شرکت نینتندو در سال 1983 با عرضه ی کنسول خانگی خود به نام فامیکام (مخفف عبارت Family Computer) در بازار گیم، خدمت بزرگی به دنیای بازی های کامپیوتری کرد و صنعتی که می رفت تا با نابخردی ها و سیاست های غلط شرکت آتاری به شکل کامل رو به زوال رود را دوباره احیا نمود. در واقع کنسول فامیکام توانست با بازی های جذاب، خوش ساخت و سرگرم کننده ی خود، سر و سامانی اساسی به بازاری بدهد که دیگر هیچ کششی برای گیمرها نداشت و فرای آن با حضور قدرتمند خود در بازار رقابت، موفق شد کنسول های انحصاری بی مصرف و خسته کننده ای که همچون قارچ سر از زمین بیرون آورده بودند را، ظرف تنها یکی دو سال جارو کرده و تمامی شان روانه ی سطل زباله نماید! با این حال فامیکام همچنان نامی نا آشنا در میان گیمرهای ایرانی به شمار می رود؛ اما اگر به جای آن نام کنسول میکرو را به میان آوریم، نیش همه تا بناگوش باز می شود و عبارت “یادش بخیر!” از سر زبانشان نمی افتد! حال پرسش اینجاست که چرا کنسول فامیکام در ایران با نام میکرو شناخته می شود و اصولاً این نام از کجا آمده و ریشه های آن در کجاست؟ اگر دوست دارید پاسخ این پرسش را بدانید، خواندن ادامه ی مطلب را از دست ندهید؛ چون در ادامه ی متن قصد داریم تمام خاطرات کودکی تان را ویران کنیم!
کنسول فامیکام نینتندو در سال 1985 و پس از کسب موفقیت های فراوان در ژاپن پای خود را به ینگه دنیا هم باز کرد و توانست با عزمی راسخ، بازار امریکای شمالی را نیز همچون بازار ژاپن یکسره قبضه نماید. البته فامیکام در امریکا به NES (Nintendo Entertainment System) مشهور بود و در واقع از قامت یک سامورایی به قالب یک گاوچران در آمده بود. حال که کمی از تاریخچه ی این کنسول محبوب را به اتفاق هم از نظر گذراندیم، بگذارید پرسش اصلی مان را یک بار دیگر هم مطرح کنیم: چرا در ایران هیچ کسی کنسول فامیکام را نمی شناسد؟ پاسخ این پرسش بسیار ساده است: چون هیچ گیمری در ایران با کنسول فامیکام یا NES بازی نکرده است! حال پرسش دیگری به میان می آید: پس ما بازی های خاطره انگیزی نظیر سوپر ماریو، دانکی کنگ یا شکار اردک را با چه کنسولی بازی کرده ایم؟ پاسخ این پرسش هم آن چنان سخت نیست: با نسخه ای شبیه سازی شده و تایوانی از کنسول فامیکام که Micro Genius نام داشت. به نظر می رسد که پاسخ پرسش اصلی مان را یافته باشیم و اکنون می دانیم که چرا کنسول فامیکام را با نام اصلی آن نمی شناسیم. چون در دوران کودکی ما اصلاً با فامیکام بازی نمی کردیم و با نسخه ی جعلی آن یعنی کنسول میکرو جنیوس یا همان میکرو سرگرم بودیم!
اگر میکرو باز باشید حتماً این لوگو را خوب به خاطر می آورید. لوگوی اصلی برند میکرو جنیوس که بر روی جعبه ی کنسولتان خودنمایی می کرد
شرکت نینتندو به جز ژاپن و امریکای شمالی، کنسول انحصاری خود یعنی فامیکام یا NES را در هیچ نقطه ی دیگری از جهان (حتی اروپا) عرضه نکرد. به همین دلیل خیلی زود راه برای کپی کننده های ایده های بکر باز شد تا شانس خود را این بار در این بازار درندشت و پر سود آزمایش کنند. هر چه باشد در دهه های پیشن، شرکت های چینی یا تایوانی معروفی نظیر هوآوی، اچ تی سی یا شیائومی وجود خارجی نداشته یا لااقل فعالیت چندانی در زمینه ی تولید محصولات رقابتی درجه یک نداشتند. بنابراین کار اکثر شرکت های چینی حاضر در عرصه ی تکنولوژی، مهندسی معکوس محصولات پر شهرت و محبوب موجود در بازار و کپی کردن مو به مو از تولیدات برندهای معروف جهان بود. شاید عده ای از شما هنوز هم ویدیو های VHS چینی را به یاد داشته باشید که محصولات شرکت AIWA در این عرصه را با نام aiwa کپی می کردند. به هر حال پس از موفقیت و محبوبیت کنسول بازی فامیکام در بین هواداران، شرکت های کپی کار دست به کار شدند و شروع به طراحی نسخه های جعلی این محصول تحت برندهای مختلف کردند. در این آشفته بازار مسلماً برند میکرو جنیوس تایوانی یکی از بهترین کپی های موجود در بازار از کنسول فامیکام محسوب می شد و گیمرهایی که از سایر برندها خصوصاً از برندهای چینی نسخه ی کپی شده ی فامیکام استفاده می کردند چندان از کیفیت این محصولات راضی نبودند (شخصاً یکی از آن ها را در اختیار داشتم که تنها پس از یک شب استفاده، ریق رحمت را سر کشید!). در واقع اعضای شرکت میکرو با مهندسی معکوس دقیق از فامیکام، محصولی را طراحی کرده بودند که از لحاظ معماری و کارایی با فامیکام اصل مو نمی زد و حتی قابلیت استفاده از تفنگ معروف این کنسول یعنی NES Zapper را نیز دارا بود.
همان گونه که شاید بدانید، در کشور کره ی شمالی حتی نفس کشیدن نیز ممنوع است! با این حال کودکان این کشور از سال 2008 اجازه یافته اند که در کمپ های مخصوص به کودکان (چیزی نظیر کلوپ های بازی خودمان) به انجام عناوین مختلف کنسول فامیکام از طریق بازی با نسخه ی جعلی آن یعنی میکرو بپردازند! همان گونه که در تصویر می بینید این کودکان بی نوا اکنون مشغول تجربه ی یکی از خاطره انگیز ترین عناوین NES یعنی بازی دابل دراگون 2 هستند.
کنسول میکرو جنیوس با توجه به معماری و دوام بسیار خوبی که داشت توانست در بسیاری از نقاط جهان به محبوبیت فراوانی دست یابد ؛ خصوصاً این که دارندگان این کنسول می توانستند علاوه بر کارتریج های 60 پینی بازی های فامیکام، از کارتریج های 72 پینی نسخه ی امریکایی این کنسول یعنی NES نیز استفاده کنند (البته با کمک تبدیلی که همراه با کارتریج موجود عرضه می شد) با این حال در بازار ایران ما بیشتر شاهد حضور نسخه های ژاپنی و 60 پینی بازی ها بودیم که اتفاقاً بازی های بهتری هم بودند؛ چرا که در آن زمان بازی های ژاپنی 8 و 16 بیتی کنسول های مختلف، معمولاً در امریکا (بنا بر مواردی نظیر خشونت) سانسور شده و با برخی تغییرات (در قالب نسخه هایی تعدیل شده) به دست گیمرها می رسیدند. در این میان باید به این نکته نیز اشاره کرد که پس از گذشت چند سال از انتشار فامیکام و با نزدیک شدن به دهه ی 90 میلادی، کنسول میکرو بیشتر در بازار آسیا محبوب بود و در دیگر نقاط جهان برندهای دیگری ظهور کرده بودند که البته هیچ کدام از آن ها کارشان از اعضای شرکت تایوانی میکرو جنیوس در طراحی مو به موی معماری فامیکام بهتر نبود! البته برخی از این محصولات علاوه بر دارا بودن شیار مربوط به کارتریج، از حافظه ی داخلی نیز بهره می بردند که تعداد فراوانی بازی درون آن وجود داشت و همچنین افزون بر این قابلیت، قیمت پایین ترشان نسبت به میکرو نیز آن ها را در بین هواداران گیم، محبوب تر از میکرو می ساخت. در ادامه ی متن می توانید نسخه های مختلف میکرو را همراه با تصاویر و توضیحات مربوط به هر کدام مشاهده کنید.
IQ-201 : نخستین نسخه از کنسول میکرو جنیوس با این نام شناخته می شد که از لحاظ ظاهر و کارایی شباهت فراوانی به فامیکام داشت (کارتریج دابل دراگون 3 را عشق است!)
IQ-301: نسخه ی بعدی از میکرو که تنها تفاوتش با نسخه ی 201 این بود که از دکمه های توربو در کنترلر خود بهره می برد. البته در این تصویر نسخه ی غیر توربوی این محصول را مشاهده می کنید و در تصویر بالا نسخه ی 201 را با کنترلر توربو می بینید. در واقع کنترلرهای نسخه های متفاوت میکرو از قابلیت کاربرد مشترک برخوردار بودند
IQ-501: این نسخه از میکرو را شاید بتوان محبوب ترین نسخه از آن بر شمرد که در کشور خودمان نیز هواداران فراوانی داشت. امیدوارم با دیدن این تصویر، در کنار خود دستمال کاغذی به مقدار لازم داشته باشید تا بتوانید اشک هایتان را پاک کنید!
نسخه ی IQ-501 در کشور شوروی (روسیه فعلی) و همچنین کشورهای مشترک المنافع (نظیر لهستان امروزی) با نام Dendy شناخته می شد و محبوبیت فراوانی در میان گیمرها داشت (شباهت ظاهری این نسخه از میکرو به نسخه ی اصلی کنسول نینتندو یعنی فامیکام شاید بیش از سایر نسخه ها باشد)
IQ-502: این نسخه از میکرو سوای تفاوت ظاهری، تفاوت خاصی با نسخه ی قبل از خود یعنی 501 نداشت. ضمن این که همانند نسخه ی 501 نسخه ی 502 نیز در ایران فراوان یافت می شد. ضمن اینکه نسخه ی 502 در روسیه با نام دندی 2 و در سایر کشورهای مشترک المنافع با نام پگاسوس شناخته می شد. در این تصویر شما مدل پگاسوس را مشاهده می کنید
IQ-701: این نسخه از میکرو نیز سوای برخی تغییرات ظاهری و همچنین شباهت یافتنش به نسخه ی دوم عرضه شده از فامیکام توسط نینتندو، تغییر ساختاری چندان محسوسی نداشت
IQ-901: یکی از متفاوت ترین نسخه های میکرو که به شکل یک کنسول دستی در آمده بود. شما کارتریج را در بخش بالایی این محصول قرار می دادید و از طریق تلویزیون بازی را دنبال می کردید. از حق نگذریم این نسخه از میکرو شباهت های فراوانی به کنترلر فعلی و لمسی کنسول خانگی نینتندو یعنی WiiU دارد!
IQ-1000: خلاقیتی جالب توسط اعضای میکرو جنیوس که ما پس از گذشت چندین سال، عاقبت در نسل پیشین بازی های کامپیوتری شاهد به کارگیری نمونه ی مشابه آن در دو کنسول خانگی سونی و مایکروسافت بودیم. در این نسخه از میکرو، یکی از کنترلرها توسط اینفرارد و به شکل بی سیم به کنسول متصل می شد!
IQ-2000: معماری این نسخه نیز کاملاً به مدل 1000 شباهت داشت؛ با این تفاوت که در این نسخه از میکرو، هر دو کنترلر بی سیم بودند. ضمن این که با توجه به محبوبیت کنسول 16 بیتی شرکت سگا یعنی جنسیس در میان گیمرها، طراحی ظاهری دو نسخه ی اخیر میکرو به جای شباهت داشتن به فامیکام، به کنسول انحصاری سگا شباهت یافته بود!
کنسول میکرو در امریکای جنوبی با برند Nichi-Man در میان گیمرها شناخته می شد
شاید یکی از جالب ترین نکات مربوط به کنسول جعلی میکرو، وجود بازی های انحصاری این کنسول باشند. بله درست شنیدید، میکرو بازی های انحصاری هم داشت! عناوینی که دارندگان منبع الهام اصلی خود یعنی کنسول فامیکام از آن ها بی بهره بودند. در این میان می توان به بازی هایی نظیر شطرنج چینی و Thunder Warrior اشاره کرد. البته در سال های پایانی عمر فامیکام، تمامی بازی های انحصاری مذکور برای این کنسول و همچنین نسخه ی امریکایی آن یعنی NES نیز منتشر شدند. با این حال بازی های انحصاری میکرو هیچ گاه به اندازه ی بازی های اصلی فامیکام در میان گیمرها محبوب نشدند
در سال 1994 شرکت میکرو جنیوس پس از قریب به 14 سال منحل شد. آن ها تمرکز خود را بر روی تولید نسخه ی جعلی فامیکام گذاشته بودند و نسل فامیکام با رونق دو کنسول 16 بیتی جنسیس و سوپر نینتندو دیگر به پایان رسیده بود. شاید اگر اعضای میکرو جنیوس نبودند ما هرگز نمی توانستیم بازی های خاطره انگیز کنسول فامیکام را تجربه کنیم و بالطبع در حال حاضر این همه خاطره از دوران کودکی خود و تجربه ی بازی های ویدیویی نداشتیم. با این حال اکثر گیمرهای ایرانی (همانند بسیاری از همتایانشان در سایر نقاط جهان به غیر از ژاپن و امریکای شمالی) هرگز تجربه ی بازی با کنسول فامیکام را نداشته اند و به جای آن، با نسخه ی جعلی این کنسول یعنی میکرو روزگار گذرانده اند. حقیقتی که شاید بسیاری از شما (شاید تمامی تان!) تا قبل از خواندن این سطور، از آن آگاهی نداشتید. حال بگویید ببینم! حالتان چطور است؟ در ابتدای متن هشدار داده شده بود که قصد ویرانی خاطرات کودکی تان را داریم!
عجب قبلن یادمه میگفتم برام سگا بخرید میخوام بازی کنم میخرید میگفتن تخم مرغ هام تا وقتی هست با چی میخوای بازی کنی؟
سلام..من یادمه پنجم دبستان بودم..خیلی زجه زدم.وای که چقدر التماس به بابام کردم که یدونه میکرو واسم بخر.به غیر ازمدل dendyو اونمدل سیاه که دوتا دکمه آبی هم داره مابقی مدل ها قیمت نسبتا بالایی داشت.اواخر تابستون بود که رفتیم یدونه واسم خرید از این مدل اشغالی ها ارزونا.همین سیاها که یعنی تفنگ داشت .دسته هاش زود خراب میشد.18هزار تومن خرید.بعدش اونشب مادربزرگم و خاله هام و دائیم خونه ما بودن.مادر بزرگم شروع کرد به حرف کلفت بارم کردن.که یعنی چی ایناخریدی..اگه دیدین درس نخوند سریع بفروشینش.بابا مامانم هم مثل خود آدمای بدخت تایید میکردن حرفاشا..دائیم هم میگفت اینا فقط مایه خراب شدن تلویزیونه.وصلش نکنید به تلویزیون خراب میشه.جمعش کنید این چیزا خوب نیست…یادمه اونشب چقدر داشتم تو سینه بغض میکردم و به روی خودم نمیوردم..فقط با خنده ای که همینطور آب دهنمو قورت میدادم بهشون نگاه میکردم و میگفتم نه فقط این چند روز مونده تابستونا بازی میکنم.بخدا بعدش بازی نمیکنم..بخدا حواسم هست.بخدا فروشنده گفت تلویزیونا خراب نمیکنه اگه زیاد بازی نکنی باش.بخدا من یکم بازی میکنم..من بچه بودم.و پدر مادرم فاقد رفتار اجتماعی و به شدت تحت تاثیر حرفای فامیل.بعد یک هفته هم دیگه اجازه ندادن بازی کنم.و بابام گفت خراب شده باید ببرم درست کنه فروشندهو در سال 92طی یک اسباب کشی میکرو را توخونه خالم به طور اتفاقی دیدم تو اسباب وسایل هاشون.و متوجه شدم مامانم اونسال تصمیممیگیره میکرو را بده به خالم تا پسرخالمم بازی کنه باهاش.و دیگه پسرخالمم راضی به برگشت میکرونمیشده..منم ساده بودم فکر میکردم خراب شده و دیگه بابام هم که مطمئنا نمیخره واسم.پس دیگه از یادم رفته بود.ولی اونروز انگار یه چکش زدن تو سرم مغزم از درد داشت تیر میکشید..دوسداشتم یه شاتگان تواون لحظه دستم بود و با 2تا شلیک تیر همشون را پخش زمین میکردم مغزای پوسیده و بی خاصیتشون..من هیچ وقت لذت از میکرو نبردم.هر موقع هم اومدم بازی کنم اینقدر استرس داشتم و همینطور به مامانم وبابام میگفتم تو روخدا تلویزیونا خاموش نکن.فقط 1ساعت بازی میکنم.و ا استرس کف دستام اینقدر عرق میکرد که حالت سوزش سوزش میشد کف دستم. ببخشید طولانی شد.قصد نداشتم اینا را بگم.ولی اینقدر من ضربه عاطفی روحی خوردم که حتی به اینکه من فرزند واقعی خانوام باشم شک دارم.حتی تا ب اامروز
داداش اون دوره زمونه واقعا سختگیری بود، حالا داستانی که شما تعریف کردی عینا” نه، ولی مدلهای دیگه اش برای خیلی ها اتفاق افتاد. متاسفانه جامعه ای که در جهل زندگی کنه و با دنیا بی ارتباط باشه، افکار اشتباه درمیان مردمش شکل میگیره. همین الان خیلی ها اعتقاد دارند اینترنت ضرر داره و اصلا نباید وجود داشته باشه، درسته تعداد چنین افرادی خیلی کمه، ولی هستند. اون دوران قدیم که میکرو بود، اکثریت جامعه حس مثبتی نسبت به هیچ نوع وسیله بازی نداشت.
خیلی از خانواده ها اصلا بازی کردن – هر نوع بازی کردن – رو برای بچه بد میدونستند، اینقدر سر این موضوعات بچه های دهه شصت آسیب های روحی و روانی دیدن که حد نداره.
به هر صورت خوندن داستانی که تعریف کردی غم انگیز بود ولی مارو برد مجدد به همون حال و هوای بسته دهه شصت و مشکلاتی که بچه ها با پدر و مادر ها داشتند.
انشاالله تنت سلامت باشه و چیز های مثبت دیگری در زندگی بدست بیاری که – البته جبران گذشته نمیشه – اما باعث بشه به یادش نیفتی.
موفق باشی.
واقعا کاش پدر مادرای ایرانی بدونن چه بر سر بچه ها اوردن و این دور باطل بخاطر غیر علمی بودن همچنان ادامه داره، نوع اسیب ها یکم فرق کرده ولی هنوز فاجعه باره
با خودن متن ت قشنگ بچگی خودم به صورت دور تند از جلو چشمم رد شد.
یادمه چهارم، مثل یک عدد سگ درس خوندم، همه ی نمره های ثلث سوم رو 20 شدم تا برام میکرو بخرن. یعنی شرطی گذاشته بودن ک نتونم، اما خب من انجامش دادم ب لطف خدا. بعدش، بالا و پایین همین داستان ها رو منم داشتم. قشنگ اون تهدیدات شب اول رو یادمه. شرط و شروطی گذاشتن و حتی روی کاغذ نوشتن ک تاریخ گیم همچین چیزی رو ندیده.
فقط من اون اولین نفری ک میگفت این چیزا باعث میشه تیونر یا هر کوفتی از تلویزیون خراب بشه رو پیدا کنم. از کجاش در آورده بود واقعا. و میدونی چیه؟ این حرفا همه ش بهونه بود. اصل داستان همون تفریحه بود، همون بازیه بود ک تحملش سخت بود. نمیدونم چرا واقعا. این همه دشمنی با تفریح بچه های اون موقع رو باید بیان بشکافن ببینن دلیلش چیه. جدی من حس میکردم هر دونه شلیکی که با اون تفنگه به اون اردک ها داشتم، انگار به بزرگتر های خونواده شلیک میکنم، اینقدر براشون سنگین بود دیدن گیم بازی کردن. دسته خراب شدن و آداپتور سوختن هم ک بزرگترین بدبختی و استرس بود. دقیقا وقتی اتفاق می افتاد، دیگه یعنی خداحافظ میکرو و سگا برای همیشه.
البته فقط هم گیم نبود. بیرون بازی کردن و بیرون بودن هم برتابیده نمیشد. چقدر من سر فوتبال بازی کردن کتک خوردم، واقعا نمیشه شماردش. خب لعنتیا، خونه ک اون، بیرونم ک اون. چیکار باید میکردم من :))
میزدی به بیخیالی
حالا نمی دونم شما از نظر درسی مشکل داشتی یا نه ولی من قبل از اینجور قضایا کلا با مدرسه رفتن و درس خواندن مشکل داشتم از اینکه مطالب بیخودی و بدرد نخور بهم تحمیل بشه از همون اول مشکل داشتم خلاصه که اصلا درس نمی خوندم کلاس اول سره اولین امتحان که فکنم املاء بود از سر لج اینکه بزور اوردنم مدرسه چیزی ننوشتم که بعدش اساسی کتک خوردم واسه قبولی هم سره همون کلاس کمی سعی می کردم درسارو سره همون کلاس به خاطر بسپارم واسه همین هیچ وقت بیست نشدم همیشه با معدل یا 17 یا 18 یا 19 قبول میشدم البته راهنمایی یدفعه حجم کتابا زیاد شد شدم 12 13
میکرو که هیچی سره آتاری که ارزون تر از میکرو کلی از اینجور حرفا و داستانا داشتم و وقتی میکرو دار شدم و قضیه وصل کردن یک دستگاه بازی به تلوزیون بود داستانا شدت گرفت کاش مثله شما فقط حرف می خوردم چون حرفای بقیه به … نبود و جالبه که بچه آروم من بودم سرم به کار خودم بود و کار به کار بقیه نداشتم اما همیشه بقیه کار به کارم داشتن
ولی قضیه اینه که کیسه بکس شده بودم حالا خوبه تا قبلش هم درس بخون نبودم ولی از وقتی میکرو دار شدم و غیره درس نخوندنم بخاطر بازی کردن شد مریض میشدم بچه از بس بازی می کنی شکم درد می گرفتم بچه از بس بازی می کنی سر درد می گرفتم بچه از بس بازی می کنی خارش چشم می گرفتم بچه از بس بازی می کنی سرما می خوردن از بس میشینی پای بازی سیر می بودم ببین یعنی سیر نمی تونستم باشم اگر می گفتم غذا نمی خوام اگر می دیدن پای بازی باشم بزور می کشوندنم سر سفره بچه ول کن این بازیُ به سفره بی حرمتی نکن حالا تا قبل این قضایا موردی نبود دیگه اینکه آبرومو جلوی غریبه فامیل به کنار بلکه غریبه می بردن اینایی که میگم هیچ کدوم شوخی برای خنده نیست
تا یه مدت طولانی فکر می کردم فقط منم که انقدر سرکوفت زده شدم بخاطر علاقه به اینجور سرگرمی هایی مثله بازی های ویدیویی علاقم به حدی بود که خودم می نشستم رمز بازی های پلی استیشنُ بدست می اوردم و رکوردهای خودمُ می زدم چیزی که الان بهش میگن speedrun
اما وقتی اینترنت دار شدم دیدم خیلی ها از این داستانا داشتن
این مربوط میشه به فرهنگی که مردم ایران داشتن و همچنان دارن ربطی هم به بی سوادی نداره آخه چیزهای دیگه هم دیدم که اینُ میگم و قضیه فقط مربوط به بازی های ویدیو ای نیست فرهنگ ایران و ایرانی فوقلعاده کثیف پر از چرت پرت و سمی هست حالا علاوه بر اینا من توی خانواده ای فوقلعاده سمی و مذهبی و عقیدتی هم بدنیا اومدم یعنی اینم روش
دلیلشم مشخصه ، کیا حتی قبل از شاه نقش رسانه ای داشتن توی مسجدها
بله درست حدس زدین عمامه داران
خواستم بگم آخوندک که راجبش سرچ کردم دیدم این حشره وجودش بسیار مفیده برای بعضی مزارع یا گلخانه ها
خیلی ها زدن به بی خیالی، تا دلت بخواد دیدم این موردو، فقط بدبختیش اینه که طرف تا اخر عمر مشکلات مربوط به این مکانیزم ناخوداگاه دفاعی رو بدوش میکشه و عملا زندگیش…
واقعا با عمق جان می فهمم چی میگی.
اولین بار که آتاری خریدیم،دندی بود.نسخه ی IQ-501 .
آخرین بار هم سگا جنسیس بود.
دیگه،فلوس لا موجود.
همون موقع هم تو این کشور عذاب کشیدیم پول نداشتیم یه دونه بخریم که بچها جمع میشدیم اجاره میکردیم اونم فقط شب چون روز اجاره نمیدادن و تا صبح بازی میکردیم رنبو و بوکس خیابانی ولی خوش میگذشت. سوختیم چی دهه بدی بود
سلام
یه بازی توی میکرو بود که یه پسر با سر خیلی بزرگ شخصیت اصلی بازی بود و با سر ضربه می زد و موانعشو از بین میبرد. کسی می دونه این بازی چی بود؟
سلام ؛ اسم این بازی moal بود
نادانی محض بود ووقت تلف کردن
توی DSM-5 که انجیل روانشناسان یا تعبیر ایرانیش بالش زیر سر، میزان و اسیب روانی اعتیاد به این بازی ها و موبایل، همرده اعتیاد به مخدرها قرار داده شده
سلام خسته نباشید
من از این دستگاه میکرو 1000دارم میخوام به تلویزیون ال سی دی وصل کنم چجوری میتونم وصلش کنم شما میتونید من را ماهنمایی کنید لطفا به ایمیلم جواب بدهید ممنون
سلام
باید ببینید خروجی دستگاهتون(همون میکرو 1000) چجوریه. اگر از این خروجی های کامپوزیت هستش( 3 رنگه زرد، قرمز و سفید) و تلویزیون شما این ورودی رو نداره باید از رابط تبدیل استفاده کنید که معمولا تعمیرکارای صوتی تصویری دارند.
تبدیل های دیگه ای هم هست که با توجه به ورودی و خروجی باید ببینید کدوم به کارتون میاد.
من ی مدلش رو داشتم ک خراب شد ودیگه هیچ جا ندیدمش شبیه لپتاپ بود اسمشم نمیدونم چی بود هر چیم تو گوگل سرچ میکنم پیداش نمیکنم اگه کسی اسمشو میدونه بگه لطفا
فقط یه دونه از اون تولید شد و اون یه دونه رو هم شما خریدید ولی متاسفانه لیاقت نداشتید نگهش دارید
ممنون از مقاله جالبتون. دوران نوجوانی و تابستانهای گرم قدیم و خانه های پر از بچه را برامون زنده کردید. بازم ممنون!
ممنون بابت مطالب جالبی که گفتید
اما aiwa و AIWA یکی بودن بعد یه مدت لوگو فقط تغییر کرد و حروف بزرگ شد.
و اینکه لهستان جز کشورهای مشترک المنافع نیست
تشکر فراوان بابت مقاله. با سلام. ما میکرو مدل دندی (رنگ سفید و زرشکی) داشتیم که رفتیم پشت شهرداری به مبلغ 16 هزار تومان وقتی دوم دبستان بودم، خرید کردیم. ممنون از پدر و مادرم که به وجود مستاجری و نداری، میکرو خریدند. این ورژن روی حافظه (فیلم) داخلی که داشت کلی بازی داشت. رامبو (همون countra) را همون دو سه روز اول 8 مرحله اش رو تموم کردیم. چون تیرهای قرمز رنگش پخش میشد و کار رو آسون کرده بود. قارچ خور رو یک هفته ای تموم کردم و راه میان بر از مرحله 1 به 4 و لوبیایی که تو رو از مرحله 4 به 8 میبرد رو پیدا کرده بودم. بازی نقطه خور رو بابام چون آسون بود دوست داشت. بعدش کارم با دوستام عوض کردن فیلم بود. لاک پشت نینجا، سنجابهایی که جعبه پرت میکردند، تام و جری، بتمن. پسر کاراته کار، پسر جنگل و شیرشاه و مک دونالد و غیره را تموم کردم. دو تا بازی رو نتونستم تموم کنم. یک بازی بود که یک پسر بچه بود و شکلات پرت میکرد با حیوانات و میتونست تبدیل به قورباغه یا زنبور و عیره بشه (little nemo). اینو تموم نکردم و برام شد سوال که مرحله بعد چی بود. جند وقت پیش رفتم توی نت تمومش کردم. یکی دیگه بود که یک مرد بود و تیراندازی میکرد و با موجودات غیر زمینی میجنگید و زمینه بازی سبز و رنگ مهاجمین هم سبز بود. آهنگ بسیار جالبی هم که کمی غمگین بود داشت.
مجموعا بازی های مرحله ای که نیاز به فکر و پشتکار داشت جذاب بود و گرافیک اولویت دوم بود.
خخخخخخخخ
من اول ی اتاری داشتم بعد بابام رفته بود بندرعباس از اونجا برام یدونه میکرو آورد چقدر خوشحال بودم شبش خوابم نمی برد منتظر بودم صبح بشه بازی کنم ههههه بعدشم دیگه کنسول نخریدم میرفتم کلوپ تا زمانی که کامپیوتر خریدم و الانم در خدمت ps4
چه دورانی بود یادش بخیر وضع ملت از الان بدتر بود ولی خوشتر بودند مغزشون از سیاست و چرت و پرت های جامعه خالی بود راحت بودند
آخ دلم زیر و رو شد.یادمه سال ۷۷ بود معدلم ۲۰ شده بود قبلش به مرحوم پدرم خیلی اصرار کردم ولی گفت پول دستم بیاد واست میخرم.یه روز ظهر حدود ساعت ۱۲ بابام کلید در رو چرخوند من دویدم سمت در حال دیدم در حالی که انتظارشو نداشتم یه میکرو دندی زیر بغلشه آنچنان ذوقی کردم که نگو پریدم از دستش گرفتمش چقد خوب بود خدا دیگه همچین روزایی تکرار نمیشه.بابام همیشه روزی که انتظارشو نداشتم یهو برام چیزایی که میخاستم میخرید روحش شاد باشه دلم برا دوتاشون تنگ شد.الان یه کنسول پلی ۱ دارم سال ۸۱ خریدم هر شب باهاش ۹۸ بازی میکنم بازم عالیه
روح پدرتون شاد
باباها قهرمان هستند
یه بازی هواپیما بود شبیه تاندر فورس یا یکی از نسخه هاش؛که تو محیط بیولوژیک بود پر از رگ و مغزواینچیزا. تیرهای هواپیما هم قوی میشد . خیلی گشتم ولی پیداش نکردم.
بازی های قدیمی رو الان بازی میکنم یک دهم اونوقتا هم رکورد نمیزنم. مثلا هواپیمای آتاری رو چندصدهزار میرفتم.میرسیدم جاهایی که فقط باید با سرعت بالا میرفتی چون بنزین کمیاب بود و همش آژیر ترسناکش روشن بود.
اگر روزی این پیام رو دیدید به ایمیلم پیام بدید اسم بازی هواپیمایی که گفتید رو بگم.نسخه NES کامپیوترش رو دارم و جدیدا به یاد گذشته بازی کردم.عالی بود انصافا
noorsun.electronics@gmail.com
سلام . من و برادرم اون بازی رو تا مرحله آخر رفتیم . لازی خیلی سختی بود غول مرحله اولش یک مغز بود با بدو دست چرخان. از سازندگانش تعجب می کنم بازی به اون سختی با مراحل بسیار زیاد و سخت اون هم فکر کنم با سه تا جون خیل سخت بود. یک بار شانسی ۹۹ جون داد و تا مرحله آخر رفتیم. عجیب بود حیلی عجیب
عزیز همه که اینطوری نیستن من خودم فن نینتندو ام و با اینکه مال نسل الانم ولی از همون ماریویی ک شماها بازی میکردین لذت میبرم…گرافیک ملاک نیست گیم پلی مهمه…ولی متاسفانه اکثر گیمرا ایران اینو نمیتونن درک کنن…
توجه کنید بچه ها من اومدم برای همشون نرم افزار ساختم همه رو بازی کنید به یاد اون قدیما
جاتون خالی نشستم همه اون بازی هایی رو که به خاطر نداشتن save نمی شد تا آخر رفت بازی کردم کنترا، لاکپشت ها، بت من،چاقوزن
http://ibaltazar.blog.ir/post/nintendo
جریان لیس زدن فیلم میکرو چیه دیگه منکه هوف میکردم یا باالکل تمیزشون میکردم و ترمیناتور داشتم ولی هی میسوخت دوتا عوض کردم قیمتشون 6500بود دقیقا یادمه بعدشم دندی گرفتم بعدش سگا موقع اسباب کشی همه رو دادم نمکی الان که یاد گذشته میافتم میگم چه اشتباهی کردم حداقل یکیشون رو برای دکور نگه نداشتم بخصوص جعبشون رو چون هر وقت بازی نمیکردم دلم میخواست جعبشون رو نگاه کنم عجب دورانی بود جدیدا هم یه دونه رایانک برای بچه فامیل خریدم کلی ذوق کرده بود ولی یکم بزرگتر شد انداختش دور رفت سمت تبلت الان هم کاشکی جنیوس بتونه پلی4 و ایکسباکس رو کپی بزنه با قیمت ارزونتر برای کسانی که پولدار نیستن تا بتونن بخرند
یادش بخیر :smiley1
من یه میکرو 501 داشتم، ولی رنگ دکمه هاش آبی بود!
یادمه هر وقت درس نمیخوندم یا شیطونی میکردم، مادرم جمعش میکرد و دیگه نمیذاشت بازی کنیم!
آره اصلا كارتريج به گوشمون هم نخورده بود فيلم ميگفتيم به تعداد بازياشم ميگفتيم لبه مثلا اگه هفتا بازي تو يه فيلم بود ميگفتيم هفت لبه
الان رفتم سرچ كردم ديدم ميكرو منم اسمش ترميناتور بوده،بعد از اينكه يه دسته اش خراب شد و فيلم هاي ديگه رو اجرا نميكرد فروختمش ٦٠٠٠ تومن البته بعدا خيلي پشيمون شدم كه فروختمش.شما چيكارش كردي هنوز داري؟
من يه ميكرو داشتم كه هيچ كدوم از اين مدلا نبود دسته هاش منحني بود و شباهت زيادي به سگا داشت و البته كيفيت خوبي هم نداشت چون فقط با همون فيلم هفت لبه(كارتريج) كه داخل جعبه خودش بود كار ميكرد و فيلم هاي ديگه رو اجرا نميكرد و يكي از دسته هاش هم بعد از دوماه خراب شد،يادمه اونموقع ٢٢٠٠٠ تومن پولشو داده بوديم كه رقم بالايي بود،
ای وای یادش بخیر بابای من واسم یدونه فامیکام خریده بود 14000 تومن!
البته کارکرده بود ولی صاحبش میگفت این میکرو اصله نگو راست میگفت!
یکی دو سالی بازی کردیم و سوخت….
بعدش واسم کنسول ترمیناتور 2 رو خریدن که باید هر ماه دسته هاشو عوض میکردم!(انقدر دکمه هاشو فشار میدارم همش میرفت تو دیگه کارنمیکرد!)
ففط بازی کنترا!تا مرحله 3 میرفتیم بعدش آداپتورش داغ میشد خاموش میکردیم، همیشه تو کف بودیم ببینیم مرحله چهارش چجوریه!
یادش بخیر لیس زدنای فیلم میکرو!
من هنوزم نسخه ی IQ-501 دارم:x:x
ما که هیچ زمانی نداشتیم و تنها از دبستان که برمیگشتیم اون هم نه همیشه ، پول از من ، بازی از هم دوستم و خودم توی پارکینگ یه خونه که یه زن ۴۰-۵۰ ساله مغازش کرده بود آتاری بازی میکردیم! همش هم یا زیردریایی یا هواپیما
میکرو برای شانسدارها بود. ما به الک دولک – تیله بازی – در کانادارای (درکانداری= در نوشابه) – آتیش بازی – گل بازی و کثیف بازی و… قناعت کرده بودیم.
سلام دوست عزیز.
با توصیفات شما فعلاً تنها یک بازی به ذهنم می رسه که اسمش Ghosts ‘n Goblins بود و قهرمانش یک شوالیه بود که با شخصیت هایی مثل گابلین و روح و غول و اژدها در می افتاد. بسیار هم بازی سختی بود. این لینک دانلود رامش هست:
http://www.freeroms.com/roms/nes/ghosts_n%27_goblins.htm
اگر این بازی مد نظرتون نبوده لطفا توضیح بیشتری در موردش بدید تا ببینیم آیا میشه پیداش کرد یا نه
دنبال یه بازی از میکرو هستم پیداش نمی کنم.
یه شوالیه بود که یه لنگه پا می پرید و یه شمشیر دستش بود و انواع جونور و اسکلت و ارواح تو بازی بودن.خیلی بازی جذابی بود.کسی اسمش و میدونه؟
Sword Master
کل کامنت ها رو خوندم.دقیقا حس و حال همه رو فهمیدم.یه بغض سمجی گرفتم.فقط میتونم بگم یادش بخیر دوران خوبی دلمون خوش بود.مخصوصا تابستونای داغ.
من با هیچکدوم از کنسول هایی که عکساش و گذاشتین بازی نکردم.
کنسول من ترمیناتور بود IQ500 :smiley1
چرا باید بعضی حقایق بعداز 30 سال آدم بفهمه:-D
خخخ خدا میدونه 30 ساله دیگه عمری بود الان که هستیم چه حقیفتی رو نمیدونیم:emoji5
ما به کارتریج میگفتیم. نوار میکرو – یا نوار سگا. میکرو اولین کنسول من بود. توی این مدت اخ نگفت. ولی سیمش قطع میشد که پدرم درست میکرد. الان همهی بازهاشو روی کامپیوتر دارم. بهترینشم که گفتید البته بعلاوه golden axe ، wild gunman و چندتا دیگه. البته عکسش اینجوری نبود.لینکشم ایناش
درضمن بگم موضوع مال 20 سال پیشه و من الان 26 سالمه. 🙁
http://esam.ir/sell/itemImages/89862/maspersian_92506-577989!1.jpg
برای من خوندن این مطالب خیلی لذت بخش بود. اون موقع ها من آرزوی داشتن همچین کنسولی رو داشتم اما اینقدر وضع مالیمون خوب نبود که پدرم بتونه برام بخره!! هر وقت این دستگاه رو از نزدیک می دیدم تپش قلبم زیاد می شد! در واقع همین حالا هم که عکساشو می بینم همین حالت بهم دست می ده. ممنونم از این مطلب خوب. موفق و پیروز باشید. اینها رو در حالی می نویسم که دختر چهار ساله ام داره با تبلتش بازی می کنه!!!
میخوای خاطراتمون زنده بشه.
به جه دلیل شرکت نینتندو به جز ژاپن و امریکای شمالی، کنسول انحصاری خود یعنی فامیکام یا NES در هیچ کجای دنیا عرضه نکرد؟؟؟؟
من در اون زمان بار اول مبهوت کیفیت و رنگ آن در مقایسه با تصاویر پر از خش خش و برفکی صدا و سیما شدم و فکر نمیکردم چنین کیفیت رنگی هم وجود داشته باشد !!!!
ما مدل dendy رو داشتیم بازی dick tracy رو میرفتیم اصلا تموم نمیشد.بعد ها روی کامپیوتر بازی رو با رمز بازی کردم متوجه شدم در حالت عادی و بدون رمز تقریبا غیرممکن بود که بازی تموم بشه.
آخ آخ… چهکار شدم… ابتدایی بودم با اونی که الان میدونم اسمش IQ-502 بوده بازی میکردم… با اون دستههای تپل و دکمههای رنگارنگش. کاراته (Kung-Fu) و کمیسر (Dead Fox)… قارچخور (Super Mario)، میوهخور(Adventure Island)…
الآن هم همهشون رو روی کامپیوتر دارم و بازی میکنم.
یه چندتاشو بازی کردم باورم نمیشه یه زمان اینارو بازی میکردم حیف وقت:D
آقا سپاسگذارم دانلودش کردم این فوتبالیستاشو تموم کنم آخه اون موقعها سریع گرم میکرد و بیشتر از چند مرحله نمیشد رفت و بازی به هم میریخت الان دیگه می خوام مرحله آخرشو برم ببینم چی میشه:D
آقا ما دندی داشتیم قسمت خاکستریش برای من قرمز زرشکی بود دستش هم سبز وقرمز زرشکی بود کلی هم بازی سیو شده داشت:p
من که با اینا بازی نکردم و هیچ خاطره ای ندارم دلم خواست
هییییییی…..
چه زود دیر میشود ….
پیر شدیم رفت.
چهارم یا پنجم ابتدایی بودم بابام واسه جایزه کارنامه که معدلم 20 شده بود واسم یه میکرو دندی خرید که کل جهان من رو زیرو رو کرد دیگه گیم تبدیل به جزیی جدانشدنی از زندگیم شد. بهترین ثانیه های عمرم رو باهاش سپری کردم.
بچه های این زمونه هیچ وقت معنی گیم رو واقعا درک نمیکنن چون با کشت و کشتار سر و کار دارن با یه سری سیاست های ذهن فریب . هیچ وقت معنی لذت واقعی از گیم رو درک نمیکنن. بازی های اون موقع واقعا بازی بود با روح و روان ادم بازی میکردن .
یادش بخیر…..
مطلب عالی بود واقعا یادش بخیر
خاطرات بچگیمون هم که فکر میکردیم اصله تقلبی از آب دراومد 🙂
میکرو .فامیکام.نس .فرقی ندارند تا وقتی می تونی از contra سی جونه لذت ببری
واقعا خیلی زود گذشت، یادش بخیر
برای اینکه دوباره بتونید از اون بازیها لذت ببرید، لینک زیر حاوی 50 تا بازی معروف نینتندو یا همون میکرو به همراه شبیه سازش در محیط ویندوز هست که فقط حجمش 7 مگ هستش. از دست ندیدش
http://yon.ir/50micro
اشک تو چشام جمع شد !!!…من یه 501 داشتم عین دسته گل ازش نگهداری میکردم! ولی در کل نیت مهمه…
داداش هنوزم گرونه کارتریجی 5000 تا 10000 تومنه تو کرج هنوزم میفروشن هم میکرو جنیوس هم سگا…
ما که تا دوران جوانی از چنین کنسولهایی محروم بودیم و بعد ها در منازل دوستان شاهد بازیهای خاطره انگیز زیادی بودیم که اکثرا دستگاه سگا بود
یادش بخیر میرفتیم میکرو کرایه میکردیم 24 ساعت یعنی عین 24 ساعت میشستیم بازی میکردیم 😀
سخت افزار با کلاس بازی درنیار ما نمیگفتیم کارتریج! ما میگفتیم فیلم 😉
آقا بازم که اون میکرو سیاهه که رنگ دکمه هاش آبی هست که هنوزم فکر کنم دارن میفروشن تو ایران!:D رو نزاشتید فکر کنم بیشتر ایرانی ها با اون بازی کردن منم با اون بازی کردم
اما یادمه دسته هاش خیلی بی کیفیت بود بعد که خراب شد رفتن ازین دسته های مدل 501 خریدم که واقعا کیفیت داشتن هرچی بازی میکردی خراب نمیشدن:):)
خیلی عالی بود دستتون درد نکنه ، یادش بخیر ، تازه الان فهمیدم کنسولم IQ-1000 بوده ، چه حالی میداد ، یادمه پنج شنبه جمعه ها با پسر خاله هام تا صبح contra میزدیم!!!
تابستون ها میرفتیم توپخونه بازی میخریدیم ، کلا توپخونه بهشت من بود ، چقدر هم بازی ها گرون بود .