موضوعات داغ
  • نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۲۵
  • بازی GTA VI
  • هوش مصنوعی
  • استارلینک
  • چت‌بات‌ها
  • دینو
سخت افزار مگ
  • اخبار و مقالات
    • گوشی موبایل
      • لوازم جانبی موبایل
    • تبلت
    • لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • مادربرد
      • پردازنده مرکزی
      • کارت گرافیک
      • تجهیزات ذخیره سازی
      • حافظه
      • صفحه نمایش
      • تجهیزات جانبی
    • تصویرگری دیجیتال
    • صوتی و تصویری
    • شبکه
    • نرم افزار و بازی
    • کالبدشکافی قطعات
    • مطالب گوناگون
  • لیست قیمت
    • گوشی موبایل
      • لیست قیمت روز گوشی‌های سامسونگ
      • لیست قیمت روز گوشی‌های شیائومی
      • لیست قیمت روز گوشی‌های هواوی
      • لیست قیمت روز گوشی های آنر
    • تبلت
    • لپ‌تاپ
    • قطعات کامپیوتر
      • لیست قیمت پردازنده
    • محصولات اپل
    • تجهیزات شبکه
    • لوازم خانگی
    • صوتی و تصویری
    • دوربین دیجیتال
    • تجهیزات بازی
    • خودرو
  • بررسی
    • بررسی گوشی موبایل
    • بررسی تبلت
    • بررسی لپ تاپ
    • دسکتاپ
      • بررسی کولر و فن
      • بررسی مادربرد
      • بررسی کارت گرافیک
      • بررسی تجهیزات ذخیره سازی
      • بررسی حافظه
      • بررسی منبع تغذیه و کیس
      • بررسی تجهیزات جانبی
      • بررسی صفحه نمایش
    • بررسی تصویرگری دیجیتال
    • بررسی صوتی و تصویری
    • بررسی شبکه
    • بررسی نرم افزار و بازی
    • بررسی گوناگون
  • راهنمای خرید
    • سیستم پیشنهادی
  • دانلود
  • ویژه
    • مسابقات
    • نمایشگاه
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

مسابقات

در مسابقه ویژه شب یلدا در سخت افزار شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید!

Avatarتوسط وب سایت سخت افزار ·28 آذر 139528 آذر 1395· 519

احتمالا شما هم با خواندن تیتر این خبر تعجب کرده اید. در حال حاضر 2 مسابقه به صورت همزمان در وب سایت سخت افزار در حال برگزاری است (مسابقه انتخاب بهترین گوشی سال 2016 از نگاه کاربران و مسابقه مشترک سخت افزار و Galax) اما ما قصد نداریم دست از شگفت زده کردن کاربران برداریم!

امروز بیست و هشتم آذر ماه است و حتما وقتی به وب سایت مراجعه کرده اید با مجموعه ای از تغییرات در رنگ بندی آن مواجه شده اید. در واقع از آنجا که سی ام آذر ماه جشن باستانی یلدا را در پیش داریم تصمیم گرفتیم با همکاری ال جی مسابقه ای برای شما ترتیب دهیم. اگر بتوانید سال گذشته را به یاد بیاورید، درست در روز سی ام آذر مسابقه ای در وب سایت سخت افزار برگزار شد که بر اساس آن همه می توانستند با یک ثبت نام ساده وارد آن شوند و بعد با کامنت کردن یک شعر از حافظ، در قرعه کشی یک تلفن هوشمند شرکت کنند. امسال هم دقیقا همین داستان برقرار است با این تفاوت که به جای یک روز، شما چیزی در حدود سه روز فرصت دارید تا با ارسال یک شعر از حافظ در مسابقه شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید.

دقت داشته باشید که برای شرکت در مسابقه می بایست با حساب کاربریتان وارد وب سایت شوید و اگر به تازگی قصد ساختن یک اکانت دارید به یاد داشته باشید که همه درخواست ها برای ساخت حساب کاربری بدون در نظر گرفتن اینکه ایمیل فعال سازی به دست شما رسیده است یا خیر پس از بازبینی در مدت کوتاهی فعال خواهند شد. همچنین به این نکته نیز توجه کنید که از همین حالا تا ساعت 11.59 دقیقه شب سه شنبه 30 آذر فرصت حضور در مسابقه را خواهید داشت. همه افرادی که در مسابقه شرکت می کنند و یک شعر از حافظ را در بخش کامنت ها پست می کنند در نهایت در قرعه کشی یک دستگاه تلفن هوشمند LG X Cam شرکت داده خواهند شد و همه شرکت کنندگان نیز از شانس یکسانی برای برنده شدن این گوشی برخوردارند. پس فرصت را از دست ندهید. در مسابقه شب یلدا با سخت افزار شرکت کنید و دوستان و اعضای خانواده خودتان را هم به شرکت در این مسابقه تشویق کنید! هدف از جشن یلدا دور هم بودن است و برنده شدن دور همی در یک مسابقه شب یلدایی هم لذت خاص خود را دارد!

برچسب‌ها: ال جی, جایزه, سخت افزار, گوشی موبایل, مسابقه

امتیاز: 3.3 از 5 (3 رای)
کمی صبر کنید...
تبلیغات
تبلیغات
سرخط خبرها:
  1. بازی The Witcher 4 در رویداد State of Unreal 2025 حضور دارد
  2. چگونه از قابلیت‌های لمسی و قلم سرفیس در سال ۲۰۲۵ بیشترین بهره را ببریم؟ (راهنمای جامع)
  3. کارت گرافیک‌های RX 9060 XT فهرست شدند: قیمت پایه مدل 16 گیگابایتی 369 دلار است
  4. معرفی لپ‌تاپ‌های F14 و F16 وایو با پردازنده‌های Raptor Lake اینتل
  5. نام کاربری در واتساپ: گامی بزرگ به سوی حفظ حریم خصوصی

مطالب مرتبط ...

  • 0

    رونمایی ال‌جی از لپ‌تاپ Gram 17 2020 با پردازنده نسل دهم اینتل

    Avatarتوسط سیمین نوربخش · 14 آذر 1398 · 14 آذر 1398

  • 19

    رقابت لامبورگینی Aventador و هواپیمای F16!

    Avatarتوسط وب سایت سخت افزار · 24 تیر 1394 · 24 تیر 1394

  • 0

    رندر جدید از ال‌جی G7 خبر از حاشیه‌های باریک و دوربین دوگانه سلفی می‌دهد

    Avatarتوسط سیمین نوربخش · 22 دی 1396 · 22 دی 1396

مطالب گوناگون از دینو

6 ترند که در دکوراسیون خانه سال 2025 می‌ بینید

حقیقت هایی جالب در مورد بدن زنان و مردان که کمتر کسی از آن اطلاع دارد

رفتار های نادرست والدین منجر به مشکلات روانی فرزند در بزرگسالی می شود

519 دیدگاه

  • دیدگاه50
  1. Avatar Hoomaan گفت:
    30 آذر 1395 در 2:04 ب.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  2. Avatar محمد گفت:
    30 آذر 1395 در 2:02 ب.ظ

    عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

    که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

    من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

    هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

    همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست

    همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت

    سر تسلیم من و خشت در میکده‌ها

    مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشت

    ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل

    تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت

    نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس

    پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت

    حافظا روز اجل گر به کف آری جامی

    یک سر از کوی خرابات برندت به بهشت

    پاسخ
  3. Avatar mohamad گفت:
    30 آذر 1395 در 1:39 ب.ظ

    مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
    پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

    وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
    مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی

    شد حلقه قامت من تا بعد از این رقیبت
    زین در دگر نراند مارا به هیچ بابی

    در انتظار رویت ما و امیدواری
    در عشوه ی وصالت ما و خیال خوابی

    مخمور آن دو چشمم آیا کجاست جامی
    بیمار آن دو لعلم آخر کم از جوابی

    حافظ چه می نهی دل تو در خیال خوبان
    کی تشنه سیر گردد از لمعه ی سرابی

    پاسخ
  4. Avatar پویا آرزومند لنگرودی گفت:
    30 آذر 1395 در 1:32 ب.ظ

    عشقبازی و جوانی و شراب لعل فام
    مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام
    ساقی شکردهان و مطرب شیرین سخن
    همنشینی نیک کردار و ندیمی نیک نام
    شاهدی از لطف و پاکی رشک آب زندگی
    دلبری در حسن و خوبی غیرت ماه تمام
    بزمگاهی دل نشان چون قصر فردوس برین
    گلشنی پیرامنش چون روضه دارالسلام
    صف نشینان نیکخواه و پیشکاران باادب
    دوستداران صاحب اسرار و حریفان دوستکام
    باده گلرنگ تلخ تیز خوش خوار سبک
    نقلش از لعل نگار و نقلش از یاقوت خام
    غمزه ساقی به یغمای خرد آهخته تیغ
    زلف جانان از برای صید دل گسترده دام
    نکته دانی بذله گو چون حافظ شیرین سخن
    بخشش آموزی جهان افروز چون حاجی قوام
    هر که این عشرت نخواهد خوشدلی بر وی تباه
    وان که این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام

    😉

    پاسخ
  5. Avatar علی پایزچیانه گفت:
    30 آذر 1395 در 1:30 ب.ظ

    به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می
    علاج کی کنمت آخرالدواء الکی
    ذخیره‌ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار
    که می‌رسند ز پی رهزنان بهمن و دی
    چو گل نقاب برافکند و مرغ زد هوهو
    منه ز دست پیاله چه می‌کنی هی هی
    شکوه سلطنت و حسن کی ثباتی داد
    ز تخت جم سخنی مانده است و افسر کی
    خزینه داری میراث خوارگان کفر است
    به قول مطرب و ساقی به فتوی دف و نی
    زمانه هیچ نبخشد که بازنستاند
    مجو ز سفله مروت که شیئه لا شی
    نوشته‌اند بر ایوان جنه الماوی
    که هر که عشوه دنیی خرید وای به وی
    سخا نماند سخن طی کنم شراب کجاست
    بده به شادی روح و روان حاتم طی
    بخیل بوی خدا نشنود بیا حافظ
    پیاله گیر و کرم ورز و الضمان علی

    پاسخ
  6. Avatar MOJI گفت:
    30 آذر 1395 در 1:30 ب.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید

    دست به کاری زنم که غصه سر آید

    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

    دیو چو بیرون رود فرشته درآید

    صحبت حکام ظلمت شب یلداست

    نور ز خورشید جوی بو که برآید

    بر در ارباب بی‌مروت دنیا

    چند نشینی که خواجه کی به درآید

    ترک گدایی مکن که گنج بیابی

    از نظر ره روی که در گذر آید

    صالح و طالح متاع خویش نمودند

    تا که قبول افتد و که در نظر آید

    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید:l

    پاسخ
  7. Avatar دانیال گفت:
    30 آذر 1395 در 1:19 ب.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید

    دست به کاری زنم که غصه سر آید

    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

    دیو چو بیرون رود فرشته درآید

    صحبت حکام ظلمت شب یلداست

    نور ز خورشید جوی بو که برآید

    بر در ارباب بی‌مروت دنیا

    چند نشینی که خواجه کی به درآید

    ترک گدایی مکن که گنج بیابی

    از نظر ره روی که در گذر آید

    صالح و طالح متاع خویش نمودند

    تا که قبول افتد و که در نظر آید

    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  8. Avatar مصطفی گفت:
    30 آذر 1395 در 1:13 ب.ظ

    نمیدونم چرا یهو این رو انتخاب کنم!

    ما ز یاران چشم یاری داشتیم *** خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
    تا درخت دوستی بر، کی دهد *** حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
    گفت و گو آیین درویشی نبود *** ورنه با تو ماجراها داشتیم
    شیوه ی چشمت فریب جنگ داشت *** ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
    گُلبن حُسنت نه خود شد دلفروز *** ما دم همت بر او بگماشتیم
    نکته ها رفت و شکایت کس نکرد *** جانب حرمت فرو نگذاشتیم
    گفت خود دادی به ما دل حافظا *** ما محصِّل بر کسی نگماشتیم

    پاسخ
  9. Avatar mojtaba hosseini گفت:
    30 آذر 1395 در 12:58 ق.ظ

    درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
    نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد
    چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان
    که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد
    شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
    بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
    عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است
    خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد
    بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
    چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
    خدا را چون دل ریشم قراری بست با زلفت
    بفرما لعل نوشین را که زودش باقرار آرد
    در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ
    نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد

    پاسخ
  10. Avatar amir گفت:
    30 آذر 1395 در 12:57 ق.ظ

    بی مهر رخت روز مرا نور نماندست

    وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست

    هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم

    دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست

    می رفت خیال تو ز چشم من و می گفت

    هیهات از این گوشه که معمور نماندست

    وصل تو اجل را ز سرم دور همی داشت

    از دولت هجر تو کنون دور نماندست

    صبر است مرا چاره هجران تو لیکن

    چون صبر توان کرد که مقدور نماندست

    در هجر تو گر چشم مرا آب روان است

    گو خون جگر ریز که معذور نماندست

    حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده

    ماتم زده را داعیه سور نماندست

    پاسخ
  11. Avatar samaneh hosseini گفت:
    30 آذر 1395 در 12:56 ق.ظ

    تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
    سزد اگر همه دلبران دهندت باج
    دو چشم شوخ تو برهم زده خطا و حبش
    به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج
    بیاض روی تو روشن چو عارض رخ روز
    سواد زلف سیاه تو هست ظلمت داج
    دهان شهد تو داده رواج آب خضر
    لب چو قند تو برد از نبات مصر رواج
    از این مرض به حقیقت شفا نخواهم یافت
    که از تو درد دل ای جان نمی‌رسد به علاج
    چرا همی‌شکنی جان من ز سنگ دلی
    دل ضعیف که باشد به نازکی چو زجاج
    لب تو خضر و دهان تو آب حیوان است
    قد تو سرو و میان موی و بر به هیئت عاج
    فتاد در دل حافظ هوای چون تو شهی
    کمینه ذره خاک در تو بودی کاج

    پاسخ
  12. Avatar Amir گفت:
    30 آذر 1395 در 12:39 ق.ظ

    ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت

    و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت

    خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز

    کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت

    درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد

    اندیشه آمرزش و پروای ثوابت

    راه دل عشاق زد آن چشم خماری

    پیداست از این شیوه که مست است شرابت

    تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت

    تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

    هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی

    پیداست نگارا که بلند است جنابت

    دور است سر آب از این بادیه هش دار

    تا غول بیابان نفریبد به سرابت

    تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل

    باری به غلط صرف شد ایام شبابت

    ای قصر دل افروز که منزلگه انسی

    یا رب مکناد آفت ایام خرابت

    حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد

    صلحی کن و بازآ که خرابم زعتابت

    پاسخ
  13. Avatar rasadi گفت:
    30 آذر 1395 در 12:36 ق.ظ

    :):)
    دوش دیــــدم کــــه مـلایـــک در میـخــــانـــه زدنــد
    گـــــل آدم بســــرشتنـــد و بــه پیمـــانــه زدنـــد
    ســاکنـــان حـــــرم ستـــر و عفـــاف ملکـــوت
    بــا مـــن راه نشیـــن بــاده مـستانــه زدنــد
    آسمــــان بـار امـــانت نتـوانســت کــشید
    قــرعــــه کـــار به نام مـــن دیوانــه زدنــد
    جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
    چون نــدیدند حقیقت ره افسانه زدنــد
    شکـــر ایزد کــه میان من و او صلح افتاد
    صـــوفیان رقص کـــنان ساغر شکرانه زدند
    آتش آن نیسـت کــه از شعله او خندد شمع
    آتش آن است کـــــه در خــــرمن پـــــروانه زدند
    کـــــس چـــو حــافظ نگشــاد از رخ اندیشه نقاب
    تـا ســــر زلـــف سخـــن را بــــه قلـــم شـــانه زدند

    پاسخ
  14. Avatar رضا وارسته نيا گفت:
    30 آذر 1395 در 12:30 ق.ظ

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
    منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
    شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش
    آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست
    هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد
    در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست
    آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند
    نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست
    هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است
    مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست…

    پاسخ
  15. Avatar vnsajjad گفت:
    30 آذر 1395 در 12:25 ق.ظ

    عید است و آخر گل و یاران در انتظار

    ساقی به روی شاه ببین ماه و می بیار

    دل برگرفته بودم از ایام گل ولی

    کاری بکرد همت پاکان روزه دار

    دل در جهان مبند و به مستی سؤال کن

    از فیض جام و قصه جمشید کامگار

    جز نقد جان به دست ندارم شراب کو

    کان نیز بر کرشمه ساقی کنم نثار

    خوش دولتیست خرم و خوش خسروی کریم

    یا رب ز چشم زخم زمانش نگاه دار

    می خور به شعر بنده که زیبی دگر دهد

    جام مرصع تو بدین در شاهوار

    گر فوت شد سحور چه نقصان صبوح هست

    از می کنند روزه گشا طالبان یار

    زانجا که پرده پوشی عفو کریم توست

    بر قلب ما ببخش که نقدیست کم عیار

    ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود

    تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار

    حافظ چو رفت روزه و گل نیز می‌رود

    ناچار باده نوش که از دست رفت کار

    پاسخ
  16. Avatar علی گفت:
    30 آذر 1395 در 12:16 ق.ظ

    بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند
    که به بالای چمان از بن و بیخم برکند
    حاجت مطرب و می نیست تو برقع بگشا
    که به رقص آوردم آتش رویت چو سپند
    هیچ رویی نشود آینه حجله ی بخت
    مگر آن روی که مالند در آن سم سمند
    گفتم اسرار غمت هرچه بود گو می باش
    صبر از این بیش ندارم چه کنم تا کی و چند
    مکش آن آهوی مشکین مرا ای صیاد
    شرم از آن چشم سیه دار و مبندش به کمند
    من خاکی که از این در نتوانم برخاست
    از کجا بوسه زنم برلب آن قصر بلند
    باز مستان دل از آن گیسوی مشکین حافظ
    زان که دیوانه همان به که بود اندر بند

    پاسخ
  17. Avatar rasadi گفت:
    30 آذر 1395 در 12:04 ق.ظ

    شب یلدا ز راه آمـــــــــــد دوبـــــــــاره بگیر ای دوست! از غمهـــــــا کناره
    شب شادی وشـــور و مهربانی است زمـــــــان همدلی و همزبانی است
    در آن دیدارهــــــــــــا تا تـــــــــازه گردد محبت نیـــــــــــــــز بی اندازه گـردد
    به هرجا محفلی گرم و صمیمی است که مهمانی درآن رسمی قدیمی است
    به دور هم تمـــــــــــام اهــــــل فامیل شده بر پا بســــاط میــــوه – آجیل
    ز خـــوردن خوردنِ این شـــــــــام چلّه شود مهمان حسابی چاق و چلّه!!
    همــــــــــه با انتظاری عاشقــــــــــانه نظـــــــر دارند ســـــــــوی هندوانه!
    نشسته با تفاخـــــــــر تــوی سینی کنارش چاقـــــــــــویی را هم ببینی
    چو گــــــــردد قــاچ قــــاچ آن هندوانه شود آب از لب و لوچـــــــــــه روانه!
    بســــــاط خنده و شادی فراهـــــــــم اس ام اس می رسد پشت سر هم
    جوانان آن طرف تـــر جـــــــوک بگویند دل از گرد و غبــــــار غـــــم بشویند
    کسی را گـــر صدایی نیم دانگ است در این محفل پی تولید بانگ است!!
    زند بــــــــا “ای دل ای دل” زیـــــر آواز ز بعد آن “هاهاها”یی کند ســـــاز!
    ببندد چشــــــــم و جنباند ســـرش را بخواند شعـــــــــــــرهای از برش را!
    چنین با شور و نغمه – شعر و دستان خرامان می رســــــد از ره زمستان
    شمردم مــــن ز چلّــــــــه تا به نـــوروز نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز !
    کنـــــون معکــــــــــوس بشمارید یاران که در راه است فصــــــــل نوبهاران….

    پاسخ
  18. Avatar hossein گفت:
    30 آذر 1395 در 12:03 ق.ظ

    واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
    چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند
    مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
    توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند
    گوییا باور نمی‌دارند روز داوری
    کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند
    یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان
    کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند
    ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان
    می‌دهند آبی که دل‌ها را توانگر می‌کنند
    حسن بی‌پایان او چندان که عاشق می‌کشد
    زمره دیگر به عشق از غیب سر بر می‌کنند
    بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی
    کاندر آن جا طینت آدم مخمر می‌کنند
    صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت
    قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند

    پاسخ
  19. Avatar HaaMed گفت:
    30 آذر 1395 در 11:59 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید.
    🙂

    پاسخ
  20. Avatar رضا وارسته نيا گفت:
    30 آذر 1395 در 11:56 ق.ظ

    يلدا اي شروع فصل سرما
    يلدا اي باعث محبت آدمها
    يلدا اي معني تولد
    يلدا اي دختر زمستان
    يلدا اي سنت نياكان
    يلداي قشنگ و مهربانم
    به ياد تو روزها شمارم
    يلدا اي بلندترين شب
    يلدا يعني به يادمان باد
    طولت يك دقيقه بيشتر باد
    يك دقيقه بيشتر با هم بودن
    شعر زندگي بايد سرودن
    اين شب اي بزرگ فاميل
    اي بزرگي از نژاد هابيل
    تو در اين شب راز زندگي گو
    گرمي و طراوت يلدا از توست
    اين سرخي هندوانه شاهد توست
    يلدا گرامي باشي سالها
    شادي بدهي به دلها”

    پاسخ
  21. Avatar mehrdad گفت:
    30 آذر 1395 در 11:48 ق.ظ

    منم که گوشه میخانه خانقاه من است
    دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
    گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک
    نوای من به سحر آه عذرخواه من است
    ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
    گدای خاک در دوست پادشاه من است
    غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست
    جز این خیال ندارم خدا گواه من است
    مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نی
    رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است
    از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
    فراز مسند خورشید تکیه گاه من است
    گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ
    تو در طریق ادب باش و گو گناه من است

    پاسخ
  22. Avatar محمدجواد طاهری گفت:
    30 آذر 1395 در 11:45 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  23. Avatar حکیم گفت:
    30 آذر 1395 در 11:44 ق.ظ

    گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی
    چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی
    شیرینتر از آنی به شکرخنده که گویم
    ای خسرو خوبان که تو شیرین زمانی
    تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه
    هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی
    صد بار بگفتی که دهم زان دهنت کام
    چون سوسن آزاده چرا جمله زبانی
    گویی بدهم کامت و جانت بستانم
    ترسم ندهی کامم و جانم بستانی
    چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند
    بیمار که دیده‌ست بدین سخت کمانی
    چون اشک بیندازیش از دیده مردم
    آن را که دمی از نظر خویش برانی

    پاسخ
  24. Avatar NERK Corleone گفت:
    30 آذر 1395 در 11:37 ق.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    :x:x:x

    پاسخ
  25. Avatar حکیم گفت:
    30 آذر 1395 در 11:22 ق.ظ

    پند حکیم عین ثواب هست و محض خیر /
    فرخنده آن بخت که به صمع رضا شنید

    پاسخ
  26. Avatar Samayeh گفت:
    30 آذر 1395 در 11:10 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  27. Avatar anna گفت:
    30 آذر 1395 در 11:06 ق.ظ

    شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد
    بنده طلعت آن باش که آنی دارد
    شیوه حور و پری گر چه لطیف است ولی
    خوبی آن است و لطافت که فلانی دارد
    چشمه چشم مرا ای گل خندان دریاب
    که به امید تو خوش آب روانی دارد
    گوی خوبی که برد از تو که خورشید آن جا
    نه سواریست که در دست عنانی دارد
    دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی
    آری آری سخن عشق نشانی دارد
    خم ابروی تو در صنعت تیراندازی
    برده از دست هر آن کس که کمانی دارد
    در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
    هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد
    با خرابات نشینان ز کرامات ملاف
    هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد
    مرغ زیرک نزند در چمنش پرده سرای
    هر بهاری که به دنباله خزانی دارد
    مدعی گو لغز و نکته به حافظ مفروش
    کلک ما نیز زبانی و بیانی دارد…

    پاسخ
  28. Avatar محمد فرخی جورابی گفت:
    30 آذر 1395 در 10:30 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  29. Avatar ن گفت:
    30 آذر 1395 در 10:30 ق.ظ

    این غزل رو از حفظم…هرسال شب یلدا سر سفرمون آقا بزرگ خدا بیامرزم میخوند…:smiley5

    بر سر آنم که گر ز دست برآید

    دست به کاری زنم که غصه سر آید

    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

    دیو چو بیرون رود فرشته درآید

    صحبت حکام ظلمت شب یلداست

    نور ز خورشید جوی بو که برآید

    بر در ارباب بی‌مروت دنیا

    چند نشینی که خواجه کی به درآید

    ترک گدایی مکن که گنج بیابی

    از نظر ره روی که در گذر آید

    صالح و طالح متاع خویش نمودند

    تا که قبول افتد و که در نظر آید

    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید
    :smiley0

    پاسخ
  30. Avatar محمد فرخی جورابی گفت:
    30 آذر 1395 در 10:23 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  31. Avatar کامیار گفت:
    30 آذر 1395 در 10:11 ق.ظ

    ساقی بیار باده که ماه صیام رفت درده قدح که موسم ناموس و نام رفت
    وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم عمری که بی حضور صراحی و جام رفت
    مستم کن آن چنان که ندانم ز بیخودی در عرصه خیال که آمد کدام رفت
    بر بوی آن که جرعه جامت به ما رسد در مصطبه دعای تو هر صبح و شام رفت
    دل را که مرده بود حیاتی به جان رسید تا بویی از نسیم می‌اش در مشام رفت
    زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه رند از ره نیاز به دارالسلام رفت
    نقد دلی که بود مرا صرف باده شد قلب سیاه بود از آن در حرام رفت
    در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود می ده که عمر در سر سودای خام رفت
    دیگر مکن نصیحت حافظ که ره نیافت گمگشته‌ای که باده نابش به کام رفت

    پاسخ
  32. Avatar erfan گفت:
    30 آذر 1395 در 9:12 ق.ظ

    عاقلان نقطه‌ی پرگارِ وجودند؛ ولی عشق دانَد که در این دایره سرگردان‌اند:x:x:x

    پاسخ
  33. Avatar amin گفت:
    30 آذر 1395 در 9:03 ق.ظ

    دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشيم****سخن اهل دل است اين و به جان بنيوشيم

    نيست در کس کرم و وقت طرب مي گذرد****چاره آن است که سجاده به مي بفروشيم

    خوش هواييست فرح بخش خدايا بفرست****نازنيني که به رويش مي گلگون نوشيم

    ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است****چون از اين غصه نناليم و چرا نخروشيم

    گل به جوش آمد و از مي نزديمش آبي****لاجرم ز آتش حرمان و هوس مي جوشيم

    مي کشيم از قدح لاله شرابي موهوم****چشم بد دور که بي مطرب و مي مدهوشيم

    حافظ اين حال عجب با که توان گفت که ما****بلبلانيم که در موسم گل خاموشيم

    پاسخ
  34. Avatar حسین گفت:
    30 آذر 1395 در 8:53 ق.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  35. Avatar Eh Sun گفت:
    30 آذر 1395 در 8:39 ق.ظ

    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
    واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
    بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
    باده از جام تجلی صفاتم دادند
    چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
    آن شب قدر که این تازه براتم دادند
    بعد از این روی من و آینه وصف جمال
    که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
    من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
    مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند
    هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
    که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
    این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد
    اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند
    همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود
    که ز بند غم ایام نجاتم دادند
    حافظ شیرازی

    پاسخ
  36. Avatar وحید گفت:
    30 آذر 1395 در 8:30 ق.ظ

    منم که گوشه میخانه خانقاه من است

    دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است

    گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک

    نوای من به سحر آه عذرخواه من است

    ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله

    گدای خاک در دوست پادشاه من است

    غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست

    جز این خیال ندارم خدا گواه من است

    مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نی

    رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است

    از آن زمان که بر این آستان نهادم روی

    فراز مسند خورشید تکیه گاه من است

    گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ

    تو در طریق ادب باش و گو گناه من است

    پاسخ
  37. Avatar amin گفت:
    30 آذر 1395 در 8:28 ق.ظ

    دوش دیــــدم کــــه مـلایـــک در میـخــــانـــه زدنــد
    گـــــل آدم بســــرشتنـــد و بــه پیمـــانــه زدنـــد
    ســاکنـــان حـــــرم ستـــر و عفـــاف ملکـــوت
    بــا مـــن راه نشیـــن بــاده مـستانــه زدنــد
    آسمــــان بـار امـــانت نتـوانســت کــشید
    قــرعــــه کـــار به نام مـــن دیوانــه زدنــد
    جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
    چون نــدیدند حقیقت ره افسانه زدنــد
    شکـــر ایزد کــه میان من و او صلح افتاد
    صـــوفیان رقص کـــنان ساغر شکرانه زدند
    آتش آن نیسـت کــه از شعله او خندد شمع
    آتش آن است کـــــه در خــــرمن پـــــروانه زدند
    کـــــس چـــو حــافظ نگشــاد از رخ اندیشه نقاب
    تـا ســــر زلـــف سخـــن را بــــه قلـــم شـــانه زدند

    پاسخ
  38. Avatar امید کنعانی گفت:
    30 آذر 1395 در 8:18 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  39. Avatar امید کنعانی گفت:
    30 آذر 1395 در 8:16 ق.ظ

    بر سر آنم که گر ز دست برآید
    دست به کاری زنم که غصه سر آید
    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
    دیو چو بیرون رود فرشته درآید
    صحبت حکام ظلمت شب یلداست
    نور ز خورشید جوی بو که برآید
    بر در ارباب بی‌مروت دنیا
    چند نشینی که خواجه کی به درآید
    ترک گدایی مکن که گنج بیابی
    از نظر ره روی که در گذر آید
    صالح و طالح متاع خویش نمودند
    تا که قبول افتد و که در نظر آید
    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    پاسخ
  40. Avatar $behnam$ گفت:
    30 آذر 1395 در 8:09 ق.ظ

    حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج *** فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست

    پاسخ
  41. Avatar میثم گفت:
    30 آذر 1395 در 7:41 ق.ظ

    سحرم دولت بیدار به بالین آمد

    گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد

    قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام

    تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد

    .
    .
    .
    یلدای همگی مبارک

    پاسخ
  42. Avatar کوروش گفت:
    30 آذر 1395 در 7:36 ق.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  43. Avatar کوروش گفت:
    30 آذر 1395 در 7:36 ق.ظ

    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

    می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

    نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

    وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

    چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

    این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

    باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

    بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

    ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

    آن که او عالم سر است بدین حال گواست

    فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

    وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

    چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

    باده از خون رزان است نه از خون شماست

    این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

    ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

    پاسخ
  44. Avatar سید پیمان صابری گفت:
    30 آذر 1395 در 7:36 ق.ظ

    نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
    عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
    ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
    چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
    این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
    تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
    گز زمسجد به خرابات شدم خرده مگیر
    مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
    ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی
    مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
    گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
    که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد
    مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
    چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
    حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود
    قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد

    پاسخ
  45. Avatar ابراهیم گفت:
    30 آذر 1395 در 7:06 ق.ظ

    ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
    محصول دعا در ره جانانه نهادیم

    در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
    این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم

    سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد
    تا روی در این منزل ویرانه نهادیم

    در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
    مهر لب او بر در این خانه نهادیم

    در خرقه از این بیش منافق نتوان بود
    بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم

    چون می‌رود این کشتی سرگشته که آخر
    جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم

    المنه لله که چو ما بی‌دل و دین بود
    آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم

    قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ
    یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم

    پاسخ
  46. Avatar امیر خدابنده گفت:
    30 آذر 1395 در 7:04 ق.ظ

    [*]من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم *** لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم
    دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو *** که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
    همّتم بدرقه ی راه کن ای طایر قدس *** که دراز است ره مقصد و من نو سفرم
    ای نسیم سحری بندگی من برسان *** که فراموش مکن وقت دعای سحرم
    خرّم آن روز کزین مرحله بربندم بار *** وز سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
    حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل *** دیده دریا کنم از اشک و درو غوطه خورم
    پایه ی نظم بلند است و جهانگیر بگو *** تا کند پادشه بحر دهان پرگهرم[/*]

    پاسخ
  47. Avatar امیر خدابنده گفت:
    30 آذر 1395 در 7:04 ق.ظ

    [*]من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم *** لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم
    دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو *** که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
    همّتم بدرقه ی راه کن ای طایر قدس *** که دراز است ره مقصد و من نو سفرم
    ای نسیم سحری بندگی من برسان *** که فراموش مکن وقت دعای سحرم
    خرّم آن روز کزین مرحله بربندم بار *** وز سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
    حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل *** دیده دریا کنم از اشک و درو غوطه خورم
    پایه ی نظم بلند است و جهانگیر بگو *** تا کند پادشه بحر دهان پرگهرم[/*]

    پاسخ
  48. Avatar mohammad گفت:
    30 آذر 1395 در 7:03 ق.ظ

    راهيست راه عشـــق کـــه هيچش کـــــناره نيست
    آن جـــا جــز آن کـــه جـان بسپارند چـاره نيست
    هر گه که دل به عشق دهي خوش دمي بود
    در کار خير حاجت هيچ استخاره نيست…

    پاسخ
  49. Avatar saeed گفت:
    30 آذر 1395 در 7:02 ق.ظ

    ای هدهد صبا به سبا میفرستمت بنگر که از کجا به کجا میفرستمت

    حیف است طایری چو تو در خاکدان غم زین جا به آشیان وفا میفرستمت

    در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست میبینمت عیان و دعا میفرستمت

    هر صبح و شام قافله‌ای از دعای خیر در صحبت شمال و صبا میفرستمت

    تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب جان عزیز خود به نوا میفرستمت

    ای غایب از نظر که شدی همنشین دل میگویمت دعا و ثنا میفرستمت

    در روی خود تفرج صنع خدای کن کآیینهٔ خدای نما میفرستمت

    تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند قول و غزل به ساز و نوا میفرستمت

    ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت با درد صبر کن که دوا میفرستمت

    حافظ سرود مجلس ما ذکر خیر توست بشتاب هان که اسب و قبا میفرستمت

    پاسخ
  50. Avatar ارش گفت:
    30 آذر 1395 در 6:57 ق.ظ

    صــــــلاح کــــــــار کــــــجــــا و مـــن خــــراب کـــجـا بــــبین تفاوت ره کز کــجــاست تا بـه کجـا

    دلـم ز صـــــــومعه بگرفت و خــــرقه ســـالوس کــجاســت دیـــر مغـــان و شراب ناب کجا

    چـــه نســبــــت است به رنــدی صلاح و تقوا را ســـــــماع وعــــــــظ کجــــا نغــمه رباب کجا

    ز روی دوســت دل دشــمـــنــــان چــــــه دریابد چــــراغ مـــــرده کـــــجا شمـع آفـــــــتاب کجا

    چــــو کـحـل بـیـنـش ما خـاک آســتان شماست کـــجا رویـــم بفــــرمـــا از ایــن جــــنــاب کجا

    مبـیــــن به سیب زنخدان که چاه در راه است کــجــا هــمی‌روی ای دل بـدیـن شتـاب کجا

    بشـــد که یـــاد خـــوشـــش بـاد روزگـار وصـال خود آن کرشـمه کـجا رفت و آن عـتاب کجا

    قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوسـت قــرار چـیـست صبــوری کدام و خــواب کجا

    پاسخ
« دیدگاه‌های قدیمی
دیدگاه‌های تازه‌تر »

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در صورتی که نظر شما حاوی ناسزا، عبارات توهین‌آمیز و تهدید بوده و در تضاد با قوانین فعلی کشور باشد از انتشار آن بدون حذف موارد ذکر شده، معذوریم.
شکلک‌ها (اموجی‌ها) را می‌توانید با کیبرد گوشی یا کیبرد مجازی ویندوز قرار دهید.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته می‌شود.

پربحث‌ترین‌ها

  • ممنوعیت بازی‌های کامپیوتری در افغانستان 8

    بازی‌های کامپیوتری در افغانستان ممنوع شد

  • 7

    فیلترشدن نماوا و سریال سووشون توسط ساترا کاملاً قانونی بود

  • 2

    ازراک ادعا می‌کند که سوختن پردازنده‌های AMD Ryzen 9000 به PBO مرتبط است

  • بهترین پردازنده های 2025؛ رتبه‌بندی و بنچمارک پردازنده‌ های اینتل و AMD 1

    بهترین پردازنده های 2025؛ رتبه‌بندی و بنچمارک پردازنده‌ های اینتل و AMD

آخرین بررسی‌ها

9.3

بررسی کارت گرافیک گیگابایت RTX 5080 16GB GAMING OC

8.7

بررسی واترکولر سفید XPG LEVANTE X 240

8.9

بررسی پاور گرین GREEN 1000W GXD GOLD

9.5

بررسی کیت رم VENGEANCE 2x24GB CU-DIMM 8200MT/s CL40 کورسیر

9.1

تماشا کنید: بررسی گلکسی S25 و S25+: دوست‌داشتنی و نادیده گرفته‌شده

آخرین مطالب دینو

بهترین زمان برای دوش گرفتن: صبح یا شب؟

این یک سوال قدیمی و محل بحث است: دوش…

  • چرا موی انسان‌ به اندازه سایر پستانداران نیست؟

  • ارتباط نگران‌کننده بین روغن‌ های پخت‌وپز و سرطان

  • در خانه کفش نپوشید؛ عادتی کوچک با فواید بزرگ برای سلامت

  • استفاده از فناوری در سنین بالا خطر زوال عقل را کاهش می‌دهد

  • مطلب بعدی جریمه 500000 یورویی فیسبوک به ازای انتشار هر خبر نادرست
  • مطلب قبلی سوپر ماریو رکوردهای پوکمون را شکست
  • آخرین مطالب
  • محبوب‌ترین مطالب
  • بازی The Witcher 4 در رویداد State of Unreal

    بازی The Witcher 4 در رویداد State of Unreal 2025 حضور دارد

  • قابلیت‌های لمسی و قلم سرفیس در سال ۲۰۲۵

    چگونه از قابلیت‌های لمسی و قلم سرفیس در سال ۲۰۲۵ بیشترین بهره را ببریم؟ (راهنمای جامع)

  • کارت گرافیک‌های RX 9060 XT فهرست شدند: قیمت پایه مدل 16 گیگابایتی 369 دلار است

  • معرفی لپ‌تاپ‌های F14 و F16 وایو با پردازنده‌های Raptor Lake اینتل

    معرفی لپ‌تاپ‌های F14 و F16 وایو با پردازنده‌های Raptor Lake اینتل

  • نام کاربری در واتساپ: گامی بزرگ به سوی حفظ حریم خصوصی

  • ممنوعیت بازی‌های کامپیوتری در افغانستان 8

    بازی‌های کامپیوتری در افغانستان ممنوع شد

  • 7

    فیلترشدن نماوا و سریال سووشون توسط ساترا کاملاً قانونی بود

  • 2

    ازراک ادعا می‌کند که سوختن پردازنده‌های AMD Ryzen 9000 به PBO مرتبط است

  • بازدید از کارخانه گرین تولید کننده سخت افزار در ایران 1

    بازدید اختصاصی از کارخانه گرین: نگاهی نزدیک به قلب تولید سخت افزار در ایران

  • بهترین پردازنده های 2025؛ رتبه‌بندی و بنچمارک پردازنده‌ های اینتل و AMD 1

    بهترین پردازنده های 2025؛ رتبه‌بندی و بنچمارک پردازنده‌ های اینتل و AMD

آخرین دیدگاه‌ها

  • Avatar
    علی.م گفته است:
    پس چرا آمریکا حریف حتی یمن هم نشد و باهاش آتشبس...
  • Avatar
    دختر شونم 😃😁 گفته است:
    😃😀😀😀😀
  • Avatar
    مهدی پرهیزکار گفته است:
    نسل جدید داره عشق ابدی نگاه میکنه، ساترا میگه سووشون مخالف...
  • Avatar
    Abdulah Zarei گفته است:
    عالی
  • Avatar
    مهناز گفته است:
    عالی
  • Avatar
    behnam گفته است:
    ریدمان مغزی دمپایی پوش های غارنشین
  • Avatar
    متین کریمی گفته است:
    بعد میای به یک کشور جنگ زده میگی عقب مانده کشور...
  • Avatar
    متین کریمی گفته است:
    تازه فهمیدن خیلی وقته گیم نت هار بسته کردن
  • Avatar
    آرمان مجیدی گفته است:
    اکثر افراد در انتقال وجه از طریق ساتنا مشکل دارند که...
  • Avatar
    آرمان مجیدی گفته است:
    اطلاعات مندرج در قسمت انتقال وجه، درست نیست. در این بخش...
راهنمای خرید و مشاوره سیستم کامپیوتر با بودجه های مختلف (خرداد 1404) 7,756
راهنمای خرید و مشاوره سیستم پیشنهادی هایلایت
راهنمای خرید و مشاوره سیستم کامپیوتر با بودجه های مختلف (خرداد 1404)
5 خرداد 1404
راهنمای خرید تبلت 7
تبلت راهنمای خرید و مشاوره هایلایت
راهنمای خرید تبلت بر اساس بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
31 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید ساعت هوشمند 4
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید ساعت هوشمند و مچ بند با بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
30 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید پاور بانک با بودجه‌های مختلف 1
راهنمای خرید و مشاوره هایلایت
راهنمای خرید پاور بانک با بودجه‌های مختلف (بهار 1404)
28 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید ماوس و کیبورد 2
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید موس و کیبورد با بودجه‌های مختلف (اردیبهشت 1404)
27 اردیبهشت 1404
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ 468
راهنمای خرید و مشاوره
راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ با بودجه های مختلف (اردیبهشت 1404)
23 اردیبهشت 1404
  • سخت‌افزارمگ
  • درباره ما
  • تبلیغات
  • استخدام
سخت‌افزارمگ

© 2025 Sakhtafzarmag.Com. All Rights Reserved.

صفحه نخست » ویژه » مسابقات » در مسابقه ویژه شب یلدا در سخت افزار شرکت کنید و برنده گوشی X Cam ال جی شوید!

ورود

عضویت

رمزتان را گم کرده‌اید؟

عضویت | رمزتان را گم کرده‌اید؟
| بازگشت به ورود