زمانی که قصد انجام کاری داشته و خودتان فرصت یا توانایی انجام آن را ندارید، میتوانید آن را به یک تیم یا مجموعهای خارج از مجموعه کاری خود سپرده و با صرف هزینه به نتیجه مورد نظرتان دستیابید. میزان هزینه و زمان مورد نیاز برای انجام پروژه مورد نظر به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد اما زمانی که پروژه شما آن قدر بزرگ باشد که یک تیم خارجی نیز از پس انجام آن بر نیاید چاره کار چیست؟ حتی کمپانیهای بزرگ نیز آنقدر بودجه در اختیار ندارند که بتوانند پروژههای بلند پروازانه خود را در مدتزمانی کوتاه و با صرف هزینه معقول به اتمام برسانند. یکراه برای انجام این کار دعوت از گروهها و جمعیتهای مختلف برای داوطلب شدن در انجام پروژه و بر عهده گرفتن بخشی از کار است و در دنیای معاصر نمونه آن توسط کمپانیهای مختلف اجرا شده است. دنیای مجازی و پردازش نیز یکی دیگر از بخشهایی است که همواره با پروژههای عظیم روبه رو بوده و همواره هزینههای زیادی برای آن صرف شده است. در این میان برخی از پروژهها نیز به کمک جمعیتی عظیم در حال پیشرفت و رو به جلو رانده شدن هستند. جمعیتی که شاید خودشان هم خبر ندارند که درگیر پروژهای بسیار پیچیده برای بهبود سیستمهای کامپیوتری هستند!
Crowdsourcing از کجا آمده است؟
زمانی که یک پروژه به یک تیم خارج از کمپانی سپرده میشود، بهاصطلاح از واژه Out Sourcing استفاده میشود. در سال ۲۰۰۵ دو نویسنده از مجله WIRED از عبارت Crowdsourcing در یکی از نوشتههای خود استفاده کردند. کمی بعد این عبارت به لغتنامههای مختلف نیز راهیافته و روزبهروز کمپانیهای مختلف به استفاده از این ایده تجاری برای به جلو بردن پروژههای خود روی میآورند. اولین پروژه اجرا شده بهصورت Crowdsourcing را می توان به اواسط قرن ۱۹ و نحوه جمعآوری لغتنامه آکسفورد نسبت داد. در آن زمان طی درخواستی عمومی از داوطلبان خواسته شد تا هر کلمه انگلیسی را که میدانند به همراه معنی و مثال برای موسسه جمعآوری کننده ارسال کنند. پس از این اعلان و طی ۷۰ سال، بیش از 6میلیون پاسخ برای موسسه ارسال شده که نتیجه آن لغتنامه آکسفورد است که در گوشهکنار می توان آن را مشاهده کرد. در دنیای امروز Crowdsourcing اغلب در محیط آنلاین رخ میدهد، زیرا نتیجه حاصل از آن بهسرعت قابلدستیابی است.
یک مثال روزمره
در بسیاری مواقع زمانی که قصد دارید وارد یک سایت شده یا یک فایل را دانلود کنید، باید پروسهای را طی کنید که نشان دهید انسان هستید و یک ربات مخرب قصد ورود به سایت را ندارد. در این حالت معمولا یک تصویر از یک تابلو با متنی ساده یا یک کادر شبیه پلاک خانه نمایش داده میشود که با نوشتن آن، دسترسی شما به سایت مورد نظر فراهم شده و امکان ورود شما فراهم میشود. این کار ممکن است پروسهای ساده و پیشپاافتاده به نظر بیاید، اما در پشت پرده اتفاقات زیادی در حال رخ دادن است! این روش ورود به سایتها reCAPTCHA نام گرفته و اساس کار آن همان CAPTCHA است. CAPTCHA همان اعداد و حروف ناموزونی هستند که برخی از سایتها و سرویسهای تحت وب پیش از ورود به سایت از شما درخواست میکنند تا آنها را شناسایی کرده و تایپ کنید تا انسان بودن کاربر تضمین شود (تصویر ۱).
گوگل استفاده از روش تازه (همان reCAPTCHA) را سادهتر و ایمنتر میداند، زیرا برای آن یک الگوریتم پیشرفته آنالیز ریسک نیز در نظر گرفتهشده که به شکلی موثر تر میتواند انسان را از ربات تشخیص دهد (تصویر ۲).
به این ترتیب که شما عبارت I`m not a robot را تیک میزنید و احتمالا از شما درخواست میشود تا چیزی شبیه یک پلاک یا عبارت نوشتهشده روی یک تابلو که البته تشخیص آن چندان هم سخت نیست را وارد کنید تا امنیت سایت در قبال رباتها و اسکریپتهای مخرب تحت وب تضمین شود. در مقابل، شما نقش یک نیروی مجانی برای یک کمپانی همچون گوگل را ایفا کردهاید تا بتواند به شکل موثرتری حروف و اعداد را از تصاویر استخراج و پروژههای مختلف خود همچون Google Maps یا کتابخانه گوگل را تکمیل کند! این متون و تابلوها و تصاویر که از ما خواسته میشود عبارت مربوط به آن را تایپ کنیم، در واقع تابلوها و پلاکهای خیابان یا کتابهای اسکن شده توسط گوگل (کمپانیهای دیگر) برای افزوده شدن به مجموعه اطلاعات دیجیتالی شده هستند. سیستمهای کامپیوتری هنوز آنقدر قدرتمند نشدهاند که بتوانند بهسرعت و با دقت صد در صد متون نوشتهشده در مکانهای مختلف را تشخیص دهند و دانش انسان برای شناسایی علائم همچنان دست بالا را دارد. قاعدتا برای گوگل و کمپانیهای دیگر به صرفه نیست که افراد زیادی را برای تصحیح متون و علامتهای استخراجشده از تصاویر استخدام کند. پس چهبهتر که از روشی جایگزین استفاده کند. به کمک reCAPTCHA دسترسی ایمن به سایتها فراهم میشود و در مقابل، روزانه میلیونها تصویر و عبارت و نشانه توسط نیروی انسانی بررسیشده و صحت آنها مورد تایید قرار میگیرد. استفاده از سرویس reCAPTCHA کاملا رایگان بوده و برای راهاندازی آن در وبسایت خود کافی است به صفحه اختصاصی آن در گوگل مراجعه کنید. در مقابل نیروی جمعی کاربران بهسرعت به بهبود سرویسهای مورد استفاده توسط آنها کمک میکند.
این تمام ماجرا نیست!
یافتن نوشته روی تابلوها و علامتها تنها بخشی از کاربردی است که می توان برای reCAPTCHA و به طور کل مفهوم Crowdsourcing متصور بود. بهبود هوش مصنوعی و زمینههای مختلف مربوط به آن نیز یکی دیگر از مواردی است که Crowdsourcing را به موضوعی ویژه و جالب بدل میکند. هنوز مسائل و مشکلات مختلفی پیش پای سیستمهای هوش مصنوعی است که شاید برای یک انسان ساده و پیشپاافتاده به نظر برسد اما منطق یک ماشین هنوز با آن درگیر است و یک سرویس ساختهشده بر اساس Crowdsourcing میتواند تاثیر بالایی در سرعت بهبود آن هوش مصنوعی داشته باشد. به این ترتیب باید در آینده نه چندان دور شاهد پیشرفت چشمگیر هوش مصنوعی در زمینههای مختلف باشیم. نمونهای از بهبود هوش مصنوعی را بازهم می توان در reCAPTCHA مشاهده کرد. برای هوش مصنوعی امروزی ممکن است مشکل باشد که تصویر یک گربه را از سگ تشخیص دهد، اما ما انسانها با یک نگاه این کار را انجام میدهیم. در reCAPTCHA ممکن است از کاربر خواسته شود که بهجای تایپ یک عدد یا متن، تصاویر مشابه با عکس یک گربه را از میان چند تصویر مختلف انتخاب کند (تصویر ۳).
کاربران مختلف این کار را روی تصاویر متعدد انجام داده و به این ترتیب هوش مصنوعی در پشت پرده بسیار سریع میتواند معیارهای منحصربهفرد یک گربه در تصاویر مختلف را تشخیص داده و به شکل دقیقتری یک گربه را از یک سگ متمایز کند. ترجمه متون نیز حالت دیگری از Crowdsourcing در دنیای وب است که البته اغلب حالتی داوطلبانه دارد. برای مثال وبسایت code.org که منبعی عالی برای یادگیری اصول کد نویسی است از داوطلبان میخواهد تا نوشتههای سایت را در پنل اختصاصی که برای این کار در نظر گرفتهشده به زبان خودشان ترمه کنند تا به این ترتیب افراد بیشتری بتوانند از محتوای این سایت بهره ببرند. گوشیهای هوشمند نیز منبع مهم دیگر برای Crowdsourcing هستند. بسیاری از پروژههای موجود در این زمینه از قابلیت تعیین موقعیت توسط گوشیهای هوشمند بهره برده و سعی میکنند سرویسهای خود را برای تشخیص مکان و بهبود آن ارتقا بخشند. البته این حالت از Crowdsourcing همواره اعتراضاتی در زمینه نقض حریم خصوصی را نیز به همراه داشته و نظرات مختلفی درباره آن بیان میشود.
نتیجهگیری
چه بخواهید و چه نخواهید، شما به شکلهای مختلف درگیر پروژههای آنلاین Crowdsourcing هستید! سرویسهای مختلف آنلاین هر روز در حال سرویسدهی به ما هستند و درعینحال، ما خود با دست خودمان به بهبود و پیشرفت آنها نیز کمک کرده و کمپانیها از آن سود میبرند (گوگل، فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و سرویسهای مختلف دیگر هر یک به نوعی از این مفهوم بهره بردهاند). ممکن است این روش از تجارت و دستیابی به اهداف توسط کمپانیها را ناعادلانه بدانید اما شکل دیگری از Crowdsourcing نیز وجود دارد که میتواند به تازهکارها کمک کرده و آن کمک جمعیت به ایدههای تازه برای راهاندازی شغلهای جدید است. وبسایت Kickstarter یک نمونه از این سرویسهاست که افراد زیادی به کمک آن توانستهاند ایدههای خود را اجرا کرده و قدمهای مثبتی بردارند. این دنیای جدید ماست و چهبهتر که خودمان نیز با ایدههای ناب و تازه از آن به بهترین شکل استفاده کنیم.
همیشه انسان بر این باور هست چیزی که خودش ساخته باعث نابودی خودش میشه و لی همیشه در پیشرفت علم خطراتی هم هست و واقعا نمی دونم چرا انسان به پیشرفت جنبه ی خرابکارانه ی علم میره مثل هک ویروس جنگ سایبری از یک طرف جنگ مادر تمام اختراعات هست ولی همیشه علم باعث پیشرفت شده
همیشه پیشرفت هوش مصنوعی ادم رو میترسونه:D
یه سوال اون وقت چطور میتونند درست بودن reCAPTCHA رو تشخیص بدن اگه از قبل جواب رو ندونن؟؟
این کار اتفاق خوبیه اما در قسمتی که اشاره شد به ارتقای هوش مصنوعی من خیلی نگران شدم، این حرف به معنی این است که ما انسان ها با دست خودمون باعث رشد هوش مصنوعی می شویم؛ ارتقای هوش مصنوعی تا جایی خوبه که از حد هوش انسان فراتر نره چون در آینده ای که بعید میدونم خیلی دور باشه قادر خواهدبود مستقل از ما تصمیم گیری کنه و طبیعتن عواقب خوبی پیش روی انسان ها نخواهدبود.
امیدوارم اسکای نت به واقعیت تبدیل نشه.