موضوعات داغ
  • نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۲۵
  • بازی GTA VI
  • هوش مصنوعی
  • استارلینک
  • چت‌بات‌ها
  • دینو
سخت افزار مگ
  • اخبار و مقالات
    • گوشی موبایل
      • لوازم جانبی موبایل
    • تبلت
    • لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • مادربرد
      • پردازنده مرکزی
      • کارت گرافیک
      • تجهیزات ذخیره سازی
      • حافظه
      • صفحه نمایش
      • تجهیزات جانبی
    • تصویرگری دیجیتال
    • صوتی و تصویری
    • شبکه
    • نرم افزار و بازی
    • کالبدشکافی قطعات
    • مطالب گوناگون
  • لیست قیمت
    • گوشی موبایل
      • لیست قیمت روز گوشی‌های سامسونگ
      • لیست قیمت روز گوشی‌های شیائومی
      • لیست قیمت روز گوشی‌های هواوی
      • لیست قیمت روز گوشی های آنر
    • تبلت
    • لپ‌تاپ
    • قطعات کامپیوتر
      • لیست قیمت پردازنده
    • محصولات اپل
    • تجهیزات شبکه
    • لوازم خانگی
    • صوتی و تصویری
    • دوربین دیجیتال
    • تجهیزات بازی
    • خودرو
  • بررسی
    • بررسی گوشی موبایل
    • بررسی تبلت
    • بررسی لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • بررسی کولر و فن
      • بررسی مادربرد
      • بررسی کارت گرافیک
      • بررسی تجهیزات ذخیره سازی
      • بررسی حافظه
      • بررسی منبع تغذیه و کیس
      • بررسی تجهیزات جانبی
      • بررسی صفحه نمایش
    • بررسی تصویرگری دیجیتال
    • بررسی صوتی و تصویری
    • بررسی شبکه
    • بررسی نرم افزار و بازی
    • بررسی گوناگون
  • راهنمای خرید
    • سیستم پیشنهادی
  • دانلود
  • ویژه
    • مسابقات
    • نمایشگاه
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

مسابقات

در مسابقه ویژه شب یلدا در سخت افزار شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید!

Avatarتوسط وب سایت سخت افزار ·28 آذر 139528 آذر 1395· 519

احتمالا شما هم با خواندن تیتر این خبر تعجب کرده اید. در حال حاضر 2 مسابقه به صورت همزمان در وب سایت سخت افزار در حال برگزاری است (مسابقه انتخاب بهترین گوشی سال 2016 از نگاه کاربران و مسابقه مشترک سخت افزار و Galax) اما ما قصد نداریم دست از شگفت زده کردن کاربران برداریم!

امروز بیست و هشتم آذر ماه است و حتما وقتی به وب سایت مراجعه کرده اید با مجموعه ای از تغییرات در رنگ بندی آن مواجه شده اید. در واقع از آنجا که سی ام آذر ماه جشن باستانی یلدا را در پیش داریم تصمیم گرفتیم با همکاری ال جی مسابقه ای برای شما ترتیب دهیم. اگر بتوانید سال گذشته را به یاد بیاورید، درست در روز سی ام آذر مسابقه ای در وب سایت سخت افزار برگزار شد که بر اساس آن همه می توانستند با یک ثبت نام ساده وارد آن شوند و بعد با کامنت کردن یک شعر از حافظ، در قرعه کشی یک تلفن هوشمند شرکت کنند. امسال هم دقیقا همین داستان برقرار است با این تفاوت که به جای یک روز، شما چیزی در حدود سه روز فرصت دارید تا با ارسال یک شعر از حافظ در مسابقه شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید.

دقت داشته باشید که برای شرکت در مسابقه می بایست با حساب کاربریتان وارد وب سایت شوید و اگر به تازگی قصد ساختن یک اکانت دارید به یاد داشته باشید که همه درخواست ها برای ساخت حساب کاربری بدون در نظر گرفتن اینکه ایمیل فعال سازی به دست شما رسیده است یا خیر پس از بازبینی در مدت کوتاهی فعال خواهند شد. همچنین به این نکته نیز توجه کنید که از همین حالا تا ساعت 11.59 دقیقه شب سه شنبه 30 آذر فرصت حضور در مسابقه را خواهید داشت. همه افرادی که در مسابقه شرکت می کنند و یک شعر از حافظ را در بخش کامنت ها پست می کنند در نهایت در قرعه کشی یک دستگاه تلفن هوشمند LG X Cam شرکت داده خواهند شد و همه شرکت کنندگان نیز از شانس یکسانی برای برنده شدن این گوشی برخوردارند. پس فرصت را از دست ندهید. در مسابقه شب یلدا با سخت افزار شرکت کنید و دوستان و اعضای خانواده خودتان را هم به شرکت در این مسابقه تشویق کنید! هدف از جشن یلدا دور هم بودن است و برنده شدن دور همی در یک مسابقه شب یلدایی هم لذت خاص خود را دارد!

برچسب‌ها: ال جی, جایزه, سخت افزار, گوشی موبایل, مسابقه

امتیاز: 3.3 از 5 (3 رای)
کمی صبر کنید...
تبلیغات
تبلیغات
سرخط خبرها:
  1. رونمایی از سیستم مورد نیاز و پیشنهادی بازی Madden NFL 26
  2. دسترسی محدود بررسی کنندگان به کارت گرافیک 8 گیگابایتی AMD RX 9060 XT
  3. ChatGPT اکنون می‌تواند جلسات کاری شما را ضبط، رونویسی و تحلیل کند
  4. بازی Marvel Tokon: Fighting Souls معرفی شد
  5. تیزر جدید بازی Ghost of Yotei منتشر شد

مطالب مرتبط ...

  • 28

    قیمت گوشی پایین نخواهد آمد!

    Avatarتوسط سیمین نوربخش · 11 شهریور 1397 · 22 اسفند 1398

  • 1

    ال جی و درآمد 53 میلیارد دلاری در سال 2013

    Avatarتوسط حسام شالیکاریان · 7 بهمن 1392 · 7 بهمن 1392

  • 2

    کدامیک از گوشی‌های هوشمند بیشترین و کمترین میزان تشعشات را دارند؟

    Avatarتوسط سیمین نوربخش · 19 بهمن 1397 · 19 بهمن 1397

مطالب گوناگون از دینو

6 ترند که در دکوراسیون خانه سال 2025 می‌ بینید

حقیقت هایی جالب در مورد بدن زنان و مردان که کمتر کسی از آن اطلاع دارد

رفتار های نادرست والدین منجر به مشکلات روانی فرزند در بزرگسالی می شود

519 دیدگاه

  • دیدگاه50
  1. Avatar داریوش گفت:
    30 آذر 1395 در 6:43 ق.ظ

    صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد
    ور نه اندیشه این کار فراموشش باد
    آن که یک جرعه می از دست تواند دادن
    دست با شاهد مقصود در آغوشش باد
    پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
    آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
    شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود
    شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد
    گر چه از کبر سخن با من درویش نگفت
    جان فدای شکرین پسته خاموشش باد
    چشمم از آینه داران خط و خالش گشت
    لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
    نرگس مست نوازش کن مردم دارش
    خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
    به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ
    حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد

    پاسخ
  2. Avatar norozi.j گفت:
    30 آذر 1395 در 6:43 ق.ظ

    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را

    که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را

    شکرفروش که عمرش دراز باد چرا

    تفقدی نکند طوطی شکرخا را

    غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل

    که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را

    به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر

    به بند و دام نگیرند مرغ دانا را

    ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست

    سهی قدان سیه چشم ماه سیما را

    چو با حبیب نشینی و باده پیمایی

    به یاد دار محبان بادپیما را

    جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب

    که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را

    در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ

    سرود زهره به رقص آورد مسیحا را

    پاسخ
  3. Avatar محمدرضا قوچی گفت:
    30 آذر 1395 در 6:29 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید — دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد — دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلدا ست — نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا — چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی — از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند — تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر — باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست — هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  4. Avatar میثم گفت:
    30 آذر 1395 در 6:21 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  5. Avatar jafar گفت:
    30 آذر 1395 در 6:19 ق.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

    شب تار است و ره وادی ایمن در پیش

    آتش طور کجا موعد دیدار کجاست

    هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد

    در خرابات بگویید که هشیار کجاست

    آن کس است اهل بشارت که اشارت داند

    نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست

    هر سر موی مرا با تو هزاران کار است

    ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست

    بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش

    کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست

    عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو

    دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست

    ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی

    عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست

    حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج

    فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست

    پاسخ
  6. Avatar hossein گفت:
    30 آذر 1395 در 6:13 ق.ظ

    اي ﻛﻪ ﺑﺎ ﺳﻠﺴﻠﻪ زﻟﻒ دراز آﻣﺪه اي
    ﻓﺮﺻﺘﺖ ﺑﺎد ﻛﻪ دﻳﻮاﻧﻪ ﻧﻮاز آﻣﺪه اي

    ﺳﺎﻋﺘﻲ ﻧﺎز ﻣﻔﺮﻣﺎ و ﺑﮕﺮدان ﻋﺎدت
    ﭼﻮن ﺑﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪن ارﺑﺎب ﻧﻴﺎز آﻣﺪه اي

    ﭘﻴﺶ ﺑﺎﻻي ﺗﻮ ﻣﻴﺮم ﭼﻪ ﺑﻪ ﺻﻠﺢ و ﭼﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ
    ﭼﻮن ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎل ﺑﺮازﻧﺪه ﻧﺎز آﻣﺪه اي

    آب و آﺗﺶ ﺑﻪ ﻫﻢ آﻣﻴﺨﺘﻪ ﻟﻌﻞ اي از ﻟﺐ
    ﭼﺸﻢ ﺑﺪ دور ﻛﻪ ﺑﺲ ﺷﻌﺒﺪه ﺑﺎزآﻣﺪه اي

    آﻓﺮﻳﻦ ﺑﺮ دل ﻧﺮم ﺗﻮ ﻛﻪ از ﺑﻬﺮ ﺛﻮاب
    ﻛﺸﺘﻪ ﻏﻤﺰه ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻧﻤﺎز آﻣﺪه اي

    زﻫﺪ ﻣ دﻟﻢ ﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺳﻨﺠﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﻐﻤﺎي
    ﻣﺴﺖ و آﺷﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﻠﻮﺗﮕﻪ راز آﻣﺪه اي

    ﮔﻔﺖ ﺣﺎﻓﻆ دﮔﺮت ﺧﺮﻗﻪ ﺷﺮاب آﻟﻮده ﺳﺖ
    ﻣﮕﺮ از ﻣﺬﻫﺐ اﻳﻦ ﻃﺎﻳﻔﻪ ﺑﺎزآﻣﺪه اي

    پاسخ
  7. Avatar مهدی گفت:
    30 آذر 1395 در 6:03 ق.ظ

    طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
    گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف

    طرف کرم ز کس نبست این دل پرامید من
    گر چه سخن همی‌برد قصه من به هر طرف

    از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد
    وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف

    ابروی دوست کی شود دست کش خیال من
    کس نزده‌ست از این کمان تیر مراد بر هدف

    چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل
    یاد پدر نمی‌کنند این پسران ناخلف

    من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه آنک
    مغبچه‌ای ز هر طرف می‌زندم به چنگ و دف

    بی خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل
    مست ریاست محتسب باده بده و لا تخف

    صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه می‌خورد
    پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف

    حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
    بدرقه رهت شود همت شحنه نجف

    پاسخ
  8. Avatar reza گفت:
    30 آذر 1395 در 5:25 ق.ظ

    ای پادشه خــــوبان داد از غــم تنهایی
    دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
    دایـــم گـــل این بستان شـــاداب نمــــی‌مــاند
    دریـــــــاب ضعیـفـــان را در وقــــت تــــوانـایــــی…

    پاسخ
  9. Avatar علی گفت:
    30 آذر 1395 در 5:17 ق.ظ

    هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
    سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد
    حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
    کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد

    پاسخ
  10. Avatar Moji66 گفت:
    30 آذر 1395 در 5:08 ق.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  11. Avatar حسین گفت:
    30 آذر 1395 در 5:06 ق.ظ

    صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد
    ور نه اندیشه این کار فراموشش باد
    پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
    آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
    به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ
    حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد حافظ

    پاسخ
  12. Avatar محمد علی گفت:
    30 آذر 1395 در 5:05 ق.ظ

    ألا یا أیها السّاقی! أدر کأساً وناوِلها! که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها
    به بوی نافه‌ای کآخر صبا زان طره بگشاید ز تاب جعد مشکینش، چه خون افتاد در دل‌ها!
    مرا در منزل جانان چه امن و عیش، چون هر دم جرس فریاد می‌دارد که «بربندید محمل‌ها»
    به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید! که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها
    شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها؟
    همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخِر نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها؟
    حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ! متیٰ ما تلق من تهویٰ، دعِ الدنیا و اهملها

    پاسخ
  13. Avatar علی جلالی گفت:
    30 آذر 1395 در 5:03 ق.ظ

    بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
    خـــون خوری گـــر طلب روزی ننهــاده کـــنی
    آخــرالامـــر گــــل کــوزه گـــران خواهــی شــــد
    حالیـــا فکـــر سبــو کـــن کـــــه پـر از بـاده کنـــی
    گـــــر از آن آدمیــانی کـــــه بهشتت هوس است
    عیـــش با آدمـــی ای چنــــد پـری زاده کنــــی
    تکیــــه بر جای بزرگان نتوان زد به گــــــزاف
    مگر اسباب بزرگـی همه آماده کــنی…

    پاسخ
  14. Avatar Ahmad گفت:
    30 آذر 1395 در 5:02 ق.ظ

    مزن بر دل زنوك غمزه تيرم كه پيش چشم بيمارت بميرم
    نصاب حسن در حد كمال است زكاتم ده كه مسكين و فقيرم
    قدحپركن كه من در دولت عشق جوانبخت جهانم گرچه پيرم
    چنان پر شد فضاي سينه از دوست كه فكر خويش گم شد از ضميرم
    مبادا جز حساب مطرب و مي اگر نقشي كشد كلك دبيرم
    در آن غوغا كه كس كس را نپرسد من از پير مغان منت پذيرم
    چو طفلان تا كي اي زاهد فريبي به سيب بوستان و شهد و شيرم
    قراري بسته ام با مي فروشان كه روز غم بجز ساغر نگيرم
    من آن مرغم كه هر شام وسحرگاه زبام عرش مي آيد صفيرم
    خوشا آن دم كه استغناي مستي فراغت بخشد از شاه و وزيرم
    چو حافظ گنج او در سينه دارم اگر چه مدعي بيند حقيرم

    یلدا پیشاپیش مبارک 😉

    پاسخ
  15. Avatar مرتضی گفت:
    30 آذر 1395 در 4:56 ق.ظ

    مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
    نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد

    عالم از ناله عشاق مبادا خالی
    که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد

    پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور
    خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد

    محترم دار دلم کاین مگس قندپرست
    تا هواخواه تو شد فر همایی دارد

    از عدالت نبود دور گرش پرسد حال
    پادشاهی که به همسایه گدایی دارد

    اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
    درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد

    ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
    هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد

    نغز گفت آن بت ترسابچه باده پرست
    شادی روی کسی خور که صفایی دارد

    خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند
    و از زبان تو تمنای دعایی دارد

    پاسخ
  16. Avatar مونا میر شفیعی گفت:
    30 آذر 1395 در 4:53 ق.ظ

    ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
    دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
    دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند
    دریاب ضعیفان را در وقت توانایی…=smile

    پاسخ
  17. Avatar ehsan004 گفت:
    30 آذر 1395 در 4:53 ق.ظ

    سلام
    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند / واندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند
    بیخود از شعشعهی پرتو ذاتم کردند / باده از جام تجلی صفاتم دادند
    چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی / ان شب قدر که این تازه براتم دادند
    بعد از این روی و ایینه ی وصل جمال / که در ان جا خبر از جلوه ذاتم دادند
    من اگر کام روا گشتم خوشدل چه عجب / مستحق بودم واین ها به ذکاتم دادند
    هاتف ان روز به من مژده این دولت داد / که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
    این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد / اجر صبریست کزان شاخ نباتم دادند
    همت حافظ و انفاس سحر خیزان بود / که ز بند غم ایام نجاتم دادند

    پاسخ
  18. Avatar Amir گفت:
    30 آذر 1395 در 4:26 ق.ظ

    شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
    که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

    مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت

    گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان

    تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود

    بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان

    کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز

    تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان

    بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری

    شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان

    پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد

    گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان

    دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل

    مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان

    با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم

    که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان

    گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم

    از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان

    پاسخ
  19. Avatar مصطفی گفت:
    30 آذر 1395 در 4:20 ق.ظ

    ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت

    کار چراغ خلوتیان باز درگرفت

    آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت

    وین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت

    آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفت

    وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت

    زنهار از آن عبارت شیرین دلفریب

    گویی که پسته تو سخن در شکر گرفت

    بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود

    عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت

    هر سروقد که بر مه و خور حسن می​فروخت

    چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت

    زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست

    کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت

    حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت

    تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت

    پاسخ
  20. Avatar سعیدکاره وند گفت:
    30 آذر 1395 در 4:18 ق.ظ

    ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت

    و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت

    خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز

    کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت

    درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد

    اندیشه آمرزش و پروای ثوابت

    راه دل عشاق زد آن چشم خماری

    پیداست از این شیوه که مست است شرابت

    تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت

    تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

    هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی

    پیداست نگارا که بلند است جنابت

    دور است سر آب از این بادیه هش دار

    تا غول بیابان نفریبد به سرابت

    تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل

    باری به غلط صرف شد ایام شبابت

    ای قصر دل افروز که منزلگه انسی

    یا رب مکناد آفت ایام خرابت

    حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد

    صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت

    حافظ

    پاسخ
  21. Avatar مصطفی گفت:
    30 آذر 1395 در 4:12 ق.ظ

    باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
    شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است
    ای نازنین پسر تو چه مذهب گرفته‌ای
    کت خون ما حلالتر از شیر مادر است
    چون نقش غم ز دور ببینی شراب خواه
    تشخیص کرده‌ایم و مداوا مقرر است
    از آستان پیر مغان سر چرا کشیم
    دولت در آن سرا و گشایش در آن در است
    یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
    کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است
    دی وعده داد وصلم و در سر شراب داشت
    امروز تا چه گوید و بازش چه در سر است
    شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم
    عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است
    فرق است از آب خضر که ظلمات جای او است
    تا آب ما که منبعش الله اکبر است
    ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم
    با پادشه بگوی که روزی مقدر است
    حافظ چه طرفه شاخ نباتیست کلک تو
    کش میوه دلپذیرتر از شهد و شکر است

    پاسخ
  22. Avatar فرزاد گفت:
    30 آذر 1395 در 1:36 ق.ظ

    سلام ^_^

    لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است

    وز پی دیدن او دادن جان کار من است

    شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز

    هر که دل بردن او دید و در انکار من است

    ساروان رخت به دروازه مبر کان سر کو

    شاهراهیست که منزلگه دلدار من است

    بنده طالع خویشم که در این قحط وفا

    عشق آن لولی سرمست خریدار من است

    طبله عطر گل و زلف عبیرافشانش

    فیض یک شمه ز بوی خوش عطار من است

    باغبان همچو نسیمم ز در خویش مران

    کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است

    شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود

    نرگس او که طبیب دل بیمار من است

    آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت

    یار شیرین سخن نادره گفتار من است

    پاسخ
  23. Avatar زهرا گفت:
    30 آذر 1395 در 12:47 ق.ظ

    روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
    منت خاک درت بر بصری نیست که نیست

    ناظر روی تو صاحب نظرانند آری
    سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست

    اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب
    خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست

    تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی
    سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست

    تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
    با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست

    من از این طالع شوریده برنجم ور نی
    بهره مند از سر کویت دگری نیست که نیست

    از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش
    غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست

    مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
    ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست

    شیر در بادیه عشق تو روباه شود
    آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست

    آب چشمم که بر او منت خاک در توست
    زیر صد منت او خاک دری نیست که نیست

    از وجودم قدری نام و نشان هست که هست
    ور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست

    غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
    در سراپای وجودت هنری نیست که نیست

    پاسخ
  24. Avatar محمد علی گفت:
    30 آذر 1395 در 12:20 ق.ظ

    گر تیغ عالم بجنبد زجا
    نبرد رگی گر نخواهد خدا

    پاسخ
  25. Avatar رضا گفت:
    30 آذر 1395 در 12:12 ق.ظ

    با آرزوی ساعاتی خوش در شب یلدا برای همه =smile

    در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

    حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

    از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار

    کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد

    باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند

    موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد

    بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم

    شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد

    ای عروس هنر از بخت شکایت منما

    حجله حسن بیارای که داماد آمد

    دلفریبان نباتی همه زیور بستند

    دلبر ماست که با حسن خداداد آمد

    زیر بارند درختان که تعلق دارند

    ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد

    مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان

    تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد

    پاسخ
  26. Avatar داود حیدری گفت:
    30 آذر 1395 در 12:07 ق.ظ

    سلام
    نیت کردم و این شعر اومد:

    صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار
    وز او به عاشق بی‌دل خبر دریغ مدار
    ————–
    به شکر آن که شکفتی به کام بخت ای گل
    نسیم وصل ز مرغ سحر دریغ مدار
    ————–
    حریف عشق تو بودم چو ماه نو بودی
    کنون که ماه تمامی نظر دریغ مدار
    ————–
    جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است
    ز اهل معرفت این مختصر دریغ مدار
    ————–
    کنون که چشمه قند است لعل نوشینت
    سخن بگوی و ز طوطی شکر دریغ مدار
    ————–
    مکارم تو به آفاق می‌برد شاعر
    از او وظیفه و زاد سفر دریغ مدار
    ————–
    چو ذکر خیر طلب می‌کنی سخن این است
    که در بهای سخن سیم و زر دریغ مدار
    ————–
    غبار غم برود حال خوش شود حافظ
    تو آب دیده از این رهگذر دریغ مدار

    پاسخ
  27. Avatar hamed گفت:
    30 آذر 1395 در 12:00 ق.ظ

    گرچه ما بندگان پادشهیم…………..پادشاهان ملک صبحگهیم
    گنج در آستین و کیسه تمی………..جام گیتی نما و خاک رهیم
    هوشیار حضور و مست غرور………بحرتوحید و غرقه گهیم
    شاهد بخت چون کرشمه کند………..ماش آیینه رخ چو مهیم
    شاه بیدار بخت را هر شب………ما نگهبان افسر و کلهیم

    پاسخ
  28. Avatar فاطمه گفت:
    29 آذر 1395 در 11:58 ب.ظ

    واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند *** چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند
    مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس *** توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند
    گوییا باور نمی‌دارند روز داوری *** کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند
    یا رب این نودولتان را بر خر خودشان نشان *** کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند
    ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان *** می‌دهند آبی که دل‌ها را توانگر می‌کنند
    حسن بی‌پایان او چندان که عاشق می‌کشد *** زمره دیگر به عشق از غیب سر بر می‌کنند
    بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی *** کاندر آن جا طینت آدم مخمر می‌کنند
    صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت *** قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند

    پاسخ
  29. Avatar محمدعلی گفت:
    29 آذر 1395 در 11:39 ب.ظ

    ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
    ببین که در طلبت حال مردمان چون است
    به یاد لعل تو و چشم مست میگونت
    ز جام غم می لعلی که می‌خورم خون است
    ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو
    اگر طلوع کند طالعم همایون است
    حکایت لب شیرین کلام فرهاد است
    شکنج طره لیلی مقام مجنون است
    دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است
    سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است
    ز دور باده به جان راحتی رسان ساقی
    که رنج خاطرم از جور دور گردون است
    از آن دمی که ز چشمم برفت رود عزیز
    کنار دامن من همچو رود جیحون است
    چگونه شاد شود اندرون غمگینم
    به اختیار که از اختیار بیرون است
    ز بیخودی طلب یار می‌کند حافظ
    چو مفلسی که طلبکار گنج قارون است

    پاسخ
  30. Avatar Mohsen گفت:
    29 آذر 1395 در 11:08 ب.ظ

    دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد / یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
    یا بخت من طریق مروت فروگذاشت / یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد
    گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم / چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
    شوخی مکن که مرغ دل بی‌قرار من / سودای دام عاشقی از سر به درنکرد
    هر کس که دید روی تو بوسید چشم من / کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد
    من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع / او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد

    پاسخ
  31. Avatar سوگل نوروزی طلب گفت:
    29 آذر 1395 در 10:54 ب.ظ

    دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود

    تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود

    دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت

    باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود

    پاسخ
  32. Avatar سوگل نوروزی طلب گفت:
    29 آذر 1395 در 10:53 ب.ظ

    دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود

    تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود

    دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت

    باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود

    پاسخ
  33. Avatar سمیه گفت:
    29 آذر 1395 در 10:52 ب.ظ

    شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی مارا
    یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم
    شهره ی شهر مشو تا ننهم سر در کوه
    شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
    رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
    تا به خاک در آصف نرسد فریادم
    حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
    من از آن روز که در بند توام آزادم

    پاسخ
  34. Avatar samyar گفت:
    29 آذر 1395 در 10:41 ب.ظ

    شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
    که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
    مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
    گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
    تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
    بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان
    کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز
    تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان
    بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری
    شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان
    پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد
    گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
    دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
    مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
    با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم
    که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان
    گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم
    از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان

    پاسخ
  35. Avatar سمیرا گفت:
    29 آذر 1395 در 10:32 ب.ظ

    سلام
    دست از طلب ندارم تا کام من برآید
    یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
    بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
    کز آتش درونم دود از کفن برآید
    بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
    بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
    جان بر لبست و حسرت در دل که از لبانش
    نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید
    از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم
    خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید

    پاسخ
  36. Avatar سجاد گفت:
    29 آذر 1395 در 10:09 ب.ظ

    ای پادشه خــــوبان داد از غــم تنهایی
    دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
    دایـــم گـــل این بستان شـــاداب نمــــی‌مــاند
    دریـــــــاب ضعیـفـــان را در وقــــت تــــوانـایــــی…

    پاسخ
  37. Avatar علیرضا دمیرچی گفت:
    29 آذر 1395 در 9:50 ب.ظ

    راهیست راه عشـق کـه هیچش کـناره نیست
    آن جـا جز آن کـه جان بسپارند چـاره نیست
    هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
    در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

    پاسخ
  38. Avatar مصطفی گفت:
    29 آذر 1395 در 9:45 ب.ظ

    در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
    مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
    در نعل سمند او شکل مه نو پیدا
    وز قد بلند او بالای صنوبر پست
    آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست
    وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
    شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست
    و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست
    گر غالیه خوش بو شد در گیسوی او پیچید
    ور وسمه کمانکش گشت در ابروی او پیوست
    بازآی که بازآید عمر شده حافظ
    هر چند که ناید باز تیری که بشد از شست

    پاسخ
  39. Avatar مهدی گفت:
    29 آذر 1395 در 9:43 ب.ظ

    دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
    که چنان ز او شده‌ام بی سر و سامان که مپرس
    کس به امید وفا ترک دل و دین مکناد
    که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس
    به یکی جرعه که آزار کسش در پی نیست
    زحمتی می‌کشم از مردم نادان که مپرس
    زاهد از ما به سلامت بگذر کاین می لعل
    دل و دین می‌برد از دست بدان سان که مپرس
    گفت‌وگوهاست در این راه که جان بگدازد
    هر کسی عربده‌ای این که مبین آن که مپرس
    پارسایی و سلامت هوسم بود ولی
    شیوه‌ای می‌کند آن نرگس فتان که مپرس
    گفتم از گوی فلک صورت حالی پرسم
    گفت آن می‌کشم اندر خم چوگان که مپرس
    گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
    حافظ این قصه دراز است به قرآن که

    پاسخ
  40. Avatar only AMD گفت:
    29 آذر 1395 در 9:25 ب.ظ

    سلام دوستان;);)

    بیا! که قصر اَمَل سخت سست بنیادست/ بیار باده! که بنیاد عمر بر بادست
    غلام همت آنم که زیر چرخ کبود/ ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
    چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب/ سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست؟
    که ای بلندنظر! شاهباز سدره نشین/ نشیمن تو، نه این کنج محنت آبادست
    تو را ز کنگره‌ی عرش می‌زنند صفیر/ ندانمت که در این دامگه چه افتادست
    نصیحتی کنمت، یاد گیر و در عمل آر/ که این حدیث ز پیر طریقتم یادست
    غم جهان مخور و پند من مبر از یاد/ که این لطیفه‌ی عشقم ز رهروی یادست
    رضا به داده بده، وز جبین گره بگشای/ که بر من و تو در اختیار نگشادست
    مجو درستی عهد از جهان سست نهاد/ که این عَجوزْ عروس هزار‌دامادست
    نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل/ بنال بلبل بی‌دل که جای فریادست
    حسد چه می‌بری ای سست‌ نظم بر حافظ؟/ قبول خاطر و لطف سخن، خدادادست

    پیشاپیش یلداتون مبارک ;):smiley1:smiley1:smiley1:):):)
    موفق باشید

    پاسخ
  41. Avatar shoaib گفت:
    29 آذر 1395 در 9:01 ب.ظ

    گر تیغ بارد در کوی آن ماه

    گردن نهادیم الحکم لله

    آیین تقوا ما نیز دانیم

    لیکن چه چاره با بخت گمراه

    ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم

    یا جام باده یا قصه کوتاه

    من رند و عاشق در موسم گل

    آن گاه توبه استغفرالله

    مهر تو عکسی بر ما نیفکند

    آیینه رویا ، آه از دلت آه

    حافظ چه نالی گر وصل خواهی

    خون بایدت خورد در گاه و بی‌گاه

    پاسخ
  42. Avatar mahmood.es گفت:
    29 آذر 1395 در 8:55 ب.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید

    دست به کاری زنم که غصه سر آید

    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

    دیو چو بیرون رود فرشته درآید

    صحبت حکام ظلمت شب یلداست

    نور ز خورشید جوی بو که برآید

    بر در ارباب بی‌مروت دنیا

    چند نشینی که خواجه کی به درآید

    ترک گدایی مکن که گنج بیابی

    از نظر ره روی که در گذر آید

    صالح و طالح متاع خویش نمودند

    تا که قبول افتد و که در نظر آید

    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  43. Avatar م حسی گفت:
    29 آذر 1395 در 8:50 ب.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  44. Avatar غضنفر ابراهیمی گفت:
    29 آذر 1395 در 8:47 ب.ظ

    کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
    یک نکته ازین معنی گفتیم و همین باشد

    از لعل تو گریابم انگشتری زنهار
    صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد

    غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
    شاید که چو وابینی خیز تو در این باشد

    هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
    نقشش بحرام ار خود صورتگر کین باشد

    جام می وخون دل هر یک به کسی دادند
    در دایرۀ قسمت اوضاع چنین باشد

    در کار گلاب وگل حکم ازلی این بود
    کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد

    آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر
    کاین سابقۀ پیشین تا روز پسین باشد

    پاسخ
  45. Avatar مهدی گفت:
    29 آذر 1395 در 8:37 ب.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  46. Avatar امیر محمد طاهری گفت:
    29 آذر 1395 در 8:35 ب.ظ

    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند / واندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند
    بیخود از شعشعهی پرتو ذاتم کردند / باده از جام تجلی صفاتم دادند
    چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی / ان شب قدر که این تازه براتم دادند
    بعد از این روی و ایینه ی وصل جمال / که در ان جا خبر از جلوه ذاتم دادند
    من اگر کام روا گشتم خوشدل چه عجب / مستحق بودم واین ها به ذکاتم دادند
    هاتف ان روز به من مژده این دولت داد / که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
    این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد / اجر صبریست کزان شاخ نباتم دادند
    هفت حافظ و انفاس سحر خیزان بود / که ز بند غم ایام نجاتم دادند

    پاسخ
  47. Avatar سامان گفت:
    29 آذر 1395 در 8:30 ب.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  48. Avatar asdola گفت:
    29 آذر 1395 در 8:23 ب.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  49. Avatar mohammadaminkhanban گفت:
    29 آذر 1395 در 8:10 ب.ظ

    گر تیغ عالم بجنبد زجا
    نبرد رگی گر نخواهد خدا

    پاسخ
  50. Avatar Navid گفت:
    29 آذر 1395 در 8:06 ب.ظ

    یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
    کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
    ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
    وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور
    گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
    چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
    دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت (نگشت)
    دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
    هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
    باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
    ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند
    چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
    در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
    سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
    گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
    هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
    حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
    جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور
    حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
    تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

    پاسخ
« دیدگاه‌های قدیمی
دیدگاه‌های تازه‌تر »

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در صورتی که نظر شما حاوی ناسزا، عبارات توهین‌آمیز و تهدید بوده و در تضاد با قوانین فعلی کشور باشد از انتشار آن بدون حذف موارد ذکر شده، معذوریم.
شکلک‌ها (اموجی‌ها) را می‌توانید با کیبرد گوشی یا کیبرد مجازی ویندوز قرار دهید.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته می‌شود.

پربحث‌ترین‌ها

  • ممنوعیت بازی‌های کامپیوتری در افغانستان 12

    بازی‌های کامپیوتری در افغانستان ممنوع شد

  • 11

    فیلترشدن نماوا و سریال سووشون توسط ساترا کاملاً قانونی بود

  • بازدید از کارخانه گرین تولید کننده سخت افزار در ایران 4

    بازدید اختصاصی از کارخانه گرین: نگاهی نزدیک به قلب تولید سخت افزار در ایران

  • 3

    کارت گرافیک‌های RX 9060 XT فهرست شدند: قیمت پایه مدل 16 گیگابایتی 369 دلار است

آخرین بررسی‌ها

9.3

بررسی کارت گرافیک گیگابایت RTX 5080 16GB GAMING OC

8.7

بررسی واترکولر سفید XPG LEVANTE X 240

8.9

بررسی پاور گرین GREEN 1000W GXD GOLD

9.5

بررسی کیت رم VENGEANCE 2x24GB CU-DIMM 8200MT/s CL40 کورسیر

9.1

تماشا کنید: بررسی گلکسی S25 و S25+: دوست‌داشتنی و نادیده گرفته‌شده

آخرین مطالب دینو

نشستن ممکن است باعث کوچک‌شدن مغز شود

نشستن ممکن است روشی راحت و ساده برای گذراندن…

  • بهترین زمان برای دوش گرفتن: صبح یا شب؟

  • چرا موی انسان‌ به اندازه سایر پستانداران نیست؟

  • ارتباط نگران‌کننده بین روغن‌ های پخت‌وپز و سرطان

  • در خانه کفش نپوشید؛ عادتی کوچک با فواید بزرگ برای سلامت

  • مطلب بعدی جریمه 500000 یورویی فیسبوک به ازای انتشار هر خبر نادرست
  • مطلب قبلی سوپر ماریو رکوردهای پوکمون را شکست
  • آخرین مطالب
  • محبوب‌ترین مطالب
  • سیستم مورد نیاز بازی Madden NFL 26

    رونمایی از سیستم مورد نیاز و پیشنهادی بازی Madden NFL 26

  • دسترسی محدود بررسی کنندگان به کارت گرافیک 8 گیگابایتی AMD RX 9060 XT

  • ChatGPT اکنون می‌تواند جلسات کاری شما را ضبط، رونویسی و تحلیل کند

  • بازی Marvel Tokon: Fighting Souls معرفی شد

    بازی Marvel Tokon: Fighting Souls معرفی شد

  • تیزر جدید بازی Ghost of Yotei منتشر شد

    تیزر جدید بازی Ghost of Yotei منتشر شد

  • ممنوعیت بازی‌های کامپیوتری در افغانستان 12

    بازی‌های کامپیوتری در افغانستان ممنوع شد

  • 11

    فیلترشدن نماوا و سریال سووشون توسط ساترا کاملاً قانونی بود

  • بازدید از کارخانه گرین تولید کننده سخت افزار در ایران 4

    بازدید اختصاصی از کارخانه گرین: نگاهی نزدیک به قلب تولید سخت افزار در ایران

  • 3

    کارت گرافیک‌های RX 9060 XT فهرست شدند: قیمت پایه مدل 16 گیگابایتی 369 دلار است

  • 2

    سری RX 9070 شرکت AMD هنوز در نظرسنجی سخت‌افزار استیم جایی ندارد

آخرین دیدگاه‌ها

  • Avatar
    حسن گفته است:
    اگه اینطور بشه حتما استارلینک میخرم بدون اینترنت زیاد دووم نمیارم...
  • Avatar
    حسن گفته است:
    نمیگم باید بالای ۴۰۰ دلار باشه دنیا درگیر جنگ های نظامی...
  • Avatar
    Ali گفته است:
    درود بر ساترا درود بر خانم لاجوردی کار درست همین بوده...
  • Avatar
    مهمان گفته است:
    تو ایران که ماشاالله دلال های انحصاری واردات کاری کردن که...
  • Avatar
    beloti_69 گفته است:
    درود به شما با همین فرمون ادامه بدید به سمت قلهای...
  • Avatar
    مهمان گفته است:
    داداش فکر نمیکنی دو نسل گذشته و فقط برا مصرف کمتر...
  • Avatar
    رضا گفته است:
    کسی مجبورت نکرده با ما Low level ها ، کم هوشا...
  • Avatar
    دووید گفته است:
    ابن شریعت خیلی عجیه از نظر طالیبان همه چی حرامه بجز...
  • Avatar
    دووید گفته است:
    ابن شریعت خیلی عجیه از نظر طالیبان همه چی حرامه بجز...
  • Avatar
    پبدنی گفته است:
    شرکتهای ایرانی باید بفکر تولید موس و صفحه کلید و رم...
راهنمای خرید و مشاوره سیستم کامپیوتر با بودجه های مختلف (خرداد 1404) 7,756
راهنمای خرید و مشاوره سیستم پیشنهادی هایلایت
راهنمای خرید و مشاوره سیستم کامپیوتر با بودجه های مختلف (خرداد 1404)
5 خرداد 1404
راهنمای خرید تبلت 7
تبلت راهنمای خرید و مشاوره هایلایت
راهنمای خرید تبلت بر اساس بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
31 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید ساعت هوشمند 4
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید ساعت هوشمند و مچ بند با بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
30 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید پاور بانک با بودجه‌های مختلف 1
راهنمای خرید و مشاوره هایلایت
راهنمای خرید پاور بانک با بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
28 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید ماوس و کیبورد 2
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید موس و کیبورد با بودجه‌های مختلف (اردیبهشت 1404)
27 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ 468
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ با بودجه های مختلف (اردیبهشت 1404)
23 اردیبهشت 1404
  • سخت‌افزارمگ
  • درباره ما
  • تبلیغات
  • استخدام
سخت‌افزارمگ

© 2025 Sakhtafzarmag.Com. All Rights Reserved.

صفحه نخست » ویژه » مسابقات » در مسابقه ویژه شب یلدا در سخت افزار شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید!

ورود

عضویت

رمزتان را گم کرده‌اید؟

عضویت | رمزتان را گم کرده‌اید؟
| بازگشت به ورود