وقتی قصد خرید کارت گرافیک جدید دارید، معمولاً نگاهها به سمت مشخصاتی مثل فرکانس کاری پردازندهی گرافیکی (GPU Clock Speed)، تعداد هستههای شیدر (Shader Cores) و میزان حافظه ویدئویی (VRAM) میرود. اما عامل مهم دیگری هم وجود دارد که اغلب نادیده گرفته میشود: پهنای باند حافظه (Memory Bandwidth). این ویژگی میتواند در درازمدت تأثیر قابل توجهی روی عملکرد کلی سیستم بگذارد.
پهنای باند حافظه چیست؟
به بیان ساده بین پردازندهی گرافیکی (GPU) و حافظهی گرافیکی یک گذرگاه داده (Data Bus) وجود دارد که وظیفهی انتقال اطلاعات را بر عهده میگیرد. سرعت جابجایی این اطلاعات همان چیزی است که پهنای باند حافظه نامیده میشود. اگر این پهنای باند کافی نباشد، گلوگاه (Bottleneck) ایجاد میشود و GPU نمیتواند با تمام توان کار کند چون دادهها خیلی کند به آن میرسند.
پهنای باند حافظه بر حسب گیگابیت یا گیگابایت بر ثانیه اندازهگیری میشود و به عواملی مثل نوع حافظه (مثلاً GDDR6 یا GDDR7)، فرکانس کاری حافظه و عرض گذرگاه داده بستگی دارد. برای درک بهتر این ارتباط، میتوانید از فرمول سادهی زیر کمک بگیرید:
پهنای باند (گیگابایت بر ثانیه) = فرکانس حافظه × عرض باس / ۸
هرچه پهنای باند بالاتر باشد، دادهها سریعتر بین GPU و حافظه جابهجا میشوند و در نتیجه عملکرد کلی کارت بهتر خواهد بود. این موضوع بهخصوص در وضوحهای بالا مثل 4K اهمیت زیادی دارد چون حجم پیکسلها چند برابر بیشتر از 1080p است.
چه زمانی پهنای باند حیاتی میشود؟
حتی در وضوحهای پایینتر، اگر از بافتهای باکیفیت یا قابلیتهای سنگینی مثل رهگیری پرتو (Ray Tracing) استفاده کنید، فشار زیادی به پهنای باند وارد میشود. علاوهبراین، هستهها و پردازندههای متعدد GPUهای مدرن باید بهطور مداوم با داده تغذیه شوند و اگر این روند کند شود، عملکرد کلی کارت پایین میآید.
نشانههای کمبود پهنای باند معمولاً به صورت پرش یا ناپایداری فریم (Stuttering & Frame Drops) دیده میشوند. این مشکل مخصوصاً در نرخ فریمهای بالا مثل 120 یا 240 فریم بر ثانیه سریعتر خودش را نشان میدهد. در چنین شرایطی، استفاده از یک محدودکنندهی فریم (Frame Limiter) میتواند کمک کند تا نرخ فریم با پهنای باند موجود هماهنگ شود.
کاربردهای سنگین مثل واقعیت مجازی (VR) هم به پهنای باند بالایی نیاز دارند، چون GPU باید برای هر چشم یک تصویر جداگانه و با وضوح بالا تولید کند، آن هم با حداقل 90 فریم در ثانیه. ری تریسینگ هم چون نیازمند انتقال دادههای بیشتری برای محاسبهی بلادرنگ است بار اضافهای روی پهنای باند میگذارد.

بهطور کلی، کارتهای گرافیک برای رزولوشنها و سطح جزئیات خاصی طراحی میشوند. مثلاً کارتهای سری XX60 انویدیا بیشتر برای گیمرهای 1080p مناسباند، در حالی که مدلهای بالاتر برای 1440p یا 4K بهینهسازی شدهاند.
تفاوت اصلی در داخل یک سری بیشتر به عرض باس برمیگردد. کارتهای رده پایین معمولاً از گذرگاه ۱۲۸ بیتی (128-bit bus) استفاده میکنند، در حالی که مدلهای ردهبالا از ۲۵۶ بیت یا بیشتر بهره میبرند. اگر قصد دارید روی وضوح بالاتر یا نرخ فریم بیشتر بازی کنید، بهتر است کارت گرافیکی با پهنای باند بیشتر انتخاب کنید.
حرف آخر
چند سال پیش وضوح 1080p بهعنوان سطح بالای گیمینگ شناخته میشد اما این روزها بیشتر در دسته پایینرده قرار میگیرد. بنابراین با پیشرفت فناوری، تعریف «پهنای باند بالا» هم تغییر میکند. تستهای بنچمارک معمولاً بهترین راهنما برای مقایسه عملکرد کارتها و شناسایی گلوگاههای احتمالی هستند.
بنابراین اگر قصد خرید کارت گرافیک جدیدی دارید، فراموش نکنید که علاوه بر هستهها و حافظه، به پهنای باند حافظه هم توجه کنید. این کار باعث میشود انتخاب هوشمندانهتری داشته باشید و از پشیمانی بعد از خرید جلوگیری کنید.
دیدگاهتان را بنویسید