اژدهای سرخ از دل آتشفشان (مادربرد MSI B350 Gaming Plus)

ME گفت:

بحثِ من هم دقیقاً بر سر استودیوهای بزرگ در سرتاسرِ جهان بود، نه کاربرهای عادّی‎ای مثلِ شما.
شما اشاره کردید کاری به استانداردهای جهانی ندارید و کارِتون با یک پردازنده‎ی رایزِن حل می‎شه و بودجه‎ی کافی هم برای تهیّه‎ی اون‎ها ندارید. (حتّی به من هم پیشنهاد کردید که از این پردازنده‎ها استفاده کنم، که این اوجِ اعتماد به‎نفسِ کاذبِ شما رو می‎رسونه.)
من هم گفتم من اصلاً به نیازهای شما کاری ندارم و بحثِ اصلی من بر سرِ استودیوهای بزرگی بود که نام بردم، که در تمام جهان از آمریکا تا آسیا پراکنده هستند.
اون‎ها دقیقاً می‎دونند چه سخت‎افزاری براشون کاربرد داره و ازش استفاده می‎کنند، اون‎هم به‎تعداد زیاد در قالبِ سرورهای Xeon و رَک‎های Quadro VCA.

در همین ایران، استودیوهایِ فراوانی داریم که در کارِ تدوین فیلم‎های سینمایِ ایران هستند و یا چند استودیویی که کارِ VFX و انیمیشن انجام می‎دَند. من به‎شخصه دیدم که این استودیوهای داخِل ایران از بزرگانِ این صنعت پیروی می‎کنند و سخت‎افزارهای اون‎ها هم دقیقاً از اینتل و اِنویدیا هست، چون اون‎ها هم نمی‎خوان که ریسک کنند.

من اصلاً کاری ندارم که شما توانایی تهیّه‎یِ کارت‎های Quadro و پردازنده‎های Xeon رو ندارید، به من هم ربطی نداره که شما نتونستید با محصولاتِ وُرک‎اِستِیشن کار کنید.
اگر کسی با این سخت‎افزارها کار نکرده، حداقل نباید در مورد اون‎ها این‎قدر مُحکم اظهارِ نظر کنه، و بگه اصلاً به‎درد نمی‎خورن و محصولاتِ اِی‎اِم‎دی بهتر هستند.
چون خودِ من تونستم به اِقتضایِ کارِ خودم که به اون‎ها مَربوط هست، با همچین سخت‎افزارهایی کار کنم.
بنابراین شما، حرف‎ها و تجربیّات من رو متوجّه نمی‎شید، چون با این سخت‎افزارها کار نکردید.
اگر هم به‎صورتِ حرفه‎ای از اون نرم‎افزارهایی که نام بُردم استفاده می‎کردید، یعنی در این حد که می‎تونستید براشون پِلاگین بنویسید، می‎فهمیدید که اون چیزهایی که من گفتم، واقعیّت‎های این صنعت هستند.
به‎همین‎خاطر می‎گم باید برنامه‎نویس باشید تا بفهمید، ماجرا از چه‎قرار هست، و در دنیایِ سخت‎افزار و نرم‎افزار چه می‎گذَره.

خیلی جالب هست، که در بحثی که با آقای the.12.th داشتم، ایشون حرف‎های من رو پذیرفتند، ولی شما که اصلاً اطّلاعات و سَوادِتون در حَدّ ایشون نیست، از پذیرفتن، ممانعت کردید و بحث رو به بی‎راهه کشیدید.

(در این‎صورت شما هیچ فرقی با آقای رستمی و بقیّه‎ی دوستان ندارید.)

ـ در آخر، از شما می‎خوام که این اَکانت رو فراموش کنید و من رو از یاد ببرید و اگر کامنتی دادم، بی‎اهمیّت از کنارِش رَد بشید، و در بحث‎های خودتون با دیگران، پِی‎گیرِ من نباشید.