نسخه ی اولیه ی بازی F.E.A.R که در سال 2005 به بازار آمد توانست به موفقیت های خوبی دست پیدا کرده و بسیار مورد توجه منتقدان و بازیبازان قرار گرفته و افق های جدیدی را در ژانر وحشت بازیهای رایانه ای ایجاد کند . پس از موفقیت شماره ی اول مشکلاتی بر سر حق مالکیت این بازی بوجود آمد و امتیاز این مجموعه چندین بار بین استودیوهای مختلف دست بدست شد تا عاقبت دوباره به سازندگان مجموعه ی اول ( استودیو Moonlight ) رسید . اما F.E.A.R2:Project Origin نتوانست به موفقیت نسخه ی اول دست یابد و هواداران خود را تا حدودی نا امید کرد . اکنون نسخه ی سوم این بازی (که بدست سازندگانی جدید تولید شده) مدتی است به بازار آمده و بحث در مورد این موضوع که آیا توانسته همچون بازی اول موفق باشد یا خیر ٬ خود بحثی مفصل است .
دو برادر با دو سرنوشت متفاوت و دو هدف متضاد، متفر از یکدیگر اما همراه با هم
توضیح در مورد موفقیت یا عدم موفقیت F.E.A.R3 کار دشواری است و خارج از حوصله ی این مقال . اما در کل می توان گفت که هرکسی شاید نتواند با داستان و جو این بازی ارتباط برقرارکرده و از آن خوشش بیاید.این شماره از بازی وقایع 9 ماه پس از اتفاقات نسخه ی اول را پی می گیرد . کسانی که موفق به امتحان بازی اول شده اند قطعا” می دانند که شخصی بنام پوینت من (pointman) به همراه گروهی نظامی بنام F.E.A.R به شهر خیالی fairport اعزام می شوند تا گروه آرماخام (Armacham) که مشغول آزمایشاتی مرموز بر پایه ی ذهن و انتقال مفاهیم تله پاتی و ساختن یک ارتش برای تسخیر جهان هستند را نابود کند . خود پوینت من از کودکی تحت این آزمایشات قرار داشت اما از آنجا که توانایی ذهنی چندان نیرومندی نداشت از شهر بیرون رانده شد و نمونه ی دوم یعنی برادرش فتل (fettel) جای او را گرفت و به قاتلی بی رحم تبدیل شد . در پایان نسخه اول پوینت من برادرش را با شلیک گلوله ای در پیشانی اش به هلاکت رساند و گروه F.E.A.R با انفجار بمبی شهر را ویران کرد . در ابتدای F.E.A.R3 می بینیم که روح فتل به سلولی که برادرش پوینت من در آن اسیر است می آید و او را از دست سربازان شرکت آرماخام نجات می دهد . سپس آنها متوجه می شوند که شرکت در حال تدارک برای کار بر روی نمونه ی سوم از ابرسرباز تله پاتیک خود است . از اینجا به بعد دو برادر برای رسیدن به این سومین نمونه دست به یک همکاری دو نفره می زنند . در حالی که بشدت از یکدیگر متنفرند و هر کدام اهدافی جدا در سر دارد . پوینت من خواهان نابودی نمونه و فتل خواهان کمک گرفتن از آن برای قدرتمندتر شدن خود است. داستان بازی از جذابیت لازم برخوردار است و برای یک بازی FPS (اکشن اول شخص) که دارای المان های ترسناک نیز هست ٬ کافی بنظر می رسد . هرچند که داستان برای اشخاصی که نسخه اول را بازی نکرده اند ممکن است گنگ و مبهم بنظر برسد و راضی شان نکند.
گیم پلی بازی سرشار از اکشن و هیجان است اما با نسخه ی اول سری تفاوت عمده ای دارد و چندان ترسناک نیست
در ابتدا و در دو مرحله ی آغازین ٬ با یک بازی کاملا” شوتر ( به سبک شوترهای نظامی ) مواجه هستیم . در این مراحل روند گیم پلی و المان های مختلف آن بیش از هرچیز شبیه به Crysis2 است . روند گیم پلی در این بازی بسیار روان و جذاب است . بازی دارای حالت سنگر گیری بوده و یکی از بهترین هوش های مصنوعی دیده شده در میان بازی ها را به نمایش می گذارد . دشمن ها بسیار با هوش هستند و یک لحظه شما را آسوده نمی گذارند و اگر مدت زیادی را در پشت یک سنگر بمانید آن را دور زده و از پشتتان سر در می آورند یا اینکه مدام برایتان نارنجک پرتاب می کنند . از مرحله ی سوم عنصر ترس نیز به بازی اضافه شده و روند گیم پلی را تغییر می دهد . از این مرحله به بعد روند بازی تلفیقی از عنصراکشن و عنصر ترس خواهد بود که مدام جایشان را با هم عوض کرده و به بازی تنوع می بخشند . شایان ذکر است ٬ ترس موجود در این بازی بیشتر از نوع هراس هیجان انگیز بازیهایی نظیر Left4Dead است تا ترس خزنده و غافلگیر کننده ی سری Dead Space یا رزیدنت اویل های اولیه . در برخی مراحل بازی ربات هایی نیز وجود دارند که با سوار شدن بر آنها می توان دشمنان را بوسیله ی سلاح های قدرتمندشان از بین برد . مبارزه با این ربات ها در نوع خود بسیار جالب و لذت بخش است و تنوع خوبی به گیم پلی بازی می بخشد .
ربات سواری و قلع و قمع دشمنان هم در نوع خود جالب به نظر می رسد
بازی نسبتا” کوتاه بوده و خیلی زود می توان آن را به اتمام رساند . البته شخصا” معتقدم اگر زمان بازی بیش از میزان کنونی آن بود موجب خسته کننده شدن و تکراری شدن روند آن می شد . اما از آنجایی که در بازی دو شخصیت وجود دارد ٬ این امکان برای بازیبازان فراهم است تا پس از اتمام هر مرحله توسط پوینت من ٬ آن را با فتل نیز به اتمام برسانند . ( پس ٬ از این منظر بازی آنچنان هم کوتاه نیست ) بازی با فتل در نوع خود بسیار جالب و سرگرم کننده است و تجربه ای جدید به حساب می آید . همانگونه که گفته شد فتل یک روح است و بر همین اساس امکان وارد شدن به بدن دشمنان خود و تسخیر جسمشان را دارد . پس از وارد شدن به بدن هر دشمن درجه ای در وسط صفحه فعال می شود که نشان می دهد تا چه میزان می توانید در بدن او باقی بمانید . با به اتمام رسیدن مدت زمان حضور در بدن هر دشمن جسم او متلاشی شده و فتل از آن بیرون می آید . البته با از بین بردن سایر دشمنان هاله های قرمز رنگی آزاد می شود که با جمع آوری آنها می توان درجه ی حضور در بدن میزبان را از نو پر کرد . فتل همچنین قادر به معلق کردن دشمنان خود در هوا و کشتنشان بوسیله ی قدرت های ذهنی خود است که براحتی و با نگه داشتن یک دکمه و زدن دکمه ای دیگر می توان اینکار را انجام داد . نکته ی متناقض و حتی شاید بتوان گفت مضحکی که در رابطه با فتل وجود دارد این است که او هم همانند پوینت من اگر توسط دشمنان مورد هدف قرار گیرد کشته خواهد شد!(آخر چگونه می توان یک روح را کشت ؟)
بازی در نقش فتل تجربه ای جدید محسوب می شود و بسیار جذاب تر از بخش نخست بازی است
بازی F.E.A.R 3 را بصورت همکاری دو نفره ( هم به شکل آنلاین و هم به شکل آفلاین ) نیز می توان تجربه کرد . در این حالت صفحه ی نمایش نصف شده و بازیباز دوم می تواند کنترل شخصیت فتل را بر عهده بگیرد . همچنین این بازی ٬ دارای بخش چند نفره ی غیر داستانی آفلاین و آنلاین ( به سبک بازی Halo:Reach ) است که در آن باید موج های مختلف حمله ی دشمنان را درهم شکست .
برای در دست گرفتن کنترل فتل حتماً باید یک بار بازی را با پوینت من به پایان برسانید
گرافیک ( چه در بخش هنری و چه فنی ) تعریفی ندارد و پا را از حد متوسط فراتر نمی گذارد . البته باید اذعان کرد که گرافیک هنری بازی در برخی مراحل در حد خوب و قابل قبولی کار شده و آنچنان هم بد نیست . فیزیک و تخریب پذیری اشیا و آبجکت های محیطی (خصوصا” برخی سنگرها) نیز در حد قابل قبولی است ( هر چند که این امر در مورد همه ی اشیا و المان های محیط بازی صدق نمی کند ). انیمیشن دشمن ها و حرکاتشان هم بسیار خوب و طبیعی کار شده ٬ هرچند که این دشمنان از جزئیات گرافیکی بالایی برخوردار نیستند . البته سازندگان بازی قبل از عرضه ی آن اعلام کرده بودند که قصد ندارند بازی ای با جزئیات گرافیکی بالا به بازار ارائه کنند بلکه هدفشان بیشتر کار بر روی درگیر کننده بودن جو و فضای بازی است . صدا گذاری و موسیقی بازی ( خصوصا” صداگذاری ) در سطح بسیار خوبی قرار دارد و بسیار با فضا و جو بازی همخوان است . با اینکه افکت صدای اسلحه ها می توانست بهتر باشد اما در کل همه چیز در قسمت صداگذاری و افکت های صوتی عالی است . موسیقی بازی نیز هرچند گاهی در میان فضا سازی های صورت گرفته گم می شود اما قابل قبول و دل نشین است.
گرافیک فنی بازی و مدل سازی شخصیت های اصلی، چندان چنگی به دل نمی زند
در پایان باید گفت که سازندگان F.E.A.R3 توانسته اند جو و فضای بسیار زیبایی را در اثرشان بوجود بیاورند (بخصوص در مرحله ی پایانی که بسیار زیبا و تاثیر گذار طراحی شده و بخشی از گذشته ی دو برادر را روشن می کند) و بزرگترین نقطه ی قوت این بازی نیز همین جو و فضای حاکم بر آن است . در کل سازندگان جدید نسخه ی سوم توانسته اند طرفداران قدیمی این مجموعه را با ساخت اثر خود راضی و خشنود سازند . خصوصا” آن دسته از طرفدارانی – که نگارنده ی این سطور هم جزوشان است – را که قبل از عرضه ی این بازی و دیدن پیش نمایش های آن ٬ انتظارات خود را از این عنوان تا حداقل میزان ممکن پایین آورده بودند.
دادا چهره pointman تو یک معلوم بود البته با ماسک چون تو رزولشن آخر بازی اگر توی چاله ی آب نگاه میکردی ، معلوم بود . ولی عجب ماسک خفنی داشت … راستی تو گوگل به انگلیسی سرچ کنی میاره واسط
سلام من بازی FE3R رو تموم کردم خیلی وقت پیش اما دوباره رفتم هی هنوز متوجه نشدم چون که ما تونستم منبا تمام این گستاخی هارو نابود کنیم. . . میخوام بدونم آیا نسخه FEAR 4 درحال تولید هست یا نه یعنی اصلا قراره بیاد یا نه؟
اون دختر اسمش آلما هست. فردی با خصوصیات قوی تلپاتیک که مادر پوینت من و فتل هم محسوب میشه.
بله مونولیث بود و من اسمش رو موقع نوشتن متن اشتباه قید کردم و یادم رفتن بعدا درستش کنم. ممنون از یادآوری شما.
پیش از هر چیز بگم که سازنده Monolith هستش نه moonlight. آقای حسینیِ طرفدار، چطور اشتباه کردی؟ 🙁
سپس….
برای من به شخصه فیر بخش بزرگی از خاطرات دوران بازیبازیم رو تشکیل میده (البته این به این معنی نیست که دوران بازیبازی من تموم شده)
نسخه ی یک شاهکاری بود از هر لحاظ؛ صداگذاری، گرافیک، فیزیک، گیم پلی و و و
گویا مونولیث پیش از بازیسازی تو کار صداگذاری بازی ها بوده، از همین بابت میشه فهمید چرا انقد صداگذاری اون نسخه محشر بود.
در مورد گرافیک و فیزیک، موقعی که بازی عرضه شد تقریبا سیستمی تو خونه ها نبود که بتونه رو بالاترین حالت بازی رو روون اجرا کنه. اون حجم سایه زنی و اون تخریب پذیری ها، اینکه حتا وقتی شما با شخصیت اصلی بازی به جسمی برخورد می کردین تکون می خورد یا از قفسه میافتاد (به خوبی صداش هم میشنیدین)، تا اون موقع سابقه نداشت. ما با شاتگان می زدیم سر دشمنا رو می پروندیم بعد باهاش فوتبال می زدیم 😐 جدی اینکارو می کردیم 😐
گیم پلی هم که اون سیستم بولت-تایم اصن محشر بود. ما بهش می گفتیم اکشن، بعد به هر صحنه ی آهسته ای که می دیدیم می گفتیم Alt ! چون رو کیبورد Alt رو واسه Bullet-time گذاشتیم
با وجود گرافیک و فیزیک و صداگذاری در بهترین حالت، شما می تونستین یکی از بهترین تجربه های عمرِ بازیبازیتون(گیمریتون) رو تجربه کنین، اونم با وجود سیستم فوق العاده ی بولت-تایم!
در کنار اکشن ترس غالبی که در تک تک لحظه های بازی وجود داشت. همونطور که گفتین “توانست افق های جدیدی را در ژانر وحشت بازیهای رایانه ای ایجاد کند” سبکِ وحشتی که الهام گرفته از J-Horror یا فیلم های ترسناک ژاپنی ـست و البته توهم هایی که خودِ فیر بنیان گذارش بود؛ شامل توهمات یا الهامات شخصیت اول
در مورد Extraction Point که واقعا فقط نام فیر رو خراب کرد، البته یه اسلحه لیزری گنجوندن تو بازی که باز با وجود همه ی نکات خوبی که مونولیث تو بازی گذاشت(بالاتر اشاره کردم) یکی از بهترین اسلحه هایی ـه که تو بازی ای شلیک کردم باهاش (بخوانید ریشه کن کردم) 😀
Perseus Mandate رو هم بازی نکردم با وجود تجربه ی تلخی که از Extraction Point داشتم (به ویژه که گفتن گرافیکش از نسخه ی اول ضعیف تره! با اینکه خیلی دیرتر از اون عرضه شد
نسخه ی دوم (با نامِ زیبای Project Origin) هم باز تجربه ای تلخ بود. آدم از شرکتی که F.E.A.R. و Condemned رو ساخته انتظار بیشتری داره. به ویژه اینکه نسخه ی دوم فیر هم باشه!
نسخه ی سوم هم من رو به عنوان یه طرفدار قدیمی راضی نکرد، اصن در حد و قواره ی نسخه ی یکم نبود ولی ارزش بازی کردن داشت. آ رضا هم بیشتر گفتتنی ها رو گفت در مورد بازی. فقط دو چیز دیگه که تو نسخه ی یک ما چهره ی شخصیت اصلی رو نمی بینیم که به مرموز بودنش کمک می کرد ولی تو سه دیدیم و پاکستون فتل هم چهره ـش متفاوت بود با اینی که تو سه دیدیم.
در کل با اینکه دیر و بدون مناسبت بود ولی ممنون بابت نقدتون کلا هر جا نامی از F.E.A.R. بیاد، ما خوشحال میشیم.
کی گفته لازمه حتمن مناسبتی باشه؟
نسخه یک که خیلی عالی بود به نظر من کمتر کسی بار اول جرأت داشت که شب بازی بکند . هوش مصنوعی بازی واقعأ عالی کار شده بود و چیزیش که خیلی حال میداد که با زدن فکر کنم دکمه کنترل کیبورد مثل فیلم ماتریکس حرکت دشمنها آهسته میشد و میتوانستی سربازان دشمن را تکه تکه بکنی!!!!:D:):D
جریان اون دختر که در بازی اول بود چی هست؟؟؟؟
بنظرم نسخه دوم خوب بود لااقل تو بازیهای چند سال پیش واقعا خوب بود.هنوز اون جمله اخر تریلر معروفش رو یادمه :fear alma again.