اگر رقم دهگان سنتان 4 یا 5 باشد به احتمال زیاد با شهر فرنگ خاطره های زیادی داشته اید. اگر هم این طور نیست و تازه اوایل جوانی و نوجوانیتان است به احتمال زیاد شهر فرنگ را در فیلم ها و سریال های قدیمی دیده اید. جعبه ای جادویی که در زمان قحطی تلویزیون و به دنیا نیامدن شبکه های اجتماعی تنها چیزی بود که عطش دیدن تصاویر را برای مردمان آن زمان بر طرف می کرد. حالا سال ها از آن زمان می گذرد و به عصر انفجار اطلاعات رسیده ایم. رایانه های شخصی، موبایل ها، تبلت ها و هزاران وسیله ریز و درشت دیگر لحظه ای ما را از انبوه اطلاعاتی که اطرافمان وجود دارند رها نمی کنند. شبکه های اجتماعی که روزگاری فقط میشد به لطایف الحیلی سری به آنها زد و حس کنجکاوی ناشناخته ای را تسکین داد حالا هر روز در رنگ ها و شکل های جدید سر از گوشی ها و تبلت ها در می آورند و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هم از آنها استقبال می کنند. اینستاگرام را بنگرید که زمانی تابو به حساب می آمد و حالا بخش های مختلف رسانه ای کشور از آن برای گسترش حوزه نفوذ خود استفاده می کنند و دیگر پسوند ممنوع به آن نمی چسبد. اما چرا اینستاگرام در ایران اینقدر محبوب است؟ چرا شبکه هایی مثل vine و tumblr که از قضا کارکردی بسیار نزدیک به اینستاگرام دارند نتوانستند جای آن را بگیرند و از فضای ممنوعیت به خانه همه کاربران برسند؟
پاسخ را شاید بتوان در همان جمله های اول پیدا کرد. عطش دیدن تصاویر. در روزگار ما سرانه مطالعه به حدی پایین است که اگر آمار روزنامه خواندن و وبلاگ خواندن را از آن حذف کنیم سرانه مطالعه به عدد صفر میل خواهد کرد. حتی در همین شبکه های اجتماعی هم بارها پیش آمده که متنی پر از مفهوم اما چند پاراگرافی نوشته شده باشد و کسی میلی به خواندن آن نشان ندهد. در این شرایط است که یک تصویر می تواند هزاران جمله را در خودش خلاصه کند و در کسری از ثانیه روی مخاطب تاثیر بگذارد. در نظر بگیرید شرایط چند ماه قبل را که تصویری از یک کودک مهاجر چطور توانست طوفانی به پا کند. واقعا چه متنی می توانست چنین تاثیر گذار عمل کند؟ چند خط باید نوشته می شد تا عمق فاجعه نشان داده شود؟ اما یک تصویر ساده بدون هیچ کلمه ای این کار را انجام می دهد.
اینستاگرام جاذبه جادویی دیگری هم دارد. فضای شهرنشینی رو به افزایش باعث شده شهرها کم رنگ و کم رنگ تر شوند. دیگر خبری از سبزهای پر رنگ درختان و آبی بی نظیر آسمان نیست و جایش را طیف رنگ های کدر و خاکستری گرفته اند. اینجاست که اینستاگرام به کمک می آید. یک عکس ساده از شهری بی روح را به لطف افکت و ویرایش گرافیکی پر می کند از رنگ های شفاف و به یاد ماندنی و این همان چیزی است که انسان امروز نیاز دارد. شادی رنگ هایی که در اداره ها فراموش شدند به کمک چند لمس ساده گرد و غبار عکس ها را می گیرد تا انرژی پنهانی را به سمت بیننده پرتاب کند.
البته که هیچ نمونه ای را نمی توان بدون عیب پیدا کرد و اینستاگرام هم همین طور است. اما چه اشکالی دارد بگذاریم رنگ ها بدون شرح صحبت کنند؟ چه اشکالی دارد اگر خودمان را به فراموشی بزنیم و قاب پر زرق و برق ثبت شده روی صفحه های اینستاگرام را دنیای اطرافمان بدانیم؟ اینستاگرام هم مانند هر چیز دیگری موافقان و مخالفان خودش را دارد و تمام نظرات هم قابل احترام هستند. اما اجازه بدهید از پشت نمایشگرهای چهار و پنج اینچی هم که شده رنگ های بی نظیر اطرافمان را ببینیم. چند لحظه انرژی به همه آن نوارهای منفی خواهد ارزید.
برای با خبر شدن از آخرین اطلاعات در زمینه تجهیزات الکترونیک، بازی ها و مطالب مختلف در زمینه تکنولوژی، کانال وب سایت سخت افزار در تلگرام را فراموش نکنید. اگر آخرین نسخه از این برنامه را روی موبایل یا رایانه نصب کرده اید تنها با کلیک کردن (یا تپ کردن) روی آدرسhttps://telegram.me/sakhtafzarmag می توانید در کانال ما عضو شوید. همچنین برای اطلاع از دقیق ترین مشخصات و قیمت های گوشی های هوشمند در بازار ایران می توانید به وب سایت کالای ما به نشانی https://kalamag.com مراجعه کنید.
واقعن من که به اینستاگرام عادت کردم.:-bd:-bd