مشخصات فنی
اکنون که خیالتان از بابت محل خرید دوربین راحت شد، نوبت آن رسیده تا مشخصات دوربینها را بررسی کنیم تا ببینیم اعداد و ارقام و اصطلاحاتی که به همراه دوربین معرفی میشوند، چه معنایی دارند. سؤال مهم بعدی که در ادامه سناریوی خرید دوربین مطرح میشود این است که چند مگاپیکسل است؟ سؤال خوبی است اما کافی نیست. حالا به ادامه سناریو توجه کنید: فروشنده میگوید، این مدل دوازده مگاپیکسل است و این یکی ده مگاپیکسل. ما هم میگوییم، همان دوازده مگاپیکسلی را میخواهیم اما وقتی قیمت را میپرسیم و میبینیم که مدل ده مگاپیکسلی گرانتر از مدل دوازده مگاپیکسلی است، بسیار تعجب میکنیم و هزار و یک فکر ناجور از جنس تقلبی تا فروشنده متقلب دور سرمان چرخ میزند و در کل به قضیه با دیده شک و تردید نگاه میکنیم، شاید حتی از خرید دوربین منصرف شویم. اما برای آنکه چنین مشکلی پیش نیاید باید بدانیم چه پارامترهایی برای خرید دوربین مطرح است و به آنها توجه کنیم.
سنسور: این همان چیزی است که بیشتر مردم آن را به مگاپیکسل میشناسند. سنسور دوربین در حقیقت قسمت حساس به نور در دوربین است که عکس روی آن ثبت میشود. از آنجا که تصاویر دیجیتالی با پیکسل ساخته میشوند، سنسور دوربین دیجیتال نیز برای ثبت عکس از تعدادی پیکسل استفاده میکند. برای مثال، وقتی میگوییم دوربینی دوازده مگاپیکسل است یعنی؛ روی سنسور آن دوازده میلیون پیکسل وجود دارد. خود سنسور ابعاد کوچکی حدود چند میلیمتر دارد، بنابراین مشخص است که گنجاندن این تعداد زیاد پیکسل در یک سطح کوچک نیازمند فناوری پیچیدهای است. برای یادآوری باید بگویم، پیکسل کوچکترین جزء تصویر است و با قرارگیری پیکسلهای رنگی در کنار یکدیگر کل تصویر مانند یک طرح موزاییکی ساخته میشود.
تا اینجا به نظر میرسد هرچه میزان پیکسلها بیشتر باشد، بهتر است. در حقیقت پیکسلهای بیشتر به سنسور امکان ثبت جزئیات بیشتری را میدهد، همچنین شما میتوانید عکسهایی با اندازه بزرگتر چاپ کنید. اما ویژگی دیگری که اهمیت زیادی دارد و اغلب نادیده گرفته میشود، اندازه خود سنسور است. هرچه سنسور بزرگتر باشد، میتوان همان تعداد پیکسل را اما با اندازه بزرگتر روی آن قرار داد و این یعنی کیفیت بهتر عکس از نظر نور و رنگ و هرچه پیکسلها کوچکتر باشند یعنی؛ کیفیت کمتر و نویز بیشتر در عکس. در حقیقت، تفاوت اصلی میان دوربینهای کامپکت و SLR در اندازه سنسور آنها است. دوربینهای SLR به نسبت دوربینهای کامپکت از سنسور بزرگتری استفاده میکند و به همین دلیل کیفیت عکس تولیدی آنها بسیار بهتر از دوربینهای کامپکت است. برای مثال، یک دوربین SLR هشت مگاپیکسلی تصاویر شفافتر و با نویز کمتری نسبت به یک دوربین کامپکت چهارده مگاپیکسلی ایجاد میکند. حتی در دوربینهای کامپکت نیز اندازهای متفاوتی برای سنسور وجود دارد. اندازه سنسور در دوربینهای SLR اغلب با مشخص کردن طول و عرض آن بر حسب میلیمتر نشان داده میشود. سنسورهای متداول در این دوربینها عبارتند از سنسور تمام کادر (Full Frame) که ابعاد آن 36×24 میلیمتر است و در دوربینهای SLR حرفهای بهکار میرود، سنسور APS که با ابعادی حدود 24×16 میلیمتر در بیشتر دوربینهای SLR استفاده میشود، سنسور چهارسوم (Four Thirds) که خاص دوربینهای SLR الیمپوس و لومیکس است. اندازه سنسور در دوربینهای کامپکت با اندازه قطر آن برحسب اینچ نشان داده میشود. برای مثال، “1/2.3 و “1/1.6.
همانطور که از توضیح مربوط به دوربینهای ILC مشخص است، دوربینهای SLR تمایل دارند از نظر اندازه به حد دوربینهای کامپکت نزدیک شوند، از دیگر سو در برخی از مدلهای دوربینهای کامپکت نیز با افزایش اندازه سنسور، کیفیت عکس آنها به کیفیت عکس دوربینهای SLR نزدیک شدهاست، بنابراین همیشه در کنار مگاپیکسل ابعاد سنسور را نیز در نظر داشته باشید و تعادلی میان آنها برقرار کنید. به این تعادل، چگالی پیکسل (Pixel Density) میگویند که عبارت است از تعداد پیکسل در سانتیمترمربع، هرچه این عدد کوچکتر باشد، پیکسلهای بزرگتری در واحد سطح قرار دارند که بهتر است. برای مثال، یک سنسور دوازده مگاپیکسل از نوع APS در دوربین SLR دارای چگالی 3.7 مگاپیکسل در سانتیمترمربع است اما یک سنسور دوازده مگاپیکسل به اندازه “1/1.7 در یک دوربین کامپکت دارای چگالی 28 مگاپیکسل در سانتیمترمربع است. مطلب دیگری که درباره سنسور باید بدانید این است که منظور از مگاپیکسل سنسور، تعداد پیکسل مؤثر (Effective Pixel) آن است، تعدادی از پیکسلها روی سنسور وظیفه دیگری به جز تولید عکس دارند. سنسورها از لحاظ فناوری به دو دسته کلی تقسیم میشوند: CCD و CMOS. بررسی تفاوت این دو نوع سنسور از لحاظ فنی مورد بحث این راهنما نیست اما اینکه در یک مدل دوربین از چه نوع سنسوری استفاده شود، بیشتر به سیاست شرکت سازنده بستگی دارد.
لنز: لنز چشم دوربین است و قدرت آن قدرت بینایی دوربین را مشخص میکند. سؤالی که بهطور عموم در مورد لنز دوربین هنگام خرید مطرح میشود، این است که لنز آن چند ایکس زوم دارد؟ پاسخ به این سؤال به این ارتباط دارد که لنز دوربین از نوع لنز زوم باشد. برای روشن شدن مطلب باید بگویم، لنزها بهطور کلی به دو دسته تقسیم میشوند: Zoom و Prime. لنزهای زوم دارای فاصله کانونی (Focal Length) متغیر هستند یعنی؛ فاصله کانونی آنها از یک حداقل تا یک حداکثر قابل تنظیم است اما لنزهای پریم تنها یک فاصله کانونی ثابت دارند. از دیدگاه فیزیکی، فاصله کانونی فاصله عدسی تا نقطه همگرایی نور در جلوی عدسی است اما از دیدگاه مشتری، فاصله کانونی همان اعدادی است که هنگام معرفی لنز بیان میشود و واحد آن میلیمتر است. برای مثال، وقتی گفته میشود یک لنز با فاصله کانونی 85 میلیمتر یعنی؛ یک لنز پریم اما زمانی که گفته میشود، فاصله کانونی لنزی 108-27 میلیمتر است یعنی؛ یک لنز زوم که حداقل فاصله کانونی آن 27 میلیمتر و حداکثر 108 میلیمتر است و برای آنکه بدانیم این لنز چند ایکس زوم دارد یا به عبارت دقیقتر، دامنه بزرگنمایی این لنز چقدر است، کافیست این دو عدد را بر یکدیگر تقسیم کنیم (4=108/27)، در نتیجه این لنز زوم دارای بزرگنمایی چهار برابر (4x) است. اما این بدان معنی نیست که بزرگنمایی این لنز چهار برابر قدرت بینایی چشم انسان است! فاصله کانونی چشم انسان چیزی نزدیک به پنجاه میلیمتر است، بنابراین قدرت بزرگنمایی این لنز 2/1 برابر چشم انسان است (2.1=108/50). از این رو، لنزهای با فاصله کانونی پنجاه میلیمتر را لنز نرمال میگویند و لنزهای دارای فواصل کانونی بلندتر از پنجاه را لنز تله و برای فواصل خیلی بلند مانند سیصد میلیمتر و بیشتر را سوپرتله مینامند. همچنین لنزهای دارای فواصل کانونی کمتر از پنجاه را لنز واید مینامند که زاویه دید آنها بیشتر از چشم انسان است و اگر فاصله کانونی خیلی کوتاه باشد، مانند شانزده میلیمتر و حتی کمتر به آن لنز چشم ماهی (Fish Eye) میگویند. لنزهای زوم دامنهای از یک فاصله واید تا یک فاصله تله را در اختیار شما قرار میدهند که بهطور طبیعی فاصله نرمال را نیز شامل میشود یعنی؛ شما با یک لنز کار چند لنز پریم را انجام میدهید، بنابراین دیگر چه نیازی به لنزهای پریم است؟! پاسخ در کیفیت تصویر است. لنزهای پریم کیفیت بسیار خوبی دارند و البته گرانتر نیز هستند. بسیاری از عکاسان حرفهای ترجیح میدهند به جای یک لنز زوم، حداقل از سه یا چهار لنز پریم استفاده کنند؛ یک لنز نرمال، یک لنز واید، یک لنز تله و شاید هم یک لنز چشم ماهی یا یک لنز سوپرتله. البته همانطور که متوجه شدهاید، امکان استفاده از چندین لنز و تعویض آنها فقط مربوط به دوربینهای SLR است. اما تقریباً 99 درصد دوربینهای کامپکت دارای لنز زوم هستند و فقط تعداد بسیار کمی از آنها از لنز پریم استفاده میکنند. این هم از مزایای دوربینهای کامپکت است یعنی؛ امکانات بسیار زیاد، ابعاد بسیار کوچک و کیفیت خوب و این مزایا همانطور که قبلاً گفتیم، اقشار مختلفی از علاقمندان به عکاسی را به سوی خود جذب میکند، از مبتدی تا حرفهای. یک نوع خاص از دوربینهای کامپکت وجود دارد که به آنها Supper Zoom میگویند و بسیار مورد توجه عکاسان طبیعت و ورزشی است.
این دوربینها اغلب از نوع SLR Like هستند و قدرت بزرگنمایی آنها بیشتر از 10x است. در حال حاضر مدلهایی از آنها با بزرگنمایی 24x ،26x و 30x نیز معرفی شدهاند. شما به راحتی میتوانید یک دوربین کامپکت بسیار خوب با بزرگنمایی 26x را با قیمتی حدود چهارصد تا پانصد هزار تومان خریداری کنید اما اگر بخواهید برای دوربین SLR خود یک لنز سوپر زوم با قدرت بزرگنمایی 10x خریداری کنید، باید مبلغی حدود دو میلیون تومان برای آن پرداخت کنید! لنز دوربین اغلب از یک فاصله معینی که برای آن لنز خاص تعریف شده نمیتواند بیشتر به سوژه نزدیک شود یعنی؛ در فواصل کمتر از آن لنز قادر به فوکوس روی سوژه نیست و تصویر مات میشود. هرچه این فاصله کمتر باشد، لنز قدرت عکاسی ماکروی بیشتری دارد. این، امکانی است که بیشتر دوربینهای کامپکت ارائه میدهند اما برای دوربینهای SLR باید لنز مخصوص ماکرو را جداگانه خریداری کرد. در بسیاری از دوربینهای کامپکت فاصله عکسبرداری ماکروی آنها حتی به یک سانتیمتر نیز میرسد! تصور کنید، از یک گل کوچک یا یک حشره که روی گل نشسته از فاصله یک سانتیمتری عکس بگیرید، بنابراین اگر به عکاسی از طبیعت علاقهمند هستید، باید میزان بزرگنمایی لنز موردنظر را در جهت تله و همچنین قدرت ماکروی آن را بررسی کنید. از طرفی، هرچه میزان بزرگنمایی لنز در جهت واید بیشتر باشد شما تعداد بیشتری از دوستان خود را میتوانید در کادر عکس جای دهید، بدون آنکه لازم باشد عقبتر بروید، برای این منظور فواصل کانونی 24 و 27 میلیمتر بسیار مناسب هستند.
اشاره: در بسیاری از دوربینهای کامپکت، پارامتری به نام بزرگنمایی دیجیتال (Digital Zoom)، در مشخصات معرفی میشود و حتی میزان بزرگنمایی دوربین را به صورت ضرب بزرگنمایی نوری و بزرگنمایی دیجیتال آن بیان میکنند. در حقیقت، بزرگنمایی دیجیتال چیزی جز تغییر اندازه نمایش تصویر نیست و مشابه همان چیزی است که در بیشتر برنامههای نمایش و ویرایش تصویر وجود دارد و نتیجه آن کاهش کیفیت تصویر خواهد بود، بنابراین بهتر است این پارامتر را هنگام خرید مورد توجه قرار ندهید و پس از خرید دوربین نیز آن را استفاده نکنید.
پارامتر دیگری که در مورد قدرت لنز اهمیت دارد، دیافراگم آن است. دیافراگم میزان گشودگی روزنه عبور نور از درون لنز را تعیین میکند. هرچه لنز دیافراگم بازتری داشته باشد، نور بیشتری میتواند از درون لنز عبور کرده، به سنسور برسد که در اصطلاح میگویند، لنز سریعتر است و این برای عکاسی در شرایط نور ضعیف یک مزیت مهم به شمار میآید و هرچه دیافراگم بستهتر باشد، نور کمتری به سنسور میرسد. دیافراگم را با عباراتی کسری به صورت f/2.8 ،f/8 ،f/11 و مانند آن نشان میدهند. هرچه مخرج کسر بزرگتر باشد، حاصل آن کوچکتر میشود و بالعکس. به بیان سادهتر هرچه این اعداد بزرگتر باشند، دیافراگم بستهتر است و نور کمتری به سنسور میرسد. برای مثال، در دیافراگم یازده به نسبت دیافراگم هشت، نور کمتری به سنسور میرسد. همانطور که حدس زدهاید، f موجود در صورت کسر معرف فاصله کانونی است. پس مشخص میشود که توانایی گشودن دیافراگم لنز در فواصل کانونی مختلف آن متفاوت است، بنابراین یک لنز زوم برای دیافراگم دو مقدار دارد، یکی حداکثر گشودگی آن در فاصله کانونی واید و دیگری حداکثر گشودگی آن در فاصله کانونی تله. این توانایی به صورت فرمول زیر نشان داده میشود.
27-108mm 1:3.2-5.9
این یعنی یک لنز زوم با دامنه بزرگنمایی 27 تا 108 میلیمتر که حداکثر گشودگی دیافراگم آن در فاصله کانونی 27 میلیمتر برابر با، 3.2 است و حداکثر گشودگی دیافراگم آن در فاصله کانونی 108 میلیمتر، 5.9 است. اگر دیافراگم این لنز 1:2.8-4.5 بود، بهعنوان یک لنز سریعتر خیلی بهتر بود و البته گرانتر. دیگر نیازی به توضیح نیست که لنزهای پریم یک دیافراگم دارند، یک لنز سریع پنجاه میلیمتر با دیافراگم f/1.4 قیمتی حدود دو برابر یک لنز پنجاه میلیمتر با دیافراگم f/2.8 دارد.
اشاره: تقریباً هرچه لازم بود بهعنوان یک خریدار در مورد لنز دوربین بدانید، گفتیم. این را هم بگوییم که بسیاری از دوربینهای کامپکت به سیستم لرزشگیر مجهز هستند. این سیستم بهخصوص در مواقعی که زوم دوربین را بالا بردهاید و یک لرزش کوچک دوربین تأثیری به اندازه همان مقدار ایکس بزرگنمایی روی تصویر دارد، بسیار مؤثر است و تا حدود زیادی تأثیر لرزش را خنثی میکند. سیستم لرزشگیر دوربین یا روی لنز آن قرار دارد که به آن (Lens Shift) میگویند یا روی سنسور آن (Sensor Shift). مارکهای تجاری مختلف از واژههای متفاوتی برای معرفی این ویژگی در دوربین خود استفاده میکنند. برای مثال، در دوربینهای نیکون از سرواژه VR و در کانن از IS استفاده میشود. اما در دوربینهای SLR برای داشتن این ویژگی باید لنز دارای این ویژگی را خریداری کرد که قیمت آن نیز حدود دو برابر همان لنز بدون سیستم لرزشگیر است. البته برخی از تولیدکنندگان مانند سونی و الیمپوس در برخی از دوربینهای SLR خود این ویژگی را روی سنسور تعبیه کرده که خود یک مزیت نسبی است.
دیگر موارد: سایر پارامترهایی که باید هنگام خرید دوربین مد نظر قرار دهید، عبارتند از، نوع کارتحافظهای که دوربین استفاده میکند. برخی از انواع کارتهای حافظه عبارتند از، CF که بیشتر در دوربینهای SLR حرفهای استفاده میشود، SD و نوع جدیدتر آن به نام SDHC که در بیشتر دوربینها از این دو نوع استفاده میشود، MS که خاص دوربینهای سونی است و XD که در دوربینهای قدیمیتر فوجی و الیمپوس استفاده میشود. دیگر اینکه آیا کارتحافظه به صورت پیشفرض به همراه دوربین در جعبه وجود دارد یا خیر. اما در هر صورت لازم است یک کارتحافظه جداگانه برای دوربین خود بخرید زیرا اغلب ظرفیت کارتهای حافظه ارائهشده به همراه دوربین بسیار کم است. یک کارتحافظه حداقل چهار گیگابایتی بسیار مناسب است، شاید هم بخواهید یک کارتحافظه اضافی نیز خریداری کنید، هیچ چیز بدتر از آن نیست که در مسافرت آنقدر عکس بگیرید که کارتحافظه شما پر شود و برای گرفتن عکس جدید بخواهید از بین عکسهای قبلی تعدادی را برای پاک کردن انتخاب کنید. باتری نیز پارامتر مهم دیگری است، اینکه دوربین مورد نظر شما از باتری لیتیومی خاص خود استفاده می نماید و یا از باتری قلمی که در صورت دوم حتما باید برای احتیاط یک یا دو مجموعه باتری قابل شارژ بهمراه شارژر مخصوص خریداری نمایید. فراموش نکنید دومین کابوس یک عکاس این است که در وسط جشن خانوادگی ناگهان هشدار اتمام باتری روی صفحهنمایش دوربین ظاهر شود. امکان دیگری که بسیاری از دوربینهای عکاسی ارائه میدهند، قابلیت فیلمبرداری است. تقریباً تمامی دوربینهای کامپکت و همچنین بیشتر دوربینهای SLR جدیدتر این امکان را دارند، فقط بحث کیفیت فیلمبرداری آنها مطرح است که بیشتر دوربینهای امروزی، کیفیت HD دارند. تا یادم نرفته بگویم، برای دوربین خود باید یک کیف مناسب هم خریداری کنید، کابوس سوم ضربه خوردن دوربین است که یک کیف محکم تا حدود زیادی از این اتفاق جلوگیری میکند. از دیگر لوازم جانبی که خرید آن را برای هر نوع دوربینی توصیه میکنم، سهپایه است. به کمک آن میتوانید هم از خودتان عکس تکی بگیرید و هم خود را در یک عکس دستهجمعی میان دوستان جای دهید و مهمتر از آن در شرایطی که لرزش دست باعث خراب شدن عکس میشود، استفاده از سهپایه معجزه میکند. یک سهپایه خوب باید علاوه بر سبک بودن وزن دوربین را نیز تحمل کند و در جای خود کاملاً بدون لرزش قرار گیرد. جنس سهپایهها اغلب آلومینیوم یا بهتر از آن، فیبر کربن است که البته نوع دوم بسیار گرانقیمت است (قیمت بعضی از انواع آن حدود پانصد هزار تومان است). توانایی استقرار دوربین در جهات مختلف روی سهپایه یکی دیگر از مواردی است که باید به آن توجه کنید. برخی از سهپایهها میتوانند دوربین را تا حد زیادی به سطح زمین نزدیک کنند یا آن را در زوایای مختلف قرار دهند.
علاوه بر این راهنما، میتوانید با مراجعه به سایتهای تخصصی بررسی دوربینهای دیجیتال و همچنین سایت شرکتهای تولیدکننده تجهیزات عکاسی اطلاعات کاملی در مورد دوربین انتخابی خود به دست آورید و با شناخت کامل خرید کنید.
واقعا مطلب مفيدي بود .
ای کاش برای هر رنج قیمتی بهترین یا بهتر بکم مناسبترین رو معرفی میکردید لطفا اگه ممکنه این کار رو انجام بدید