با معرفی آیفون 17 پرو مکس، توجهها بار دیگر به گوشیهای پرچمدار جلب شده و این امر باعث میشود پیکسل 10 پرو بیش از پیش در مقایسهها مطرح شود. این بررسی نشان میدهد آیفون چه قابلیتهایی ارائه میدهد، گوشی گوگل در چه زمینههایی ضعف دارد و کدام بخشها نیازمند بهبود هستند. ماه گذشته، همه تفاوتهای آیفون 17 پرو و پیکسل 10 پرو را بررسی کردیم. حتلاف در ادامه این مطلب، تمامی نکات مهم برای درک کامل مقایسه پیکسل 10 پرو و آیفون 17 پرو مکس، از موفقیتها گرفته تا فرصتهای پیشرفت، ارائه خواهد شد.
سختافزار و طراحی
چیزی که در مورد تغییر طراحی گوگل در چند سال اخیر واقعاً چشمگیر بوده، این است که چگونه شرکت توانسته مرز باریکی بین تقلید و کپیبرداری کامل را رعایت کند. درست است که ظاهر برخی از گوشیها یادآور مدلهای پس از آیفون 12 به نظر میرسد، اما توجه دقیق به جزئیات باعث شده ویژگیهایی که یک پیکسل را واقعاً «پیکسل» میکند، حفظ شود.

روی کاغذ، آیفون 17 پرو مکس، پیکسل 10 پرو را که بیش یک ماه از معرفی آن میگذرد، پشت سر میگذارد. البته بحث ما این نیست. اگر بخواهیم از نظر سختافزار فیزیکی کمی به عقب برگردیم، اگر آیفون 16 پرو را با پیکسل مقایسه کنیم، شباهتهای زیادی در ابعاد وجود دارد. گوگل از نسلهای قبلی الهام گرفته و سپس با آن پیش رفته است.
با آیفون 17 پرو مکس، تقریباً ورق برگشته است. اپل یک ریمیکس جدید ارائه داده است. «plateau» دوربین، یک نوار دوربین باشکوه بوده که مستقیماً از روی طرح پیکسل برداشته شده است. بازگشت به آلومینیوم یکی دیگر از تصمیمات جزئی اما خستهکنندهای محسوب میشود که از گوگل گرفته شده و همین حالا هم میدانیم که تا چه حد دردسرساز بوده است. در اصل، آیفون 17 پرو مکس شبیهترین دستگاه اپل به اندروید بوده که تاکنون عرضه شده است.
چه مستقیم و چه غیرمستقیم، انتخابهای طراحی گوگل برای سری پیکسل به وضوح بر نحوه رویکرد سایر برندها به گوشیهایشان تأثیر گذاشته است. ممکن است این تأثیر به دلیل پیشروبودن گوگل در برخی ویژگیهای طراحی باشد یا اینکه سایر شرکتها همزمان به سمت سبک مشابهی رفتهاند.
Pixelsnap یکی دیگر از سختافزارهای «دزدیده شده» است که پیکسل 10 پرو را به عنوان دژی برای طرفداران اپل که وسوسه سری آیفون 17 پرو را ندارند، تثبیت میکند. پیکسل نخستین گوشی پرچمدار اندرویدی است که مگ سیف و استاندارد Qi 2.2 را پشتیبانی میکند. این موضوع امکان استفاده از طیف وسیعی از لوازم جانبی آیفون را فراهم میکند و در بازارهایی مانند آمریکا که اپل تسلط دارد، یک مزیت بزرگ به شمار میرود. کاربران بدون نیاز به دورانداختن لوازم جانبی قبلی خود میتوانند از دستگاههای جدید بهره ببرند و این ویژگی تجربهای یکپارچه ایجاد میکند.
نرمافزار روان با تمرکز بر هوش مصنوعی
تا زمانی که گوگل تلاش نکند بخشهای مشکلساز «Liquid Glass» اپل را تقلید کند و تمرکز بر تجربه اصلی کاربر را حفظ نماید، نیازی به بررسی نرمافزار اپل نیست. اهمیت جمینای در تجربه کلی استفاده از گوشیهای مدرن پیکسل کاملاً مشخص است. تا زمانی که ابزارهای خودکار و غیرمداخلهگر ارائه شوند، این بخش میتواند در نسخههای آینده بسیار مؤثر باشد.
با قراردادن هوش مصنوعی در پسزمینه، تفاوتهای چشمگیری بین رویکرد گوگل و اپل در طراحی نرمافزار دیده میشود. Material 3 Expressive گامی بزرگ به سمت افزودن «سرگرمی» به تجربه کاربری اندروید است. انیمیشنها حتی در بخشهایی مانند سایه اعلانها بازطراحی شدهاند. تصاویر به عمق «شخصیسازی» Material You نفوذ کردهاند و نتیجه نهتنها سرگرمکننده است، بلکه شخصیت نیز دارد.
از سوی دیگر، iOS 26 با رابط «Liquid Glass» تغییرات بصری گستردهای ارائه کرده که مبتنی بر شفافیت و لایههای نیمهشفاف است. هدف اپل ایجاد سلسلهمراتب واضح در هدرها، منوها، کنترلها و اپلیکیشنها بوده است. اما در عمل، این تغییرات باعث شده برخی کنترلها و منوها به دلیل شفافیت بیشازحد به سختی قابل دسترسی بوده و تجربه کاربری به طور کامل روان نباشد.
iOS 26 همچنین با باگهای متعدد مواجه است: از قفلشدن ناگهانی کیبورد و رندرنشدن برخی عناصر رابط کاربری گرفته تا انیمیشنهای ناسازگار و مشکلات جزئی دیگر. این موضوع باعث شده تجربه کاربری آیفون جدید تا حدی شبیه اندروید شود، هرچند نه لزوماً به شکلی که کاربران آن را مطلوب بدانند. در حالی که بسیاری از تولیدکنندگان اندرویدی ممکن است بخواهند ویژگیهایی مانند Liquid Glass را تقلید کنند، گوگل باید مسیر خود را ادامه دهد و با انتخابهای منطقی تجربهای قابل اعتماد و بدون سردرگمی ارائه کند.
ویژگی «Magic Cue» در پیکسل 10 پرو، که بر پایه مدلهای هوش مصنوعی دروندستگاهی ساخته شده، میتواند صرفهجویی قابلتوجهی در زمان ایجاد کند. اگر گوگل این قابلیت را در اپلیکیشنهای پرکاربرد مانند واتساپ برای پیامرسانی یا Outlook برای ایمیلهای کاری گسترش دهد، برتری خود را تثبیت خواهد کرد؛ چیزی که اپل هنوز توان بازتولید آن را ندارد.
دوربین
سختافزار دوربین آیفون 17 پرو مکس و پیکسل 10 پرو XL شباهتهای زیادی دارد، اما تفاوت اصلی در استفاده از این سختافزار است. اپل پردازش کمتری انجام میدهد و ابزارهایی را در اختیار کاربر قرار میدهد تا خودش تنظیمات را انجام دهد.

در پیکسل، رویکرد «یک کلیک و تمام» انتظار میرود و این یکی از نقاط قوت پیکسل 10 پرو است. نقاط ضعف هر روش نیز در شرایط خاص مشخص میشوند. آیفون 17 پرو مکس هنوز در تنظیم رنگ پوست عملکرد کامل ندارد، اما الگوریتم Real Tone گوگل دقت بالایی در رنگ پوست در شرایط نوری مختلف ارائه میدهد.
آیفون از Photographic Styles استفاده میکند که به نوعی ابزار داخلی ویرایش عکس است. گوگل هنوز چنین قابلیتی ارائه نکرده و ترجیح داده به کاربران جدید از طریق Camera Coach و Add Me کمک کند.
این دو رویکرد نمایانگر دیدگاههای متفاوت برای بهبود عکاسی موبایلی هستند. Pro Res Zoom یکی دیگر از تفاوتهاست؛ استفاده از مدلهای درون دستگاهی باعث میشود عکسها به کمک هوش مصنوعی ارتقا یابند، که گاهی فوقالعاده و گاهی نامطلوب است.
در مقابل، دوربین زوم آیفون 17 پرو مکس ضعیفتر بوده، اما پردازش کمتر و عدم دستکاری تصویر ممکن است برای برخی کاربران ترجیح داده شود.
گوگل باید خط باریکی بین سختافزار و هوش مصنوعی حفظ کند؛ سختافزار همچنان مهم است و نباید بیش از حد به هوش مصنوعی تکیه کرد، زیرا این مسئله به سمت خلق تصویر به جای عکاسی میرود. با این حال، آیفون 17 پرو مکس از سختافزار دوربین به شکل قابلتوجهی بهره برده است، به ویژه در ضبط ویدئو. کیفیت ویدئوهای آیفون بسیار بالاتر است و ویژگیهایی مانند Video Boost تجربهای حرفهای ارائه میدهند.
آیا پیکسل 10 پرو رقیب شایستهای برای آیفون 17 پرو مکس محسوب میشود؟

واژه «رقیب» شاید دقیق نباشد، اما تجربه کاربری پیکسل 10 پرو در بسیاری از زمینهها، بهویژه در مقایسه با iOS 26، جلوتر است. گوگل طی دو نسل اخیر پایهای محکم ایجاد کرده و اکنون باید روی آسانتر کردن کارها، سرعتبخشیدن به عملکرد و بهبود تجربه روزمره تمرکز کند.
تمرکز صرف بر جذب کاربران آیفون کافی نیست. گوگل باید رضایت کاربران فعلی پیکسل را نیز حفظ کند تا وفاداری آنها ادامه یابد. با ادامه مسیر تقویت نقاط قوت پیکسل و بهرهگیری از تجربیات گذشته، دستیابی به دستگاهی که در همه زمینهها از آیفون پیشی بگیرد، کاملاً امکانپذیر خواهد بود. تجربه طولانی، جامع و کامل کاربری نشان میدهد که پیکسل 10 پرو میتواند هم برای کاربران جدید و هم برای افرادی که به دنبال عملکرد حرفهای هستند، انتخابی ارزشمند باشد.
دیدگاهتان را بنویسید