گوگل نسخهای از فناوری خود را معرفی کرد که شباهت زیادی به پروژه «Private Cloud Compute» اپل دارد؛ اقدامی که میتواند بهعنوان نقطه عطفی در بازار هوش مصنوعی مصرفکنندگان شناخته شود.
اما دلیل اهمیت این موضوع چیست؟
در ماههای اخیر بسیاری بر این باور بودند که اپل در زمینه هوش مصنوعی از رقبا عقب مانده است. اما مسئله فقط عقبماندن از ترند روز نیست، بلکه از دید بسیاری از کارشناسان، برای نخستینبار پس از سالها، اپل در موقعیتی قرار گرفته که بهنظر میرسد توانایی ارائه یک فناوری نوآورانه در سطح رقبای خود را ندارد.
البته نکته جالب اینجاست که وقتی اپل برای دفاع از خود فهرستی از ویژگیهای مبتنی بر یادگیری ماشینی را که در چند سال گذشته عرضه کرده ارائه میدهد، در واقع حرف نادرستی نمیزند. در دهه گذشته، این شرکت بارها فناوریهای مبتنی بر یادگیری ماشینی را در محصولاتش بهکار گرفته و بخش عمدهای از این قابلیتها بر پایه تحقیقات علمی درونسازمانی و پروژههای دانشگاهی اختصاصی اپل توسعه یافتهاند؛ تحقیقاتی که بخشی از نتایج آنها از طریق وبلاگ رسمی «Machine Learning Research» بهصورت عمومی منتشر شده است.
با این حال، اپل موج بزرگ ناشی از معرفی ChatGPT را از دست داد؛ چتباتی که باید یادآور شد چهار سال پس از انتشار نسخه اولیه چارچوب GPT عرضه شد. به بیان دیگر، اپل همانند دیگر شرکتهای فناوری، چهار سال فرصت داشت تا جهتگیری آینده را تشخیص دهد. در حالی که سایر بازیگران صنعت با سرعتهای متفاوت توانستند محصولات خود را بر پایه مدلهای زبانی بزرگ (LLM) توسعه دهند، اپل تقریباً در همان جایگاه اولیه خود باقی ماند؛ همان نقطهای که همزمان با ظهور ChatGPT در آن قرار داشت.
با این وجود، نباید نادیده گرفت که اپل در پشت صحنه دستاوردهای فنی چشمگیری داشته است. یکی از مهمترین آنها زیرساخت «Private Cloud Compute» است؛ فناوری که میتوان آن را در بالاترین سطح توان مهندسی اپل دانست. در حالی که بسیاری از شرکتها برای ورود سریع به عصر مدلهای زبانی بزرگ، استانداردهای حریم خصوصی خود را پایین آوردند، اپل همچنان بر اصول خود پایبند ماند و راهکاری بسیار زیبا و خلاقانه برای حفظ امنیت و حریم دادههای کاربران ابداع کرد؛ آنهم در شرایطی که ماهیت این فناوریها اساساً در جهت مخالف چنین مفهومی حرکت میکند.
البته هنوز اپل از این راهکار فنی شگفتانگیز در قالب محصولی واقعی استفاده نکرده است. همانطور که استیو جابز گفته بود: هنرمندان واقعی، محصول نهایی را عرضه میکنند؛ و این نکته هنوز برای اپل صادق است. اما واقعیت این است که اکنون گوگل نیز نسخهای مشابه از این ایده را معرفی کرده و این موضوع در عمل تأییدی است بر درستی مسیر فنی اپل در حرکت بهسوی اکوسیستمی خصوصیتر و امنتر در دنیای هوش مصنوعی.

نکته مهمتر اینکه حالا که هر دو شرکت بزرگ گوگل و اپل چنین زیرساختهایی را ارائه دادهاند، احتمال دارد سایر آزمایشگاههای پیشرو در حوزه هوش مصنوعی نیز به همین مسیر گام بگذارند؛ مسیری که در نهایت به سود حفظ حریم خصوصی کاربران تمام میشود.
طبیعتاً خوب بود اگر اپل میتوانست همگام با سایر بازیگران دنیای هوش مصنوعی پیش برود، اما حتی در چنین شرایطی نیز این شرکت توانسته مسیر بازار را بهسمت توسعه مسئولانهتر و خصوصیتر هدایت کند. از این منظر، اپل همچنان برنده است؛ هرچند نه در سرعت، بلکه در جهتگیری درست.








دیدگاهتان را بنویسید