گرما را سخت‌تر کنند؟

10 فیلم فوق‌ العاده که به شما کمک می کند بچه ها را بهتر درک کنید

چگونه از نشخوار افکار منفی و تجربیات گذشته خودداری کنیم؟

519 دیدگاه

  • دیدگاه50
  1. Avatar hadi گفت:
    29 آذر 1395 در 7:10 ق.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

    شب تار است و ره وادی ایمن در پیش

    آتش طور کجا موعد دیدار کجاست

    هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد

    در خرابات بگویید که هشیار کجاست

    آن کس است اهل بشارت که اشارت داند

    نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست

    هر سر موی مرا با تو هزاران کار است

    ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست

    بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش

    کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست

    عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو

    دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست

    ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی

    عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست

    حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج

    فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست

    پاسخ
  2. Avatar hosein گفت:
    29 آذر 1395 در 7:07 ق.ظ

    بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
    خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی
    آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد
    حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی
    گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است
    عیش با آدمی ای چند پری زاده کنی
    تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
    مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
    اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنان
    گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی
    خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات
    مگر از نقش پراگنده ورق ساده کنی
    کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ
    ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی
    ای صبا بندگی خواجه جلال الدین کن
    که جهان پرسمن و سوسن آزاده کنی

    پاسخ
  3. Avatar وحید گفت:
    29 آذر 1395 در 7:04 ق.ظ

    دوش با من گفت پنهان کاردانی تیز هوش و از شما پنهان نشاید کرد،سرٌ می فروش

    گفت آسان گیر بر خود کارها، کز روی طبع سخت می گردد جهان،بر مردمان سختکوش

    وان گهم درداد جامی کز فروغش بر فلک زهره در رقص آمد و بربط زنان می گفت نوش

    با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش

    تا نگردی آشنا، زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    گوش کن پند ای پسر و از بهر دنیا غم مخور گفتمت چون دُرّ حدیثی، گر توانی داشت هوش

    پاسخ
  4. Avatar vnsajjad گفت:
    29 آذر 1395 در 6:49 ق.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  5. Avatar Muhammad گفت:
    29 آذر 1395 در 6:47 ق.ظ

    یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
    بازآید و برهاندم از بند ملامت

    خاک ره آن یار سفرکرده بیارید
    تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت

    فریاد که از شش جهتم راه ببستند
    آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت

    امروز که در دست توام مرحمتی کن
    فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت

    ای آن که به تقریر و بیان دم زنی از عشق
    ما با تو نداریم سخن خیر و سلامت

    درویش مکن ناله ز شمشیر احبا
    کاین طایفه از کشته ستانند غرامت

    در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
    بر می‌شکند گوشه محراب امامت

    حاشا که من از جور و جفای تو بنالم
    بیداد لطیفان همه لطف است و کرامت

    کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ
    پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت

    پاسخ
  6. Avatar javad گفت:
    29 آذر 1395 در 6:45 ق.ظ

    صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم

    تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم

    دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود

    مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم

    آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات

    در یکی نامه محال است که تحریر کنم

    با سر زلف تو مجموع پریشانی خود

    کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم

    آن زمان کآرزوی دیدن جانم باشد

    در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم

    گر بدانم که وصال تو بدین دست دهد

    دین و دل را همه دربازم و توفیر کنم

    دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی

    من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم

    نیست امید صلاحی ز فساد حافظ

    چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم

    پاسخ
  7. Avatar vnsajjad گفت:
    29 آذر 1395 در 6:39 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید

    دست به کاری زنم که غصه سر آید

    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

    دیو چو بیرون رود فرشته درآید

    صحبت حکام ظلمت شب یلداست

    نور ز خورشید جوی بو که برآید

    بر در ارباب بی‌مروت دنیا

    چند نشینی که خواجه کی به درآید

    ترک گدایی مکن که گنج بیابی

    از نظر ره روی که در گذر آید

    صالح و طالح متاع خویش نمودند

    تا که قبول افتد و که در نظر آید

    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید
    شعر حافظ در مورد شب یلدا بر سر آنم که گر ز دست برآید

    پاسخ
  8. Avatar Mohammad Faraji گفت:
    29 آذر 1395 در 6:22 ق.ظ

    باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
    بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
    ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
    مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
    رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
    کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش
    تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
    راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
    با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
    هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
    نازها زان نرگس مستانه‌اش باید کشید
    این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
    ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
    دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
    کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
    عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش

    پاسخ
  9. Avatar jamal mahdavi گفت:
    29 آذر 1395 در 6:20 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  10. Avatar سعید گفت:
    29 آذر 1395 در 6:20 ق.ظ

    ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت

    و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت

    خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز

    کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت

    درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد

    اندیشه آمرزش و پروای ثوابت

    راه دل عشاق زد آن چشم خماری

    پیداست از این شیوه که مست است شرابت

    تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت

    تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

    هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی

    پیداست نگارا که بلند است جنابت

    دور است سر آب از این بادیه هش دار

    تا غول بیابان نفریبد به سرابت

    تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل

    باری به غلط صرف شد ایام شبابت

    ای قصر دل افروز که منزلگه انسی

    یا رب مکناد آفت ایام خرابت

    حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد

    صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت

    پاسخ
  11. Avatar محمد مظفري گفت:
    29 آذر 1395 در 6:18 ق.ظ

    مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
    نقش هر نغمه که زد راه بجایی دارد

    پاسخ
  12. Avatar meysam گفت:
    29 آذر 1395 در 6:16 ق.ظ

    سر ارادت ما و آستان حضرت دوست

    که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست

    نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر

    نهادم آینه‌ها در مقابل رخ دوست

    پاسخ
  13. Avatar morteza گفت:
    29 آذر 1395 در 6:07 ق.ظ

    دست از طلب ندارم تا کام من برآید

    یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

    بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر

    کز آتش درونم دود از کفن برآید

    بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران

    بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید

    جان بر لبست و حسرت در دل که از لبانش

    نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید

    از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم

    خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید

    پاسخ
  14. Avatar امیر زارع گفت:
    29 آذر 1395 در 5:54 ق.ظ

    شنیده​ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت

    فراق یار نه آن می​کند که بتوان گفت

    حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر

    کنایتیست که از روزگار هجران گفت

    نشان یار سفرکرده از که پرسم باز

    که هر چه گفت برید صبا پریشان گفت

    فغان که آن مه نامهربان مهرگسل

    به ترک صحبت یاران خود چه آسان گفت

    من و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب

    که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت

    غم کهن به می سالخورده دفع کنید

    که تخم خوشدلی این است پیر دهقان گفت

    گره به باد مزن گر چه بر مراد رود

    که این سخن به مثل باد با سلیمان گفت

    به مهلتی که سپهرت دهد ز راه مرو

    تو را که گفت که این زال ترک دستان گفت

    مزن ز چون و چرا دم که بنده مقبل

    قبول کرد به جان هر سخن که جانان گفت

    که گفت حافظ از اندیشه تو آمد باز

    من این نگفته​ام آن کس که گفت بهتان گفت

    پاسخ
  15. Avatar سید حسین سجادی گفت:
    29 آذر 1395 در 5:48 ق.ظ

    گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب

    گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

    گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار

    خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب

    خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم

    گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب

    ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست

    خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب

    می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت

    همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب

    بس غریب افتاده است آن مور خط گرد رخت

    گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب

    گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو

    در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب

    گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند

    دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب

    پاسخ
  16. Avatar amirali گفت:
    29 آذر 1395 در 5:34 ق.ظ

    گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود
    تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود
    رندی آموز و کرم کن که نه چندان هنر است
    حیوانی که ننوشد می و انسان نشود
    گوهر پاک بباید که شود قابل فیض
    ور نه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود
    اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش
    که به تلبیس و حیل دیو مسلمان نشود
    عشق می‌ورزم و امید که این فن شریف
    چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود
    دوش می‌گفت که فردا بدهم کام دلت
    سببی ساز خدایا که پشیمان نشود
    حسن خلقی ز خدا می‌طلبم خوی تو را
    تا دگر خاطر ما از تو پریشان نشود
    ذره را تا نبود همت عالی حافظ
    طالب چشمه خورشید درخشان نشود.

    پاسخ
  17. Avatar آرین مهرابی گفت:
    29 آذر 1395 در 5:03 ق.ظ

    مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید

    که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

    از غم هجر مکن ناله و فریاد که من

    زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

    ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس

    هرکس آنجا به امید قبسی می‌آید

    هیچ کس نیست که در کوی تواش کاری نیست

    هرکس آنجا به طریق هوسی می‌آید

    کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست

    این قدر هست که بانگ جرسی می‌آید

    جرعه‌ای ده که به میخانه ارباب کرم

    هر حریفی ز پی ملتمسی می‌آید

    دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است

    گو بیا خوش که هنوزش نفسی می‌آید

    خبر بلبل این باغ بپرسید که من

    ناله‌ای می‌شنوم کز قفسی می‌آید

    یار دارد سر صید دل حافظ، یاران

    شاهبازی به شکار مگسی می‌آید

    پاسخ
  18. Avatar حمید اکبرنتاج گفت:
    29 آذر 1395 در 4:47 ق.ظ

    زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
    پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
    نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
    نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
    سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
    گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست
    عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
    کافر عشق بود گر نشود باده پرست
    برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
    که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
    آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
    اگر از خمر بهشت است وگر باده مست
    خنده جام می و زلف گره گیر نگار
    ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست

    پاسخ
  19. Avatar sadegh گفت:
    29 آذر 1395 در 4:40 ق.ظ

    جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید

    هلال عید در ابروی یار باید دید

    شکسته گشت چو پشت هلال قامت من

    کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید

    مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت

    که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید

    نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود

    گل وجود من آغشته گلاب و نبید

    بیا که با تو بگویم غم ملالت دل

    چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید

    بهای وصل تو گر جان بود خریدارم

    که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید

    چو ماه روی تو در شام زلف می‌دیدم

    شبم به روی تو روشن چو روز می‌گردید

    به لب رسید مرا جان و برنیامد کام

    به سر رسید امید و طلب به سر نرسید

    ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند

    بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید

    پاسخ
  20. Avatar محمدجواد باهوش گفت:
    29 آذر 1395 در 4:28 ق.ظ

    گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات
    گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات
    گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا
    شادی همه لطیفه گویان صلوات

    پاسخ
  21. Avatar AMIR گفت:
    29 آذر 1395 در 4:20 ق.ظ

    در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد
    حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد

    از من اكنون طمع صبر و دل و هوش مدار
    كان تحمل كه تو ديدي همه بر باد آمد

    باده صافي شد و مرغان چمن مست شدند
    موسم عاشقي و كار به بنياد آمد

    بوي بهبود ز اوضاع جهان م يشنوم
    شادي آورد گل و باد صبا شاد آمد

    اي عروس هنر از بخت شكايت منما
    حجله حسن بياراي كه داماد آمد

    دلفريبان نباتي همه زيور بستند
    دلبر ماست كه با حسن خداداد آمد

    زير بارند درختان كه تعلق دارند
    اي خوشا سرو كه از بار غم آزاد آمد

    مطرب از گفته حافظ غزلي نغز بخوان
    تا بگويم كه ز عهد طربم ياد آمد

    پاسخ
  22. Avatar علی خمسه گفت:
    29 آذر 1395 در 4:18 ق.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
    شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش
    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست
    هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد
    در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست
    آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند
    نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست
    هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است
    مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست…
    حافظ

    پاسخ
  23. Avatar reza گفت:
    29 آذر 1395 در 3:56 ق.ظ

    ساقیا برخیز و درده جام را

    خاک بر سر کن غم ایام را

    ساغر می بر کفم نه تا ز بر

    برکشم این دلق ازرق فام را

    گر چه بدنامیست نزد عاقلان

    ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را

    باده درده چند از این باد غرور

    خاک بر سر نفس نافرجام را

    دود آه سینهٔ نالان من

    سوخت این افسردگان خام را

    محرم راز دل شیدای خود

    کس نمی‌بینم ز خاص و عام را

    با دلارامی مرا خاطر خوش است

    کز دلم یک باره برد آرام را

    ننگرد دیگر به سرو اندر چمن

    هر که دید آن سرو سیم اندام را

    صبر کن حافظ به سختی روز و شب

    عاقبت روزی بیابی کام را

    پاسخ
  24. Avatar حسین گفت:
    29 آذر 1395 در 3:30 ق.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست:-bd:-bd:-bd:-bd

    پاسخ
  25. Avatar محمد گفت:
    29 آذر 1395 در 2:38 ق.ظ

    کنون که می‌دمد از بوستان نسیم بهشت
    من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت
    گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز
    که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت
    چمن حکایت اردیبهشت می‌گوید
    نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بهشت
    به می عمارت دل کن که این جهان خراب
    بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت
    وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد
    چو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشت
    مکن به نامه سیاهی ملامت من مست
    که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت
    قدم دریغ مدار از جنازه حافظ
    که گر چه غرق گناه است می‌رود به بهشت

    پاسخ
  26. Avatar علی گفت:
    29 آذر 1395 در 1:36 ق.ظ

    صلاح کار کجا و من خراب کجا
    ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
    دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
    کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
    چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
    سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
    ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد
    چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
    چو کحل بینش ما خاک آستان شماست
    کجا رویم بفرما از این جناب کجا
    مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
    کجا همی‌روی ای دل بدین شتاب کجا
    بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
    خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
    قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
    قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
    ………………..

    پاسخ
  27. Avatar علیرضا صبحانی نسب گفت:
    29 آذر 1395 در 12:29 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  28. Avatar یوسف صبحانی نسب گفت:
    29 آذر 1395 در 12:23 ق.ظ

    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
    که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را
    شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
    تفقدی نکند طوطی شکرخا را
    غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل
    که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را
    به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
    به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
    ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست
    سهی قدان سیه چشم ماه سیما را
    چو با حبیب نشینی و باده پیمایی
    به یاد دار محبان بادپیما را
    جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب
    که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را
    در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
    سرود زهره به رقص آورد مسیحا را

    پاسخ
  29. Avatar بابک ابراهیمی گفت:
    29 آذر 1395 در 12:12 ق.ظ

    ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک

    حق نگه دار که من می‌روم الله معک

    تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس

    ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

    در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن

    کس عیار زر خالص نشناسد چو محک

    گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم

    وعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک

    بگشا پسته خندان و شکرریزی کن

    خلق را از دهن خویش مینداز به شک

    چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد

    من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک

    چون بر حافظ خویشش نگذاری باری

    ای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک

    پاسخ
  30. Avatar Saeed گفت:
    28 آذر 1395 در 11:51 ب.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست
    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت
    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست
    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد
    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست
    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود
    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست
    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
    آن که او عالم سر است بدین حال گواست
    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم
    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست
    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم
    باده از خون رزان است نه از خون شماست
    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود
    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  31. Avatar سینا گفت:
    28 آذر 1395 در 11:48 ب.ظ

    ســاقــی بــه نـــور بـاده برافروز جــــام ما
    مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

    ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم
    ای بی‌ خبر ز لذت شرب مـدام ما

    هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
    ثبت است بــــر جــــریـــــــده عــــالـــم دوام ما

    پاسخ
  32. Avatar amirhossein گفت:
    28 آذر 1395 در 11:43 ب.ظ

    ه جان او که گرم دسترس به جان بودي بگفتمي که بها چيست خاک پايش را به بندگي قدش سرو معترف گشتي به خواب نيز نمي بينمش چه جاي وصال اگر دلم نشدي پايبند طره او به رخ چو مهر فلک بي نظير آفاق است درآمدي ز درم کاشکي چو لمعه نور کمينه پيشکش بندگانش آن بودي اگر حيات گران مايه جاودان بودي گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودي چو اين نبود و نديديم باري آن بودي کي اش قرار در اين تيره خاکدان بودي به دل دريغ که يک ذره مهربان بودي که بر دو ديده ما حکم او روان بودي
    ز پرده ناله حافظ برون کي افتادي اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودي

    پاسخ
  33. Avatar حسام پورخلیل گفت:
    28 آذر 1395 در 11:37 ب.ظ

    سلام
    به info@sakhtafzarmag.com ایمیل بزنید.

    پاسخ
  34. Avatar رضا گفت:
    28 آذر 1395 در 11:12 ب.ظ

    باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش / بر جفای خاره هجران صبر بلبل بایدش

    رِند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار/کار مُلک است آن که تدبیرو تامل بایدش

    تکیه بر تقوا دانش در طریقت کافِریست/راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

    ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند/دور چون با عاشقان افتد تَسَلسُل بایدش

    پاسخ
  35. Avatar منصور گفت:
    28 آذر 1395 در 10:43 ب.ظ

    ما درس سحر در ره میخانه نهادیم محصول دعا در ره جانانه نهادیم

    در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم

    سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد تا روی در این منزل ویرانه نهادیم

    در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را مهر لب او بر در این خانه نهادیم

    در خرقه از این بیش منافق نتوان بود بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم

    چون می‌رود این کشتی سرگشته که آخر جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم

    المنه لله که چو ما بی‌دل و دین بود آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم

    قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم

    پاسخ
  36. Avatar علی گفت:
    28 آذر 1395 در 10:32 ب.ظ

    نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد
    ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
    صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
    شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
    خوش بود گر محک تجربه آید به میان
    تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
    خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
    ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
    ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
    عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
    غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
    حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
    دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
    گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد

    پاسخ
  37. Avatar سید مهدی حاجی گفت:
    28 آذر 1395 در 10:20 ب.ظ

    ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد — دل رمیده ما را رفیق و مونس شد

    نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت — به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد

    به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا — فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد

    به صدر مصطبه‌ام می‌نشاند اکنون دوست — گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد

    خیال آب خضر بست و جام اسکندر — به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد

    طربسرای محبت کنون شود معمور — که طاق ابروی یار منش مهندس شد

    لب از ترشح می پاک کن برای خدا — که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد

    کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود — که علم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شد

    چو زر عزیز وجود است نظم من آری — قبول دولتیان کیمیای این مس شد

    ز راه میکده یاران عنان بگردانید — چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد .

    پاسخ
  38. Avatar امیرحسین گفت:
    28 آذر 1395 در 10:18 ب.ظ

    طفیل هستی عشقند آدمی و پری
    ارادتی بنما تا سعادتی ببری
    بکوش خواجه و از عشق بی‌نصیب مباش
    که بنده را نخرد کس به عیب بی‌هنری
    می صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند
    به عذر نیم شبی کوش و گریه سحری
    تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
    که در برابر چشمی و غایب از نظری
    هزار جان مقدس بسوخت زین غیرت
    که هر صباح و مسا شمع مجلس دگری
    ز من به حضرت آصف که می‌برد پیغام
    که یاد گیر دو مصرع ز من به نظم دری
    بیا که وضع جهان را چنان که من دیدم
    گر امتحان بکنی می خوری و غم نخوری
    کلاه سروریت کج مباد بر سر حسن
    که زیب بخت و سزاوار ملک و تاج سری
    به بوی زلف و رخت می‌روند و می‌آیند
    صبا به غالیه سایی و گل به جلوه گری
    چو مستعد نظر نیستی وصال مجوی
    که جام جم نکند سود وقت بی‌بصری
    دعای گوشه نشینان بلا بگرداند
    چرا به گوشه چشمی به ما نمی‌نگری
    بیا و سلطنت از ما بخر به مایه حسن
    و از این معامله غافل مشو که حیف خوری
    طریق عشق طریقی عجب خطرناک است
    نعوذبالله اگر ره به مقصدی نبری
    به یمن همت حافظ امید هست که باز
    اری اسامر لیلای لیله القمر

    پاسخ
  39. Avatar علیرضا گفت:
    28 آذر 1395 در 10:15 ب.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  40. Avatar ehsan گفت:
    28 آذر 1395 در 10:14 ب.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

    شب تار است و ره وادی ایمن در پیش

    آتش طور کجا موعد دیدار کجاست

    هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد

    در خرابات بگویید که هشیار کجاست

    آن کس است اهل بشارت که اشارت داند

    نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست

    هر سر موی مرا با تو هزاران کار است

    ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست

    پاسخ
  41. Avatar احسان گفت:
    28 آذر 1395 در 10:14 ب.ظ

    نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد

    ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

    صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی

    شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد

    خوش بود گر محک تجربه آید به میان

    تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

    خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب

    ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد

    ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست

    عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

    غم دنیای دنی چند خوری باده بخور

    حیف باشد دل دانا که مشوش باشد

    دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش

    گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد

    پاسخ
  42. Avatar حمید گفت:
    28 آذر 1395 در 10:06 ب.ظ

    نرگس مست نوازش کن مردم دارش

    خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد

    به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ

    حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد

    پاسخ
  43. Avatar Behzad irannejad گفت:
    28 آذر 1395 در 10:04 ب.ظ

    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
    بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند
    چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند
    بعد از این روی من و آینه وصف جمال که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
    من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند
    هاتف آن روز به من مژده این دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
    این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند
    همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود که ز بند غم ایام نجاتم دادند

    پاسخ
  44. Avatar مهدی گفت:
    28 آذر 1395 در 9:59 ب.ظ

    ما ز یاران چشم یاری داشتیم
    خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
    تا درخت دوستی کی بر دهد
    حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
    گفت و گو آیین درویشی نبود
    ورنه با تو ماجراها داشتیم
    شیوه چشمت فریب جنگ داشت
    ما خطا کردیم و صلح انگاشتیم

    پاسخ
  45. Avatar رابرت فورد گفت:
    28 آذر 1395 در 9:43 ب.ظ

    به تیغم گر کشد دستش نگیرم
    وگر تیرم زند منت پذیرم
    کمان ابرویت را گو بزن تیر
    که پیش دست و بازویت بمیرم
    غم گیتی گر از پایم درآرد
    بجز ساغر که باشد دستگیرم
    برآی ای آفتاب صبح امید
    که در دست شب هجران اسیرم
    به فریادم رس ای پیر خرابات
    به یک جرعه جوانم کن که پیرم
    به گیسوی تو خوردم دوش سوگند
    که من از پای تو سر بر نگیرم
    بسوز این خرقه تقوا تو حافظ
    که گر آتش شوم در وی نگیرم

    پاسخ
  46. Avatar Persian guard گفت:
    28 آذر 1395 در 9:27 ب.ظ

    عید است و آخر گل و یاران در انتظار

    ساقی به روی شاه ببین ماه و می بیار

    دل برگرفته بودم از ایام گل ولی

    کاری بکرد همت پاکان روزه دار

    دل در جهان مبند و به مستی سؤال کن

    از فیض جام و قصه جمشید کامگار

    جز نقد جان به دست ندارم شراب کو

    کان نیز بر کرشمه ساقی کنم نثار

    پاسخ
  47. Avatar معین گفت:
    28 آذر 1395 در 9:20 ب.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

    شب تار است و ره وادی ایمن در پیش

    آتش طور کجا موعد دیدار کجاست

    هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد

    در خرابات بگویید که هشیار کجاست

    آن کس است اهل بشارت که اشارت داند

    نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست

    هر سر موی مرا با تو هزاران کار است

    ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست

    بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش

    کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست

    عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو

    دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست

    ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی

    عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست

    حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج

    فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست

    پاسخ
  48. Avatar Ali گفت:
    28 آذر 1395 در 9:18 ب.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست…

    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست…

    شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش

    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست…

    هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد

    در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست…

    آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند

    نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست…

    هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است…

    مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست…

    “شعر حافظ“

    پاسخ
  49. Avatar versus گفت:
    28 آذر 1395 در 9:12 ب.ظ

    میر من خوش می‌روی کاندر سر و پا میرمت
    خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت
    گفته بودی کی بمیری پیش من تعجیل چیست
    خوش تقاضا می‌کنی پیش تقاضا میرمت
    عاشق و مخمور و مهجورم بت ساقی کجاست
    گو که بخرامد که پیش سروبالا میرمت
    آن که عمری شد که تا بیمارم از سودای او
    گو نگاهی کن که پیش چشم شهلا میرمت
    گفته‌ای لعل لبم هم درد بخشد هم دوا
    گاه پیش درد و گه پیش مداوا میرمت
    خوش خرامان می‌روی چشم بد از روی تو دور
    دارم اندر سر خیال آن که در پا میرمت
    گر چه جای حافظ اندر خلوت وصل تو نیست
    ای همه جای تو خوش پیش همه جا میرمت

    پاسخ
  50. Avatar rasol99 گفت:
    28 آذر 1395 در 9:11 ب.ظ

    هـــر آن کــــه جانب اهـــل خدا نگــه دارد
    خـــداش در همـــه حـــال از بلا نگــــــه دارد
    حــدیث دوست نگــویم مگر به حضــرت دوست
    کــــــــه آشنــــا سـخـــــن آشنــــا نگـــــــه دارد…

    پاسخ
« دیدگاه‌های قدیمی
دیدگاه‌های تازه‌تر »

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در صورتی که نظر شما حاوی ناسزا، عبارات توهین‌آمیز و تهدید بوده و در تضاد با قوانین فعلی کشور باشد از انتشار آن بدون حذف موارد ذکر شده، معذوریم.
شکلک‌ها (اموجی‌ها) را می‌توانید با کیبرد گوشی یا کیبرد مجازی ویندوز قرار دهید.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته می‌شود.

پربحث‌ترین‌ها

  • قطعی‌های اینترنت به‌صورت روزانه 4

    خط‌ونشان ایرانسل: قیمت تعرفه‌ها بالا نرود، قطعی‌های اینترنت روزانه خواهیم داشت!

  • آموزش گام به گام نصب شیدر برای ارتقا گرافیک بازی های کامپیوتر 2

    آموزش نصب شیدر برای ارتقا گرافیک بازی های کامپیوتر

  • مانیتور گیمینگ جدید AOC 25G4K با نرخ نوسازی 420 هرتز و پنل Fast IPS رونمایی شد 2

    مانیتور گیمینگ جدید AOC 25G4K با نرخ نوسازی 420 هرتز و پنل Fast IPS رونمایی شد

  • تکذیبیه تهدید به قطعی اینترنت 2

    عقب‌نشینی فوری ایرانسل: تهدید قطعی اینترنت برداشت نادرستی است و موضوعیت ندارد

آخرین بررسی‌ها

8.4

بررسی ریلمی C75 – این گوشی اقتصادیِ جان سخت

8.6

بررسی مادربرد گیگابایت B860 GAMING X WIFI6E

9

بررسی کیس گیگابایت AORUS C500 GLASS

8.5

بررسی کیس آراد گرین - گیمینگ خوش قیمت و خوش ساخت (اعلام برنده)

9.4

بررسی سلطان ایرکولینگ دنیا  ASSASSIN IV VC VISION دیپ کول

آخرین مطالب دینو

5 نکته‌ که باید پیش از خرید مکمل‌ ها بدانید

از پودرهای کلاژن گرفته تا قرص‌های جویدنی تقویت‌کننده سیستم…

  • هوای پاک چین زمین را گرم‌تر می‌کند!

  • نشانه‌های پنهان افسردگی در کودکان که نباید نادیده بگیرید!

  • چرا زوال عقل در افراد جوان نادیده گرفته می‌شود؟

  • خواندن یا گوش دادن؟ کدام یک مغز را بیشتر درگیر می‌کند؟

  • مطلب بعدی جریمه 500000 یورویی فیسبوک به ازای انتشار هر خبر نادرست
  • مطلب قبلی سوپر ماریو رکوردهای پوکمون را شکست
  • آخرین مطالب
  • محبوب‌ترین مطالب
  • پیکسل بادز 2a با قابلیت حذف نویز و باتری قابل تعویض معرفی شد

  • گوشی پیکسل 10 پرو فولد با قابلیت‌های جذاب معرفی شد

  • سری جدید گوگل پیکسل 10 با دوربین سه‌گانه در مدل پایه رونمایی شدند

    سری جدید گوگل پیکسل 10 با دوربین سه‌گانه در مدل پایه رونمایی شدند

  • افزایش قیمت تمامی مدل های پلی‌ استیشن 5 توسط سونی

    افزایش قیمت تمامی مدل های پلی‌ استیشن 5 توسط سونی

  • بازی The Rogue Prince of Persia به سرویس Game Pass اضافه شد

    گیمزکام 2025: بازی The Rogue Prince of Persia به سرویس گیم پس اضافه شد

  • قطعی‌های اینترنت به‌صورت روزانه 4

    خط‌ونشان ایرانسل: قیمت تعرفه‌ها بالا نرود، قطعی‌های اینترنت روزانه خواهیم داشت!

  • مانیتور گیمینگ جدید AOC 25G4K با نرخ نوسازی 420 هرتز و پنل Fast IPS رونمایی شد 2

    مانیتور گیمینگ جدید AOC 25G4K با نرخ نوسازی 420 هرتز و پنل Fast IPS رونمایی شد

  • آموزش گام به گام نصب شیدر برای ارتقا گرافیک بازی های کامپیوتر 2

    آموزش نصب شیدر برای ارتقا گرافیک بازی های کامپیوتر

  • تکذیبیه تهدید به قطعی اینترنت 2

    عقب‌نشینی فوری ایرانسل: تهدید قطعی اینترنت برداشت نادرستی است و موضوعیت ندارد

  • اولین تریلر گیم پلی بازی Black Ops 7 2

    گیمزکام 2025: اولین تریلر گیم پلی بازی Call of Duty: Black Ops 7 منتشر شد

آخرین دیدگاه‌ها

  • Avatar
    نیما خردمند گفته است:
    آره. کلا هرچی از طریق این برنامه فعال کنی جایگزین میشه
  • Avatar
    نیما نصیری گفته است:
    کاش بس کنن و دیگه هیچ بلک آپسی نسازن
  • Avatar
    نیما نصیری گفته است:
    واقعا جذابه این سری استلث آیس 🔥
  • Avatar
    Farzam گفته است:
    قویاً مطمئنم که این‌یکی، از عناوین قبلی‌م ناامیدکننده‌تر خواهد بود. همین...
  • Avatar
    ماهان گفته است:
    ۹۰۹۰
  • Avatar
    علی گفته است:
    ایرانسل واقعا نیازی به توضیح و تهدید نداره. با اختلاف بدترین...
  • Avatar
    رضا گفته است:
    ایرانسل هم مثل سایر....دستش تو جیب ملت هست حالا با اسم...
  • Avatar
    میثم جلالی گفته است:
    Skdlcs
  • Avatar
    نیما خردمند گفته است:
    آره خب
  • Avatar
    امیر گفته است:
    بازی وارزون خودش شیدر داره این نرم افزار به درد وارزون...
راهنمای خرید ماوس و کیبورد 2
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید موس و کیبورد با بودجه‌های مختلف (مرداد 1404)
16 مرداد 1404
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ 469
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ با بودجه های مختلف (مرداد 1404)
13 مرداد 1404
راهنمای خرید مانیتور 68
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید مانیتور با بهترین قیمت در بودجه‌های مختلف (مرداد 1404)
12 مرداد 1404
راهنمای خرید لپ تاپ با بودجه های مختلف 1,300
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید لپ تاپ با بودجه های مختلف (مرداد 1404)
6 مرداد 1404
راهنمای خرید گوشی موبایل 491
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید گوشی موبایل بر اساس بودجه‌های مختلف (مرداد 1404)
5 مرداد 1404
راهنمای خرید تبلت 7
تبلت راهنمای خرید و مشاوره هایلایت
راهنمای خرید تبلت بر اساس بودجه‌های مختلف (تابستان 1404)
25 تیر 1404
  • سخت‌افزارمگ
  • درباره ما
  • تبلیغات
  • استخدام
سخت‌افزارمگ

© 2025 Sakhtafzarmag.Com. All Rights Reserved.

صفحه نخست » ویژه » مسابقات » در مسابقه ویژه شب یلدا در سخت افزار شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید!

ورود

عضویت

رمزتان را گم کرده‌اید؟

عضویت | رمزتان را گم کرده‌اید؟
| بازگشت به ورود