موضوعات داغ
  • نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۲۵
  • بازی GTA VI
  • هوش مصنوعی
  • استارلینک
  • چت‌بات‌ها
  • دینو
سخت افزار مگ
  • اخبار و مقالات
    • گوشی موبایل
      • لوازم جانبی موبایل
    • تبلت
    • لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • مادربرد
      • پردازنده مرکزی
      • کارت گرافیک
      • تجهیزات ذخیره سازی
      • حافظه
      • صفحه نمایش
      • تجهیزات جانبی
    • تصویرگری دیجیتال
    • صوتی و تصویری
    • شبکه
    • نرم افزار و بازی
    • کالبدشکافی قطعات
    • مطالب گوناگون
  • لیست قیمت
    • گوشی موبایل
      • لیست قیمت روز گوشی‌های سامسونگ
      • لیست قیمت روز گوشی‌های شیائومی
      • لیست قیمت روز گوشی‌های هواوی
      • لیست قیمت روز گوشی های آنر
    • تبلت
    • لپ‌تاپ
    • قطعات کامپیوتر
      • لیست قیمت پردازنده
    • محصولات اپل
    • تجهیزات شبکه
    • لوازم خانگی
    • صوتی و تصویری
    • دوربین دیجیتال
    • تجهیزات بازی
    • خودرو
  • بررسی
    • بررسی گوشی موبایل
    • بررسی تبلت
    • بررسی لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • بررسی کولر و فن
      • بررسی مادربرد
      • بررسی کارت گرافیک
      • بررسی تجهیزات ذخیره سازی
      • بررسی حافظه
      • بررسی منبع تغذیه و کیس
      • بررسی تجهیزات جانبی
      • بررسی صفحه نمایش
    • بررسی تصویرگری دیجیتال
    • بررسی صوتی و تصویری
    • بررسی شبکه
    • بررسی نرم افزار و بازی
    • بررسی گوناگون
  • راهنمای خرید
    • سیستم پیشنهادی
  • دانلود
  • ویژه
    • مسابقات
    • نمایشگاه
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

مسابقات

در مسابقه ویژه شب یلدا در سخت افزار شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید!

Avatarتوسط وب سایت سخت افزار ·28 آذر 139528 آذر 1395· 519

احتمالا شما هم با خواندن تیتر این خبر تعجب کرده اید. در حال حاضر 2 مسابقه به صورت همزمان در وب سایت سخت افزار در حال برگزاری است (مسابقه انتخاب بهترین گوشی سال 2016 از نگاه کاربران و مسابقه مشترک سخت افزار و Galax) اما ما قصد نداریم دست از شگفت زده کردن کاربران برداریم!

امروز بیست و هشتم آذر ماه است و حتما وقتی به وب سایت مراجعه کرده اید با مجموعه ای از تغییرات در رنگ بندی آن مواجه شده اید. در واقع از آنجا که سی ام آذر ماه جشن باستانی یلدا را در پیش داریم تصمیم گرفتیم با همکاری ال جی مسابقه ای برای شما ترتیب دهیم. اگر بتوانید سال گذشته را به یاد بیاورید، درست در روز سی ام آذر مسابقه ای در وب سایت سخت افزار برگزار شد که بر اساس آن همه می توانستند با یک ثبت نام ساده وارد آن شوند و بعد با کامنت کردن یک شعر از حافظ، در قرعه کشی یک تلفن هوشمند شرکت کنند. امسال هم دقیقا همین داستان برقرار است با این تفاوت که به جای یک روز، شما چیزی در حدود سه روز فرصت دارید تا با ارسال یک شعر از حافظ در مسابقه شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید.

دقت داشته باشید که برای شرکت در مسابقه می بایست با حساب کاربریتان وارد وب سایت شوید و اگر به تازگی قصد ساختن یک اکانت دارید به یاد داشته باشید که همه درخواست ها برای ساخت حساب کاربری بدون در نظر گرفتن اینکه ایمیل فعال سازی به دست شما رسیده است یا خیر پس از بازبینی در مدت کوتاهی فعال خواهند شد. همچنین به این نکته نیز توجه کنید که از همین حالا تا ساعت 11.59 دقیقه شب سه شنبه 30 آذر فرصت حضور در مسابقه را خواهید داشت. همه افرادی که در مسابقه شرکت می کنند و یک شعر از حافظ را در بخش کامنت ها پست می کنند در نهایت در قرعه کشی یک دستگاه تلفن هوشمند LG X Cam شرکت داده خواهند شد و همه شرکت کنندگان نیز از شانس یکسانی برای برنده شدن این گوشی برخوردارند. پس فرصت را از دست ندهید. در مسابقه شب یلدا با سخت افزار شرکت کنید و دوستان و اعضای خانواده خودتان را هم به شرکت در این مسابقه تشویق کنید! هدف از جشن یلدا دور هم بودن است و برنده شدن دور همی در یک مسابقه شب یلدایی هم لذت خاص خود را دارد!

برچسب‌ها: ال جی, جایزه, سخت افزار, گوشی موبایل, مسابقه

امتیاز: 3.3 از 5 (3 رای)
کمی صبر کنید...
تبلیغات
تبلیغات
سرخط خبرها:
  1. سورپرایز بزرگ کپکام؛ بازی Resident Evil Requiem رسماً معرفی شد
  2. تاریخ انتشار بازی Dying Light: The Beast مشخص شد
  3. بسته‌الحاقی Overture برای بازی Lies of P را هم‌اکنون دانلود کنید
  4. بازی Atomic Heart II در دست توسعه قرار دارد
  5. تروی بیکر صداپیشه شخصیت اصلی بازی MOUSE: P.I. For Hire را برعهده می‌گیرد

مطالب مرتبط ...

  • 1

    تماشا کنید: تبلیغ عجیب ال جی برای V20 و ویژگی های اندروید 7

    Avatarتوسط محمد یوسفی زاده · 9 شهریور 1395 · 9 شهریور 1395

  • 173

    بررسی کامل گوشی موبایل LG G3 (ال جی G3) (اولین موبایل با صفحه نمایش QHD True HD-IPS در دنیا)

    Avatarتوسط بابک ولی زاده · 17 شهریور 1393 · 26 دی 1402

  • 4

    نتایج تست باتری اکسپریا XZ سونی منتشر شد

    Avatarتوسط محمد یوسفی زاده · 30 شهریور 1395 · 30 شهریور 1395

مطالب گوناگون از دینو

6 ترند که در دکوراسیون خانه سال 2025 می‌ بینید

حقیقت هایی جالب در مورد بدن زنان و مردان که کمتر کسی از آن اطلاع دارد

رفتار های نادرست والدین منجر به مشکلات روانی فرزند در بزرگسالی می شود

519 دیدگاه

  • دیدگاه50
  1. Avatar سینا گفت:
    29 آذر 1395 در 3:33 ب.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  2. Avatar sam گفت:
    29 آذر 1395 در 3:33 ب.ظ

    یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
    کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
    ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
    وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور
    گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
    چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
    دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت (نگشت)
    دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
    هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
    باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
    ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند
    چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
    در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
    سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
    گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
    هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
    حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
    جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور
    حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
    تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

    پاسخ
  3. Avatar علی گفت:
    29 آذر 1395 در 3:31 ب.ظ

    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
    آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
    تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
    جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
    سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
    دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
    آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
    چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
    خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
    خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
    چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
    همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
    ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
    خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
    ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
    که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت

    پاسخ
  4. Avatar mohsen گفت:
    29 آذر 1395 در 2:55 ب.ظ

    غزل شماره 29
    ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
    خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است

    گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست
    هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است

    افسوس که شد دلبر و در دیده گریان
    تحریر خیال خط او نقش بر آب است

    بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
    زین سیل دمادم که در این منزل خواب است

    معشوق عیان می‌گذرد بر تو ولیکن
    اغیار همی‌بیند از آن بسته نقاب است

    گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید
    در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است

    سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم
    دست از سر آبی که جهان جمله سراب است

    در کنج دماغم مطلب جای نصیحت
    کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است

    حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز
    بس طور عجب لازم ایام شباب است

    پاسخ
  5. Avatar امین گفت:
    29 آذر 1395 در 2:53 ب.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید دست به کاری زنم که غصه سر آید

    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد دیو چو بیرون رود فرشته درآید

    صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید

    بر در ارباب بی‌ مروت دنیا چند نشینی که خواجه کی به درآید

    ترک گدایی مکن که گنج بیابی از نظر ره روی که در گذر آید

    صالح و طالح متاع خویش نمودند تا که قبول افتد و که در نظر آید

    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  6. Avatar ramin گفت:
    29 آذر 1395 در 2:48 ب.ظ

    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

    آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

    تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت

    جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

    سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع

    دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت

    آشنایی نه غریب است که دلسوز من است

    چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

    خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد

    خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت

    چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست

    همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت

    ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم

    خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت

    ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی

    که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت

    پاسخ
  7. Avatar Sami گفت:
    29 آذر 1395 در 2:31 ب.ظ

    [*]
    غزل شماره ۲۰۹[/*]
    قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
    ور نه هیچ از دل بی‌رحم تو تقصیر نبود
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم
    هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود
    یا رب این آینه حسن چه جوهر دارد
    که در او آه مرا قوت تاثیر نبود
    سر ز حسرت به در میکده‌ها برکردم
    چون شناسای تو در صومعه یک پیر نبود
    نازنینتر ز قدت در چمن ناز نرست
    خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نبود
    تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم
    حاصلم دوش بجز ناله شبگیر نبود
    آن کشیدم ز تو ای آتش هجران که چو شمع
    جز فنای خودم از دست تو تدبیر نبود
    آیتی بود عذاب انده حافظ بی تو
    که بر هیچ کسش حاجت تفسیر نبود

    پاسخ
  8. Avatar mafaman2003 گفت:
    29 آذر 1395 در 2:20 ب.ظ

    شاهدان گر دلبری زین سان کنند

    زاهدان را رخنه در ایمان کنند

    هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد

    گلرخانش دیده نرگسدان کنند

    ای جوان سروقد گویی ببر

    پیش از آن کز قامتت چوگان کنند

    عاشقان را بر سر خود حکم نیست

    هر چه فرمان تو باشد آن کنند

    پیش چشمم کمتر است از قطره‌ای

    این حکایت‌ها که از طوفان کنند

    یار ما چون گیرد آغاز سماع

    قدسیان بر عرش دست افشان کنند

    مردم چشمم به خون آغشته شد

    در کجا این ظلم بر انسان کنند

    خوش برآ با غصه ای دل کاهل راز

    عیش خوش در بوته هجران کنند

    سر مکش حافظ ز آه نیم شب

    تا چو صبحت آینه رخشان کنند

    پاسخ
  9. Avatar محمود.ا گفت:
    29 آذر 1395 در 2:19 ب.ظ

    نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد

    بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد

    کو حریفی کش سرمست که پیش کرمش

    عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد

    باغبانا ز خزان بی‌خبرت می‌بینم

    آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد

    رهزن دهر نخفته‌ست مشو ایمن از او

    اگر امروز نبرده‌ست که فردا ببرد

    در خیال این همه لعبت به هوس می‌بازم

    بو که صاحب نظری نام تماشا ببرد

    علم و فضلی که به چل سال دلم جمع آورد

    ترسم آن نرگس مستانه به یغما ببرد

    بانگ گاوی چه صدا بازدهد عشوه مخر

    سامری کیست که دست از ید بیضا ببرد

    جام مینایی می سد ره تنگ دلیست

    منه از دست که سیل غمت از جا ببرد

    راه عشق ار چه کمینگاه کمانداران است

    هر که دانسته رود صرفه ز اعدا ببرد

    حافظ ار جان طلبد غمزه مستانه یار

    خانه از غیر بپرداز و بهل تا ببرد

    پاسخ
  10. Avatar محمد امین پرخیده گفت:
    29 آذر 1395 در 2:01 ب.ظ

    عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
    که گناه دگران برتو نخواهند نوشت

    پاسخ
  11. Avatar farzad گفت:
    29 آذر 1395 در 1:56 ب.ظ

    طرب عشق عجب ساز و نوایی دارد

    نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد

    عالم از ناله عشاق مبادا خالی

    که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد

    پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور

    خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد

    محترم دار دلم کاین مگس قندپرست

    تا هواخواه تو شد فر همایی دارد

    از عدالت نبود دور گرش پرسد حال

    پادشاهی که به همسایه گدایی دارد

    اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند

    درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد

    ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق

    هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد

    نغز گفت آن بت ترسابچه باده پرست

    شادی روی کسی خور که صفایی دارد

    خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند

    و از زبان تو تمنای دعایی دارد

    پاسخ
  12. Avatar رضا گفت:
    29 آذر 1395 در 1:52 ب.ظ

    دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند

    پنهان خورید باده که تعزیر می‌کنند

    ناموس عشق و رونق عشاق می‌برند

    عیب جوان و سرزنش پیر می‌کنند

    جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز

    باطل در این خیال که اکسیر می‌کنند

    گویند رمز عشق مگویید و مشنوید

    مشکل حکایتیست که تقریر می‌کنند

    ما از برون در شده مغرور صد فریب

    تا خود درون پرده چه تدبیر می‌کنند

    تشویش وقت پیر مغان می‌دهند باز

    این سالکان نگر که چه با پیر می‌کنند

    صد ملک دل به نیم نظر می‌توان خرید

    خوبان در این معامله تقصیر می‌کنند

    قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست

    قومی دگر حواله به تقدیر می‌کنند

    فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر

    کاین کارخانه‌ایست که تغییر می‌کنند

    می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب

    چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند

    پاسخ
  13. Avatar اسدي گفت:
    29 آذر 1395 در 1:42 ب.ظ

    من که منتظر یلدای امسال بودم :):):)

    گل در بر و می در کف و معشوق به کام است

    سلطان جهانم به چنین روز غلام است

    گو شمع میارید در این جمع که امشب

    در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است

    در مذهب ما باده حلال است ولیکن

    بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است

    گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است

    چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است

    پاسخ
  14. Avatar پروانه گفت:
    29 آذر 1395 در 1:37 ب.ظ

    دیرست که دلدار پیامی نفرستاد
    ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

    صد نامه فرستادم و ان شاه سواران
    پیکی ندوانید و سلامی تفرستاد

    سوی من وحشی صفت عقل رمیده
    اهو روشی کبک خرامی نفرستاد

    دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست
    وز ان خط چون سلسله دامی نفرستاد

    فریاد که ان ساقی شکر لب سزمست
    دانست که مخمورم و جامی نفرستاد

    چندانکه زدم لاف کرامات و مقامات
    هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد

    حافظ بادب باش که واخواست نباشد
    گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد

    پاسخ
  15. Avatar omid گفت:
    29 آذر 1395 در 1:33 ب.ظ

    مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
    یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
    گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
    گفت با این همه از سابقه نومید مشو
    گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
    از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
    تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
    تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
    گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش
    دور خوبی گذران است نصیحت بشنو
    چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
    بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو
    آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
    خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو
    آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
    حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو

    پاسخ
  16. Avatar mohammad گفت:
    29 آذر 1395 در 1:31 ب.ظ

    تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
    وجود نازکت آزرده گزند مباد

    سلامت همه آفاق در سلامت توست
    به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد

    جمال صورت و معنی ز امن صحت توست
    که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد

    در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
    رهش به سرو سهی قامت بلند مباد

    در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
    مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد

    هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
    بر آتش تو به جز جان او سپند مباد

    شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی
    که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد

    پاسخ
  17. Avatar حمیدرضا ارشادی گفت:
    29 آذر 1395 در 1:30 ب.ظ

    شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان

    که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

    مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت

    گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان

    تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود

    بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان

    کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز

    تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان

    بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری

    شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان

    پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد

    گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان

    دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل

    مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان

    با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم

    که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان

    گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم

    از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان

    من گوشی ندارم انشالله جایزه برای من در بیاد…….:smiley7:smiley7

    انشالله:):):):):)

    پاسخ
  18. Avatar sajjad گفت:
    29 آذر 1395 در 1:19 ب.ظ

    حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند

    محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند

    ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید

    هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

    چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب

    فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند

    قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست

    بوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند

    زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر

    تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند

    عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو

    نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند

    ای گدایان خرابات خدا یار شماست

    چشم انعام مدارید ز انعامی چند

    پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش

    که مگو حال دل سوخته با خامی چند

    حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت
    کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند

    پاسخ
  19. Avatar علیرضا گفت:
    29 آذر 1395 در 1:13 ب.ظ

    زکوی یار می آید نسیم باد نوروزی
    ازین باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

    چو گل گر خرده داری خدارا صرف عشرت کن
    که قارون را غلطها داد سودای زر اندوزی

    زجام گل دگر بلبل چنان مست می لعلست
    که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی

    به صحرا رو که از دامن غبار غم بیافشانی
    به گلزار ای که از بلبل غزل گفتن بیاموزی

    چوامکان خلود ایدل درین فیروزه ایوان نیست
    مجال عیش فرصت دان بیافروزی و بهروزی

    طریق کامبخشی چیست ترک کام خود کردن
    کلاه سروری ان است که از این ترک بردوزی

    سخن در پرده یگوی و گل از غنچه بیرون ای
    که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی

    ندانم نوحه قمری به طرفه جویباران چیست
    مگر او نیز همچون من غمی داردشبانروزی

    مئی دارم چوجان صافی و صوفی میکند عیبش
    خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی

    جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع
    که حکم اسمان این است اگر سازی و اگر سوزی

    بعجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم
    بیا ساقی که جاهل را هنی تر میرسد روزی

    می اندر مجلس اصف به نوروز جلالی نوش
    که بخشد جرعه جامت حهان را ساز نوروزی

    نه حافظ میکند تنها دعای خواجه توران شاه
    زمدح اصفی خواهد جهان عیدی نوروزی

    پاسخ
  20. Avatar محمدرضا گفت:
    29 آذر 1395 در 12:59 ق.ظ

    عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
    عارف از خنده می در طمع خام افتاد
    حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
    این همه نقش در آیینه اوهام افتاد
    این همه عکس می و نقش نگارین که نمود
    یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
    غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید
    کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد
    من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم
    اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد
    چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار
    هر که در دایره گردش ایام افتاد
    در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ
    آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد
    آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی
    کار ما با رخ ساقی و لب جام افتاد
    زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت
    کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد
    هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است
    این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد
    صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی
    زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد

    پاسخ
  21. Avatar mahyar گفت:
    29 آذر 1395 در 12:57 ق.ظ

    ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
    و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت

    خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز
    کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت

    درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد
    اندیشه آمرزش و پروای ثوابت

    راه دل عشاق زد آن چشم خماری
    پیداست از این شیوه که مست است شرابت

    تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
    تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

    هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی
    پیداست نگارا که بلند است جنابت

    دور است سر آب از این بادیه هش دار
    تا غول بیابان نفریبد به سرابت

    تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
    باری به غلط صرف شد ایام شبابت

    ای قصر دل افروز که منزلگه انسی
    یا رب مکناد آفت ایام خرابت

    حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد
    صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت

    پاسخ
  22. Avatar vahid گفت:
    29 آذر 1395 در 12:55 ق.ظ

    بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
    بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
    غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
    ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست 😡 حافظ

    پاسخ
  23. Avatar سید رضا وحدت گفت:
    29 آذر 1395 در 12:52 ق.ظ

    راهیست راه عشـــق کـــه هیچش کـــــناره نیست
    آن جـــا جــز آن کـــه جـان بسپارند چـاره نیست
    هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
    در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست…

    پاسخ
  24. Avatar سید رضا وحدت گفت:
    29 آذر 1395 در 12:52 ق.ظ

    راهیست راه عشـــق کـــه هیچش کـــــناره نیست
    آن جـــا جــز آن کـــه جـان بسپارند چـاره نیست
    هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
    در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست…

    پاسخ
  25. Avatar sajjad گفت:
    29 آذر 1395 در 12:48 ق.ظ

    گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
    گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا ز خوب رویان این کار کمتر آید
    گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم گفتا که شب‌رو است او، از راه دیگر آید
    گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
    گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
    گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
    گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
    گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید

    پاسخ
  26. Avatar آیدین گفت:
    29 آذر 1395 در 12:45 ق.ظ

    روز عید است و من امروز در آن تدبیرم

    که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم

    چند روزیست که دورم ز رخ ساقی و جام

    بس خجالت که به روی آمد ازین تقصیرم

    من به خلوت ننشینم پس از این، ور به مثل

    زاهد صومعه بر پای نهد زنجیرم

    پند پیرانه دهد واعظ شهرم لیکن

    من نه آنم که دگر پند کسی بپذیرم

    آن که بر خاک در میکده جان داد کجاست

    تا نهم در قدم او سر و پیشش میرم

    می به زیر کش و سجادهٔ تقوی بر دوش

    آه اگر خلق شوند آگه از این تزویرم

    خلق گویند که حافظ سخن پیر نیوش

    سالخورده میی امروز به از صد پیرم

    پاسخ
  27. Avatar taha گفت:
    29 آذر 1395 در 12:39 ق.ظ

    روز عید است و من امروز در آن تدبیرم

    که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم

    چند روزیست که دورم ز رخ ساقی و جام

    بس خجالت که به روی آمد ازین تقصیرم

    من به خلوت ننشینم پس از این، ور به مثل

    زاهد صومعه بر پای نهد زنجیرم

    پند پیرانه دهد واعظ شهرم لیکن

    من نه آنم که دگر پند کسی بپذیرم

    آن که بر خاک در میکده جان داد کجاست

    تا نهم در قدم او سر و پیشش میرم

    می به زیر کش و سجادهٔ تقوی بر دوش

    آه اگر خلق شوند آگه از این تزویرم

    خلق گویند که حافظ سخن پیر نیوش

    سالخورده میی امروز به از صد پیرم

    پاسخ
  28. Avatar M گفت:
    29 آذر 1395 در 12:35 ق.ظ

    به نا امیدی از این در مرو بزن فالی

    بود که قرعه دولت به نام ما افتد…

    پاسخ
  29. Avatar ايرحي گفت:
    29 آذر 1395 در 12:34 ق.ظ

    😡
    همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويي
    چه زيان تو را من هم برسم به آرزويي

    پاسخ
  30. Avatar سجاد گفت:
    29 آذر 1395 در 12:26 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست …….:-bd
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  31. Avatar آیدین گفت:
    29 آذر 1395 در 12:17 ق.ظ

    چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست

    سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست…

    در انـــدرون مــــن خستـــه دل نـــدانــــم کــیســت

    کــــه مـــن خموشـــم و او در فغــان و در غوغاست…

    پاسخ
  32. Avatar امین گفت:
    29 آذر 1395 در 12:12 ق.ظ

    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
    کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
    عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
    وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
    گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
    من به آه سحرت زلف مشوش دارم
    گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست
    من رخ زرد به خونابه منقش دارم
    گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد
    نقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم
    ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من
    جنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم
    حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است
    بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم

    پاسخ
  33. Avatar امین گفت:
    29 آذر 1395 در 12:12 ق.ظ

    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
    کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
    عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
    وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
    گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
    من به آه سحرت زلف مشوش دارم
    گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست
    من رخ زرد به خونابه منقش دارم
    گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد
    نقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم
    ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من
    جنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم
    حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است
    بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم

    پاسخ
  34. Avatar امین گفت:
    29 آذر 1395 در 12:11 ق.ظ

    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
    کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
    عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
    وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
    گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
    من به آه سحرت زلف مشوش دارم
    گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست
    من رخ زرد به خونابه منقش دارم
    گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد
    نقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم
    ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من
    جنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم
    حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است
    بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم

    پاسخ
  35. Avatar امین گفت:
    29 آذر 1395 در 12:11 ق.ظ

    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
    کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
    عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
    وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
    گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
    من به آه سحرت زلف مشوش دارم
    گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست
    من رخ زرد به خونابه منقش دارم
    گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد
    نقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم
    ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من
    جنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم
    حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است
    بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم

    پاسخ
  36. Avatar امین گفت:
    29 آذر 1395 در 12:11 ق.ظ

    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
    کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
    عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
    وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
    گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
    من به آه سحرت زلف مشوش دارم
    گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست
    من رخ زرد به خونابه منقش دارم
    گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد
    نقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم
    ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من
    جنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم
    حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است
    بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم

    پاسخ
  37. Avatar امین گفت:
    29 آذر 1395 در 12:11 ق.ظ

    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
    کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
    عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
    وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
    گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
    من به آه سحرت زلف مشوش دارم
    گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست
    من رخ زرد به خونابه منقش دارم
    گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد
    نقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم
    ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من
    جنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم
    حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است
    بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم

    پاسخ
  38. Avatar امین گفت:
    29 آذر 1395 در 12:11 ق.ظ

    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
    کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
    عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
    وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
    گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
    من به آه سحرت زلف مشوش دارم
    گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست
    من رخ زرد به خونابه منقش دارم
    گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد
    نقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم
    ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من
    جنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم
    حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است
    بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم

    پاسخ
  39. Avatar علیرضا گفت:
    29 آذر 1395 در 11:57 ق.ظ

    ی صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
    ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار
    نکته‌ای روح فزا از دهن دوست بگو
    نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار
    تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
    شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار
    به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
    بی غباری که پدید آید از اغیار بیار
    گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
    بهر آسایش این دیده خونبار بیار
    خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست
    خبری از بر آن دلبر عیار بیار
    شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن
    به اسیران قفس مژده گلزار بیار
    کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست
    عشوه‌ای زان لب شیرین شکربار بیار
    روزگاریست که دل چهره مقصود ندید
    ساقیا آن قدح آینه کردار بیار
    دلق حافظ به چه ارزد به می‌اش رنگین کن
    وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار

    پاسخ
  40. Avatar ahmad گفت:
    29 آذر 1395 در 11:51 ق.ظ

    اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
    به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

    بده ساقی می باقی که در جنّت نخواهی یافت
    کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلّا را

    فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
    چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را

    ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی ست
    به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را

    من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
    که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

    بدم گفتیّ و خرسندم، عفاک الله نکو گفتی
    جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را

    نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند
    جوانان سعادتمند پند پیر دانا را

    حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
    که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را

    غزل گفتیّ و دُر سفتی بیا و خوش بخوان حافظ
    که بر نظم تو افشاند فلک عِقد ثریّا را

    پاسخ
  41. Avatar habibsaki گفت:
    29 آذر 1395 در 11:19 ق.ظ

    شب یلدا، شب شعر، شب حافظ شب شور
    شب یلدا، شب سرد، شب طولانی اما بی‌درد
    شب یلدا، شب خرمالو، هندونه و خیار سبز
    شب یلدا، کوچیکا و بزرگترا زیر یک سقف
    شب یلدا، شب فال، فال حافظ، فال حال
    شب یلدا، شیشه‌ها بخار دارن کرسیا گرما دارن
    شب یلدا، شب آجیل، شب فندق و بسته‌های دربسته و بادومای تلخ
    شب یلدا، شب قصه‌های مادربزرگ و پدربزرگ
    شب یلدا، شب انار دون‌کرده و گلپر و دلار سبز
    شب یلدا، شده حالا تلویزیون و دی‌وی‌دی و ماهواره‌ها
    شب یلدا، همه از هم سوا شدن
    شب یلدا، به‌جای بابابزرگ و مادربزرگ
    یه‌ور سفره کامل جا شده تلویزیون صفحه تخت
    شب یلدا اگه بود، شب یلدای قدیم زیر کرسی
    فال حافظ مجمع میوه و خنده و آجیل
    یادش بخیر شب یلدا، اگه شد، منو بیدار نکنید:p:p:p:p

    پاسخ
  42. Avatar Hajix گفت:
    29 آذر 1395 در 11:13 ق.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  43. Avatar حامد بهمنی گفت:
    29 آذر 1395 در 11:07 ق.ظ

    سلام
    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  44. Avatar بهناز گفت:
    29 آذر 1395 در 11:04 ق.ظ

    ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد/ دل رمیده ما را انیس و مونس شد
    نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت/ به غمزه مسله آموز صد مدرس شد
    به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا / فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
    به صدر مصطبه‌ام می‌نشاند اکنون دوست / گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
    خیال آب خضر بست و جام اسکندر / به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
    طربسرای محبت کنون شود معمور / که طاق آبروی یار منش مهندس شد
    لب از ترشح می پاک کن برای خدا/ که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
    کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود/ که علم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شد
    چو زر عزیز وجود است نظم من آری / قبول دولتیان کیمیای این مس شد
    ز راه میکده یاران عنان بگردانید /چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد

    پاسخ
  45. Avatar عبدالمهدی گفت:
    29 آذر 1395 در 11:03 ق.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست
    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت
    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست
    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد
    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست
    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود
    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست
    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
    آن که او عالم سر است بدین حال گواست
    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم
    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست
    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم
    باده از خون رزان است نه از خون شماست
    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود
    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    یلداتون مبارک

    پاسخ
  46. Avatar رضا گفت:
    29 آذر 1395 در 10:52 ق.ظ

    سلام یکی از دوستان استقبال کرده بود از این مسابقه که باعث میشه حداقل تو این دوره که همه کار با عجله انجام میشه یه کوچولو توقف کنیم و یک شعر حافظ و بخونیم ، خیلی با حرف دوستمون موافقم و ممنونم از مدیریت سایت .
    تفال زدم به حافظ و این شعر اومد:
    ا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
    دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
    چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
    لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
    در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست
    نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست
    زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار
    چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست
    دل من در هوس روی تو ای مونس جان
    خاک راهیست که در دست نسیم افتادست
    همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست
    از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست
    سایه قد تو بر قالبم ای عیسی دم
    عکس روحیست که بر عظم رمیم افتادست
    آن که جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت
    بر در میکده دیدم که مقیم افتادست
    حافظ گمشده را با غمت ای یار عزیز
    اتحادیست که در عهد قدیم افتادست

    خوش باشید و یلدا مبارک

    پاسخ
  47. Avatar مهدی بازیار گفت:
    29 آذر 1395 در 10:50 ق.ظ

    ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی
    از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
    چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن
    که قارون را غلط‌ها داد سودای زراندوزی
    ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
    که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
    به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
    به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
    چو امکان خلود ای دل در این فیروزه ایوان نیست
    مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی
    طریق کام بخشی چیست ترک کام خود کردن
    کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی
    سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی
    که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
    ندانم نوحه قمری به طرف جویباران چیست
    مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی
    می‌ای دارم چو جان صافی و صوفی می‌کند عیبش
    خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی
    جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع
    که حکم آسمان این است اگر سازی و گر سوزی
    به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم
    بیا ساقی که جاهل را هنیتر می‌رسد روزی
    می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش
    که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزی
    نه حافظ می‌کند تنها دعای خواجه تورانشاه
    ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی
    جنابش پارسایان راست محراب دل و دیده
    جبینش صبح خیزان راست روز فتح و فیروزی

    پاسخ
  48. Avatar farhad گفت:
    29 آذر 1395 در 10:42 ق.ظ

    به حسن خلق و وفا كس به یار ما نرسد تو را در این سخن انكار كار ما نرسد

    اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده‏اند كسى به حسن و ملاحت‏به یار ما نرسد

    بحق صحبت دیرین كه هیچ محرم راز بیار یك جهت‏حق گذار ما نرسد

    هزار نقد به بازار كائنات آرند یكى به سكه صاحب عیار ما نرسد

    دریغ قافله عمر كانچنان رفتند كه گردشان به هواى دیار ما نرسد

    هزار نقش برآید ز كلك صنع و یكى به دلپذیرى نقش نگار ما نرسد

    دلا ز طعن حسودان برنج و ایمن باش كه بد به خاطر امیدوار ما نرسد

    چنان بزى كه اگر خاك ره شوى كس را غبار خاطرى از رهگذار ما نرسد

    بسوخت (حافظ) و ترسم كه شرح قصه او به سمع پادشه كامكار ما نرسد

    حافظ شیرازی

    پاسخ
  49. Avatar سعید افرازی گفت:
    29 آذر 1395 در 10:40 ق.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
    شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش
    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست
    هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد
    در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست
    آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند
    نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست
    هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است
    مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست..

    پاسخ
  50. Avatar reza گفت:
    29 آذر 1395 در 10:40 ق.ظ

    عشقبازی و جوانی و شراب لعل فام

    مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام

    ساقی شکردهان و مطرب شیرین سخن

    همنشینی نیک کردار و ندیمی نیک نام

    شاهدی از لطف و پاکی رشک آب زندگی

    دلبری در حسن و خوبی غیرت ماه تمام

    بزمگاهی دلنشان چون قصر فردوس برین

    گلشنی پیرامنش چون روضهٔ دارالسلام

    صف نشینان نیکخواه و پیشکاران با ادب

    دوستداران صاحب‌اسرار و حریفان دوستکام

    بادهٔ گلرنگ تلخ تیز خوشخوار سبک

    نقلش از لعل نگار و نقلش از یاقوت خام

    غمزهٔ ساقی به یغمای خرد آهخته تیغ

    زلف جانان از برای صید دل گسترده دام

    نکته‌دانی بذله‌گو چون حافظ شیرین سخن

    بخشش‌آموزی جهان‌افروز چون حاجی قوام

    هر که این عشرت نخواهد خوشدلی بر وی تباه

    وان که این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام

    پاسخ
« دیدگاه‌های قدیمی
دیدگاه‌های تازه‌تر »

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در صورتی که نظر شما حاوی ناسزا، عبارات توهین‌آمیز و تهدید بوده و در تضاد با قوانین فعلی کشور باشد از انتشار آن بدون حذف موارد ذکر شده، معذوریم.
شکلک‌ها (اموجی‌ها) را می‌توانید با کیبرد گوشی یا کیبرد مجازی ویندوز قرار دهید.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته می‌شود.

پربحث‌ترین‌ها

  • 11

    فیلترشدن نماوا و سریال سووشون توسط ساترا کاملاً قانونی بود

  • بازدید از کارخانه گرین تولید کننده سخت افزار در ایران 5

    بازدید اختصاصی از کارخانه گرین: نگاهی نزدیک به قلب تولید سخت افزار در ایران

  • 3

    کارت گرافیک‌های RX 9060 XT فهرست شدند: قیمت پایه مدل 16 گیگابایتی 369 دلار است

  • 2

    سری RX 9070 شرکت AMD هنوز در نظرسنجی سخت‌افزار استیم جایی ندارد

آخرین بررسی‌ها

9.2

بررسی مادربرد گیگابایت Z890 AI TOP

9.3

بررسی کارت گرافیک گیگابایت RTX 5080 16GB GAMING OC

8.7

بررسی واترکولر سفید XPG LEVANTE X 240

8.9

بررسی پاور گرین GREEN 1000W GXD GOLD

9.5

بررسی کیت رم VENGEANCE 2x24GB CU-DIMM 8200MT/s CL40 کورسیر

آخرین مطالب دینو

نشستن ممکن است باعث کوچک‌شدن مغز شود

نشستن ممکن است روشی راحت و ساده برای گذراندن…

  • بهترین زمان برای دوش گرفتن: صبح یا شب؟

  • چرا موی انسان‌ به اندازه سایر پستانداران نیست؟

  • ارتباط نگران‌کننده بین روغن‌ های پخت‌وپز و سرطان

  • در خانه کفش نپوشید؛ عادتی کوچک با فواید بزرگ برای سلامت

  • مطلب بعدی جریمه 500000 یورویی فیسبوک به ازای انتشار هر خبر نادرست
  • مطلب قبلی سوپر ماریو رکوردهای پوکمون را شکست
  • آخرین مطالب
  • محبوب‌ترین مطالب
  • معرفی بازی Resident Evil Requiem

    سورپرایز بزرگ کپکام؛ بازی Resident Evil Requiem رسماً معرفی شد

  • بازی Dying Light: The Beast

    تاریخ انتشار بازی Dying Light: The Beast مشخص شد

  • بسته‌الحاقی بازی Lies of P Overture

    بسته‌الحاقی Overture برای بازی Lies of P را هم‌اکنون دانلود کنید

  • بازی Atomic Heart II

    بازی Atomic Heart II در دست توسعه قرار دارد

  • تروی بیکر در بازی MOUSE

    تروی بیکر صداپیشه شخصیت اصلی بازی MOUSE: P.I. For Hire را برعهده می‌گیرد

  • 11

    فیلترشدن نماوا و سریال سووشون توسط ساترا کاملاً قانونی بود

  • بازدید از کارخانه گرین تولید کننده سخت افزار در ایران 5

    بازدید اختصاصی از کارخانه گرین: نگاهی نزدیک به قلب تولید سخت افزار در ایران

  • 3

    کارت گرافیک‌های RX 9060 XT فهرست شدند: قیمت پایه مدل 16 گیگابایتی 369 دلار است

  • 2

    سری RX 9070 شرکت AMD هنوز در نظرسنجی سخت‌افزار استیم جایی ندارد

  • قطع سراسری اینترنت در تابستان 1404 2

    منتظر قطع اینترنت در سراسر کشور در تابستان امسال باشید!

آخرین دیدگاه‌ها

  • Avatar
    بهرام گفته است:
    سلام به نویسنده گرامی و همه نویسندگان این وبسایت دوستان عزیز...
  • Avatar
    . گفته است:
    او .
  • Avatar
    رونیکا گفته است:
    ثنا عیدت مبارک بچه دیگه همتون بگین عید مبارک
  • Avatar
    ناز گل گفته است:
    عادل تو چقدر با نمکی دختر عیدتون مبارک🫂🫂🫂🫂🫂
  • Avatar
    Marrjhann M گفته است:
    شما بیخود می‌کنی این کار می‌کنین
  • Avatar
    Amin7r گفته است:
    من یک اسپیکر ازشون دارم که خراب شده، بردش هم گیر...
  • Avatar
    afsani shekzadeh گفته است:
    والا با این قیمت ها میشه یک موتور خرید
  • Avatar
    Farzam گفته است:
    این چی بود من اول صبی دیدم 🤦‍♂️
  • Avatar
    حسن گفته است:
    اگه اینطور بشه حتما استارلینک میخرم بدون اینترنت زیاد دووم نمیارم...
  • Avatar
    حسن گفته است:
    نمیگم باید بالای ۴۰۰ دلار باشه دنیا درگیر جنگ های نظامی...
راهنمای خرید و مشاوره سیستم کامپیوتر با بودجه های مختلف (خرداد 1404) 7,756
راهنمای خرید و مشاوره سیستم پیشنهادی هایلایت
راهنمای خرید و مشاوره سیستم کامپیوتر با بودجه های مختلف (خرداد 1404)
5 خرداد 1404
راهنمای خرید تبلت 7
تبلت راهنمای خرید و مشاوره هایلایت
راهنمای خرید تبلت بر اساس بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
31 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید ساعت هوشمند 4
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید ساعت هوشمند و مچ بند با بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
30 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید پاور بانک با بودجه‌های مختلف 1
راهنمای خرید و مشاوره هایلایت
راهنمای خرید پاور بانک با بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
28 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید ماوس و کیبورد 2
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید موس و کیبورد با بودجه‌های مختلف (اردیبهشت 1404)
27 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ 469
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ با بودجه های مختلف (اردیبهشت 1404)
23 اردیبهشت 1404
  • سخت‌افزارمگ
  • درباره ما
  • تبلیغات
  • استخدام
سخت‌افزارمگ

© 2025 Sakhtafzarmag.Com. All Rights Reserved.

صفحه نخست » ویژه » مسابقات » در مسابقه ویژه شب یلدا در سخت افزار شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید!

ورود

عضویت

رمزتان را گم کرده‌اید؟

عضویت | رمزتان را گم کرده‌اید؟
| بازگشت به ورود