بانک مرکزی اروپا و همتایان آن در بریتانیا، ایالات متحده، چین و هند در حال بررسی شکل جدیدی از پول با پشتوانه دولتی هستند که بر اساس فناوری مشابه ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم ساخته شده است. بانک مرکزی ارزهای دیجیتال (CBDC) همان آیندهای است که بیشتر کارشناسان آن را متصور میشوند و در آن همه ما کیفپولهای دیجیتال خود را داشته باشیم و با فشار یک دکمه پول بین آنها انتقال دهیم (بدون نیاز به دخالت بانکهای بزرگ) زیرا همه چیز روی یک بلاک چین اتفاق میافتد. حال متوجه میشویم که نیاز اروپا به یورو دیجیتال به چه دلیل است و مشابه آن در چه کشورهایی میتواند رخ دهد.
- تشریح الگوریتم شرکت ها در اتحادیه اروپا
- اتحادیه اروپا اپل را به نقض قانون رقابت در مورد Apple Pay متهم کرد
شرح دلایل نیاز اروپا به یورو دیجیتال – موارد مشابه آن
تعریف CBDC ها (یا همان بانک مرکزی ارزهای دیجیتال) فرصتی را ارائه میدهند که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. بگذارید کمی توضیح دهیم. ایده پشت CBDC ها این است که برای افراد و شرکتها کیف پولهای دیجیتالی توسط بانک مرکزی آنها صادر میشود که با آن میتوانند پرداختها، پرداخت مالیات و خرید سهام یا سایر اوراق بهادار را انجام دهند. در حالی که با حسابهای بانکی امروزی، همیشه این احتمال وجود دارد که مشتریان به دلیل محدودیتهای بانکی نتوانند پول خود را برداشت کنند اما این امر در مورد CBDCها نمیتواند اتفاق بیفتد، زیرا تمام سپردهها 100٪ توسط ذخایر و پشتوانهی بانک مرکزی ارزهای دیجیتال پشتیبانی میشوند.
بانکهای خردهفروشی امروزی ملزم هستند که سپردههای اندکی یا هیچ سپردهای را در ذخایر خود نگه دارند، اگرچه باید نسبتی از سرمایه خود (به معنی داراییهایی که به راحتی فروخته میشوند) را به عنوان محافظت در صورت بروز مشکل در دفاتر وامدهیشان نگه دارند. به عنوان مثال، حداقل نیاز بانکهای منطقه یورو 15.1٪ است، به این معنی که اگر آنها 1 میلیارد یورو (852 میلیون پوند) سرمایه داشته باشند، دفتر وام آنها نمیتواند بیش از 6.6 میلیارد یورو باشد (یعنی 6.6 برابر سپردهها).
در عصر CBDCها، ما فرض میکنیم که مردم همچنان حسابهای بانکی خواهند داشت. برای مثال، برای اینکه پولشان توسط یک مدیر صندوق سرمایهگذاری شود، یا با قرض دادن آن به شخص دیگری از طرف شخص اول، بازدهی داشته باشند. ایده اصلی این است که حفاظت 100 درصدی از ذخیره در کیف پول بانک مرکزی باید به این حسابهای بانکی خرده فروشی نیز گسترش یابد. این بدان معناست که اگر شخصی 1000 یورو دیجیتال را در یک حساب بانکی خردهفروشی بگذارد، بانک نمیتواند با افتتاح حسابهای بیشتری نسبت به پرداخت آن در صورت درخواست، آن سپرده را چند برابر کند. در عوض، بانک باید از خدمات دیگر خود درآمد کسب کند.
در حال حاضر، ECB حدود 25 درصد از بدهیهای دولتی اعضای اتحادیه اروپا را در اختیار دارد. تصور کنید که پس از انتقال به یورو دیجیتال، تصمیم گرفت این میزان دارایی را با خرید اوراق قرضه جدید صادر شده توسط کشورهای عضو به 30 درصد افزایش دهد. برای پرداخت این هزینه، یوروهای دیجیتال جدید ایجاد می شود. درست مانند آنچه امروز اتفاق می افتد که از تسهیل کمی (QE) برای تقویت اقتصاد استفاده میشود. بسیار مهم است که به ازای هر واحد پول بانک مرکزی که به این روش ایجاد میشود، پول در گردش در اقتصاد گستردهتر بسیار بیشتر افزایش مییابد. برای مثال این میزان در منطقه یورو، تقریباً سه برابر میشود. این به این دلیل است که QE باعث افزایش ارزش اوراق قرضه و سایر داراییها میشود و در نتیجه، بانکهای خرد تمایل بیشتری به وام دادن به مردم و شرکتها دارند. این افزایش در عرضه پول به همین دلیل است که QE اگر درست مورد استفاده قرار نگیرد میتواند باعث تورم شود.
با این حال، اگر 100% ذخیره مورد نیاز بانکهای خرد وجود داشت، این اثر ضرب را دریافت نمیکردید. پول ایجاد شده توسط بانک مرکزی اروپا همان مقدار خواهد بود و نه بیشتر. در نتیجه، QE تورمی بسیار کمتری نسبت به امروز خواهد داشت.
تکلیف سود بدهی چه میشود؟
پس بدهی در کجا قرار میگیرد؟ سطح بالای بدهی ملی در بسیاری از کشورها عمدتاً نتیجه بحران مالی جهانی 2007-2009، بحران منطقه یورو در دهه 2010 و همهگیری کووید است. در منطقه یورو، کشورهای دارای بدهی بسیار بالا به عنوان نسبت تولید ناخالص داخلی عبارتند از: بلژیک (100%)، فرانسه (99%)، اسپانیا (96%)، پرتغال (119%)، ایتالیا (133%) و یونان (174%). . یکی از راههای مقابله با بدهیهای بالا، ایجاد تورم زیاد برای کاهش ارزش بدهی است، اما این امر همچنین شهروندان را فقیرتر میکند و در نهایت ممکن است باعث ناآرامی شود. اما با استفاده از تغییر به CBDC ها برای تغییر قوانین مربوط به ذخایر بانکهای خرده فروشی، دولتها می توانند مسیر متفاوتی را طی کنند.
این فرصت با معکوس کردن روندی که در آن ایجاد پول برای خرید اوراق قرضه سه برابر بیشتر به اقتصاد واقعی پول اضافه میشکند. با فروش اوراق قرضه در ازای یورو امروز، هر یک یورو حذف شده توسط بانک مرکزی منجر به ناپدید شدن سه یورو از اقتصاد میشود. در واقع، اینگونه است که یورو دیجیتال وارد اقتصاد میشود. بانک مرکزی اروپا به تدریج اوراق قرضه دولتی را میفروشد تا یوروهای قدیمی را از گردش خارج کند، در حالی که یوروهای دیجیتال جدید را برای بازخرید اوراق قرضه ایجاد میکند. از آنجایی که 100 درصد ذخایر الزامی فقط برای یوروهای جدید اعمال میشود، فروش اوراق قرضه به ارزش 5 میلیون یورو، 15 میلیون یورو را از اقتصاد خارج میکند، اما خرید اوراق قرضه با همان مبلغ تنها 5 میلیون یورو به اقتصاد اضافه میکند.
با این حال، شما فقط همان مقدار اوراقی را که فروختهاید نمیخرید. از آنجایی که ضریب برای اوراق قرضه خریداری شده اعمال نمیشود، میتوانید میزان خرید را سه برابر کنید و کل مقدار پول در اقتصاد ثابت میماند. به عبارت دیگر، تورم اضافی وجود ندارد. به عنوان مثال، بانک مرکزی اروپا میتواند داراییهای خود را از بدهیهای دولتی کشورهای عضو اتحادیه اروپا از 25 درصد به 75 درصد افزایش دهد. بر خلاف اوراق قرضه دولتی در دستان بخش خصوصی، کشورهای عضو امکان انجام این کار را ندارند و برای چنین اوراقی به بانک مرکزی اروپا سود بپردازد. بنابراین مالیات دهندگان اتحادیه اروپا اکنون فقط باید به جای 75 درصدی که اکنون بهره میپردازند، به 25 درصد از اوراق قرضه خود بهره بپردازند.
نرخ بهره و سوالات دیگر
یک دلیل دیگر برای انجام این کار، نرخ بهره است. در حالی که نرخهای سود قابل پرداخت برای اوراق قرضه برای سالها ناچیز بوده است، به دلیل فشارهای تورمی و بانکهای مرکزی شروع به افزایش نرخهای بهره کوتاهمدت میکنند، این نرخها میتوانند به شدت در انتشارات آتی افزایش پیدا کنند. نمودار زیر نشان میدهد که چگونه بازده (به معنای نرخ بهره) اوراق قرضه دولتی 10 ساله اسپانیا، یونان، ایتالیا و پرتغال بین سه تا پنج برابر در چند ماه گذشته افزایش یافته است.
پس از چندین سال شوکهای عظیم ناشی از همهگیری ویروس کرونا، بحران انرژی و شرایط اضطراری جنگ، این خطر وجود دارد که بازارها فکر کنند بدهکارترین کشورهای اروپایی نمیتوانند بدهیهای خود را پوشش دهند. این میتواند منجر به فروش گسترده اوراق قرضه شود و نرخ بهره را به سطوح غیرقابل مدیریت برساند. به عبارت دیگر، رویکرد ما حتی ممکن است منطقه یورو را نجات دهد. بانک مرکزی اروپا در واقع میتواند به همه اینها بدون معرفی یورو دیجیتال، به سادگی با تحمیل ذخایر سخت گیرانهتر در سیستم فعلی، دست یابد. اما با انتقال به یک بانک مرکزی ارز دیجیتال، یک استدلال قوی وجود دارد که چون از سپردههای بانکی ایمنتر است، بانکهای خرد باید این ایمنی را با پیروی از قانون 100% ذخیره تضمین کنند.
توجه داشته باشید که ما فقط یک بار میتوانیم این دارو را مصرف کنیم. در نتیجه، کشورهای اتحادیه اروپا همچنان باید در مورد بودجه خود نظم و انضباط داشته باشند.
بهجای پایان دادن کامل به بانکداری ذخایر کسری به این روش، در نیمه راه نیز وجود دارد که الزامات ذخیره را سختتر میکنید (مثلاً یک قانون 50٪) و از نسخه کاهشیافتهای از مزایای سیستم پیشنهادی ما برخوردار میشوید. از طرف دیگر، پس از پایان گذار CBDC، ذخایر الزامی میتواند به تدریج کاهش یابد تا اقتصاد را تحریک کند (البته این قضیه مشروط به رشد تولید ناخالص داخلی، تورم و غیره است).
اگر بانکهای مرکزی دیگر همین رویکرد را در پیش نگیرند چه؟ مطمئناً، برخی هماهنگیها میتواند به به حداقل رساندن اختلال کمک کند، اما نیازهای ذخیره بین کشورها امروزه بدون مشکلات قابل توجهی متفاوت است. همچنین، بسیاری از کشورها احتمالاً وسوسه خواهند شد که همین رویکرد را اتخاذ کنند. به عنوان مثال، بانک انگلستان بیش از یک سوم بدهی دولت بریتانیا را در اختیار دارد و بدهی عمومی بریتانیا به عنوان نسبت تولید ناخالص داخلی در حال حاضر 95 درصد است.
دیدگاهتان را بنویسید